سنجر غفاری
افغانستان یا جغرافیای بینوآ
این جغرافیا، بی سرو سامان ، ناتوان و در مانده نخواهد ماند !
بدون شک جغرافیايی بنام افغانستان را در نقشه ای منطقه میتوان بینواستان نامید، کنون که هیچ درب ودیواری ندارد، آسمان و زمین اش اشغال و مورد استفاده ای هر اجنبی ای قرار گرفته، شب وروز اقلیم اش بر روی همه جنایتکاران آسمانی ، زمینی ،و مصیبت آفرینی های ضد انسانی و طبیعی گشوده می باشد، خلاصه به کشور بینوایان منطقه و جهان رقم خورده و محاسبه شده است، این سرزمین بی چیز ،بیچاره ، بی سروسامان ،ناتوان و درمانده ، بدبخت، تهی دست و تروریست پرور، کشتارگاه انسان ، اندیشه و مذهب ، بی همتآ و نادر از همه خوشبختی های انسانی ، علمی و عاطفی را همگان تصمیم دارند تادر تسخیر شان در بیاورند ، این است داشته های کنونی این بینوا سرزمین ، امآ در دل خاک اش تمدن بشری، طبیعی ، انسانهای ارادتمند و خدا پرست ، فرزندان همت ، شهامت و مدافعان واقعی زره ، زره ای این مهد شیران تسلیم ناپزیر ، ثروت ملی و حفاظت نوامیس اش مدفون میباشد ، همچنان هزاران نعش پلید و شکست خورده عرب و عجم متجاوز که در برابر طوفان همت و خشم افغانیت ، طبعیت و شهامت این خاک پاکان ارادتمند و صبور قرار گرفته اند، پاهای کثیف شان را گذاشتند نیزانبارشده می یابید. آنچه قابل تذکر و توضح است، در این بره تاریخ و بینوا شدن این سرزمین مثمر شمرده میشود این است که متجاوزین بدانند ، در عجزو بینوايي قرار گرفتن این جغرافیا هیچگاه ، این تصوررا نداشته باشند که پیروزهستند، به ارتفاعات هندوکش و شمشاد حاکمیت می رانند و ازآب آمو و هیرمند ، حتمآ دهن نمناک خواهند کرد، از دل خاک اش گنج ای بیرون نمود، طبعیت اش را تسخیرکردو انسان اش رااسیر؟ برای اجیران دست بیگانه که به خود جرعت دادند تا از نام فرزندان این ملت و این سرزمین هرچه خواستند و میخواهند برای رسیدن اهداف غیر اسارت و الزامیت رابر ملت ما تحمیل نمایند، یک حرف باقیمانده است تا بگویم ، لطفآ به اصل خویش مراجعه نمايد اگر دارید؟
به همگان هویداست اینکه : آنچه مایه ای درد و نگرانی ، شرم و خجالتی ملی واقع گردیده این است که ،خدایان زرو زور،این اجیران شبکه های استخباراتی بیگانه ، بنام رهبران قوم وقبیله ، سمت وزبان ، اسلام و کفر، آزادی و حریت ملی مردم مارا در گرو اهداف بیگانه قرار داده اند ، کشتار ووحشت ، غارت و ویرانگری را جهاد نامیده ، احساسات ملی،مذهبی و وطن دوستی مردم مارا در گروشان بنآ بر موجودیت فقر سواد و اقتصاد قرار داده اند ، به حکم باداران شان فتوا میدهند و بدین گونه برای بیگانگان فرصت مبارزه و مجادله راعلیه همدیگر شان در خانه افغانها و جغرافیای انسانی و میراث نیاکان ما ادامه داده و میدهند، اکنون دشمن فرصت آن را به خویش مساعد دیده است تا هرچه در توان دارد ، برای حفظ و حمایت این به اصطلاح رهبران قوم و قبیله ، تنظیم و ملیت ، ممد واقع گردد، یکی را علیه دیگری استفاده برده به جان هم می اندازند.
