استاد صباح
کرزي مي بالد ومردم مي نالد
سالها ست که بلبلا ن دیگردرافغا نستا ن نمی خواند . آ بشاران ازترنم ایستاده وچشمه ساران نمی جو شد . دیگر نغمه کبکا ن درکوهسا ران طنین اندازنیست . گو یی طبیعت نیزبا مردم افغانستا ن قهرکرده ، بمبارد مان ، غرش توپها وتا نکها ،کشتن وبستن و برد ن ، جنگ وویران گری ، قتل وغا رت ، مصیبت وسیه روزی ،گریه و شیو ن وچوروچپاول تنها افغا نستا ن را ازحا لت یک نوا ختش بیرو ن میکند ، ولی همه چیزافغانها را با خود برده ا ست .
برای هیچ کسی خارج از دایره قانون معافیت و تخفیف مجازات، نباید مورد اجرا باشد. اگر کسی مرتکب تخطی از حقوق بشر شده باشد و جرم وی بر اساس قانون و نهاد های عدلی افغانستان تثبت شده باشد، دولت مکلف است که در مطابقت با قانون با او برخورد نماید: در ادارات دولتی هم اگر کسی موجود باشد، در پرتو تعهد حقوق بشری حکومت جدید با آنعده از کسانی که در تصامیم شان تخطی های حقوق بشری صورت گرفته، بخصوص زمانیکه شکنجه و عذاب مطرح باشد و در سایر موارد هم، قانون باید تطبیق شود و عدالت به وجه بهترش عملی گردد.
تکه داران جهاد- چون ملا مارشال ،تورن اسماعیل، رسول سیاف، يونس قانوني ، بسم الله محمدي ، دبل عبدالله ،گل آقاشيرزي ، امرالله صالح،عطامحمد نور، انوري، خليلي ،محسني ، اکبري، بصيرسالنگي ، صلاح الدين رباني ،برادران مسعود... تلاش ها را آغاز کرده اند تا یک شورای مرکزی مجاهدین را ایجاد نمایند.سران مجاهدین می خواهند برای حفظ قدرت شان، یک نیروی مسلح جهادی را بسازند، وبه همین هدف تاکنون چندین نشست را در کابل برگزار کرده اند. اسماعیل وزیر انرژی و آب در یک نشست درولایت هرات گفت که برای دفاع ازافغانستان یک شورای سراسری مجاهدین را تشکیل می دهد. شورای ملی ،آگاهان سیاسی و مقامات امریکایی با این اظهارات اسماعیل خان مخالفت کرده و آن را به ضرر کشور دانستند.
والی بلخ ميگويد: افغانستان متشکل ازمجاهدین است، رئیس جمهور کشورومعاونین، برخی ازاعضای کابینه وتعداد زیادی ازقوماندانهای امنیه ولایات ومسئولین ارگان های امنیتی، مجاهد هستند و مجاهدین قابل تقدیر اند . اگرافتخارات جهاد را ازآنها بگیرند، چیزی برای آنها باقی نمی ماند.
خصوصيات جهادی هابه هزینههای اضافی وعادت به چوروچپاول کشوروطن راتسليم استخبارات کشورهامينمايد.
بعضیها به این باور بودند که انتخاب ربانی به عنوان رئیس شورای صلح اشتباه بود زیرا استاد در گذشته بزرگترین گروه مخالف را در جنگ علیه طالبان رهبری میکرد، بنابر این مشکل است تا طالبان با این شورا حاضر به مذاکره شود.مشکل دیگر این شورا کثرت تعداد اعضای آن است که امکان توافق بر سر یک موضوع را دشوار میسازد. اختلاف نظر میان اعضای شورا در مورد صلح با طالبان نیز وجود دارد. افرادی در این شورا بوده که معتقدند طالبان جنایتکار است و نباید با این گروه صلح کرد.پس از کشته شدن ربانی به دست فرادی که گویا پیامآور صلح طالبان بود، صلاحالدین ربانی پسر ربانی به این سمت منصوب شد.خیلی از اعضای شورای عالی صلح از این که جوان کم سن و سالی در این سمت تعیین شده راضی نبودند زیرا به صورت سنتی رهبری جرگه و مذاکره در میان قبایل، کار ریشسفیدان تلقی میشود. از زمان تشکیل شورای عالی صلح، سئوال مؤثریت فعالیتهای این شورا همیشه مطرح بوده است و کم نیستند کسانی که به این باورند باید این شورا منحل شود.
