خوشه چین
بروید
توکه هستی به گریه وزاری می کشم
بروید
ازکوچه وپس کوچۀ ما بروید این جا سنگ جنگی نکنید کفایت میکند درهمین مدت زمان
سپری شده ازین به بعد میدانیم که این سنگ جنگیها به ضررما تمام شد وتمام
میشود.کشورم میدان جنگ نیست کشورم را میخواهم که میدان صلح شود.وتمامی دعواهای
ملی وبین المللی درهمین جا حل وفصل شود. یکی ازشعبات معتبربین المللی درکشورم
باشد.کشورم باید که میزبان صلح باشد.وبی طرف.
مارا ازافغانستان گشاد ت
تیر
افغانستان که اززیرلنگ انگلیس آباد می کنی.
ماره لوی افغانستان کارنیست.
به ما افغانستان درمحدودۀ جغرافیای کنونی (تنگ
خوردوکوچک)که ازامیرعبدالرحمن خان میراث مانده بس است اگربتوانیم ازهمین حدود
وصغور حفاظت وحمایت کنیم مردمش را قربانی اهداف خاینانه نسازیم به بیوه ویتیم
دره دره کوچه کوچه وبلست بلست این سرزمین دل بسوزانیم.درسطح رهبری به حیث حاکم
مستبد خاین وطن فروش ومادرفروش قرارنگیرید.ومزدورانکلیس نشوید.
بلی این گروپ مردم را میشناسم که زمان حاکمیت
اتحاد شوروی سابق عقب دروازه ها استخوان میخوردند کنون تحت اشغال بیگانۀ
دیگرمصروف تفرقه هستند.اگراینهارا جمع بکنی بچۀ خاله بچۀ ما وبچه کا کا
واودرزاده به ده نمیرسند.
سرمایه مهاجم است.
مهاجم:شیر،پلنگ،گرگ،اژدهار،نهنگ،عقاب.
اگرازحمله دست بکشد،میمیرد.
گوسفند گاو وشترباید خود راه نجات دریافت
نماید.ورنه درطبعیت ضعیف نسلش متلاشی میشود.
هوشداریه شما دشمنان داخلی تان دقیق
بشناسید.همین اکنون همین کرزی وغنی احمد زی با تیم کاری شان وطن را درحلقوم
اژدهای قرن بیست تحویل میدهند.
پیش روی خنک را می گیرید که شخ نشوید
ونمرید.درطول تابستان کارمی کنید که در زمستان نمرید.درمقابل شمال وسیلاب
ممانعت ابجاد کرده میتوانید بیا یک یورش همگانی چون جریان باران ازهرکوچه
وپسکوچه دریک مسیر سیلاب میشوید.به چه منتظر هستید زمانی نهنگ حمله کرد.
سرخود لاله ندارم
عیار(امیرحبیب الله)پیاده بود که وزیرشد.
در رفاقت با وفا بودن شرط مردانگیست ، ورنه با یک
استخوان صد سگ آشنا میشوند
عبد الشکور((خوشه چین ))عیاراست عیاراست عیار
انسان مستقل آگاه است بیداراست وبیداراست
وبیـــدار
هیچ فردی حق نداردکه ازنامش تجارت کندکه بامااست
مرد«اول»،مصروف رزم پیکاراست پیکاراست وپیکار
واضح بیان میکند حقیقت میگوید ازهیچ منبع نمینوشد
دشمن خاین دروغگووستم گاراست ستم گاراست ستمگار
سرخود لاله ندارم
من فروشی نیستم خریدارهستم،می خرم درمقابل صداقت
خود ووفاداری خود به مردم خود درمقابل آزادی وطن خود ونجات وطنم ازبحران هرآن
کسی که خودرا دربدل آزادی وطنش(افغانستان) میفروشد میخرمش.
من فروشنده نیستم که ازموقفم ازاین پای تخت ویا
ازان پایتخت نفع بگیرند وکشورم را به تباهی بکشانند.
پایتخت ها فراوان جنیاتهای تاریخی کردند درکشورم
وفاجعه آفریدند. ازسکندرآغاز،چنگیزوعرب وانگلیس وتزاروشوروی وامریکا کنون
نیوگلوبالیزم.
من
کشورمیخواهم آزاد تحت امرارادۀ خود آگاهی ملی ونقش بالعل تمامی احزاب وشخصیت
های ملی که انسانی ووطنی می اندیشند.
این بم مادربم ها نبود.
توپ امیرعبدالرحمن خان بود.بروید ببینید که
هزاران داعش را فرار داد.
یک تعداد بی گناهان را کشت و خانه خراب کرد.
