سنجر غفاری

 

ایا حکمتیارباورمندبه صلح است؟

نوکرای.اس.ای مصلح ملت ما نخواه دشد، هرکه باشد؟

بدون شک مذاکره ومصالحه با  ناراضی صورت می گیرد که تضاد و موضعگیری ثابت داشته معیاراش هویدا باشد ، مرتکب اعمال ضد منافع ملی، حاکمیت و تمامیت ارضی کشور نگردیده باشد ، نقض قوانین بشری ، تعرض به حقوق مدنی اتباع کشور بوسیله شخص ویا گروپ متذکره صورت نگرفته باشد،در فعالیت های مسلحانه ، تخریب اساسات نظام کشوری، برهم خوردن نظم وامنیت عامه اشتراک نکرده باشد ، برضد قانون اساسی وسایر قوانین کشوری قرار نگرفته باشد ، وابسته به شبکه های استخبارات اجنبی نبوده، حمایت مالی و تسلحاتی نشده باشد ، در انجام جرایم علیه امنیت داخلی کشور به نفع کشور بیگانه وارد تعامل نگردیده باشد، درقتل و کشتار اتباع کشور به نفع اهداف  استخبارات بیگانه فعالیت نکرده باشد ، شامل دوسیه جنائی ، تحت تعقیب ارگانهای عدلی وقضائی کشور قرارنداشته باشد ، متهم به جرایم ضد امنیت داخلی و خارجی کشور نباشد ، و خلاصه انگیزه فرار و علل ثابت ای که شخص ویا گروه ثالث در ردیف اپوزسیون نظام کشوری قرار می گیرد عاری ازارتکاب جرایم فوق الذکر نباشد ، میشود تادر پروسه مذاکره وصلح با ملت و دولت  اپوزسیون باشد و با مقامات ذیصلاح کشوروارد مذاکره و شامل پروسه صلح گردد ، واضع است که  قانون بیشتراز این واقعیت بین و بازجوینده میباشد، تا ملت ما وارد بحران خونین تراز دیروزوامروز در آینده مذاکره و مصالحه مواجع نگردد ،بنآ برحکم و تصمیم قانون همه ارج گذاشت. 