شورای عالی صلح چهره ظاهری وباطني دارد که بيش ترپردهای روی اهداف پنهانی آن گسترده است. در ظاهر امر عدهای عضو این شورا هستند که نامهای آنان مشخص است و گاهی هم تشکیل جلسه میدهند اما این شورا اعضای دیگری هم دارد که هرگز در مجالس شورا حضور نمییابند.اسامی این افراد در لیست اعضای رسمی شورای عالی صلح نیز وجود نداشته و حتی به آمدن آنان به کابل و یا حتی به افغانستان نیازی نیست. این برنامه به صورت دقیق تحت نظر معصوم استانکزی و با هماهنگی دفتر رئیس جمهور به پیش برده میشود. فقط استانکزی به رئیس جمهور در این مورد پاسگو بوده و حتی رئیس شورای عالی صلح هم از آن بیاطلاع است. این مسئله موجب اختلاف میان صلاحالدین ربانی و استانکزی نیز شده است.
در لیست پنهان شورای عالی صلح سه گروه وجود دارد که نظر به دیدگاه شخص حامدکرزی به آنها حقوق پرداخت میشود. گروه اول افراد ردههای بالایی طالبان وحزب اسلامی هستند که به آنها ماهانه مبلغ هفت هزار دالر پرداخت میشود. پنج هزار دالر به عنوان حقوق و دوهزار هزار دالر نیز به عنوان اجاره منزل و غیره.
گروه دوم کسانی هستند که در سطح متوسط قرار داشته و ماهانه سه هزار دالر حقوق و هزار دالر بابت اجازه خانه به آنها پرداخت میشود.گروه سوم نیز افرادی نسبتاً عادی هستند که ماهانه هزار دالر حقوق و پنجصد دالر به خاطر اجاره منزل دریافت میکنند.
وهمچنان خيلي هادرين شورا ماهانه هزاران دالرمعاش و چندين صد دالر به خاطر اجاره منزل دریافت میکنند.به عنوان مثال حقوق ربانی به عنوان رئیس شورای عالی فقط سه هزاروپنجصد دالر بود اما پس از انتصاب پسرش به این سمت، در حقوق وی افزایش به عمل آمد که ماهانه پنج هزار دالر حقوق دریافت میکند.اعضاي شوراي صلح ازدوهزاروسه تادوهزاروپنجصد دالراز بودجه شورای عالی صلح معاش دريافت مينمايندپرداخت میشود.
هدف از این کار مشخص است؛ تغییر وضع اقتصادی و به تبع آن شرایط زندگی بهتر برای عدهای میتواند مشوقی برای دیگران باشد تا با شورای عالی صلح در تماس شوند. نتیجه این کار میتواند انتقال فساد اداری از دولت کابل به صف طالبان باشد و آمریکا هم چنین میخواهد.
زنگهابه صدا مي آيد
پیشترزنگ خطرها به صدا در آمده است. در گزارش بهار سال دوهزاردوازده با عنوان "از اربکی تا پولیس محلی" که توسط کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان تهیه شده و بر پایه تحقیقی در دایرهای وسیع است، از این اظهار تاسف شده که حتی برنامه پلیس محلی دولت که هدفش جذب بعضی شبهنظامیان بوده با مشکلاتی توام بوده است.
با داشتن نرخ بیسودای بیش ازنود درصد، شماری از اربکیهایی که پولیس محلی شدهاند گروههای "مسلح غیرقانونی" اربکی و یا طالبان بودهاند. بر طبق این گزارش برخی استخدام شدههای پولیس محلی "به خاطر اعمال جنایی" بدنام بودند، "پیشینههای جنگی بد" داشتند و "حتی قاتلان زنجیرهای" بودند. این باعث میشود که مردم اعتماد خود را به اربکیهای پولیس شده و حتی به دولت از دست دهند.
کرزی دردهلی درپاسخ به یک سوال، حرف عجیبی زد که درهیچ چوب بستی جور درنمی آید.
