استاد صباح
بي مسووليتي کرزي درقبال -
حملات مرگبارانتحاري وانفجاري
زعرض اروپا تا سرحد چین
زویتنام وکیوبا تا فلسطین
نخواهی دید درتاریخ خونین
چوملک مازمین ازخون رنگین .
در اين اواخر حملات دست جمعى طالبان مسلح در کابل افزايش يافته است، بعد از حمله دست جمعى بر هوتل انترکانتنينتال، مرکز فرهنگى بريتانيا (برتش کونسل) تعمير مارکيت تجارتى در چهار راهى عبدالحق ، و دو ماه قبل در سرک دارالامان نزد تعمير شوراى ملى و شيرپور، حمله دست جمعى بشمار ميرسد.
تحولات سیاسی در افغانستان، نزدیک شدن به زمان خروج نیروهای بین المللی و نزدیک شدن زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، برای طرفین جنگ در افغانستان پیام های جدی ای را دارد. طالبان نیز با درک وضعیت حساس پیش رو، سعی می ورزند که قدرت خود را به نمایش بگذارند و ثابت بسازند که آنان بعد ازدوهزاروچهارده تهدید جدی برای دولت افغانستان به حساب می آیند.طالبان در روزهای گذشته به فاصله کمی حملات انتحاری مختلفی را در نقاط متفاوت کشور راه اندازی نموده اند که تلفات جانی و مالی زیادی را در پی داشته است بطوریکه در نتیجه حمله ناگهانی نیروهای مخالف دولت بالای یک پاسگاه امنیتی در ولایت فراه، ۵ سرباز پولیس ملی کشته و زخمی شدند.
همچنین سخنگوی والی ولایت هلمند به رسانه ها گفته است که بر اثر حمله طالبان بالای یک پایگاه نظامی در ولایت هلمند، ۴ پولیس و ۲۳ شورشی طالب کشته شده اند. همچنین در نتیجه انفجاری در ولایت هرات، ۷ سرباز محافظت عامه این ولایت نیز کشته شدند و در آخرین رویداد انتحاری در یک انفجار مرگبار در بغلان نیز رییس شورای ولایتی و چهارده تن دیگر جان باختند.
طالبان توانستند با یک درگیری شش ساعته در کابل، اوضاع امنیتی پایتخت کشور را آشفته سازند که در نهایت با کشته شدن یک پولیس و پنج حمله کننده انتحاری و البته زخمی شدن بیش از ده نفر، به پایان رسید. این مهاجمان انتحاری دفتر سازمان بین المللی مهاجرت سازمان ملل (IOM) را که نزدیک وزارت داخله و شفاخانه مربوط به امنیت ملی می باشد، هدف قرار دادند. طی این درگیری که تا ساعت یازده شب به طول انجامید، هفت بار صدای انفجار کابل را تکان داد. اما هدف اصلی این حملات چیست؟ خود طالبان مدعی اند هدف آن حمله به مهمانخانه ای بوده که ماموران سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) در آن مستقر بودند. بهانه ای که آنقدر کودکانه می باشد که بیشتر برای طالبان رسوا کننده است تا یک دلیل قانع کننده! اکنون بر هیچ کس پوشیده نیست که اگر حمله ای از سوی طالبان در هر نقطه ای از کشور را رخ دهد، با حمایت غرب و البته با هدفی خاص صورت می گیرد. یعنی هر حمله برای مقصد و منظوری خاص صورت می گیرد تا زمینه سازی اتفاقات آینده باشد. آگاهان مسایل سیاسی معتقدند: طالبان افغانستانی می دانند برافراشتن بیرق قدرتشان در کشور تا حدودی محال است، لذا امید سهیم شدن در قدرت را در سر می پرورانند. به همین سبب در اوضاع و احوال کنونی می کوشند با توسل به عملیات انتحاری، انفجار و بمب گذاری و تاکتیک های دیگر، از فراموشی خود در اذهان ملی و بین المللی جلوگیری کنند؛ و از سوی دیگر به مسوولان شورای صلح بفهمانند که اگر برای آنها جایی در دولت در نظر گرفته نشود، این حملات ادامه خواهد یافت.
اما طالبان
پاکستانی که تحت حمایت آل سعود و آمریکا می باشند، هدفی جز ایجاد بهانه برای
ماندن خارجی ها در افغانستان ندارند. آنها تلاش می کنند با زخمی کردن چند خارجی
و تخریب چند مکان مربوط به خارجی ها، خود را مخالف غرب نشان دهند در حالی که
این عملیاتها چیزی نیست جز آب به آسیاب دشمن ریختن.