من شیرهستم
شیرهستم شیر
عقاب مرتفع پامیرهستم پامیر
تسمه به گردن دارم غلام دالر
ازین خاطرخیلی دلیرهستم دلیر
چون شاه شجاع اگرآیم باردوم
این بار شاه دیر هستم خیلی دیر
رسالت
سیاه زمین سوخته ویرانه
ناشی ازجنگ بیگانه ها.
سبزه های سبز (توده های مظلوم آگاه ).
گل های سرخ رسالت مندان انقلابی ودگراندیش.
عیاران درپی یافتن فکرانسانی بیان انسانی وعمل
صادقانه
مفید انسانی درحرکت دوام دار.سعی به خرچ
میدهند.که دررمین سوخته سیاه ما سبزه ها سربکشند وگل های سرخ بشگفند تا که میوه
های سرخ به ثمرنشیند.
دست بالا
دروغ بگو که
بعد ازمرگ جنت میروی
دروغ بگو وقت انتخاب سلطنت میروی
هیچ گاه رسیدن ما ازراه صداقت نبود
به مه گفت بادارم بازبه ضمانت میروی
شرط ما این است که دست بالا داری
ازطریق فاجعه پستی وضناعت میروی
بازی با کلمات.
گفتند که سیاست بازان افغانستان هیچ رقص را یاد
ندارند.
هرکس که گفته دروغ گفته است.آنقدر رقاص
ماهرهستند که درجهان نظیر ندارند.ریتم کلمات وحروف را باتون آواز سرولی کلمات
چنان تعیب می کنند که بشریت حیران می ماند.
تقریبن بعد ازسقوط حاکمیت سیاسی همه دسته جمعی
مصروف بازی باکلمات هستند که هبچ میدان را رها دادنی نیستند
چهل ملا یک بار پخته
ملا دراینجا سیاست بازان است.
بارپخته نظام سیاسی دارای برنامه
اسپ شخص اول مملکت.
چهل تا ملا از ملادانی پاکستان آمدند که بار
پخته را برسراسپ بلند کنند دربازار بفروش برسانند.طبعن که چهل ملا مهارت لازم
تخته کردن پخته را درداخل انده نداشتند مدت پانزده ساعت(سال)زحمت کشیدند عرق
ریختند تادرپشت اسپ بارکنند.
انده پخته درست بسته نمیشد کشال می آمد اسپ هم
بی جا وبی مورد فرمیزند وخور هیهی هی هی هیها میکرد.
بارپخته می افتاد.
مردان با تجربه واسپ کار ماهر وارد میدان شد با
آستینهای برزده درظرف نیم یاعت پخته را درانده تخته کرد.چنان شخ بسته کرد گویا
پخته پرس شده باشد.درپشت اسپ به تنهایی بارزدش اسپ را گفت چو بروپشت سر سیل نکو.
صورت حساب
بن (اول)
مبدل به بک کتاب شده است
دارای محتوا وصورت حساب شده است
معیاد گذشته تفاله دان تاریخ پرزچتلی
تصفیه برای فردا خیلی جزاب شده است
تعفن مبدل گشته است به گاز میتان
کروکور گشته مردم به عذاب شده است.
گفته میشود که
گفته میشود که ازدست آوردهای امریکا وناتودرافغانستان باید حمایت شود.
بلی دست آورد ناتووامریکا،بوجود اوردن نا آرامیها حکومت کثیف چتل رشوت خورمردارخور،تلفات بیحد مردمان غریب وبیچاره پیروزهیر وطفل ناتوان،فرارجوانان ازعدم کاریابی وترس حتمی ازمرگ ومیر.وایجاد فضای کشتارزنها توسط شوهران شان وملاها ی محل وازدیاد تجاوزناموسی پدران به دختران ازدیا فرهنگ بچه بازی،معتاد ساختن قشرعظیم جوانان به چرس وبنگ هرویین ومواد مخدر.دامن زدن به افتراقات قومی لسانی مذهبی وسمتی.
من خودم هستم
من عیارهستم نه سیاست مدار
درروح وروان من آزادی حک شده است
من خودم انسان هستم رفقایم انسان هستند.ورفقایم هم خودشان هستند.
من حیوان نیستم که به امتیاز درگردن تسمۀ اجنبی ببندم وبعد علیه ملت خود بجفم.
جناب عبدالوکیل کریمی نوشت که خوشه چین سرخود لاله ندارد.راست گفت،گفت که غلام کسی نیست کسی را هم به غلامی دعوت نمی دهد راست گفت،ازکسی درراه عقب نمی ماند وپیش روی هم نمی کند راست گفت. شیوۀ جوانمردی وعیاری همین است.می پذیرد رفیق درکنار خود دربرخود جان برابروهمسنگر.