ایشان گفت: اگر فرض کنید دنمارک از فساد اداری در افغانستان انتقاد کند، من آنرا انتقاد سالم پنداشته و برای بهبود آن عمل خواهم کرد، اگر ناروی چنین انتقادی کند، می پذیرم، اما اگر امریکا انتقاد کند، شاید فقط به آن بخندم. رئیس جمهور کرزی حقیقت را با روش معکوس، بسیار به شفافیت توضیح می دهد. امریکا، بوجی بوجی دالر به ارگ فرستاد؛ به مقامات دولتی، قوماندانان واعضای کابینه وپسران شان، قرارداد های لوژستیکی عطا کرد؛ دربرنامه های دی،دی، آر ودایاگ (جمع آوری اسلحه) به تمام ارکان دولت وتنظیم ها پول پرداخت. کوماندو های امریکایی مدت ها، ارگ را دردست خود داشتند تا به رئیس جمهور آسیبی نرسد. عملیات تبلیغاتی دامنه داری از سوی رسانه های امریکایی، راست ودروغ برای درخشان نشان دادن مشروعیت حکومت کرزی و«تنظیم ها» در سراسر جهان سازماندهی شد.
همۀ این اقدامات فساد آور بودند. امریکا با این اقدامات وضعیت را به نفع حضور جامعه بین المللی درافغانستان به حالت تعادل نگهداشت. جنگ استراتیژیک جهانی را درمحور افغانستان با این مخارج که به جناح های مجاهدین وغیرمجاهدین داد، ازخطرات آنی بیمه کرد تا آن که اینک پس از دوازده سال، ورق برگشته و دوستان «بن اول» دیگر به درد آینده نمی خورند و پشت میز عدالت آورده شوند.حال کرزی می خواهد بگویدکه ما را این گونه زیرباران دالر وفساد غرق کردید، چه لازم است که آن را افشا می کنید؟ اصل رمز درهمین جاست که نیویورک تایمز، و ادارۀ تحقیقات «سیگار» چرا سعی دارند از حکومت، قوماندانان ومعاونان رئیس جمهور، حساب بگیرند واز آنان بپرسند، غیرازین که با امکانات و دارایی های ملی درکشورو مردم خود درین سال ها، چه ها کرده اند، درین مورد هم توضیح بدهند که با پول های عملیاتی چه کردند؟ حقیقت آن است که مقامات واصحاب قدرت، به عواقب پولسازی حشری وظاهراً بدون پرسان، هیچ فکری نکرده بودند!اگربحث حساب گیری وحسابدهی شفاف آن همه پول های داده شده، به میان نمی آمد؛ رئیس جمهور کرزی نیز از «انتقاد» امریکا نسبت به شیوع فساد دردولت افغانستان به خنده نمی افتاد.
خندۀ کرزی، آن قدر هم از سر خوشحالی نیست، خندۀ تلخ ومالامال از نگرانی است. چون فقط ایشان می داند که چه پرونده هایی درپس صحنه، ازسوی نهاد های حسابرس بین المللی آماده شده اند که درموقعش به دست رسانه های می افتد.اگررئیس جمهور از انتقادات امریکا برای حسابرسی وافشای فساد به «خنده» می افتد؛ چرا خود ایشان بعد از افشای نیویورک تایمز از سپرده های «پول اشباح» به ارگ، اعتراف وتشکر کرد وخواهان ادامۀ پرداخت محموله های پول سری به ارگ شد؟ به این چنین واکنش رئیس جمهور، آیا ما بخندیم یا فریاد تأسف بار سردهیم؟ مگر امریکایی ها به تشکرات رئیس جمهور و سپس خندیدن ایشان دربرابر انتقادات منابع تحقیقاتی امریکا درمورد گسترش بی حساب فساد درحکومت ودولت افغانستان، آیا بخندند یا از خشم وشگفتی، دیوانه وار برخود بپیچند؟مردم ما به هردو سوی ماجرا می خندند و به حال خود تأسف می کنند که درچه وضعی گیرمانده اند. اتحادیه اروپا که دنمارک وناروی عضو ازمجمع آنند، نسبت به غارت نزدیک به یک میلیارد دالر سپرده های مردم در«کابل بانک» بارها موضع گیری انتقادی داشته است، هیچ گاه انتقادات شان از سوی رئیس جمهور استقبال نشده است. انتقادات خشک وخالی دنمارک وناروی درجرگه اتحادیه اروپا سبب نشده است که یک میلیارد دالر به خزانۀ کابل بانک برگردانده شود. رئیس جمهور باید از ناروی ودنمارک خوشحال باشد! باید از پیگیری نهاد های حسابرس امریکا به تشویش باشد! پی آمد تحقیقات امریکا که خیلی دقیق و مو به مو دنبال می شود، عاقبتی بسیار سنگین دارد که ما اگر زنده بودیم درآینده ای نه چندان دور، شاهد آن خواهیم بود.