انچه امروز برفرزندان مردم افغانستان تحمیل گردیده است ، متآسفانه از ناخلف بودن هسته ای اجیر وخود فروخته شده ای است که همه گان تشخیص داریم ، اوضاع نابسامان و خارج از اراده و کنترول ملت دیگر قابل تحمل و صبوری نیست ، مرگ و تابوت فرزندان ما همه وقته بدون توقف درب خانه های مردم مارا دق الباب نموده ، خانواده ها همه در گلیم اندوه و فقرحیات و اقتصاد بسر می برند ، اما مشت فروخته شده ، فشرده تر و توانمند تر از هروقت دیگری به جان هم افتیده و تمثیل اراده غیر رابر حاکمیت ملی ، استقلال و تمامیت ارضی مابشکل بی نهایت غیر انسانی ، افغانی و اسلامی تحمیل و حتمی می نمایند، حضور هزاران تروریست مسلح ، موجودیت باندیدهای گوناگون حمایت شده بوسیله اهداف استخباراتی کشور های همسایه ، منطقه و جهان به اصل زیست قبول شده جهانی و خلاف قوانین بین المللی بر مردم ما حتمی پنداشته می شود، در حالیکه همه با تعهد و تظمین نجات و آرامش ملی به کشورما هجوم نظامی ، اقتصادی ، حقوقی و استخباراتی رابه همراه و حمایت بین المللی عملی نمودند ، واین جنگ اکنون وارد مرحله ای گردیده است تا حتمآ فرزندان مردم افغانستان به منظورچرخش این عزم و اراده خونین تحمیلی ، به قربانگاه داوطلبانه حاضر گردند و خون ریزی به نفع اهداف غیررا انجام پذیر وبی بدیل بپزیرند؟
آنچه امروز درجغرافیای کشور ما درجریان است ، ثمره بازی بزرگ قدرت های جهانی ومنطقوی ،همسایه های کاذب و اجیران دست نشانده ای شان در میان اقوام و قبایل مختلف کشورما ثابت است. اکنون افراد ، تکیه گاه و قراارگاه های عمده و اساسی بازیگران تراژدی ملی در کشورما هوایدآ بوده به پنج دسته بزرگ و نابکارملی تثبیت هویت گردیده اند که شامل این دسته ها می باشند:
اول، رهبران تنظیم های هفتگانه و هشتگانه که هریک به نوبه خویش وجیبه و ارزش خاص زمانی شان رابوسیله استخبارات بین المللی در پیش برد اهداف بیگانه الی امروز در اختیارشان قرار داشته، هیچگونه تغیری در واقعیت اثرگذاری و انتخاب شان بوسیله بیگانه ها برای نا امن ساختن کشور و مردم ما بوجود نیامده ، الی نفی شدن ، ازصحنه بیرون کشانیدن شان همانند سایرن ، فرمانبرداهستند. بعد از ترور مرموزانه ای شهیداحمد شاه مسعود قوماندان مقاومت ضد اهداف غربی در افغانستان ، ترورشهید استاد ربانی و سایرقوماندانان جهادی ،حذف ملا محمد عمر ، ملا منصور،و یکعده از رهبران قبایل در دوطرف دیورند ، شاهد حضور گلبدین حکمتیار در بازی خونین و تحمیلی علیه کشور ومردم ما ، در موجودیت جنگ استخباراتی و نیابتی میان روسیه ، امریکا ، پاکستان و هند،ایران و سعودی در گام نخست در کشور ما هستیم و قربانی های بیشتر دیگری را باید پذیرابود، اینکه سرنوشت سیاسی و قدرت نمايي جنبش اسلامی ، شاخه های مسلح جمعیت اسلامی حذف شده از قدرت حاکمه چی نیم کاسه های خونین درقبال خواهد داشت ، و حکمتیار اماده سرکوب همگانی گردیده است ، دشوار خواهد بودتا به خویش فرصت یک لحظه خواب راحت رادریافت؟؟؟؟؟؟؟
دوم طالبان مسلح : وابسته به اهداف و استراتیژی مشترک پاکستان ، سعودی ، انگلیس و امریکا در منطقه برای گام نخست ، تقسیم بندی و در اختیار داشتن تشکیلات متعددو متحرک طالبان برای حفظ وگسترش اهداف امریکا، چین ، انگلیس و روسیه در کشور ما و جمهوری های آسیای میانه شامل چند مرحله ودر برگیرنده چه زمانی خواهد بود هنوزهم دشوار به نظر میرسد ، و باید فرزندان مردم افغانستان به قربانی حاضر باشند ، و به حیث چوب آتش جنگ در نظر گرفته شده اند ثابت است .