درین رابطه مدت چهارده سال میشود(فرهنگ گم شده)را دوباره درذهنیت ها زنده بسازم فرهنگی درآن وجدان آدمی،شرافت حیثیت انسانیت صلۀ رحمی انگیزۀ مقامت درمقابل انگیزۀ غریب نوازی،احترام به خردمندان وهنرآفرینان انگیزۀ استقلالیت فکری آزادیخواهی دوباره زنده شود.
معنویت که درطی صدها سال حاکمیت شاهان دیکتاتوری وابسته به انگلیس ضربه خورد شکست وشکست خورد،علیه عیاران به گونۀ شیادانه دسیسه کاری کردند به کلی این فرهنگ را ازمیان برداشتند تاجامعه را به یک جامعۀ سیاسی مزدور مبدل گردانند.
مدت سالهای سپری شده حاکمیت های مستمری چنین نظام سیاسی با خصلت های مزدوری وبردگی بوده است.کرزی واشرف غنی احمد زی تیم کاری شان همان تسمه به گردانی هستند که نه برنامه نه پلان عمران وآبادی کشورجزتطبیق اهداف بادارخودش علیه مردم.
به من گفتند که خیلی زشت وزنند مینویسی! گفتم ویرانی کشورم به مراتب زشت تروبوی ناک تراست.
علـــق بلـــق
ازساده گـــی به سوی مغلق باید رفــــت
ازرنگی به ســــوی ابلق نبــــاید رفــــت
کشورم خیلـــی مغلـــــق شــــده ومطــــــلق
حلش بـــاید نمـــــود نبــــاید معلـــق رفت
حوصلـــه ازدست ندهیـــم درمقـــابل زشـــت
طــرف مقابل چشمان علق بلق نبـــاید رفت
سلسلۀ اعداد درتمام جهــــان 1:100است
ارزش اقوام را فهمیده مطلق بـــاید رفــــت
اگرمیخـــواهی به زورخـــوده بقبــــولانـــــی
بعــد ازماجـــرا دوپلـــه هشتق بـــاید رفــــت
صلح کن
جوربیا آشتی بکن درمحورانسانیت
خوشی وشادی سرده با دهلک ودمبق باید رفت
مارا ازافغانستان گشاد تیر
ماره لوی افغانستان کارنیست.
ما افغانستان درمحدوۀ جغرافیای کنونی (تنگ خوردوکوچک)که ازامیرعبدالرحمن خان میراث مانده بس است اگربتوانیم ازهمین حدود وصغور حفاظت وحمایت کنیم مردمش را قربانی اهداف خاینانه نسازیم به بیوه ویتیم دره دره کوچه کوچه وبلست بلست این سرزمین دل بسوزانیم.درسطح رهبری به حیث حاکم مستبد خاین وطن فروش ومادرفروش قرارنگیرید.ومزدورانکلیس نشوید.
بروید
توکه هستی به گریه وزاری می کشم
بروید ازکوچه وپس کوچۀ ما بروید این جا سنگ جنگی نکنید کفایت میکند درهمین مدت زمان سپری شده ازین به بعد میدانیم که این سنگ جنگیها به ضررما تمام شد وتمام میشود.کشورم میدان جنگ نیست کشورم را میخواهم که میدان صلح شود.وتمامی دعواهای ملی وبین المللی درهمین جا حل وفصل شود. یکی ازشعبات معتبربین المللی درکشورم باشد.کشورم باید که میزبان صلح باشد.وبی طرف.
سرخود لاله ندارم
عبد الشکور((خوشه چین ))عیاراست عیاراست عیار
انسان مستقل آگاه است بیداراست وبیداراست وبیـــدار
هیچ فردی حق نداردکه ازنامش تجارت کندکه بامااست
مرد«اول»،مصروف رزم پیکاراست پیکاراست وپیکار
واضح بیان میکند حقیقت میگوید ازهیچ منبع نمینوشد
دشمن خاین دروغگووستم گاراست ستم گاراست ستمگار
سرخود لاله ندارم
من فروشی نیستم خریدارهستم،می خرم درمقابل صداقت خود ووفاداری خود به مردم خود درمقابل آزادی وطن خود ونجات وطنم ازبحران هرآن کسی که خودرا دربدل آزادی وطنش(افغانستان) میفروشد میخرمش.
من فروشنده نیستم که ازموقفم ازاین پای تخت ویا ازان پایتخت نفع بگیرند وکشورم را به تباهی بکشانند.
پایتخت ها فراوان جنیاتهای تاریخی کردند درکشورم وفاجعه آفریدند. ازسکندرآغاز،چنگیزوعرب وانگلیس وتزاروشوروی وامریکا کنون نیوگلوبالیزم.
