احمد سعیدی
گرچه از چندی بدینسو جنرالان امریکایی مکرراً به سنای آن کشور میگویند جهت جلو گیری از بحران فراگیر در افغانستان ازدیاد قوت های نظامی خارجی در آن کشور یک ضرور عینی است به باور من در بهار سال آینده بر علاوه اینکه جنگ ها فروکش نخواهد کرد بلکه بحران نا امنی ها فراگیر تر نیز خواهد شد با در نظرداشت تجارت گذشته بخصوص زمانیکه اضافه تر از 130 هزار قوت های خارجی در افغانستان وجود داشت جنگ ها هرگز فروکش نکرد پس باید باور داشت که نمیتوان از طریق حضور نیروهای خارجی امنیت سراسری را در افغانستان تامین نمود و یک کشور مدرن و دموکراتیک در این سرزمین ایجاد کرد. افغانستان کشوری است که مردمانش به خاطر امور مذهبی و باور های دینی خود در برابر حملات خارجیها بسیار حساس هستند. شاید زمانی حضور نیرو های خارجی ضرورت بوده باشد آن هم در کوتاه مدت اما در درازمدت این راه حل خوبی نیست. و نتیجه مثبت را از خود بجا نخواهد گذاشت، متاسفانه آنچه که از چندی بدینسو می شنوم درخواستها برای افزایش نیروهای آمریکایی در افغانستان در همه جا دیده و شنیده میشود. و مسئولین کشور ما نیز ازدیاد قوت های خارجی را یگانه چاره در راه آوردن امنیت میدانند اما به عقیده من تعریف آمریکا از نقشش در دنیای فعلی باید به طور خلاقانه با پیچیدگیهای جدید جهان تطبیق پیدا کند. که تا هنوز این درک کمتر وجود دارد از سوی دیگر متاسفانه روند بحران در منطقه نشان میدهد که بحران تروریستی و به هم ریختگی منطقه راه حل کوتاه مدت ندارد.
وقتیکه من وضعیت تروریست را از دو دهه قبل در افغانستان تا فراگیری امروز بررسی و تحلیل میکنم، به نظر می رسد وضعیت فعلی طوری بوده که جریان به هم ریختگی و بحران منطقه در کوتاه مدت علاج موثری ندارد. به طرح های دراز مدت که باور های کشور های منطقه و فرا منطقه را با خود داشته باشد امکان پذیر است نمیدانم چرا غفلت می شود باید زمامداران ما برای امنیت کشور سهم قابل توجهی قائل شوند و جهت تجهیز نیرو های مسلح کشور توجه جدی و همه جانبه ای در سطح ملی و بین المللی داشته باشند، افغانستان در دهه های قبل سرزمین امنی بوده و این یک مزیت است و سرمایه گذاری بخاطر ایجاد کار برای ضرورت مندان یک امریست انکار نا پذیر در حالیکه سرمایه داران بخاطر سرمایه گذاری در افغانستان تشویق و ترغیب میشوند برعکس در فراهم آوری امنیت برای سرمایه گذاران گام های موثری برداشته نمی شود چنانچه متاسفانه طی یک سال گذشته در حدود 81 نفر از جمله سرمایه داران در کشور اختطاف شده اند که زیادتر آنها با امکانات شخصی از چنگ رباینده گان رهایی یافته اند. در حالیکه نسبت به افغانستان
در صحنه بین المللی خوشبختانه پاکستان از وضعیتی بدتری برخوردار است در قضایای بین المللی از چندی بدینسو ثابت گردیده که نسبت به پاکستان افغانستان حال و احوال بهتری دارد حتی همه کشور های منطقه به استثنای پاکستان درک کرده اند که افغانستان در مسائل منطقهای و بین المللی پایبند به گفتگوها بوده و این اعتباری درستی را برای افغانستان وجود آورده است. شما میدانید سیاست داخلی و خارجی در یک کشور لازم و ملزوم یکدیگر اند بد بختانه مشکلات درونی حکومت ما نسبت به مشکلات بیرونی آن صد ها مرتبه زیادتر است در حال حاضر از نظر سیاسی و مسائل خارجی مسئله مهمی نداریم اما در سیاست های داخلی بخصوص شقاق و نفاق که بین رهبران کشور وجود دارد ما را زمینگیر کرده است. اگر رهبران حکومت وحدت ملی عقلانیت را در حوزه سیاست داخلی به طور جدی دنبال میکردند، فضا برای گامهای بهتر در حوزه سیاسی اقتصاد و امنیتی اجتماعی فراهم تر میشد . پشتیبانی مردم برای هر حکومتی خیلی ضروری است متاسفانه حاکمیت موجود پشتیبانی ملی را از دست داده که این موضوعی بسیار مهم است و باید از آن به نحو بهنیه استفاده شود، ایجاد اعتماد ملی باید جزو اولویتهای حکومت وحدت