اگر پرسیده شود راه حل عملی بحران نا امنی در افغانستان چیست؟ باید گفت: به طور
منطقی دو راه بیشتر وجود ندارد، یا رضایت دایمی طالبان یا حذف واقعی طالبان.
اما رضایت دایمی با بخشی از طالبان که مربوط به افغانستان هستند و مخالف
سیاستهای دولت فعلی می باشند، شدنی است.
ولی صلح با
طالبان پاکستانی و عربستانی که هیچ چیز وهیچ کس به جز خود و مرام خود را قبول
ندارد، هرگز میسر نیست و چاره ای نیست جز حذف دایمی آنها.
کاری که دولت
کرزی به علت وابستگی قومی به آنها، توان انجام آن را ندارد.
در واقع حکومت کرزی طی این سالها، به جای یک مدیریت صحیح، همیشه از فرهنگ باج
دهی و رشوت استفاده کرده و به جای اینکه صلح و آشتی را تبدیل به یک اندیشه و
انگیزه نماید، تلاش نموده تا با امتیاز دهی طالبان را به آغوش وطن بازگرداند.
طرحی که هیچ موفقیتی در پی نداشته است.
هرچند باید
اعتراف کرد که مشکل افغانستان تنها گروه طالبان نیست بلکه مشکل اندیشه
طالبانیست. غربیها با کمک عربهای افراطی بیش از دو دهه تلاش کردند تا توانسته
اند اندیشه طالبانی را در نهاد این قوم نهادینه و جاودانه سازند و گرنه، خودشان
را اینگونه زنده زنده انتحار نمی کردند.
مدارس پاکستانی تحت الحمایه آل سعود، در یک روند تدریجی توانسته اند سربازانی
را تربیت کنند که از شوق بهشت خیالی، خود را منفجر می کنند. یک ارتش با چنین
تفکر کاذبی . حال اگر غرب چند فرمانده و رهبر برای آنها تعیین کند تا آنها را
هدایت کند، ارتشی دارد که اینگونه خدمتگذار هستند.
و این چنین است که اوضاع افغانستان روی آرامش را به خود نمی بیند. هرچند که ضعف
نیروهای داخلی که برگرفته از ناتوانی مدیریت وزیران محترم داخله و دفاع می
باشد، جای بحث و گفتگو دارد که چرا با تمرکز این همه نیرو در کابل، هنوز توان
تامین امنیت پایتخت کشور را ندارند؟
با وجود این
که علمای دنیا عمل انتحار را حرام دانسته و انجام دهنده ی آن را دوزخی قلمداد
نموده اند پس چرا این عمل بنام اسلام انجام می گیرد.
انگیزه ی
اینگونه عملکردها را بجز از سیاسی بودن آن چه می توان تعبیر کرد.
در چند سال گذشته بعضی کشور ها بویژه افغانستان بدترین رقم افزایش اینگونه
حملات را داشته که نتیجه آن بزرگترین فجایع و المناک ترین درد ها را برای
ساکنان کشور پدید آورده است.
ایجاد ترس و رعب، فرار مغز ها و سرمایه ها از کشور به کشور های منطقه، کاهش
دلگرمی برای آینده ی درخشان کشور و کم شدن اعتماد مردم نسبت به ارگان های
امنیتی و پولیس ملی را می توان از اساسی ترین اهداف این حملات وحشیانه برشمرد.
شواهد و
قراین نشان می دهد که هفته ها و ماه های بعدی اوضاع رو به وخامت گذاشته و دال
بر افزایش اینگونه حملات بالای مردم ملکی برای انتقام گرفتن از منتقدین سیاست
های (غربی و عربی) و پاکستان در افغانستان می باشد.
جنوری ۲۰۱۳: حمله به یک ساختمان امنیت ملی-۱ کشته ۱۷ زخمی
۲۲جون ۲۰۱۲: حمله طالبان به هتل اسپوژمی -۲۰ کشته
۱۵اپریل ۲۰۱۲: حمله تهاجمی به چند نقطه مهم کابل
۲۹اکتبر ۲۰۱۱: حمله به اتوبوس نیروهای خارجی - ۱۷ کشته
۱۳سپتامبر ۲۰۱۱: حمله به سفارت آمریکا و مقر ناتو
۱۹اگست ۲۰۱۱: حمله به مقر شورای فرهنگی بریتانیا - ۱۲ کشته
۲۸جون ۲۰۱۱: حمله به هتل اینترکانتیننتال- ۲۲ کشته
می ۲۰۱۳: حمله به ریاست امنیت ملی افغانستان
می ۲۰۱۳: حمله به ریاست ترافیک
فبروری ۲۰۱۳: حمله به بس حامل کارکنان وزارت دفاع
مارچ۲۰۱۳: حمله انتحاری در مقابل وزارت دفاع افغانستان
۱۶می ۲۰۱۳: حمله انتحاری در منطقه شاهشهید کابل.
