ناصر کوشان

 

چگونه روند صلح بین طالبان و افغانستان نقش برآب شد!

مجیب مشعل ، نیویارک تایمز ، دسامبر 2016

برگردان: ناصر کوشان ، واشنگتن اپریل 2017

در پی تلاش متمایل ساختن طالبان به صلح ،  اینجا بزرگان قومی در سال 2007 میلادی در هوتل در کابل تجمع کرده اند تا باب گفتکو را با ستیزه جویان طالب باز کنند. یک گوشه از این مذاکرات پای یک دیپلومات ناروژی و فرستاده رهبر مخفی  طالبان را به این مذاکرات می کشاند.

 (Musadeq Sadeq/Associated Pres)

 البته آغاز این تماس ها مصادف است به اوج گرفتن عملیات طالبان در سال 2007 میلادی و دید ائتلاف بین المللی تحت رهبری ایالات متحده امریکا مبنی بر شکست دادن این گروه از رهگذر نظامی ، مخصوصا بعد از اعلام ورود هزاران سرباز تازه نفس ایالات متحده بر اساس جدول زمان بندی شده توسط اداره اوباما در سال 2009 میلادی به وخامت اوضاع بیشتر از پیش درین کشور میفزاید.

این در حالیست که بدون حضورداشت امریکایان ، همزمان دیپلوماسی داشت در یکی از هوتل های ماریوت اسلام آباد نقش آرایی میکرد. قصه بر میگردد به تماس و ارتباط که جناب Alf Arne Ramslien ، یکتن از دیپلوماتان کارکشته ناروژی که سالیان متمادیست تماس های با طالبان برقرار کرده است ، او در همان شام سرگرم دیدار با یکتن از افراد مورد اعتماد رهبر فراری طالبان که اکنون جنگ افغانستان را در تبعید از پاکستان جهت میبخشد ، است.

دراین ملاقات جناب Ramslien یک لست پنج نفری افراد مذاکره چی طالبان را از فرستنده ملا عمر دریافت نموده ، البته این در حالیست که در طی این زمان طالبان همواره در صدد پیدا کردن یک تسهیل کننده قابل اعتماد سومی غرض گشودن باب مذاکرات با دولت افغانستان بوده که جناب Ramslien از فلتر اعتماد طالبان غرض بهعده گرفتن این مسؤلیت کامیاب بدر می آید.

این سلسله از تبادل افکار بمرور زمان به یک روند سری و حاد تبدل شده بعدا در ظرف سه سال آینده منتج به دیدارهای متعدد آغای Ramslien با نمایندگان فراری طالبان ، گاهی هم حتی دو تا سه بار در یک ماه در شهرهای کراچی ، بانگوک و اوسلو در آسیا و اروپا اتفاق می افتد. متعاقبا حتی این جریان پای دیپلومات های ناروژی را به ملاقات مستقیم ملا عمر کشانده ، چیزیکه حتی رهبران ارشد طالبان سالهاست به آن نایل نشده بودند. ناگفته نباید گذاشت که این تلاش ناروژیها همچنان مصادف به کوششهای همزمان ایالات متحده و کشورهای دیگر چون عربستان سعودی در حاظر کردن طالبان بعد از سالیان متمادی به مذاکرات مستقیم صلح با دولت افغانستان بود. 

متآسفانه این سلسله مذاکرات در نتیجه مداخلات نظامی و استخباراتی بعضی از کشورهای ذینفع در قضایای افغانستان به بن بست مواجه شده ، به قول آغای رامسلاین ، پاکستان کما کان یکی از موانع بزرگ در ناکامی این مذاکرات تلقی می گردد.

اکنون جناب Ramslien دریک مصاحبه اختصاصی با نشریه نیویارک تایمز از پیشرفت ها و عقب گردهای پشت صحنه این مذاکرات پرده برداشته و جریان مکمل تلاش های سه ساله ناروی را غرض دست یافتن صلح در افغانستان از اقامتگاه اش در اوسلو حکایت می کند.

در آغاز مصاحبه توصیه او به کسانیکه تعقیب کننده این روند و خواستار سرآغاز فاز جدید از مذاکرات با طالبان هستند داشتن صبر و درک اینکه نایل شدن به مؤفقیت با برخوردن به اتفاقات غیر مترقبه همراه بوده و با وجود کوشش های خستگی ناپذیر درین راستا احتمال ناکامی خیلی هم مقدور است می باشد. سرچشمه همه این تلاشها به زحمت کشی آغای Ramslien در اختتام بخشیدن منازعه یک دهه کولمبیا ذریعه یک رفوراندم در آنکشور بود. متآسفانه کوششها غرض گفتگوهای صلح طالبان با دولت افغانستان شباهت های زیاد به تجربه کولمبیایی بعد از سال 2007  میلادی داشته ، انکشافات اولیه قابل لمس در اثر محاسبات غلط ، عدم صداقت و یا هم زمان بندی نامناسب در دقایق اخیر به ناکامی انجامید.