گلبدین حکمتیار در زمان نظام شاهی کشوردر اوایل دهه هفتاد میلادی  مرتکب قتل استاد منهاج الدین گهیز مسول نشریه گهیز در شهر کابل شناخته شده و تحت تعقیب ارگا نهای عدلی و قضایی وقت قرار گرفت وبه پشاور پاکستان فرارنمود، موصوف در سازماندهی فعالیت های ضد امنیت داخلی کشور در چوکات اهداف ضد منافع ملی مردم و نظام جمهوری تحت قیادت شهید سردار محمد داود درسرطان سال ۱۳۵۴ در شورش ضد نظام به حمایت و رهبری ای .اس.ای پاکستان سهم خونین رادر ولایلایات حوزه شرق  و شمال کشور شامل ولایات کنر، نورستان ، ننگرهار ، تخار ، بدخشان ، رستاخ و پنجشیربه نفع ای.اس.ای انجام داد ، تلاش نمودند، وموظف گردیده بود تا در شب جشن پشتونستان در همان وقت در ساحه چمن حضوری ، میان هزاران تن از هموطنان ما شامل زنان و اطفال کشور به دستور ای.اس.ای بالای کمپ  ریاست جمهوری وقت و سایر نندارتون ها و محلات پراز ازدعام حملات خونین انجام دهد، که خوشبختانه بوسیله شبکه های استخباراتی و امنیتی وقت این پلان کشف و خنثی گردید ، اما برای حکمتیار و یارانش ای.اس.ای.پاکستان به خصوص نصیر الله بابر که در آن زمان مسولیت این عملیا ت را برضد منافع اولیای کشور ماعهده داربود زمینه  فرار وحمایت از حکمتیار و یارانش را فراهم آوری نمودند و تا امروز حکمتیار و  سازمان استخبارات نظامی پاکستان ای.اس.ای دوروح در یک تن باقی مانده اند که این اعمالش جهاد نیست ، خیانت ملی بوده ، علاوتا حکمتیار دردهه دموکراسی سالیان هفتاد ، درتضاهرات شهر کابل به افراط گرایی و ضدیت علیه نهضت زنان کشور مستحق القاب تیزاب پاش نیز گردیده ، دشمن صلح ، حقوق مدنی اتباع کشور ، بنیادگرای افراطی و دشمن آزادی بیان و ادیان ، ملیت ها و زبان های مختلف کشور اهلیت و شایستگی اش رادر میان همه احزاب و سازمانهای وقت برملا نمود. حکمتیار در حریق نخستین کلیسای مسحیان در کارته سه کابل ، سهم مشخص خویش راداشت و برضد همه عقاید مذهبی خلاف امر الله متعال قاضی بود، . در حالیکه هیچگاه به  امر سوره مبارکه «قلیا ای الکافرون» پی نبرده بودند و خودرا رهبر یک حزب اسلامی نیز میدانستند.  گلبدین در چوکات حمایت و تعهدات اش با سازمان ای.اس.ای. به کشورهاو سازمانهای جاسوسی خانواده اهل سعود، شورای استخباراتی کشورهای عربی ، اداره استخبارات سیا امریکا و انتلجن سرویس انگلیس ، ساواک ایران نیز پیوند عالی و مقام مجاهد کبیر را دریافت .او بنا به عملکردهایش به دستور استخبارات کشور های متذکره در ایام جنگ سرد در کشور ما بیشترین مکتب ، شفاخانه ، سرک و راه های عامل المنفعه، پل ها و راه های مواصلاتی ، معلمین ، روحانیون ، سران قوم ، روشنفکران کشور ، زنان ، اطفال و پدران افغان را قتل عام نمود، حتآ اعضای برجسته و چیز فهم عضو حزب اسلامی تحت رهبری خودش رانیزاز صحنه دور ساخت ، بدستور وی  بالای بابای ملت هم پلان ترور اش راه اندازی گردیده بود . حملات خونین بالای ولایات پکتیا، خوست ، ننگرهار ، لغمان ، کنر هار ، زابل ، غزنی ، هلمند ، کندهار ، شمال کشور ، و نقاط عمده سرحدی رابه نفع ارتش پاکستان به دستور ای.اس.ای. اشغال و به اجنبی ها تسایم داد از جمله در سال ۱۳۶۸ هنگامی که بر ولایت ننگرهار تهاجم وسیع به همکاری ارتش پاکستان را عملی داشتند ، پوسته و کوه شمشاد را که نقطه بارز وحاکم بالای تورخم بود به ارتش پاکستان ، به مقامات ای.اس.ای تحفه دادند، حکمتیار نخستین رهبر جهادی بود که رسمآ با پاکستان کمپرایس را اعلان نمود و افغانستان را جذ ایالات پاکستان خواند ، دوست قرانی اش قاضی حسین احمد رهبر جماعت اسلامی پاکستان بعداز این حرف حکمتیار این جرعت رابه خویش دید تا اعلان نماید که از پنجاب تا دریای آمو سرحدی را بنام اففانستان نمی شناسم . خلاصه در جنگهای تنظیمی  حکمتیاربه نفع ای .اس.ای. کابل را به ویرانه مبدل نمود. امروز اطفال ما درگهواره ، رفته گان در دل خاک میدانند و اگاه هستند از خدمات اش طی چندین سال به نفع القاعده و طالبان ، دوستی و نزدیکی اش با روس ها و ایرانی ها ، دشمنی اش با هندوستان و مردمان جمهوریت های آسیای میانه ، خمیدنهای پنهانی اش با امریکا و دوستانش در سنا و سازمان اطلاعات آنکشور از ذهن و چشم ها پنهان نیست ، چونکه معرفی خط اش رادرزمینه ای دوستی و نزدیکی با امریکا از پیتر تامسن ، جنرال حمید گل و سوخته جنرال ضیاالحق ،  شیخ های عرب حصول نموده و مستحق نخستین راکت ضد هوایی استنگر امریکا گردید .اکنون با گذشت سالیان متمادی جنایت و خیانت علیه کشور ما به نفع پاکستان ایکه ،سنگ و چوب وطن ما تشنه ای انتقام از ای.اس.ای و نظامیان آن کشور هستند سوال مطرح میگردد از شما حکمتیار که چه گفته به پروسه مذاکره و صلح با ملت و کشوری تصمیم گرفته اید که لااقل یک گام بسوی خوشبختی ملی نبرداشته اید، یک خشت خانه ملی را ثابت نگذاشته  اید به جذ از راکت های کور که هزاران کشته برجا دارد، دها هزار معلول، یتیم و بیوه زن ،کشور ویران، نفرت و قصاوت قلبی چیزی بیش در برابرشما قرار ندارد، خصوصآ طی پانزده سال گذشته چه خشونت و خونریزی ای نبود که شما در دامان ای.اس.ای پناه برده انجام نداده اید ، میشود گفت و اعتماد داشت که گلبدین حکمتیار معتقد به امر صلح ومصالحه با مردم افغانستان گردیده است ؟ لازم است تا نخست از همه اعمال گذشته اش به درگاه ملت روبه خاک می افتد و توبه نمایند، و سوگند  بخورد که افغان شود،از این به بعد برضد ای.اس.ای پاکستان که همه چیزاش بود قطع دوستی و پایداری می نماید ، در دفاع از مردم و کشورافغانها قرار بگیرد ، برضد نوکران ای.اس.ای، طالبان و داعش به مقابله مسلحانه  پردازد ، میشود اطمینان کرد که به مصالحه معتقد است. درغیرآن برای اصیل بودن کافی است که دروغ نگوئی ، آغاز اصالت خوب همین است ، نخواهی چیزی باشی که نیستی ....!  

 سنجر غفاری

 

 

 


بالا
 
بازگشت