بيست وچهارمي :حمله تروریستی درنزديک وزارت داخله باعث کشته شدن ۳ تن و زخمی شدن ۱۷ تن دیگر گردید.
حمله انتحاری درمقابل اداره «دهم» امنیت ملی درمنطقه «پل محمودخان» درشرق كابل بیش از 50 كشته و 200 زخمی برجای گذاشت.
( باقي حملات تروريستي رابه بررسي خواهيم گرفت .)
مهم ترين رويدادهاي جنگ ده ساله
-۷ اکتبر ۲۰۰۱ - جرج بوش رییس جمهوری آمريکا دستور حملات هوایی علیه افغانستان را که طالبان برآن حکومت می کرد در پاسخ به پناه دادن اوسامه بن لادن رهبر القاعده، مغز متفکر حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در نیویارک، واشنگتن و پنسیلوانیا، صادر می کند.
- ۱۳ نوامبر ۲۰۰۱- اتحادیه ضد طالبان در شمال افغانستان کابل را از تصرف نیروهای طالبان خارج می کند.
۵ دسامبر ۲۰۰۱- گروپي ازجنگ سالاران وغرب پرستان در بن قرار دادی برای تشکیل دولت موقت وانتصاب کرزي درراس امور راپذيرفتند .
- جون ۲۰۰۲- درلویه جرگه سران جنگ سالارو قبایل کرزی را بعنوان رییس دولت موقت برميگزنند.
- ۹اکتبر ۲۰۰۴ - درظاهرانتخابات ریاست جمهوری وکرزی به صفت ريس جمهورابقا گرديد.
-۵ اکتبر ۲۰۰۶ - نیروی بین المللی کمک امنیتی ناتو – آیساف – مسئولیت امنیت در سراسر افغانستان را بر عهده می گیرد.
- ۱۲ جون ۲۰۰۸ - اعانه دهندگان بین المللی در کنفرانس پاریس ۲۰ میلیارد دالر کمک برای افغانستان تعهد می کنند اما می گویند کابل باید کار بیشتری برای مبارزه با فساد انجام دهد.
- ۱۷ فبروری ۲۰۰۹ - باراک اوباما رییس جمهوری آمريکا دستور می دهد ۱۷ هزار سرباز بیشتر برای جنگ رو به گسترش با طالبان به افغانستان اعزام شوند.
- ۲۷ مارچ ۲۰۰۹ – اوباما برنامه ای را برای اعزام ۴ هزار سرباز آمريکایی دیگر جهت آموزش نیروهای امنیتی افغانستان اعلام می کند.
-۲۰ اگست ۲۰۰۹ – افغانستان انتخابات ریاست جمهوری برگزار می کند، مقامات دولت می گویند کرزی با بیش از ۵۰ درصد رای ها برنده شده است.
- اکتبر ۲۰۰۹ – تحقیق به سرپرستی سازمان ملل متحد در باره اتهام تقلب در رای گیری نتیجه گیری می کند که کرزی کمتر از ۵۰ درصد کسب کرد، به این معنا که او باید در انتخابات دور دوم برود.
نوامبر ۲۰۰۹ – دبل عبدالله از رقابت خارج می شود و می گوید دولت به درخواست های او عمل نکرده است. کرزی دوباره انتخاب می شود.
- اول دسامبر ۲۰۰۹ - اوباما دستور می دهد ۳۰ هزار سرباز دیگر برای جنگ با طالبان به افغانستان اعزام شوند، و حضور نظامی آمريکا به تقریبا ۱۰۰ هزار سرباز افزایش پیدا می کند.
- ۲۰ نوامبر ۲۰۱۰ - اوباما پایان سال ۲۰۱۴ را زمان پایان عملیات رزمی آمريکا در افغانستان اعلام می کند و حضور سربازان آمريکایی پیش از آن را بشدت کاهش می دهد.
- ۲ مه ۲۰۱۱ - نیروهای ویژه آمريکا اوسامه بن لادن را در حمله ای پنهانی به خانه ای در ايبت آباد در پاکستان می کشند.