مهرالدین مشید

 

فساد اداری خطرناکتر از ترویزم و مبارزه با هر دو پدیده دشوارتر از بازی با اژدها

گزارش واشنگتن تایمز را رهبران حکومت نباید دست کم بگیرند

روزنامۀ واشنگتن تایمز در این اواخر گزارشی را در پیوند به حکومت افغانستان منتشر کرد که خیلی تکاندهنده بوده که نگرانی های شهروندان افغانستان را نیز در این زمینه بیشتر برانگیخته و از میزان امیدواری های شان برای محو فساد در کشور بیشتر کاسته است. این گزارش به وضوح از ضعف ارادۀ حکومت برای محو فساد و مبارزه با آن پرده بر میدارد و و بار دیگر آن را در برابر آزمون تازۀ مبارزه با فساد قرار داده است. این گزارش از سویی هم بر رویکرد گزینشی حکومت برای مبارزه با فساد انگشت نهاده و آن را مردود و ناکام از آب بیرون کرد ه است . از همین رو شهروندان افغانستان حکومت را متهم می کنند که برای محو فساد ارادۀ جدی ندارد. این گزارش در ضمن هشدار بزرگی برای حکومت است تا برای مبارزه با  فساد و بی کفایتی  گام های جدی را بگذارد و با ایجاد اصلاحات بنیادی در رده های بالای مقام های حکومتی زمینه را برای  مبارزۀ واقعی برای  محو فساد فراهم کند و این پدیدۀ وحشی و خطرناک را که در ضمن به خود رنگ قومی و گروهی گرفته است، نابود کند. رییس جمهور پیش از نشر این گزارش گفته بود که فساد در کشور خطرناک تر از  تروریزم است؛ اما برای مبارزۀ واقعی و جدی با فساد هنوز دست به اصلاحاتی در سطح مقام های بالایی بویژه در بخش های دفاعی و امنیتی نزده است که بتواند،  امیدواری های زود هنگام را برای نابودی فساد در کشور فراهم کند. این در حالی است که فساد در میان نیرو های امنیتی بیداد می کند و حتا از فروش استخوان سرباز زخمی در جنگ هم دریغ نمی کنند. کار هایی که تا کنون در این راستا انجام شده اندک و ناکافی بود که بسنده نمی باشد. این روزنامه می گوید روز نامه میگوید حکومت افغانستان فاسد و بی کفایت است و انتخابات را زیر تاثیر فساد گسترده قرار داده است. روز نامه می گوید، حکومت افغانستان فاسد و بی کفایت است و انتخابات را زیر تاثیر فساد گسترده قرار داده است. به ادامه نوشته است "حکومت دست نشانده ما در افغانستان فاسد، بی کفایت، قومی، گروهی، وحشی و منفور است صفوف نیروهای افغان از سربازان خیالی پر است. وفاداری افغانها محدود است، ملی نیست. آنان تنها در برابر اشغال خارجی، متحد اند. " رییس جمهور کشور در واکنش به  این گزارش گفت، اداره های  متعدد مبارزه با فساد اداری و عدم هماهنگی میان‌شان، مبارزه علیه این پدیده را کند ساختهاست .  وی  یک‌بار دیگر در رابطه به مبارزه با فساد اداری در اداره های حکومتی به ویژه سکتور امنیتی تأکید کرده گفت که دست‌آوردها در این زمینه قابل قناعت نیست. وی در ضمن از جامعه جهانی خواست تا در بخش تقویت هماهنگی برای مبارزه با فساد تلاش نماید. وی اضافه کرد که میلیاردها دالر و کمکهای تخنیکی درین زمینه روی کسانی به مصرف رسید که اراده قوی برای مبارزه با فساد نداشتهاند. این در حالی است که  مبارزه با فساد در راس وعده های حکومت وحدت ملی قرار داشت که با تاسف تا کنون ازانجام آن کوتاه آمده است. گفتنی است که تنها حکومت افغانستان در پیوند به وعده هایش برای محو فساد کوتاه نیامده؛ بلکه به غیر از گزینش کمیسیون های برگزاری انتخابات، هنوز نتوانسته است تا به وعده های انتخاباتی خود جامۀ عملی بپوشاند. مبارزه با فساد از برنامه های بینادی و حیاتی و بنیادی حکومت به حساب می آید که می توان گفت، سرنوشت حکوت در رابطه به آن رقم می خورد؛ زیرا فساد مانند موریانه بنیاد های حکومت را تخریب می کند، هر روز بر فاصله میان مردم و حکومت می افزاید و فرصت مناسب را برای مخالفان مسلح می دهد تا با استفاده از این فضا به نفع خود بیشترین سود را ببرند. افزایشس فساد دستگاۀ حکومت نه تنها ظرفیت های آن را نابود می نماید؛ بلکه ناکارایی ها در عرصه های گوناگون و در کل نبود استراتیژی درست و کارا برای مبارزه با فساد سبب شده تا فساد در کشور روز تا روز بجای کاهش، برعکس افزایش یابد. شگفت آور این است که رهبران حکومت هر از گاهی بر این ناتوانی ها انگشت می گذارند و اما در عمل برای رفع آن کاری که باید انجام بدهند، انجام نمی دهند. چنانکه آقای دانش در " در سومین کنفرانس سالانه اتحادیه اروپا زیر عنوان مبارزه با فرهنگ فساد اداری در افغانستان" با اشاره به عدم مصؤونیت شغلی کارمندان دولتی، فقدان سیستم مجازات و مکافات و کمبود امتیازات و معاشات کارمندان دولتی را عامل فساد در حکومت خوانده و افزود که حکومت برای مبارزه با فساد استراتیژی منظم ندارد؛ یعنی از نظر او نبود راهکار برای مبارزه با فساد از سوی حکومت بدین معنا است که  ارادۀ جدی برای محو فساد در کشور ندارد. گفتنی است که در همین کنفرانس رییس جمهور نیز گفت، اداره های متعدد مبارزه با فساد اداری و عدم هماهنگی میان‌شان، مبارزه علیه این پدیده را در کشور کند ساخته است. وی از جامعه جهانی خواست تا در بخش تقویت هماهنگی برای مبارزه با فساد تلاش نماید؛ اما پرسش این است که حکومت بررغم آگاهای از حجم فساد در کشور، بجای محو آن در عمل گام بر نمی دارند. نه تنها برای تحقق پیشهاد های آقای دانش وقعی صورت می گیرد؛ بلکه برعکس هر