من کشورمیخواهم آزاد تحت امرارادۀ خود آگاهی ملی ونقش بالعل تمامی احزاب وشخصیت های ملی که انسانی ووطنی می اندیشند.
عنقریب
عنقریب عیاران نوین انقلابی داخل صحنه میشوند.اول محاسبه را ازخود آغازمینمایند.همه معامله گران چا پلوسان سیاسی ((چپ وراست میانه))را نزد داکتربیتارمیبرند که خسی شوند.چنانچه که جانه گاورا خسی میکنند تاکه زمین را قلبه کند.اینها که به حیث نفرشماره دوم زمینه سازقتل نفرشماره یک خود شدند اورا ازبین بردند.شخصیت های که خودآگاهی ملی را شعارروزکرده بود شخصیت که گفته این کلاه حق من است ازش دفاع میکنم.وطن دوستی وطن پرسی چپ وراست ندارد.هردویش باوجدان است.زمانی که ازطرف خیانت کاران ملی خاطرمان جمع شد.بابیگانه تکلیف نداریم.بخاطریکه بیگانه دیگرمیزبان ندارد.
بیغم باش
اگرترورست ملخ شود
عیارساج میگــــردد
اگرعرب آمد سرزمین مارا گرفت دین وآیین مارا گرفت وزبان وفرهنگ مارا گرفت هزاریک نوع وکورنمی کرد.ولی عاقبت یعقوب لیث صفارراندش زبان وفرهنگ خود دوباره بدست آورد.
عیاران نوین انقلابی کچالو کار وکچالوکش هستند القاعده طالب وداعش را مانند کچالواززیرخاک می کشند.
خدا هم صبری دارد
بی احترامی به خدا کفــراست
به مقلوق خدا هم کفــراست
خداوند صاحب مخلوق خود
بی خبری ازین امرکفراست
مامنتظرودست به دعا نمی شینیم که مشکلات آفریده شده را هم حل بسازد.این اتظارکشیدن هم گناهی دارد.بخاطریکه نعماتی برای بندگانش بخشیده چشم وگوش ودست وپا وشعورعقل وخرد.اینها همه نعماتی است که بندگان خداازان بی نصیب نیستند.وسرمایه است.جهان وطبعیت دولت خدا است.ما به حیث سرمایۀ خداوندی (بودجه مصرفی دریک زمان معین ازآوان تولد الی مرگ))نقش فعال خودرا برای زیبایی طبعیت باید که ادا نماییم.آنانکه فعال اند ایجادگراند بهترین عابدان اند وصوفیان.فعالان هیج گاه جرم نمی کنند دروغ نمی گویند به داراییهای مردم وتولید مردم به حساب صدقه خیرات چشم نمی دوزند.
بسیاری ها
بسیاریها صدای عیاررا خیلی بلند میشنوند ولی حضورفزیکی اش را نمی بینند بلی حرف شان دقیق است.عیاران روح مردم قوت وایمان مردم شرف وحیثیت مردم است.روح به چشم دیده نمیشود حضورخودرا درروز محسابه نشان میدهند.
وطن پرستان نجیب وشریف:
کشورشما همین اکنون دراشغال است
اداره کشوردردست چندتا شغال است
هرجارا کثیف می بینی وبـــــوینا ک
کمی سرگین لــــدو ازکفترپیخال است
چرا پیخال؟
کفترسنبول صلح است:این خبیثان مصالحۀ ملی مارا که اسمانش رنگی بود. وکفترش هم به رنگ آبی بود.با تفنگ زدند.بلبل هزارداستان مصالحۀ ملی را به تفنگ زدند.درعوض تحت عنوان صلح جز پیخال کفتر دردرودیوار چیزی دیگردیده نمیشود.
به احزاب که درداخل ثبت نام شده اند درحدود زیاد ترازیک صد هیچ گاه علاقه نگیرید آنها با پرداخت صرف مدد معاش بخورنمیر سخن گوی دولت مزدوراند نه مدافع حقیق توده های مردم.
فکرتان باشد که اپوزیسیون به شکل خود جوش شکل میگیرد.خودرا مطرح وبعد قانونمند بدون ترس وهراس کهنه را که حامی بیگانه است ازدرون انفجار میدهد.
بچه ترسانک
آنقدرکه جویدن وبلعیدنش بلند است بادش ضعیف برمی آید مگرخیلی بویناک.
اطفال ونوجوانان درقریه به موسفیدان وکلان قریه احترام داشتند ازعادت وکرکترهرموسفید باخبربودند.هرگاهی با لحن تند سخن میگفت آرام می بودند خودرا ازصحنه کنارمیکردند آن طرف دوباره به شوخی می پرداختند.
