خوشه چین
سه نفر
1-مادر
2-معلم
3-موسفید قریه
مادر:ازهمان آغازآرزوهای فروان دردل می پروراند که طفلش خوشبختی های جهان را نصیب گردد.فقط با ارایۀ این مطلب کارخراب نکن.با ادب باش وبا حیا،با نزاکت پاک ونظیف.
معلم:اوبچه درسته بخوان درصنف،دربازار،درکوچه ودربازار درمحافل برای شاکردان میگوید که درس بخوا به آموزش((علم))دعوت میدهد.
موسفید:(موسفید سیاست)ازینکه سالهای متمادی درقریه زیسته همه نسل نورا به حیث فرزندان نگریسته مانع ازبیراهه ها مینماید ازشکست خود خطا های دوران مستی ودیوانگی خود بیان میدارد.
ناموس
هی هی درپاده نظـــربه مال خود
آب صد پاره گرددبازباسیال خود
ولی معامله داردرجستجوی منافع
چشمش درانتظارهمان دلال خود
ازهمه عمده ناموس وطن شیرین
پدران ماخوابیده درکنارقنغال خود
انتقاد ازتحلیل گران سیاسی
تحلیل گران سیاسی میدانند که قدرت حاکمه بنا برتیوری وبرنامه شکل گرفته است.اومجبوراست که معادله اش را حل کند.ازهمچو نظام گله وشکایت بیان تذرع است.
اشک کباب باعث طغیان آتش است.
برسراین آتش آب بریز
برپیک خلق شراب بریز
انگورشربت شرین دارد
ازهمان رنگی گلاب بریز
بازی میدان
بازی میــــــدان تغیــــــرکرده
آینـــده بـــه خودفطیـــــرکرده
دســـت به دامــــان نومــیـــزند
پشــت بــه کهنـــــۀ پیرکــــرده
کهـــنه کهنــه است چپ وراست
عیاران نوین(انقلاب) تدبیرکرده
نه باتفنگ نه باسرنیزه،ازطریق
شوروفریاد خلق را(آژیر)کرده
بی پیر
بی پیرمروبه خرُآباد گرچند سکندرزمانی
فاتح می آیی هرجــا که رفتی توهمــانی
پیرآگاه ازطلسم روزگاردشمن پروردگار
عقب فرمان،گیرعقبی زندبه کارشیطانی
جهان تاریک خلق خدادرخواب غفلـــت
به نامــوس تـــوده زنـــد، دست زیرتنبانی
آن تعویض نویس زمان فروشنده آیت قرآن
تسلیم به حق ازین خانه دیگرپیرنخوانی
طلسم میرود ازبین تعـــویض نه می چلد
فرخنده نامراد به شمایادگارگذاشت ازخود
به انقراض گرایید پیرخانۀ(نقیب)گیلانی
بعدازین میرویم به سراغ پای اندازپشــاور
آقای مجددی که دارد به ماجراها همخوانی
چنان شیخ وزاهدوفریب کارواردمیدان بودند
دردست همراه بادرنگ آلوچه کوک سلطانی
حاکمیت کهن چون کالبدبی نفس نشخوارداشت
روح اینهادرمسجد پل خشتی میکـــرد قوماندانی
موتوراین هم به ایستگاه انقراض توقف عنـــــقریب
پیردوم هم به حق پیوست،درصفحات اترنت میخوانی
بعدازین مقام(شرف انسان)بالایی میگیرد
اخذموقع درکوچه وگذرگــولایی میگیــرد
نسل نودرپرتوبیان آشکـــار،عیاران نوین
این ماشین حرکت به سربالایی میگــیرد
انسان بمانیم
درسردروازه خانه تان بنویسید بیایید که برای همیش انسان بمانیم.درسرکوچه تان بنویسید بیایید که انسان بمانیم درچهار راهی شهرتان بنویسید بیایید که انسان بمانیم.درمرز مشترک کشورتان درترمینال میدان هوایی کابل بنویسید بیایید که انسان بمانیم.پس چشم ها همیشه جملات بیایید برای همیش انسان بمانیم می بیند.پس ببننده ها همه مارا انسان میشنا سند.پس تمامی انسانها با ما رابطه قایم می کنند.زمین و فضا ومحیط همه جا را بوی عطر انسانیت خوش بو می کند.
بخوانید مگربدون تبصره
بیایید که همیشه انسان بمانیم.اگرانسان باقی
بمانیم انسانهای فراوان اطراف ما جمع میشوند.فضا ومحیط زندگی ما را بوی انسانیت
فرامیگیرد.
اگر خدای ناخواسته خرشدیم برای ما جو میدهند
بارخویش را برپشت ما گذاشته انتقال میدهند.زمانی که تاریخ ما سپری شد رهای ما
میدهند درزمستان ازشدت سرما می میریم. درگوشه ای دیگر سگان برسرلاش گنده ما می
جنگند.