سوم طالبان خارجی شامل اتباع کشورهای عربی ، پاکستانی ، چچینی ، چینايي ، ازبکستان ، تاجکستان، ترکمنستان ،و سایر کشورهای عربی و افریقايي که به شاخه به اصطلاح القاعده منسوب میشود نیز بوسیله استخبارات کشورهای ذینفع در بحران کشور ما هنوز که هنوزاست و پایگاه های بزرگ و بیزهای اکمالاتی دارند و از حمایت هیچ جناح خارجی مولده شان محروم نیستند و نشده اند. چهارم گروه افتیده از آسمان همگانی ، داعش ،با اهداف و مشخصه های کاملا ضد انسانی و اسلامی ، بنام دولت اسلامی که از شبعه جزیره اعراب نطفه گرفت و تولد شد، پدر ومادر ثابت اش انکار میکند که این فرزند من نیست و از آسمان خدا با مدرن ترین اسلحه و تجهیزات نظامی ، تشکیلات و سوق اداره منظم و هدفمند به زمین افتیده است ، اما می بینیم که برای سرکوب اش بزرگترین قدرت های جهانی با مدرن ترین اسلحه کشتار جمعی ، راکت های قاره پیما ، طیارات و کشتی های غول پیکرشان عوام فریبی دارند ، داعش را بدین ترتیب الی سرحدات شمال افغانستان ، به درب ورودی آسیای میانه کشانیدند، عجیب افتی که همه رابدور خود می خزاند؟ پنجم: نظام وحدت ملی ، حاکم برمدیریت جنگ و خونریزی بین المللی در افغانستان : شما همه میدانید که این نظام از کی و کجا تولد شد، نبشتن اش بسیار شرم آور است چه خاصآ که در مورد والدین اش ابراز نظر نمود. بنآ براین وجود جنگ و گسترش نا امنی ، پخش و تعلیم دموکراسی ، حرکت بسوی فردای تخیلی را که همه درحرف گفتند و مواد ساخت اش رابه خون فرزندان این کشور آماده دارند، زیست انسانی در جغرافیای بینوا را دشوار تر ، افغانستان را که خانه امن وهمگانی اقوام و ملیت های باهم برادر وبرابربود، اکنون محتاج خاکستر نموده اند.
بدون شک که اندیشه و تفکر ملی مردم ما نسبت به سالیان گذشته در تغیر وتکامل است ، اما بدبختانه یکعده از افراد جامعه ما بنا بر فقر سواد و اقتصاد ،اسیر ناملایمت های اقتصادی ، پیوند های خونی و اتنیکی با افراد و اشخاصی که امروز به گونه ای رهبران قوم و قبیله به خویش لقب و منصب داده اند ، خودرا محاسبه داشته ، به اساسی ترین نیروی ادامه و گسترش جنگ و نا امنی ها مبدل گردیده ، روی این اصل استخبارات بیگانه بقای خود و رسیدن به اهداف شان را چنین محاسبه دارند ،اما بی خبر از این واقعیت هستند که پایان این شیطان چراغ هارا نور علم و معرفت ملی ، اتحاد و پیوند فرزندان اصیل کشور ما چندین مراتبه با اتحاد و اراده ملی شان به شکست قاطعانه مبدل نموده ،و ثابت نمودند که خانه ای افغانها همیشه گورستان حتمی امپراطوران کله شخ و عاری از اندیشه بوده ، ازشکست ناپلیون، اسکندر، گرگین و چرچل، گاندی بزرگ با مبارزان راه اراده و آزادی هند به همت افغانها معتقد بود که امپراطوری انگلیس روبه زوال گردید، اما فراموش نکنیم ، وقتی شکست در لشکر آمد، چندین امپراطور در این فاجعه منطقوی به زانودرمیآید ، آن روز هرقدر دورباشد ، برای مردم ما دشوار نیست و پیروزی حتمی است .خانه تکانی حتمی ازوجود نجاست و ناباوری ها ملی در سرلوحه تحمل پذیری و صبوری مردم ما میراث اجدادشان بوده ، آن روز دیرنیست.
سنجر غفاری