هنوزاينهابرتداوم قدرت اصراردارند
چندی قبل به ابتکار عطا محمد نور والی بلخ و تورن اسماعیل مذاکراتی بین اعضای ارشد جمعیت و شخصیت های مستقل و ملی در کابل براه انداخته شد. این مذاکرات به مدت یک هفته ادامه یافت که در خاتمه در نتیجه مطلوبی دست یافتند . در روز دوم مذاکرات والی بلخ به همراهی اسماعیل خان و صلاح الدین ربانی به ملاقات مارشال فهیم خان رفته و برایش و طور واضح و روشن خاطرنشان ساختند که دیگر وقت معامله گذشته و باید بالای یک کاندید واحد توافق کرد. در غیرآن با واکنش جدی ملت بزرگ تاجیک و بخصوص جمعیت اسلامی مواجع خواهند شد.
در روز سوم مذاکرات که در منزل صلاح الدین ربانی برگزار گردیده بود اتفاق نا
خوشایندی افتاد. زیرا اسماعیل خان و تعدادی از مجاهدین و شخصیت های ملی از
عملکردهای دوازده سال اخیر سران جمعیت اسلامی بخصوص برادران پنجشیر ناراض بودند
و چنین استدلال می کردند که برادران پنجشیر در وقت تقسیم قدرت به جز خود، فامیل
خود، ولسوالی و ولایت خود دیگران را نمی بینند و همه قدرت را به قبضه خود گرفته
دیگران را فراموش می کنند.
اسماعیل خان چنین گفتند که به جز ازآمرصاحب تمامی پنجشیری ها بی اعتماد اند و
خود خواه هستند و تنها در روز بد دیگران را میشناسند و اینها اشتباهات زیادی
نمودند به عنوان مثال ازآغاز اداره موقت پست های معاونیت اول ریاست جمهوری،
وزارت دفاع، وزارت داخله، وزارت خارجه، ریاست عمومی امنیت ملی، وزارت حج،
معاونیت اول وزارت دفاع، ریاست عمومی اداره امور، ریاست سره میاشت وغیره ادارت
دولتی به برادران پنجشیری خطای بزرگی به حق دیگر تاجیکها بود وباید تمامی ولایت
بخصوص هرات، بلخ، بدخشان، کابل و غیره در نظر گرفته می شدند. که نشدند و بزرگان
دیگری مانند جنرال دوستم و محقق را از ما آزرده ساختند که تا اکنون اثرات منفی
آن را می بینیم.
گویا انتخاب دو نفر به نمایندگی از تاجیکها از ولایت پنجشیر درکمیسیون مستقل
انتخابات باعث نارضایتی اکثریت حاضر در نشست گردیده بود
.بیان
این چنین سخنان امیرصاحب اسماعیل خان واکنش تند یونس قانونی را درپی داشت و
محفل برای چند ساعت به تشنج کشانیده شد تا بلاخره والی بلخ و صلاح الدین ربانی
مداخله نموده و اسماعیل خان را حق به جانب دانستند و گفتند که شما (پنجشیری ها)
همه داشته های جهاد و مقاومت را به قمار زدید و حالا همه چیز تمام شده و شما
دیگر نمی توانید به نمایندگی از تاجیکها صحبت کنید و یا کدام تصمیمی بگیرید. و
در حکومت آینده همه باید سهم داشته باشند نه آنکه از یک ولسوالی و یا یک ولایت
مشخص.
اشتراک کنندگان مذاکرات اشخاص ذیل بودند:
عطا محمد نور
اسماعیل خان
احمدضیا مسعود
صلاح الدین ربانی
عبدالله
محقق
عرفان علی عرفانی
حضرت علی
احمد ولی مسعود
محمد یونس قانونی
سیدحسین انوری
نورالحق علومی
همایون شاه آصفی
سید علی کاظمی
اشراق حسینی
انجنیرمحمد عاصم
فضل الکریم ایمان
فاضل سانچارکی(دروغ
راچارک چارک باد مي کند)
...براي ادامه قدرت وچپاولگري تاکيد نمودند.
باهمه اين بي اخلاقي ، ناکارامدي ،روزتيري وبي مسووليتي – کرزي همه جاسخن ازوطن وخدمتگاري ميزند ومردم باتنفرازعملکردهاي وي دوران زمامداري اش رامحکوم مي نمايند .