اگرگوسفند شدیم گرگان(آدمها)میچرانند مارا تاکه
فراوان برای شان حاصل دهیم..
چارۀ جز
چارۀ جزاین نیست که انسان نباشیم
تنها برسردوپارفتن نمی شود که بگوییم ما انسان هستیم ورنه شادی هم سردوپاراه میرود.
اوخربی دم:هدف گوینده انسانهای که شعورندارند یا برایش خربی دم لقب میدهند ویا حیوان چهارپای.
بلی!ما انسان هستیم،انسان باشعوربه گفتۀ دانش مندی((اگرسرشت انسان زادۀ محیط او است.پس اول محیط را انسانی ساخت)).
بیگانگان برای نسخۀ مرگ دادند.ازروی نسخه به جانب مقابل می گفتیم که مرگ، مرگ،مرگ.
وجانب مقابل برای ما هم می گفتند که مرگ مرگ مرگ.
این شعاریکی ازشعارهای استراتیژی بود که جانب مقابل بمیرد.این آرزوی هردوطرف شعاردهنده برآورده شد.
اما امروز درپرتوسرشت انسان ازین فورمول کارمیگیریم که مارا برمداربینش ودانش برای ساختار محیط انسانی گام برمیداریم.
h2+o2=2h2o
هایدروجن کشنده+اوکسیجن حیات بخش=آب زیبایی طبعیت زنده.
رنگ سبز،اندیشۀ ایالات متحدۀ امریکا((اخوان المسلمین))+رنگ سرخ اندیشۀ چپ ساخت ماسکاووپیکنگ= آبی صلح طرفین به حیث فرزندان وطن.
درکشوری که،ازطاق خانه شروع لب کوچه،چوک شهر،جادۀ عمومی،رستوران وکافی دروازه مکتب وپوهنتون شفانه همه تحریریافته باشد که برای همیش باید انسان بمانیم.
طبعی است که ما به ساختارانسانستان دست می یابیم.
ما باپنــج عیـــــار آغازیـــدیم
به گفتـــن وکـــــردن رازیــدیم
درهرخـــانه که رفتــیم نشستیم
تخم انسانیت ومحـــبت پاشیدیم
انسان گفتیم،انسان گفتیم انسان
لکه های کینه ازدلهاتراشیدیم
روزدشـــــواربرادرکارندارد
افتخـــــارانه با هــــم نازیدیم
جمع وجورشویم
چرچیل:ازکنارقبرستان گذرم شد دیدم که درلوح نوشته
شده بود.این میت راست گو وسیاست مداربود.
گفت اکنون فهیمیدم که دوانسان دریک قبردفن شده
است.
ما میخواهیم که جمع جورشویم،بابیان اعتراف به
اشتباه وتوضح خوبیها درشرایط نوین ممد واقع شویم
برای رفع بحران کشور.بدبختانه که درمراجعه نزد گویا! بعضی از صاحب نظران، خودرا
به حیث دختران باکره برسرما میخواهند که سوداکنند.خبرندارند که ما نه
خریدارهستیم ونه سوداگر
قضاوت ما
قضاوت ما امروز یک کمی((تلخ))است هم به راست وهم
به چپ.چپ وراست چون شخص درحال جنگ مشت درگریوان میان کوچه وبازار،سنگها نه شیشه
ماند ودروازه درفرق سرمردم خورده روان است.ایجاب میکند که بالحن تند هردورا
ازصحنه جنگ بیرون راند.
بیایید که اعتراف کنیم
بلی ما چپیبها دروغ گفته بودیم.
ومیراکبر خیبررا به جرقه اهداف تعرضی مبدل
وقربانی گرفتند.بعد ازشهادت پیرامونش ساده نگری کردند.
ناتوانی خودرا قبل ازبه قدرت رسیدن محاسبه نکرده
بودیم.
طاهربدخشی که محاسبه کرده بود به شهادت رسیدو
ما چپیها بایدبه مردم دروغ نمی گفتیم،دروغ گفتن
به مردم تحقیرکردن است.تحقیر کردن مردم باعث سقوط نظام می گردد.راستیها خووظیفه
شان اخلاق شان است که باید دروغ میگفتند وبگویند ومیگویند.اما درسرشت جهان بینی
ما دروغ قید نبوده است.دریونان
قدیم
فیلسفوفان را به دارمیزدند.
کنون اشرف غنی سعی برآن دارد صدیق افغان فیلسوف شهیرکشورم را به داربزند.به اشرف غنی بگویید که صدیق افغان را هرچه زود تراززندان آزاد کن.
جمع وجورشویم
چرچیل:ازکنارقبرستان گذرم شد دیدم که درلوح نوشته شده بود.این میت راست گو وسیاست مداربود.