روز به تورم تشکیلاتی در رده های بالای حکومت؛ بویژه در بخش مشاوران افزوده می شود و گویا حکومت دریافته است که برای دلخوش فلان شخص و فلان گروه باید فلان شخص را ولو که شایستگی کاری دارد و یا ندارد، بحیث مشاور برگزیند تا به بهای سنگ یاس ردن بر سینه های مردم افغانستان و نادیده گرفتن خواست های آنان آقایی و گروهی خوش شود؛ اما این که در بدل بدست آوردن این خوشی چه ارزش هایی نابود می شود و اصل شایسته سالاری و ارجگذاری به شایستگی کاری تباه می شود، شاید این برای مقام های حکومت موضوع ثانوی و حتا کمتر از آن باشد. آنچه در این میان برای مردم افغانستان شگفت آور است، اعتراف رهبران حکومت برای موجودیت و ناتوانی های آنان برای محو فساد است که خود به قول معروف کارکرد ضعیف خود را در برابر مردم کشیده و بر آن مانور اجرا می کنند. آنان در حالی در شماری موارد انگشت می گذارند که خود عامل آن اند و نه عاملی که بدور از چشمان آنان انجام شده است. به گونۀ مثال اگر رییس جمهور بگوید که در فلان اداره فلان شخصی مقرر شده که اهلیت آن را ندارد. در حالی که  آن شخص به امضای رییس جمهور مقرر شده است که این را نمی توان با ناخوانده امضا کردن به عوضی گرفت.  در حالی که این مانور ها در واقع چراغ سبزی برای مخالفان مسلح است و خیلی قشنگ از آن  بهره گیری کرده و روز تا روز به بهای این اظهارات سرباز گیری می کنند. تنها در این مورد نیست، موارد زیادی اند که حکومت به قول معروف خود را " شیر غلط" ( تیر آوردن) زده و با نوعی فراافگنی " برف بام خود را بر سر بام دیگران می ریزد" در حالی که از ماه ها بدین سو گزارش های از معاملۀ شماری فرماندهان در میدان های نبرد با قاچاقبران به نشر می رسند که حاکی از غارت اسلحه و حتا غذای سربازان در میدان های نبرد است و اما در این حصه اقدامات جدی انجام نشده است و هنوز هم سربازان دلیل عقب نشینی شان را نبود اسلحه و نرسیدن مهمات  و غذا عنوان می کنند؛ اما تا حال هیچ مقام ارشد نظامی به این اتهام مورد تعقیب عدلی و قضایی قرار نگرفته است تا این عبرتی باشد، برای آنانی که با این گونه دزدی ها شهامت و شرف سربازان افغانستان رابه گونۀ بیرحمانه به بازی می گیرند. از همین رو است که مردم افغانستان، حکومت را به عدم اراده برای مبارزه با انواع فساد چون؛  فساد اقتصادی،  فساد سیاسی،  فساد اعتقادی، فساد اخلاقی، فساد اجتماعی و  فساد اداری متهم می کنند و می گویند که حکومت برای  نظام سازی که نخستین اقدام برای نابودی عوامل فساد است، اقدام های لازم و جدی را انجام نداده است. اعتراف رهبران حکومت در پیوند به موجودیت اداره های گونه گون مبارزه با فساد وعدم هماهنگی میان آنان و نبود استراتیژی برای مبارزه با فساد خود گویای آن است. این گفته ها را مردم نوعی فراافگنی و فرونشاندن خشم مردم یا به تعبیری دیگر ( کلاه نشانی بر سر مردم ) می دانند و می گویند که رهبران حکومت با این گونه اظهارات می خواهند برخود اتمام حجت کنند. در حالی که راۀ منطقی مبارزه با فساد گرفتن دست مفسدان از قدرت است. آیا ممکن است که با جابجایی و پشتیبانی از مفسدان نامدار که  به قول معروف در اختلاس های کلان چون  کلینیک های خیالی، سربازان خیالی، دانش آموزان و دانش جویان خیالی و  مکتب های خیالی و ده ها خیالی دیگر دست دارند و نه تنها عاملان این فساد های بزرگ محاکمه نشده اند؛ بلکه به سفارت ها و وزارت ها نیز معرفی شده اند. این گونه برخورد های رهبران حکومت در پیوند به فساد پیشه گان بزرگ سبب شده است تا در یک داوری بیرحمانه حکومت را در پیوند به مبارزه با فساد متهم به رویکرد جناحی کنند. به گونۀ مثال یک جناح داخل در حکومت با عنوان کردن فساد در یک وزارت، فساد را در آن وزارت قومی و گروهی و به همین گونه جناح دیگر با عنوان کردن فساد در یک وزارت دیگر فساد را قومی و گروهی جلوه بدهند. به این ترتیب با قومی و گروهی کردن فساد گویا از بار مسؤولیت خود کم کنند. چنانکه اظهارات رییس جمهور در نشست اتحادیه اروپا بر ضد فساد اداری در افغانستان، که وزارت داخله را قلب فساد در حکومت خواند، مورد انتقاد قرار گرفت و بویژه این سخنانش که گفت اکثر تقرری‌ها در وزارت‌ خارجه بر اساس روابط صورت گرفته است. آگاهان گفتند که رئیس جمهور می‌خواهد به‌صورت عقده‌مندانه و سیاسی تیم رقیب خود –سپیدار- را با‌ متهم کردن به‌فساد سرکوب کند. به باور مردم حکومت در اصل با فلسفۀ وجودی فساد مخالفت ندارد؛ بلکه مخالفت آن با فساد در محور منافع جناحی دور می خورد. این رویکرد حکومت، مردم را واداشته تا بگویند که جناح های شامل حکومت فساد را هم ابزاری برای مانور های سیاسی جناحی خود قرار داده اند و هر از گاهی که فشار جهانی در پیوند به مبارزه با فساد بر حکومت افزایش می یابد. رهبران حکومت وارد میدان می شوند و بر مصداق آن آدمی که در درخت گیر مانده بود و می گفت که اگر این بار از درخت پایین شدم، گاو خیرات می کنم و بعدتر می گفت که گوسفند خیرات می کنم. وی هر قدر که به زمین نزدیک میشد و در آن تقلیل به عمل می آورد و تا بالاخره به مرغ رسید و آن زمان که به زمین فرود آمد و گفت که " نه چرکی بود و نه پرکی "،  از دشواری ها و راهکار ها برای مبارزه با فساد فصلی سخن می زنند.