امریکا دراین وقت ها خیلی بازوی خودرا نشان میدهد حریف مقابل باخون سردی به تماشا نشسته است که باتخنیک دوبرچهار چک برزمین حوادث بزنم که دیگرسربالا نکند.ازیم مسئله ایالات متحدۀ امریکا آگاهی دارد.دست به ماشۀ فشارنمیدهد که جانب مقابل به فیراتومی وادارد.زیراکه محاسبه با اتم غیرقابل کنترول است.
((هردوطرف بازنده است))
آنقدرکه جویدن وبلعیدنش بلند است بادش ضعیف برمی آید مگرخیلی بویناک.
ریشۀ عیار
ریشۀ عیاردرکجا است درمیان مردم ازان جا آب مینوشد.مردمی که کچالو کشت میکنند مردمی انگوردربازارعرضه میکنند مردمی ازعرق دست وپای جبین خود بازاررنگین میسازند.این نمک حرامان وفاسدان قشرفوقانی جامعه برای شان ریش خند میزنند.امروزعیاربیدارشده است عیارآگاه است.یک زمانی نه چندان دور،درادارات میرفتند درلوحه دفترنوشته میدیدند.
ازهیچ نیازمندی مپرسید که کیشت چیست وآیینت کدام بپرسید دردت چیست تادرمان کنیم.
«عزیزمحمد آماج»
هیچ دروازه به رخ مراجعین بسته نبود اخلاق آدمی تبلوریافته بود.رشوت به ذره بین دیده نمیشد.
یعنی که موقف ومقام دهقان وکارگرجایگاه خودرا یافته بود.
برآمد حزب دموکراتیک خلق افغانستان درحاکمیت قبل ازوقت به خام بودن ورنگ ((پنسل))دلالت می کند که باید پاک شود وازنوتحریرگردد.
این زمان زمانی است که عیاران نوین پایگاه خویش را دربین مردم یافته وتابه عمق ریشه دوانیده است که با مردم خود هم صدا وهم اهنگ رهگشا پویا وجویا علیه هرگونه موانع داخلی وموانع قیام نمایند.
ای انانی که دراثرفشاربیرونی نظم جامعۀ مارا برهم میزنی بدانکه که دراثرانفجارداخلی پارچه هایت ازان منابع که تورا تمویل میکنند می یابی.
وطن داران محترم
یک زمانی درقریه دیدم که پشک قزلاق((پرنده))یک شکارچی را خورده بود.شکارچی پشک را ازخفک گرفت اول دردهن ودماغش نصوار پرکرد تا که خوب گنسش کند وبعد پوزش را درزمین مالید.بعد ازان دردیوارزدش.شما با قدرت هستید وهوشیاراول با کسی محاسبه کنید که این نظام کثیف را برسرشما مهعامله کرده است((بن اول)) وبعد به همراه مسؤلین درجه یک ازانها که ملیارد ها دالر را که حق کل مردم بود حیف ومیل کردند.به مثل پشک ازخفک شان بگیرید حق تان است.دیروزنان خوردن نداشتند.امروز ازکچالوفروشان وتبنگ فروشان واقشار زحمت کش خجالت می کشند.
این زمین
این زمینی که میخواهی کشت کنی کاملن غیرقابل کشت شده است.
این نظامی که میخواهی درآن خلاقیت وایجاد گری غیرقابل تصوراست.
بنااگرمیخواهی درخت بشانی زمین را چندین مرتبه قلبه بکن گیاهای هرزه اش درآفتاب سوزان بمان که خشک شوند.
بنا اگرمیخواهی که کشورآزاد با پلورالیزم سیاسی داشته باشی باید این نظام را ازریشه برکنی چنانکه دیگربوی ازرشوت وخیانت داراداره دردماغت نرسد.
آنگاه میشود که احزاب دارای ارائدۀ سیاسی تحت نظرنظام مشروع ومنتخب مردم به فعالیت آغازنمایند.فردایش نظامی را بربنیاد پلورالیزم مانند اروپا وکشورهای دیگرمدرن جهان شکل داد.
دشمن
دشمنت
اشغــــــــــال گــــراست
آن کـــه نمی پذ یرد خــــراست
تعهـــد به دشمـــن کــــی کرده؟
امضا کننده حنیف اتمــــراست
چـرانوشتــم ایــــن سخــــن را
بخاطری که مردم دربه دراست.