گفت اکنون فهیمیدم که دوانسان دریک قبردفن شده است.
ما میخواهیم که جمع جورشویم،بابیان اعتراف به اشتباه وتوضح خوبیها درشرایط نوین ممد واقع شویم برای رفع بحران کشور.بدبختانه که درمراجعه نزد گویا بعضی از صاحب نظران، خودرا به حیث دخترانباکره برسرما میخواهند که سوداکنند.خبرندارند که ما نه خریدارهستیم ونه سوداگر.
اوچپ
اوچپی که اززیر چکک برخاستید درزیرناوه نشستید.همه رفتید صنوق اشرف غنی را پرکردید بهتربود که رای((ممتنع))می داشتید تا اشتباه مکرر.کنون او صدیق افغان را راهی زندان کرده داست.
ریاضی
مه تعریف کرده بودم که ریاضی زبان طبعیت است.
رفتم دردفترصدیق افغان با رسم احترام ازمن پذیرایی بعمل آورد.دربردیوار دفترش دیدم که نوشته بود ریاضی زبان اجتماع است.
خوب به هرصورت صدیق افغان فیلسوف ریاضی است،ریاضی علم مثبته است قراین شواهد کارندارد.
گفته ها ومطالب را که پیش بینی مینماید ثبوت میکند.بنآ آنچه که صدیق افغان پیرامون وضع جاری کشوربیان داشته عواقب فاجعه بارش را تا سرحد استعمال بم اتوم برسرملت منتفی ندانسته است.
قضاوت ما
قضاوت ما امروز یک کمی((تلخ))است هم به راست وهم به چپ.چپ وراست چون شخص درحال جنگ مشت درگریوان میان کوچه وبازار،سنگها نه شیشه ماند ودروازه درفرق سرمردم خورده روان است.ایجاب میکند که بالحن تند هردورا ازصحنه جنگ بیرون راند.
اهل خرد
اهل خرد واهل شرف شاید بامن هم نظر باشند که وضع موجود((کهنه ومرده)) باعث امراض است فقط تعفنش،باعث امراض گوناگون گردیده باید که لاش گنده به دورانداخته شود.
تفنگ ارگ
هموطنان گرامی:
تفنگ ارگ اهل علم ودانش وخرد را نشانه گرفته است.برای نجات صدیق افغان این این
فرزند(صدیق)وطن فیلسوف شهیرکشوراعتراضات مدنی تانرا بلند بلندوترنگه دارید.
ای سرزمین من
ای سرزمین ،توسرزمین پدران ما بودی،سرزمین نسل
کنونی هستی وبه نسل های فردا تعلق میگیری.
ای سرزمین ای شرف من،ای سرمین پدران من ای شرف
پدران ما،ای شرف فرزندان ما.به توسوگند یاد مینمایند عیاران نوین انقلابی.ما به
احترام میکنیم دل میسوزانیم زمانی که به تو احترام گذاشتیم ودل سوختاندیم واقعن
درک میکنیک تو همه را صرف نظرازرنگ ونژاد ومذهب وتبار یکسان دراغوش میگری
میدانیم که نزد تو هیچ فرزندت بیگانه نیست.ولیکن گوش میکنیم که فرزندان ناخلفت
دردوره های مختلف بی احترامی کردند.این ناله را میشنویم دولت مردان کنونی را به
شرف وننگ شان قسم میدهیم ازین بیشترباعث رنج وعذاب خلق بی دفاع این کشورنشوند
ازخودخواهی وبزرگ منشی های فاقد پایۀ علمی است بگذرند به بهترینها توجه داشته
باشند.
معادلات که درلوحه حوادث قرارمیدهم تنها ازطریق انتیگرال غیرمعین حل میشود.
خوشا به حال کسانی که رباضی را خوب میدانند
کسانی که نمیدانند به دو ودشنام متوصل میشوند.
بیایید که اعتراف کنیم
بلی ما چپیبها دروغ گفته بودیم.
ناتوانی خودرا قبل ازبه قدرت رسیدن محاسبه نکرده بودیم.
طاهربدخشی که محاسبه کرده بود به شهادت رسید.
ما چپیها بایدبه مردم دروغ نمی گفتیم،دروغ گفتن به مردم تحقیرکردن است.تحقیر کردن مردم باعث سقوط نظام می گردد.راستیها خووظیفه شان اخلاق شان است که باید دروغ میگفتند وبگویند ومیگویند.اما درسرشت جهان بینی ما دروغ قید نبوده است.
بیایید که اعتراف کنیم
بلی ما چپیبها دروغ گفته بودیم.
ما چپیها بایدبه مردم دروغ نمی گفتیم،دروغ گفتن
به مردم تحقیرکردن است.تحقیر کردن مردم باعث سقوط نظام می گردد.راستیها خووظیفه
شان اخلاق شان است که باید دروغ میگفتند وبگویند ومیگویند.اما درسرشت جهان بینی
ما دروغ قید نبوده است..
