علی رستمی
وحدت نیروهای همسو دموکرات ملی ومترقی وچالشهای موجود دراین روند!
مفهوم وحدت درمیان موجودات هستی از نگاهی فلسفی واجتماعی کار برد داشته و باهم ارتباط دیالکتیکی دارند. وحدت در مفاهیم مضمون وشکل ویا ماهئیت وپدیده که خصوصیات وورویکردهای عناصر طبیعی را تشکیل میدهد،در روند پراتیک تبارز میکند. وحدت در میان انسانها بر شالوده اراده وعمل برای تحقق اهداف وارمانهای معین فردی واجتماعی ،در روند تاریخی یا بشکل ضروری(براساس دیترمینزم دیالکتیکی) ویا تصادفی رخ میدهد. چنانکه تیوری علمی حکم کرده است:" عمل ملاک واقعیت است".
در روند تکامل بشری بوده که انسانهای امروزی نه تنها خودرا بلکه محیط وماحول خویش را،براساس وحدت اراده وعمل درک وکشف نموده وبه پدیده های جدیدو بغرج اجتماعی دسترسی پیدا کرده اند که بالای فعالیت زندگی انها تاثیر گذاشته است. مضمون زندگی انسانهای ترقی پسند وبشر دوست ،بر اساس همین وحدت اراده وعمل استوار است که جامعه بشری را بسوی خوشبختی های مادی ومعنوی شان سوق ورهبری کرده وانهارا از تسلط عملکردهای ضد بشری نیروهای غول پیکر استعماری و امپریالیستی نجات داده اند .
برشالوده این امر است که نیروهای فعال ومثبت با وحدت عمل درجامعه همیشه به فکر خیرو بهروزی و رشد وتکامل مثبت انسانها درروند تاریخ بوده وبه دستاوردهای عظیم نایل شده اند.
کشور ما دروضع فعلی از لحاظ تاریخی دریک حالت اشفته و بحرانی معنوی ومادی براثری جنگ تحمیلی ازجانب نیروهای ارتجاعی داخلی وخارجی قرار دارد که بالای سرنوشت مردم ما ازلحاظ اقتصادی و اجتماعی وفرهنگی تاثیر گذاشته ، فقر،گرسنگی وبی عدالتی وزور گوی را با ابعاد وسیع ان بوجود اورده است.
همچنان این امرزمینه رابرای افراد وگروه های عقب گرای،معتصب دینی ومذهبی در لباس قوم پرستی وزبانی فراهم ساخته، تا بی اعتمادی را درمیان اقوام باهم برادر افغانستان برای تأمین منافع خویش بوجود اورده و وحدت ملی کشوررا خدشه دار سازند؛این رویکرد ها باعث نابودی سرمایه های ملی از لحاظ مادی ومعنوی شده هست.
درهرجامعه نظر به تیوری علمی ،مترقی وپیشرونده عناصر فعال ومنفی ومتضاد وجود دارد که درجریان عملکرد درتقابل هم قرار میکرندویااینکه به نفع جامعه تمام میشوند ویا برضد ان ویا همدیگر را نابود میسازند. درکشور ما پیش از دودهه با موجودیت سازمانهای مدنی جهانی یکجا با نیروهای زورمند نظامی برای تحقق واهداف به اصطلاح« دموکراسی ونیو لیبرالیزم» درکشور ما وجودودارد که در بطنِ جامعه فرورفته وجامعه مارا دریک روند تاریخی اجتماعی بربنیاد اقتصادی درفرایند گذار قرارداده است که شوربختانه تهداب این گزینش هااز اغازکج ومملو از انحراف وضد مردمی گذاشته شده که معلول پدیده های منفی در کشور شده است. به عوض انکه کشور ما رشد عادی فرایند تاریخی خودرا پشت سر بگذارد ؛بلکه بسوی عدم ثبات اقتصادی ناشی از مدیریت ناسالم ورهبری دولت اسلامی افغاسنتان کشانیده شده که هر روزه مردم ما درمقابل موجی جدیدی از طوفان های خرابکارو مرگ افرین مواجه شده وبا ان دست وپنجه نرم میکنند. دراین جاست که وجدان سالم هر وطن پرست عدالت خواه حکم میکند ،تا یکجا باسایر نیروهای های مترقی وملی جامعه که ارمان گرا وخیرخواه میباشند، به خاطر تحقق پلانهای مترقی ومردمی ونجات زحمتکشان ازتسلط نیروهای فاسد و استفاده جو جنگ سالار وتامین صلح وعدالت دست بدست هم دهند. برای این امر مقدس تاریخی ضرورهست تا در یک سازمان واحدسیاسی گردهم بسیج شده و وظیفه مبرم مبارزه اجتماعی وسیاسی خودرا انجام بدهند، در روند تکامل جامعه برای مدیریت سالم مطابق به خواست مردم سهم فعال خویشرا ادا نمایند. این نیروها همان مبارزین دلیر وسر سپرده راهء عدالت اجتماعیست که در روند تاریخ ازموده شده وبرای اشاعه وطن پرستی ،حفظ وحدت ملی ،حاکمیت مالی واستقلال کشور در پیشاپیش نیروهای مترقی در افغانستان قرارداشته اند، میباشند.