شکل ومضمون
مضمون دولت موجود نمایندۀ با صلاحیت انگلیس ونماینده با صلاحیت امریکا نمایدۀ با صلاحیت پاکستان،نمایندۀ با صلاحیت عربستان ونماینده با صلاحیت ایران ونماینده ای بی صلاحیت ودارای امکانات مردمی خود فروخته شده برای بیگانه.
شکل دولت موجودرا میسازند درتمامی تقررات وتبدلات نقش کلیدی را دارا میباشند دولتی که هیچ گونه برنامه انکشافی دراختیارندارد جزایجاد فساد وفتنه.آنهم تحت نظر بیگانه ها.
همینکه میگوییم
همینکه میگوییم آغاز،حرکت ازصفردرهمه استقامت های زندگی سرآغاز حرکت درتداوم زندگی.
آغازش رفع نیازمندی های اولی است (خورونوش وپوش درمسکن است). ازهمینجا ست که حرکت ها عشق برای رسیدن به نیازدرعقول وقلوب زنده میسازد.
بهارعشق می افریند.دانشمندان خردمندان وآزادیخواهان برمبنای شناخت وتعریف ازانسان وارجگذاری به مقام انسان عشق می آفرینند.
زمستان کینه می آفریند.دانشمندان خردمندان وآزادیخواهان برمبنای شناخت وتعریف دشمن انسان وانسانیت کینه می آفرینند.برای تومی فهممانند که دشمنت را بشناس.
ننگ
سرداری گری درین عصر رنگ خـــوده باخت
ملانصرالدین خردرگردن زنگ خـــوده باخت
آفتاب اوج کشیده درافقهای انکشاف لایتنهای
زیارتها ازکنارخویش ملنگ خــــوده باخت
انسانیت درجامعه ازوحشت پا به فرارگذاشت
منطق شیرم شیروگرگ وپلنگ خوده باخت
آزادی خواهان خودرا درهوای عیاری یافتند
خاینین به آزادی هست وبودوننگ خوده باخت
وقت آن رسیده که بگوییم محـــوه به سالاری
همه«سالاری»به سالاری فرهنگ خوده باخت
جنگ سرتحفه
قماررا که باختی برف بامته بالای بام دیگران نیانداز
ناگهان زمان با سواری خود ازمکانی عبورمی کرد.سواری زمان ازخود بجا ماند تحفه درمکان،مرغ ها همه ازقفسچه آزاد شدند وگرسنه به دورهمان سوغات گذاشته درمکان.
به خاطر چیدن دانه مرغهای سیاه چون ناظرافتادن سوغات ازمیان حادثه بودند اطراف را محاصره کردند وبعد به سفید وابلق پ.شان کمی بخشیدند چون مقدارکم بود نزاع بربا شد بین خوردگان درفضا زمین وآسمان ایجاد شد.جانب مسلط سراو ضاع دیگران را کسی را زنده کسی را مرده ازخود راندند.رانده شده گی ها باهم متحد شدند صف های طولانی ایجاد کردند.اما کسانی ضلید را دراختیارداشتند سفید پوشان وابلق پوشهارا ازصحنه ای زندگی راندند.اما این فراریها به خاطر انتقام همرنگان خود مجبوربه عقابان سفید قوی هیکل پنابردند به همرهان ابلق پوشان داخلی دست به هجوم زدند.سیاه پوش را سربریدند.سفید پوش را جانشین سیاپوش ساختند.
روزی بلبل هزارداستان قصه را سرمیداد
پیام اینده را به حکم مرگ گذشته خبرمیداد
اتحاد خلق ها را بیان دردوره تاریخــــــــی
ازشکست چنگیز عرب وسکــــندرمیـــداد
درمقابل این معــــلومات زنده مـــــــزاحمان
یکی به دیگرخبرازماشین خارپنچــــرمیداد
نا گذیربلبل هزارداستان علاقه رابـــــران را
اشتباه قوی به دورآن(انقلابی)افسرمــیداد
قماررا که باختی برف بامته بالای بام دیگران نیانداز
تفنگ شاه نور
دولت موجود تفنگ شانوراست
شاه نورشخصی بو ددرزمانهای نه چندان قدیم می زیسته اوتفنگی داشت باترکیب مختلف ازپرزه هایش که به آن شکل داده بود.
فرد تفنگ شناس یا شکاری ماهر این را گرفت بعد طرف تفنگ دید گفت تفنگ خو خوب تفنگ افسوس که بندش ازخودش می بود بهترین تفنگ بود.وبعد گفت که افسوس بست هایش ازخودش می بود بهترین تفنگ می بود،مرحلۀ سوم گفت افسوس گز تفنگ ازخودش می بود بهترین تفنگ بود.دفعه چهارم افسوس که قنداقش ازخودش می بود بهترین تفنگ بود،سرانجام افسوس که میلش را موریانه نمی زد بهترین تفنگ بود.