افراد دستگیرشده طالبان توسط عساکرپاکستانی در وادی سوات در سال 2009 میلادی. این درحالیست که متعاقبا معاون و پنج تن از اعضای طالبان که در اثر کوششهای ناروژیها آماده مذاکره با دولت افغانستان بودند از طرف پاکستان نیز توقیف می شوند.

) (Tyler Hicks/The New York Times

متأسفانه قسمت اعظم از ناکامی های این روند به پیچیدگی نوعیت جنگ فرسایشی چندین دهه گره خورده که پهلوی دیگر آنرا تغیرات موضعی منافع بین المللی تشکیل میدهد. چنانچه  در اوایل کوشش بعمل آمد تا برایند این مذاکرات از انظار همه مخفی دنبال شده ، حتی ایالات متحده از راه افتادن آن در دو سال اول کاملا بیخبر بوده است ، دلیل آن هم اباورزیدن ایالات متحده امریکا از تسلیمی بدون قید و شرط طالبان در سالهای 2001 و 2002 بود ، ازینرو اروپائیان ترس از مخل واقع شدن ، زندانی کردن و یا هم هدف قرارگرفتن فرستادگان طالبان توسط امریکایان ، عمدا خواستند آنرا سری دنبال کنند.

اما اکنون که ایالات متحده از گفتگوهای صلح طالبان با دولت افغانستان استقبال می کند و آنرا یگانه راه حل بحران سیاسی افغانستان میداند ، باوجود آنهم روند صلح دولت با طالبان به بن بست رسیده و روز تا روز بغرنج تر می گردد. ناگفته نباید گذاشت که دولت افغانسان یک سری مذاکرات را با طالبان در سال 2015 میلادی در پاکستان انجام داد ،  اما بنابر شک و گمانها از عدم شرکت نمایندگان واقعی این گروه دور از نفوذ پاکستانی ها ، این سلسله مذاکرات کما کان بدون کسب نتایج ملموس پایان یافت.

برقراری ارتباطات ناروژی با طالبان بیشتر روی روابط شخصی جناب Ramslien  دیپلومات ناروژی با این گروه می چرخید. این دپلومات ناروژی که در سال های 1960 بحیث مبلغ مسیحیت در پاکستان فعالیت داشته است ، با پی بردن به اصالت دید جهان بینی مذهبی طالبان توأم با تسلط وی به زبان اردو به سرعت بیشتر شد. جناب Ramslien حین ماموریت اش بحیث دپلومات در پاکستان در سال های 1990 میلادی ، با درنظرداشت داشتن خصوصیات بالا توجه حکومت آنوقت طالبان و حامیان مذهبی مدارس پاکستانی شانرا بخود جذب کرد ، مدارسیکه نه تنها ایجاد کننده حرکت طالبان بل فراهم کننده نیروی جنگی به این گروه تا الحال محسوب می شوند. قابل ذکر است که قسمت اعظم ازین مدارس بقایایی از جریانهای افراطی است که به کمک مالی ایالات متحده غرض به چالش کشیدن نظامیان شوروی سابق در افغانستان در خاک پاکستان ایجاد شده بود. آغای رامسلاین بعد از خروج قشون سرخ از افغانستان و بی میلی امریکا به منطقه در سالهای 1990 میلادی تحکیم روابط با این گروه ها در اولوهیت کاری خود قرار داد ، زیر او از عواقب وخیم به انزوا قرار دادن این جریانات خوب واقف بود.

بعدا تمامی این دستاویزها و ارتباطات باعث شد تا طالبان او را منحیث میانجی مذاکرات شان برگزینند. در اوایل تأمین روابط با این گروه عاری از خطر نبود ، چون طالبان منحیث یک گروه مسلح غیر مسؤل ، همزمان مشمول لست تروریستی سازمان ملل نیز بودند. هر گونه ارتباط با این گروه نقض سریع رهنمود های NATO که ناروی نیز در آن عضو می باشد بشمار میرفت. از طرف دیگر بدون شک طالبان هم با براه انداختن گفتگو ها در خاک پاکستان نه تنها تعزیرات منع سفر بر این گروه را به چالش کشیده بل خطر دستگیر شدن و هدف قرار گرفتن توسط استخبارات نظامی پاکستان ISI را که یکی از حامیان و فراهم کننده مکان های امن به این گروه می باشد را نیز نادیده گرفته بود ، در حالیکه القاعده نیز از طرح ریزی خودمختاریت طالبان چندان خرسند بنظر نمی رسید.