این نیروها احزاب جداگانه ء راازبدنه یی "حزب دموکراتیک خلق افغانستان(حزب وطن)" بعداز سقوط ان که دارای برنامه عمل بر شالودهء ارمان وهدف مشترک میباشند ، ایجادکرده اند. خوشبختانه رهبری وکادرهای عدهءاین احزاب ،بنابر درک مسوولیت های اجتماعی وتاریخی خویش ،برای جلوگیری از تشتت بیشتری این نیروها برای تحقق خواستهای بیکران زحمتکشان کشور ، به خاطر ایجاد یک حزب واحد فرا گیرگام عملی گذاشتند ؛ عبارت از حزب ملی وترقی مردم افغانستان ومتحدملی افغانستان است که نظر به تلاشهای پیکرانه خویش به ندای تاریخی مادر وطن پاسخ مثبت گفته و موافق شدند وحدت تشکیلاتی وسازمانی بوجود اورند. طوریکه در "اعلامیه یی وحدت تشکیلاتی وسازمانی"،این دوحزب چنین امده است:"حزب متحد ملی افغانستان وحزب ملی ترقی مردم افغانستان بادرک واقعیت های موجود سیاسی وبا احساس مسوولیت اگاهانه وهدفمند در پرتو قانون اساسی ج.ا.ا،ضرورت پایان دادن به تشتت وپراگنده گی در صف نیروهای ملی ف،دموکراتیک، ترقی خواه ورهروان جنبش صلح ، دموکراسی، ترقی وعدالت اجتماعی کشور که ازمدت ها بدین سو به ارمان بزرگ ویکی ازاهداف اساسی وارمانی پیروان این جنبش مبدل گردیده است با تامین وحدت سازمانی تشکیلاتی خویش توانمندی ارایه پاسخ مثبت به خواست ونیازهای کنونی مردم افغانستان ... درنتیجه باتوافق برمرامنامه ، اساسنامه ، خطوط اساسی پالیسی ومیکانیزم وحدت تشکیلاتی نایل گردیدیم."
وحدت در زیر یک سقف بنام "حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان" گام نخست و اغاز کار برای همه اعضای این حزب میباشد؛ اما حفط واستحکام ان دراینده به صداقت وهوشیاری رفقانه همه اعضای این حزب از رهبری الی صفوف درعمل تعلق میگرد تانفش فعال خویشرادر روند تکامل ورشدان ایفا ء کرده و درجهت تحکیم ساختار تشکیلاتی ،سازمانی ان از هیچ گونه فدا کاری وتلاشهای شریفانه دریغ نه نمایند. با درک ازتجارب گذشته مبارزه وطنپرستانه که دریک برهه تاریخی مشترکأ برای یک هدف وارمان مشترک ویگانه ، بارهبری واحدجان های خویشرا برای ارمان یکدیگر قربانی کرده اند، درمقابل هرنوع سبوتاژ وپدیده های شوم جاهلانه سلیقوی منطقوی ،قومی ،گروهی وخود خواهی وتمامت خواهی که به وحدت ویکپارچکی سازمانی وتشکیلاتی حزب صدمه و مانع رشد ان میشود، قاطعانه مبارزه کرد و بسوی برپایی" کنگره واحد" برای حزب واحد فراگیرموافقانه باسایر نیروها واحزاب دیگرگامهای عملی برداشت .
