محمد الله وطندوست
شانزدهم حوت 1367 را باید بخاطر داشت
هنوز از مراجعت آخرین سرباز شوروی یکماه سپری نشده بود که ملیشه های پاکستانی به پیشقراولی مزدوران افغانی خود حمله وسیعی را در جلال آباد آغاز نمودند. این حمله که از جانب کرنیل ها و جرنیل های پاکستانی هدایت و رهبری می شد , بمنظور فتح ولایت ننگرهار, انتقال حکومت موقتی گویا مجاهدین در جلال آباد و بالاخره سقوط کابل و ایجاد حکومت جهادی پاکستانی در کشور ما طرح شده بود.
لشکریان پاکستانی و مزدوران افغانی شان همچون مور وملخ با سلاح های ثقیل و خفیف از شرق جلال آباد وارد شدند و پوسته های امنیتی را یکی بعد دیگر سقوط دادند. شدت جنگ به اندازه یی شدید بوده که حتی قوماندان عمومی نیرو های مستقر در ننگرهار جنرال بارکزی نیز خود شخصا در صف اول محاربه قرار گرفت و جام شهادت نوشید.
ملیشه ها با اطمنان از موفقیت و پیروزی حتمی ,عده زیادی از عناصر اوباش را نیز با جوال ها و بوجی ها غرض چپاول شهر جلال آباد با خود همراه داشتند و مطمئن بودند که در یکی دو روز شهر جلال آباد را فتح و به پیشروی خودجانب کابل ادامه می دهند .اما جمهوری دموکراتیک افغانستان در راس رییس جمهور دکتور نجیب الله توطئه پاکستان را افشا و با جلب مردم در دفاع از وطن با طرح شعار وطن یا کفن دسیسه را خنثی نمود. نیرو های مسلح قهرمان کشور و اعضای داوطلب حزب دموکراتیک خلق افغانستان و سازمان جوانان از گوشه گوشه وطن به جلال آباد شتافتند و در برابر پاکستان سد مطمئنی را ایجاد کردند. گرچه جنگ چندین ماه طول کشید اما در همان هفته های اول پاکستان و مزدوران شان درک نمودند که شکست قوای مسلح قهرمان افغانستان و مدافعین حاکمیت دموکراتیک افغانستان آن طوریکه آنان حدس زده بودند کار سهل و ساده یی نبوده است.
جرنیل های پاکستانی که از موفقیت خود نا امید شده بودند و تلفات لشکریان خود را در برابر اردوی قهرمان افغانستان به چشم سر مشاهده می کردند ,صحنه را شرمسارانه ترک و مسوولیت شکست خود را بدوش رهبران به اصطلاح جهادی گذاشتند. حتی بی شرمانه از حضور شان در صحنه نبرد نیز انکار ورزیدند. اما لاشه های گندیده ملیشه های پاکستانی در کنار مزدوران افغانی شان بهیچ وجه جهان را نمی توانست فریب دهد. رسانه های داخلی و بین المللی با انعکاس حوادث آن روز ها توانستند چهره مزدوران پاکستانی را بخوبی به مردم افغانستان وجهان افشا نمایند و نقش آی اس آی و نظامیان پاکستان را در هجوم به جلال آباد برملا سازند.
پاکستان و مزدوران شان که تا حادثه جلال آباد سقوط جمهوری دموکراتیک افغانستان را بعد از مراجعت نیرو های شوروی کار چند روز و چند هفته حساب می کردند با مواجه شدن به واقعیت سرسخت دفاع قوای مسلح افغانستان پی بردند که سقوط حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان آن طوریکه آنها فکر می کردند کار ساده و سهلی نیست . از آن تاریخ به بعد چهار سال کامل جمهوری دموکراتیک افغانستان قاطعانه از خود دفاع کرد و هرگونه توطئه و دسیسه دشمنان را خنثی نمود.
شاید تصادفی نباشد که یک سال بعد بازهم در شانزدهم حوت وزیر دفاع بر حال دولت جمهوری افغانستان به کودتای ناکام علیه نظام دولتی دست یازید و باسر افگنده گی بعد از ناکامی به دامان آی اس آِ پاکستان و حزب مورد علاقه پاکستان ,حزب اسلامی حکمتیار پناه برد و بد نامی تاریخی را نصیب خود نمود. از برکت همین اقدام خائنانه امروز هم در کابل سیاست می ورزد و در حاکمیت امریکایی جهادی از جایگاه خاصی برخوردار است.
بهر حال شانزدهم حوت روز هجوم نیروهای ملیشه پاکستان در جلال آباد یکی از روز های بیاد ماندنی در تاریخ کشور ماست که نباید به آن کم بها داد ویا بباد فراموشی سپرد. خصوصا در این روز ها که توپ خانه پاکستانی در ولایات سرحدی افغانستان با پرتاب توپ و فیر راکت می خواهد روحیه مردم را تخریب و به نیروهای مزدور طالب و داعش قوت قلب ببخشد ,
یاد آوری از شانزدهم حوت سال 1367 می تواند هوشداری باشد به آن عده نظامیان و رهبران نا عاقبت اندیش پاکستان که هنوز سودای خام اشغال کشور ما را به سر می پرورانند. باید چنین عناصر بیاد داشته باشندکه مردم افغانستان علی الرغم تسلط مشتی عناصر فاسد در حاکمیت ,آن خاطرات افتخار آمیز را هیچگاه فراموش نکرده اند و حاضر اند در برابر دشمن سوگند خورده شان متحد و یکپارچه ایستاده گی نمایند . مردم هیچگاهی اجازه نخواهند داد با زهم ملیشه های پاکستانی سرزمین مقدس مان را جولانگاه خود قرار دهند و اهداف شوم شان را بکمک هراس افگنان و آدم کشان طالبی و داعشی تحقق بخشند.