ملی میبود. من میدانم که جنگ در این سرزمین بسیار وسیع و فراگیر است و این جنگ نمیگذارد فضای تنفسی برای بخش عمرانی کشور ایجاد شود، از سوی دیگر جهت بازسازی طرح ها و پلان های کمتری روی دست است. بعد از با روی کار آمدن حکومت وحدت ملی سهم فربه شدن مسئولین آن نیز افزایش یافته و پول های زیادی عوض اینکه در راه عمران و بازسازی کشور مصرف شوند متاسفانه حیف میل میگردند این وضعیت باید تغییر کند. گرچه پول های زیادی طی اضافه تر از 16 سال اخیر جهت آبادی روستاها تخصیص داده شد، متاسفانه این پول ها و امکانات بر علاوه اینکه کمکی به اقتصاد و آوردن امنیت در روستاها نکرد و مانع مهاجرت ها هم نشد لذا نشان می دهد روستاها نیازمند کار های موثر تری اند که حکومت در این مورد توجه چندانی ندارد . اگر مسئولین حکومت موجود جهت حل مشکلات موجود علاقمندی دارند شرایط در افغانستان چند مختصات ویژه دارد، که از همه مهم تر بعد مسائل منطقهای است و اینکه ما چه ارزیابی از مسائل منطقهای داریم؛ آیا تلقی ما این است که در کوتاهمدت مسائل منطقهای راه گشا باشد حرف جدا گانه ای است از سوی دیگر در حال حاضر اضافه تر از 70 فیصد جوانان تحصیل یافته بیکار اند .
عدم استفاده از نیروی جوان و مدیریت نادرست کشور، مشکلات فراوانی دیگر را ایجاده کرده است به باور من یکی از عوامل بیکاری جوانان این است که دولت برنامههایش را به وقت معین آن عملی نمیکند و این یک مشکل عمده برای کاریابی در کشور است. این بی برنامه گی حکومت وحدت ملی کار برخی از موسسات را نیز ناامید کرده است.
مشکلات اساسی دیگری که در سالهای اخیر زنان و مردان کارگر افغان به آن روبهرو هستند مسدود شدن فابریکهها و کارخانههایی است از طرف دیگر این حاکمیت متاسفانه اقتصاد مصرفی را دنبال میکند تلاش گردد تا کشور به یک اقتصاد تولیدی تبدیل شود من میدانم معضل (بیکاری) در کوتاهمدت و حتی شاید هم در درازمدت در افغانستان قابل حل نباشد، اما میشود که حداقل این معضل را کاهش داد. و از این لشکر بیکاران حد اقل بطور نسبی جلو گیری کرد متاسفانه در حال حاضر با ادامهی ناامنیها و گسترش بیکاری، سالانه هزاران جوان افغان ترجیح میدهند که خطر مرگ را قبول کنند و از راههای غیرقانونی و پرخطر به کشورهای اروپایی مهاجرت کنند. دهها تن از این جوانان در مسیر راه غرق شده اند که این موضوع حالا به بزرگترین نگرانی سازمان جهانی مهاجرت تبدیل شده است. همه میدانیم پاکستان دشمن اصلی مردم افغانستان است متاسفانه در کشور ما هزاران کارگر پاکستانی مصروف کار اند که این مسئله نیز سبب بیکاری بخشهای بزرگی از کارگران داخلی کشور ما شده است همان طوریکه بیکاری در کشور ما یک معضله ای جدی است نبود امنیت نیز چالش های فراگیر را با خود دارد برخورداری از امنیت را میتوان به عنوان طبیعیترین و اساسیترین حق افراد بشر تلقی کرد که مبنای برخورداری سایر حقوق و آزادیهای اساسی بشر است، امنیت عبارت از اطمینان خاطری است که بر اساس آن، افراد در جامعهای که زندگی میکنند، نسبت به حفظ جان، حیثیت و حقوق مادی و معنوی خود بیم و هراسی نداشته باشند، امنیت دارای مقولهها و مولفههای چون جان، حیثیت، مال، شغل، مسکن، اقامت، خلوت بوده و تأثيرات مهم در زندگی بشر دارد.
زندگی موهبت الهی و حقی است که برای هرانسان تضمین شده است و برهمه افراد و جوامع و حکومتها واجب است که از این حق حمایت نموده و در مقابل هر تجاوزی علیه آنان ایستادگی کنند. از سوی دیگر کار و کوشش، اساس زندگی انسان است و هر جامعهای در نتیجه تلاش خستگیناپذیر افراد جامعه به درجات عالی پیشرفت و ترقی میرسد. همان طوریکه دولت، طبق قانون اساسی بخاطر فراهم کردن امنیت مکلفیت دارد از سوی دیگر بخاطر ایجاد کار برای مستحقین نیز مکلفیت دارد . بیکاری زمینه را برای فرار از کشور و از سوی دیگر زمینه تقویه صفوف دشمن را نیز فراهم میسازد .