شوربختانه تا هنوز با درنظرداشت ،تشکیل کمیسون برای تکمیل روند وحدت سازمانی وتشکیلاتی دراروپا کاران بطی بوده وقناعت بخش نیست و تابحال نه توانسته اند که سازمانهای خویشرا باهم مدغم بسازند. دردمندانه ازان سو واین سو شنیده میشود که هنوزهم خودخواهی ها ومحور طلبی واقتدار گرایی وعدم کنارامدن وتن دادن به یکدیکر وجود دارد! که این عمل زشت یک کتله عظیم نیروهای هردو حزب که بی حوصلانه درانتظاراغوش گرم وحدت وفشرده گی ویکپارچگی همدیگرهستند ،رنج میبرند وبه درد اعلاج ناپذیر تبدیل شده هست! درامر تحقق این روند بی الایشانه وبزرگ معنوی یک عده رهبران جوان واحساساتی هستند که ازمرکز مستقم با اعضای کمیسون وحدت در اروپا، خلاف نورمهای تشکیلاتی زیر نامها محاسبه ،تصفیهء عملکرد علیه وحدت اولی واشتباهات دوران بعداز سقوط حاکمیت وغیره هدایت میدهند تا در پیشبرد کار کمیسون هماهنگی وحدت در اروپا که از لحاظ تخنیکی وسیله است وهدف نیست بوجود نه آید،تا زمانیکه شرایط به کام وارزوی شان نباشد، بهانه جوی های هدفمند را که به صلاحیت رهبری امروزی هردوحزب نیست ، پیشکش نموده وروند انرا به تعویق می اندازند.عملکرد دیروز وامروز وفردای نیروهای ترقیخواه ویا احزاب تشکیل شده از بدنه حزب دموکراتیک خلق افغانستان به تنهایی صلاحیت این احزاب جداگانه نیست تا زمانیکه نمایندگان همه احزاب دریک مجلس معتبر حزبی از قبیل کنگره وکنفرانس گرد هم جمع نه شوند ،هرنوع قضاوت وفیصله ناقص وغیر اصولی خواهدبود. بنأدرگام نخست بسوی وحدت سازمانی وتشکیلاتی وتفاهم توأم با شفافیت رفت تا زمینه همچو طرح بوجود اید،درغیر ان هرگونه کوبیدن بر طبل وحدت خواهی مانند ابی هست که درهاون کوبیده شود!
امیدواریم همه اعضای هردو حزب باصداقت ندای خودرا درزمینه تکمیل روند وحدت سازمانی وتشکیلاتی بلند وازاین روندپشتبانی وا نراتقویه نمایند تا اینکه سایر نیروهای دموکرات وملی چپ و هم گرایان دیگر ما که دراحزاب جدا گانه متشکل هستند باما دراین روند یکجا شوند . هرنوع سوءظن ها وسلیقه های گروهی ،قومی ،منطقوی وسایر خصوصیت های سلیقوی را دور گذاشت وباهم یکپارچه بسوی بر پایی کنگره واحد گام برداشت؛ یک حزب نوین مترقی ودموکرات عدالتخواه که خواست و میراث مبارزه یی واپسین سالهای نهضت دموکراتیک خلق افغانستان بود، بوجود اورند و انرابه مثابه میراث غنی مبارزه ء تاریخی نسل گذشته به جوانان که نسل امروزی و فردای کشور مارا تشکیل میدهد، سپرد تا در فرایند تأمین صلح وحفظ استقلال ووحدت ملی کشوردر زیر سقف واحد سهم ووظیفه انسانی ووطنی خویشرا ادانمایند.
پیروزباد ووحدت وهمبستگی نیروهای ملی ومترقی.
به پیش بسوی برپایی کنگره واحد برای حزب واحدِ فراگیری ملی ومترقی.