به گفته آغای Ramslien طالبان بخوبی میدانستند چگونه از یکطرف ISI را خوش نگهداشته ودر عین حال یک بازی کاملا آزاد را در جبهه مخالف به پیش برند. چون طالبان عاری از یک تشکیل معمول سیاسی بودند ، تماس های ابتدایی رامسلاین و همکاران ناروژی اش روی کمک به طالبان غرض پیش کردن یک سری خواست های منسجم غرض گفتگو با مقامات افغان بود ، با پیشرفت ها درین زمینه ، طالبان بلاخره برای اولین بار در ماه می 2008 میلادی حاظر به گفتگو با مقامات افغانی شدند. این گفتگو ها با تأخیر اندک در نومبر همان سال قرار بود در اوسلو بر گزار گردد. متأسفانه ساعت ها قبل از آغاز این مذاکرات ، خانه یکی از اشتراک کنندگان هیأت طالبان در کویته که منجر به کشته شدن برادر و زخم برداشتن همسرش می گردد مورد هدف قرار میگیرد. به گفته آغای رامسلاین هیأت میعتی طالبان آنرا نشانه از مخالفت پاکستان به گفتگوی صلح قلمداد کرده ، شتابزده جلسه را ترک کرده و با وی روانه دوبی شدند.

نیروهای بحری ایالات متحده سرگرم پیداکردن دیپوی اسلحه در افغانستان در می 2010 میلادی. این  درست یک سال بعد از رسیدن هزاران سرباز تازه نفس امریکایی درافغانستان است. با وجود اینکه امروز ایالات متحده باورمند به اصل گفتگو غرض پایان دادن جنگ درفغانستان با طالبان میباشد ، اما روند صلح افغانستان کما فی سابق به بن بست رسیده است.  (Lynsey Addario for The New York Times)

 با روی کار آمدن رئیس جمهور اوباما و سخنرانی معروفش مبنی بر باز نمودن فاز جدید تعامل با جهان اسلام در قاهره مصر ، طالبان خوشبین شده و با وصف همه مشکلات روند مذاکره را دوباره آغاز می کنند ، طالبان حتی خلاف معمول آقای Ramslien و دوتن دیگر از دیپلوماتان ارشد ناروژی را بعد از ساعت ها منزل زدن دریک مکان نا معلوم ، احتمالا در حومه شهر کراچی پاکستان به ملاقات رهبر فراری شان ملا عمر می برند. درین ملاقات که حدودا دو ساعت طول میکشد ، رهبر طالبان ظاهرا از روند مذاکره با دولت افغانستان حمایت کرده و آغای Ramslien بادرنظرداشت مکالمات قبلی تلفونی اش از صحت بودن موجودیت شخص ملا عمر درین دیدار سخن می گوید. به گفته وی از اینکه او سالها از تکلیف شکر و مشکلات کلیوی رنج میبرد ، آوازش خفه و ظاهرا مریض معلوم میشد.

متأسفانه بعد از اعلام اداره اوباما مبنی بر ورود 30000 نیروی تازه امریکایی به افغانستان این روند مختل و طالبان مجبور به تشدید رویکرد قبلی جنگی شان میشوند. آغای Ramslien به نقل قول از طالبان وانمود میسازد که آنها به صراحت اینرا اذعان داشتند که ازین بعد در پاسخ به بمباران هوایی نیروهای امریکایی ، آنها را در زمین آماج قرار خواهند داد.

در واقعیت امر با وجود اسرار مکرر از گفتگو نکردن با دولت افغانستان در موجودیت نیروهای خارجی درین کشور ، این اصل برای طالبان یک ارزش قابل تغیر نبوده ، چنانچه یک عده از طالبان دخیل در روندهای صلح نیز آن را تائید مینمایند. اما به گفتته آقای Ramslien یگانه عامل اصلی بازدارنده صلح طالبان با دولت افغانستان همانا دخالت پاکستان بوده که دیدش هنوز هم به طالبان به مثابه یک وسیله گرفتن امتیاز است.

به سلسله این گفتگوها ، در فبروری 2010 میلادی در آستانه ملاقات عالی ترین هیأت طالبان به رهبری ملا عبدالغنی برادر و 6 عضو ارشد طالبان با دولت افغانستان ، پاکستان یکبار دیگر مانع واقع شده ، فقط چند روز به آغاز این مذاکرات ،  به سرعت وارد عمل شده ، ملا برادر را زندانی و ادامه این روند را سبوتاژ می کند. به گفته آغای Ramslien از آن بعد ادامه چنین روندها خیلی مشکل شد چون از یکطرف مخالفت های ذات البینی طالبان  در ارتباط به صلح تشدید یافته بود ، از طرف دیگر موجودیت تهدیدات بالقوه القاعده و از همه مهمتر با دستگیری ملا برادر ، ISI هم عدم رضایت و موضع اش را از ادامه این گفتگو ها صراحتا وانمود میسازد. توأم با نا امیدی آغای Ramslien به مأموریت بعدی اش منحیث سفیر در نیپال آغاز بکار نموده و سالها بعد هم بازنشته می شود.

اکنون سالها بعد از آغاز این روندها ، بعضی در صدد احیای دوباره این تماس ها با طالبان بوده ، به این فکر اند که باید باب های جدید مذاکره با طالبان و لو اینکه نادیده گرفتن رول پاکستان تبعات وخیم در قبال خواهد داشت جتسجو گردد.

 

مؤخذ:

https://www.nytimes.com/2016/12/26/world/asia/afghanistan-taliban-peace-talks.html?_r=0

 

 

 


بالا
 
بازگشت