سوخته است
نغمه نواختم نغمۀ جگرسوز ام صبح
تاشودگره عقده ازدل خلق بازام صبح
قلم دردست من است دردل تــــو گـوید
من هم گله دارم ازتوچون سازام صبح
خلق افتیده دردام بلا فغان کند می نالد
احساس گران باخواندن هم آوازام صبح
درهرکلمه وجملۀ من هزاران رازاست
ترسم ازین است که کس نخواند،ام صبح
وطنم به یاد منظره ات سوخته است جان من
بال خود بازبه پروازکنم سوی تو ام صبــح
((خوشه چین)) برخاسته ازخواب که گوید
باهم صحبتان خودخواهند آزادی ات ام صبح
زبان را مردارکرد
چپی ها اصطلاح خدمت به مقام انسان زحمت کش را مردارکردند.
راستی ها احکام شرعیت غرای محمدی را درعمل کرد تحقیر کردند.
اشرف غنی((زبان))عضو پاک ومقدس انسان است که درکاسۀ دهن چرخ میخورد.وسیلۀ است برای اول برای لذت بردن دوم وسیلۀ است برای فهماندن.
اشرف غنی زبان را مردارکرد.
صدای بلند
صدای بلند عیاران نوین انقلابی از استیژ بلند سیاست گذاریهای آینده به نفع خلق های مان وکشورمان.همیشه گوش کنید وبخوانید وبشنوید.
این صدا به گونه درخت سروبلند ازبلند ترین نقاط پنج کوه بزرگ زادگاهم((آریانا قدیم،خراسان پهناور وافغانستان معاصر))با معرفی نمودن هویت حقیقی خویش به آهنگ رسای خلیل یوسفی وتوضیحات تاریخی جناب محترم دوکتور عبدالبصیر کامجودرسه قست ویویدیویی.پیام گوارایی است که هرصبح گاهان ازآینده به گوش تان میرسد.این درخت چنان قد کشیده که درخت کهن سیاست گذاری های گذشته ملهم ازبد اخلاقی های سیاسی را تحت سایه قرارداده به مرگ همیشه گی روانه میدارد.تاراه بازشود برای رشد سیاسی نسل جوان.
نه خیر
هرگزنه عیاران نوین انقلابی،چنانی که ازنامش پیداست.مضمونش را عناصر((وجدان پاک،صداقت وراستی،ناموس پرستی،وطن دوستی،وفا به عهد،جرأت ومردانگی،مهمان دوستی ومهمان نوازی))شکل داده است.نمیخواهند که دربرابرامتیازاتی که گویا به نفع بیگانه وارد صحنه شوند.هرگزدرین جنایات حول ناک مانند((حلقات افراطی چپ وراست&کنفرانس بن اول))خودرا دخیل نمیسازند.الا مگراینکه تمامی طرفها متفق القول نادم ازگذشته به خاطرآینده بهتر
درپروگرام مصالحه به نفع انسان وطن خودرا شریک عملن وارد کازار سیاسی میگردند.
ازدیدگاه عیاران نوین انقلابی
حکم،فتوای،زعیم،مسؤل،رهبر((هسته مرکزی))هیچ گاهی قابل شنیدن واعتبارنیست.عمده آنانی که شواهد وقراین جرم وجنایت به آدرسش نشانه میگیرد.
امروزه روز
امروزه روز حرف ما نواست.
عیاران نوین انقلابی نو است.
با همه کهنگی خدا حافظی میکنیم،باحرف کهنه ازخانه کهنه لباس کهنه((رفیق کهنه نگر))خدا حافظی میکنیم.
بااین منطق صاحب خانه((وطن))میخواهد که خانۀ نو بسازد.صاحب خانه برنامه سازاست نه انجنیرکه درساختمان دست بزند.
بلکه اوفرمایش میدهد برای انجنیرجهت ساختن تعمیرخوب،برای معلم به منظورمعارف خوب وووووووووووووغیره یعنی هسته رهبری درحاکمیت نمی خواهند اخذ مقام نمایند.
چراکه پول چرک معامله است.
لباس شان چرک میشود دستان شان چرک میشود با دستان چرک غذا میخورند.
غذای کثیف باعث امراض دیوانگی میشود.
رییس جمهوررا انتخاب مینمایند وصدراعظمش را چنانکه ارادۀ مردم تجلی یابد.
شیرغران
اگرسرمایه را شیرغران حساب کنیم پاکستان را شکمش،عربستان را طعمه، مخالفین دولت افغانستان عبارت از بادی است که ازقاعده(استخبارات) بیرون شده انفجارات صدا های مهیب وخطرناک تولید مینماید.