نظام های دوران ما
من غریب وبینوا میگویم که همیش چراغ را ازما گرفته اید که ما درتاریکی زنده گی نماییم واحتیاج به ارباب قدرت.
نظام های سیاسی دوران ما وقبل ازان که بوجود آمده است هیچ گاهی درآن اراده ملی دخیل نبوده است.همه این دورانه حمایۀ بیرونی را با خود داشته است. وفرمان میگرفته.پس معرفی دستاوردهای کاذب برای مردم چه فایده وازدست مردم ناتوان چه حاصل میشود.مردم درتاریخ ازین فریبها زیاد تجربه کرده اند.
دولت های مزدورمجبورمکلف اند سناریوی بادارخودرا درصحنه عملی کنند.
شکست
شکست شکست است دلیل برای بازگشت ندارد.مگراینکه بپذیری شکست را وبعد برای ایجاد التارناتیف دراندیشه شوی.عمری که سپری کردی برای انداختن برف بام خود بالای بام دیگران رسوایی دیگری است.فصل دیگری آب وهوای دیگری نهال دیگری باغ دیگری.
تجربه بهترین کود کیمیاوی است.به منظورحاصل فراوان.
کچالو
کچــالـوام، کچــا لـوام، کچــــالـو
ازهرنقــطه بینی همــــان پهــــلو
هرآن کس که توهین به مـــن کرد
دستان شان چنگودرآویزان شفتالو
جهالت
این علم بی حیاره سیل کودرطی سالهای متمادی جرأت آن را نداشت که درمقابل جهالت قد بکشد.جهالت درهمان آن واحد اگرچراغ میشد خاموشش میکرد، اگرآفتاب ومهتاب میشدند دفعتن ابرهای سیاه جهالت می پوشاندش.اگرصدای بلند میکرد خفه اش مینمود تابه حقیقت کارجهالت علم آگاهی پیدا نکند .چراکه شیخ وصوفی وملا وطالب ازانجام کارهای عقب پرده محروم میشوند.اما امروزصدایش بلند شده چنان بلند که گوش جهالت کرساخته است وچشمش را سراسیمه ووارخطا راه گم شده است ازوارخطایی دست به فاجعه میزند.کنون علم دردسترس انترنت وکامپیتور افتیده است سرعت معلومات وآگاهی راهرچه سریع وسریع تردراختیار همگان قرارمیدهد.جهالت نه اینکه ناگذیری خودرا به تسلیم شدن اعلان خواهد بلکه مرگش رسیده است.
قشرپایین را توهین نکنید
این قشربیرق سرخ دارند وداس وچکش،اینها به تونان میوه میدهند وتولید خانه میسازند ومدرن،باخبرباشی که عیاران نوین انقلابی این بیرق راشانه بردار میکنند.به زور خدا وارادۀ بالفعل مردم نظام پست خاین بوطن را لنگ بردار میکنند.درچهارمرکز(هرات ،ننگرهار،قندهار ومزار)می کنند.دست پرآبله بوسه دررخ این مردارخورکثیف فرومایۀ تفنگ دار می کنند.
بخت اولاد
احتیــــاج درهـــــرزمان مادرایجـــاد است
لباس بی اتفـــاقــــی درتــــن ما گشاداست
آن منزلی کـــه مــــی رســـــی به مقصـــد
محـــبت اساسات کینــه بـــی بنیـــــاد است
فلسفــــه را عشـــق بـــه خــــرد گویــــند
علم عروس خوش گل وعمــــل داماد است
نسلــــی گرعروس داماد بنیاد گذارنـــد فردا
نظم جهان بربینش ودانش بخت اولاداست
حساسیت عیاران نوین انقلابی
عیارامروزبا الهام ازشهامت ناموس داری صدقت وحقیقت وآزادی خواهی باداشتن ریشه درمیان مردم درهمه سطوح ازقریه شروع الی مدارج عالی علم وفهم وهنربرای خود جای پا بازنموده است.هرآنچه می اندیشند دربارۀ انسان می اندیشند ومیگویند برای انسان درخدمت انسان عمل می کنند.هیچ گونه توهین به مقام انسان را اجازه نمی دهند.ازطریق قدم های اولی به سمت آسمانها احترام به مقام انسان توشۀ سفرش است.
غربا ومساکین
فرومایگان پست فطرت ازسیاست اختلاف بیاندازحکومت کن دست بکشید صد سال است که وحشت ازمردم ما قربانی میگیرد.