از گفته های بالا معلوم می شود که شهروندان افغانستان در شرایط بدی قرار دارند وشاید از این بدتر روزگاری را تجربه نکرده باشند؛ بویژه زمانی که می شنوند رهبران حکومت فساد را خطرناک تر از تروریزم می خوانند و اما باز هم می بینند که مبارزه با فساد بیشتر شبیۀ مانور بر سر فساد است  تا مبارزه برضد فساد. یک جناح حکومت کوشش می کند تا با وارد کردن اتهام فساد  برجناح دیگر، بر فساد جناح خود پرده افگند که در این بازی بیشترین آسیب را مردم افغانستان متحمل می شوند. شاید هم این حرف ها برای شماری ها تکراری باشد و بگویند که این سخنان اضافه تر از پانزده سال بدین شو گفته شده و اما زمامداران گویی پنبه در گوش کرده اند و وقعی بر آن نمی گذارند و کار خود را انجام می دهند؛ پس این اظهارات دردی را دوا نمی کند؛ رسانه ها ناگزیر اند بر مصداق سخن قرآن کریم "تذکر " باربار گوشزد کنند تا بر خود اتمام حجت کنند و بالاخره از این که کار از دست انسان این جامعه رفته است و  شود که روزگار یاری کند و زمامداران پنبه ها را از گوش بیرون کنند و حرف های رسانه ها را بشنوند و مبارزه با فساد را به گونۀ واقعی و همگانی و پرهیز از رویکرد گزینشی با راهکار استراتیژیک به پیش برده و طلسم کنونی فساد را بشکنند. یاهو  

 

 


بالا
 
بازگشت