غلام سخی ارزگانی
سه شنبه خونین در افغانستان
طبق معمول راه رفت و آمد روزمره من هم مانند خیلی ها از طریق سرک عمومی دارالامان می باشد. باید نوشت که طی چندین سال آخر بارها شاهد عملیات انتحاری بی شماری از سوی تروریستان معلومالحال در مرکز شورای ملی، امنیت پنج سابق (حال دفاتر ملاقات اعضای شورای ملی)، دانشگاه امریکایی، نیروهای امنیت ملی کشور، ناتو، ارتش امریکایی، مقامات دولتی وغیره بودیم. عبور و مرور نه تنها از جاده دارالامان کابل برای همه خیلی ها خطرناک است؛ بلکه به صورت کل در سراسر افغانستان و از آن هم خاص تر در تمام نقاط کابل نهایت فاجعه آفرین می باشد.
شهریان کابل وقتی که روزانه از منازل خویش به هر مقصد بیرون می شوند، امید برگشت خانه آمدن را چندان ندارند؛ زیرا در اثر عملیات انتحاری و انفجار بارها عملاً ثابت گردیده که جنازه ها یا درعقب دروازهای این کسان رسیده و یا اقارب شان، شهداء، زخمی ها و پارچه های جنازه های خانواده های خود را از شفاخانه ها دریافت کرده اند. پس بیرون شدن از خانه به مقصد کار وغیره مثل آن است که سر را در کف دست گرفته و به امید قطعی رسیدن به وظیفه و یا برگشت به منزل نمی باشیم. و این امر بنا بر جبر روزگا ر کاملاً در سراسر کشور به ویژه در کابل عادی است. خدایا این چه روزگاریست که انسان های این سرزمین بلاکشیده در هیچ نقطه از کشور خویش یک لحظه هم امید زنده ماندن را ندارند و گلمغم از خانه های مردم مظلوم جمع نمی شود که نمی شود.
زمان که من به روز سه شنبه21 جدی 1395 خورشیدی از کار به طرف منزل در شهر امید سبز دارالامان نزدیک سه راهی علاوالدین رسیدم، در پیش روی ما به فاصله یک کیلو متری انفجار صورت گرفت که نوای غم انگیز و گریه از هر سو منطقه را فراگرفت. ازدحام زیاد شد و راه ها توسط پولیسها مسدود گردیدند. چند لحظه نگذشته بود که انفجار دومی با شدت هرچه بزرگ تر از سوی تروریستان در بین انبوهی از مردم عامه، مامورین شورای ملی، امنیت ملی وعابرین صورت گرفتند که باعث شهادت صدها تن و زخمی شدند. عده یی ناله کنان از منطقه در حال فرار بودند، برخی اشک ریزان مصروف انتقال زخمیان به شفاخانه ها شدند، تعداد هم به جمع کردن اجساد از روی جاده ها مصروف شدند، کسانی دیگری به پاک سازی خون ها شهداء و مجروحین از روی سرک ها گردیدند و افراد دیگری هم به جمع کردن گوشت های بدن پارچه پارجه جنازه ها از جاده ها شدند.
طالبان مانند گذشته ها مسوولیت این عملیات انتحاری را نیز به عهده گرفتند. نیروهای امنیتی تعداد شهداء را 50 تن و زخمی ها را به تعداد 70 تن به رسانه معرفی کردند، ولی طبق معمول از افشاء دقیق احصایئه مقتولین و زخمیان بازهم خوددارای کردند.
دولتمداران مثل گذشته ها کمیسیون نام نهاد را توظیف کردند تا موضوع را بررسی کرده و به رییس جمهور غنی و رییس اجرایئه عبدالله گزارش دهد.
در همین روز عملیات تروریستی در هلمند و قندهار نیز به وقوع پیوست که باعث کشته شدن کثیری از اعضای دولتی، خارجی و مردم شدند، اما بازهم از افشاء رقم واقعی مقتولین و زخمیان خبری نشد. آقای غنی هیئت و کمیسیون حقیقت یاب را موظف و به هردو ولایت فرستاد تا برایش گزارش بدهند.
اگر این معلول ها در جای خودش مورد ارزیابی همه جانبه قرار گیرد که یکی از واقعیت ها را انعکاس خواهد داد، ولی عاملین اصلی این همه جنایات ضد بشری که به خصوص از سال 2001 م. تا کنون در درون افغانستان نهفته است. نخستین عامل آن کسانی هستند که در بیش از 15 سال آخر در انحصار حاکمیت جبارانه دولتی، موسسات خصوصی وغیره قرار دارند. به عبارت روش تر حلقات مختلف از قدرتمندان در حاکمیت دولت، قاچاقبران، جنگ سالاران، مالکان مواد مخدر، غاصبین زمین، مفسدین اداری، مافیای اقتصادی، ناقضین حقوق بشر... و دست نشاندگان استخبارات خارجی می باشند که افغانستان را در محور بازی های حامیان اجنبی خویش در وضعیت تباه کننده ای قرار داده اند.
اگر در کوچه ها و بازارها از هر فرد علت چنین خشونت ها، ترورها، انتحارها... و کشتار مردم بی گناه کشور پرسیده شود، بی درنگ می گوید که جاسوسان خارجی از درون دولت در این جنایات دست دارند.
باید نوشت همان کسانی که دستان شان به خون مردم مظلوم آلوده اند، همه آنان بیش از 15 سال در حاکمیت انحصاری کشور قرار دارند که در زیر نام دموکراسی و حقوق بشر به صورت مستقیم و غیرمستقیم مرتکب خیانت ملی و جنایت زیاد شده اند.
اما جان مسأله این است که همه مردم و به خصوص روشنفکران، دیگراندیشان، میهن دوستان، منتقدین... و اربابان خرد با تمام معنا از این خائنین ملی، جاسوسان بیگانه و قاتلین مردم شناخت کامل دارند، ولی بنا برعدم امنیت جانی خویش از افشای نام های این دشمنان مردم و کشور امتناع می روزند.
هموطنان ما در داخل و خارج کشور خوب می دانند که افغانستان مرکز جنگ سرد و رقابت های استخباراتی کشورهای همسایه، منطقه و جهان قرار دارد و اقلاً تا نیم قرن دیگری خشونت، انتحار، جنگ، آوارگی و کشتارهای دسته جمعی مردم ما ادامه خواهند داشت.
خلاصه:
درون دولت جمهوری اسلامی افغانستان و اجتماع از عاملین کشورهای خارجی پر می باشند که همه خوب آنان را می شناسند، ولی از آنجایی که جاسوسان داخلی از پشتوانه های حلقات مقتدر کشورهای مختلف خارجی برخوردار می باشند، از تداوم جنایت خویش هیچ گونه هراسی ندارند.
تا جایی که شواهد می رساند، پایان جنگ و کشتار حتا در آینده های دور هم متصور نیست؛ زیرا رقابت کشورهای خارجی در افغانستان و منطقه نهایت پیچیده و مبهم می باشد. پس افغانستان در مرکز قربانی رقابت های منافع اقتصادی کشورهای همسایه، منطقه و جهان قرار دارد که مثل آفتاب روشن است.
26 جدی 1395 خورشیدی برابر با 15 جنوری 2017م.کابل