بگذارید که نسل های جوان ما همدیگرخودرا دربازار(خریدوفروش)بیابند درمحیط ازدانشکده ها پیدا کنند دردنیای مجازی همدیگربیافند عاشق همدیگر فرهنگ واخلاق نوین بیافرینند انسانیت را با همان زیباییهای که درباره اش تعریف شده است متجلی بسازند.زبان همدیگررابه شوق ورغبت بیاموزند.اوبی شرفان (سیاست گذاران)قرن بیست ویک به شما میگویم.به بیگانه احترام نکنید به مردم خود احترام کنید به مردم تان دروغ نگویید.
مردم تان را(غربا ومساکین)را ازطریق وسایل خبری تحت عنوان کچالو فروش سقأ مستری رنگریز کارگرودهقان،بیت خان ودهلچی سموارچی توهین نکنید.بخاطرداشته باشید همین فرزندان قشرمحروم یک مراتبه کاخ استبداد سرنگون کرد.این باربه گونه خیلی مدرن وهوشیارانه برای ابد ازصحنه بی رحمانه دورتان میکند.
درگذشته ها
درگذشته دیدم که جوانی دردارالمعلمین کابل درچمن مصروف درس خواندن است.جوان دیگرباتماس انگشت درپس سرش مزاحم میگردید با مخالفت نکو ونکو ونکو دوام دارشاگرد درس خوان اعصابش خراب چنان گذارنمود دردهنش با مشت گره خورده که دو دندانش شکست.
این جهان سرمایۀ دزد وقاتل ورهزن وشیطان اوباش دسیسه کاروفریب کارکنون مصروف ازاردادن چین وروسیه وهند وسایرکشورها که میباشند نباشند که اعصاب خرابی شود با چنان ضربات پی هم جهان به تباهی کشانیده شود.
بیرق
بیرق موجود افغانستان سیاه وسبز وسرخ رنگ است
زندگی مردم زیراین بیرق همیش دیدم که تنگ است
خون ملت سرخ سفیدی وسیاهی ابو مسلم لیث صفار
بیرق جمعن دریک پارچه سیاه وسرخ وسفید رنگ است
عیارخجالت می کشد
عیارخجالت می کشد ازدروغ گفتن
عیارخجالت میکشد ازقبول کردن نظام که درآن مضمون انسانی دخیل نموده باشد به دروغ شکل داده باشند.
باحفظ احترام به عقاید وادیان واقوام.درآخرت هرکس مسؤل پاسخ گویی خودش است.جرم فرد به عام سرایت نمی کند.
من ازخواندن صفحۀ تاریخ خجالت میکشم که نام کشورم ازخراسان پهناور تحت زعامت امیرعبد الرحمن خان مستبد وظالم به اتفاق نظر انگلیس وتزارروس به افغانستان معاصر تغیرنام یافت.
خط دیورند خط سیا وطوق غلامی است که 200 سال میشود مردم ما اسیرمانده اند.
بنامش مکتب امیر عبد الرحمن خا آباد کرده اند.
من خجالت می کشم که بگویم امیردوست محمد خان ازپل متک بافرار ازصف غازیان درپای مکناتن به سجده رفت.
بنامش مکتب امیردوست محمد خان آباد کرده اند.
من خجالت میکشم که بگویم شاشجاع دومرتبه پادشاه افغانستان بود.
من خجالت میکشم بگویم نادرخان پادشاه افغانستان بود.بنامش لیسه نادریه اعمارنمودند.
من خجالت میکشم که آقای کرزی توسط هلکوپترامریکایی برتخت ریاست جمهوری شانده شد.میدان هوایی کابل نام با افتخار(کابلشاهان))بنام میدان هوای حامد کرزی مسمی گردیده است.
این تحفۀ شرافت است که اشرف غنی ازکیسۀ ملت به او بخشیده است.عیاران خجالت میکشند قومی که دارای اهلیت وکفایت انسانی باشند.گروه اقلیت خاص بنام قوم برترازموقف قوم باوجدان سؤ استفاده نموده برسایرین حکم براند وکشوررا مبدل به ماتم سرا بسازند.مگراینکه کفایت ولیاقت ازخود بجا بگذارند.
لالۀ سرخ
ارزش های انسانی را پامال دیدم
ازقبول سرمایه خط بینی کشید م
انچه که امال آرزویم بودوهست
درسلک عیــــاری دیدم وچشید م
خط ما مستقیم است تامقام انسان
احترام گذاشتم چپ،راست نغلطید م
لالۀ سرخ نمادآزادی است مقابل باد
ازشدت طوفـــان خمیدم واستــید م
پیام زمــان سکوت شکست وگفت
پیروزی ازان تست خوش بخندیدم
«خوشه چین» هنرمند خوبی است
باریتزم پیروزی پیچیدم ورقصیدم