علی رستمی

 

نقش جنبشهای کارگری درتحولات جهانی ومنشای اول می

 

 سه حادثهء بزرگ جهانی که درعرصه سیاسی ، اجتماعی واقتصادی درجهان درقرن هجدهم،نوزده وبیست رخ داد تاثیر بزرگی بر روند تحولات جهانی بجا گذاشت وچهره جهان را از بنیاد تغییر داد .

انقلاب سیاسی در کشور امریکا رخ داده که با شورش ازادی  خواهی علیه ا ستعمار انگلستان  که منجر به ازادی وتشکیل جمهوری مستقل ایالات متحده امریکا گردید ، امروز  قدرت ونیروی عظیمی بزرگ وتکیه گاهی نظام لیبرالیستی در جهان گردیده است .

 انقلاب صنعتی که چرخ زندگی  مردم جهان را با کشف واختراع نیروی بخار وماشین های بزرگی تغییرداد ؛ این انقلاب اهسته اهسته بطور مسالمت امیز درسرتاسرجهان منبسط وجهان را ازلحاظ حمل ونقل و بازرگانی باهم وصل واثرات عمیقی ازخود بجا ی  ماند که هیج نیروی درتاریخ   بان مقایسه شده نمیتواند.

انقلاب اجتماعی بزرگ  درفرانسه بود که باعث ازمیان رفتن طبقات کهنه فیودالی واشرافی و حاکمیت جدید،به اشتراک  نمایندگان همه اقشار وطبقات پیشرو بوجود امد که با شعارهای برابری ،مساوات وازادی  درجهان بعداز یک دوره انقلابی وجنگ داخلی وارد مرجله جدیدی از نظام سرمایداری  کردیده وزمینه پیدایش دو طبقه متضاد یعنی سرمایدار وطبقه کارگر درجهان گردیدوباعث رشد وتغییر در ماهیت ومضمون زندگی مردم درجهان شد که جهان امروزی دستاورد ان میباشد.

نظام سرمایداری یکجا با رشد وکشف علم ووسایل حمل ونقل وماشینهای بزرگی صنعتی وراه های زمینی دریای وهوایی انکشاف یافته وزمینه ایجاد ورشد وسایل تولید با تامین مناسبات وشیوهء جدیدی سرمایداری منازعه های طبقاتی براساس استثمار نیروی طبقه کارگر و جمع اوری سود در جیب سرمایدار وهمچنان شرایط ناگوار محیط کارگری ، پائین بودن دستمزد و شرایط  زندگی انها وهمه زحمتکشان ،هرروز فاصله طبقه کارگر وسرمایدار افزایش یافته وبه دشمنان اشتی ناپذیر هم تبدیل میشدند. با رشد نظام سرمایدار ی ، به مثابه طبقه پر قدرت درجهان ، طبقه کارگرنیز  به مثابه نیروی متحرک وانقلابی بادرک مسوولیتهای تاریخی خود ،مجهزباایدیالهای مترقی اجتماعی برای دفاع از منافع اکثریت زحمتکشان ومبارزه علیه نظام استثمار سرمایداری قد علم نمود. با ارتقای سطح شعور طبقه کارگر برای حفظ منافع خود وهمچنان برای تغییر شرایط کار وزندگی وتقلیل اوردن ساعات کار وایجادشرایط انسانی به مبار زه  متشکل سازمانی  ، اتحادیه های  کارگری را بوجود اوردند. اغازگراین اقدام کارگران فابریکه های بزرگ تولید وصنعنتی انگلستان وبعد فرانسه والمان وگسترش ان درسایر کشورهای اروپایی ونقاط جهان بود. با تظاهرات واعتصابها و شورشهای انقلابی صدای برابری وازادی  را  ، درمیان مردم بلند کرده وانهارا بدور ارمانهای خود بسیج مینمودند. پیکار طبقاتی درانگلستان نیز با رشد صنعت بوجودامده است  درالمان تکامل صنعت بزرگ بعداز سال 1850ترسایی اغاز گردید وبا اوج گیری جنبش سوسیالیستی درجهان رشد یافت. انقلابی شدن جامعه سنتی براساس صنعتی شدن کشورها صورت گرفت واندیشه های مردم نیز تغییر و انقلابی شدو مبارزه سیاسی واجتماعی رشد وتکامل یافت.

کارگران صنعتی در دهه 1840 تعدادی کوچکی از نفوس اروپارا احتوا میکردو درانگلستان پیشترنسبت به سایرنقاط اروپا بود .در سال 1837 سیسموندی کلمه پرولتر را به کارگران اطلاق نمود. کارل مارکس نیز کارگررا با مفهوم " پرولتر" در سال 1843در اثر خود " درامدی به نقد فلسفه  حق هگل " به کار برده است. پرولتاریا از لحاظ نظریه مارکس درجامعه سرمایداری بیانگر " کارجمعی " و منافع اکثریت جامعه است . برای اینکه تمام اقشار زحمتکش درکار مزدی چه درگستره خدمات اجتماعی وتوزیع ان  مصروف اند ودرجایگاهء معینی اقتصادی قرار دارند،درجامعه همه گروه ها وطبقات دارای منافع مشترک هستند، بعضی انها اکثریت هستند، بعضی اقلیت ، طبقه کارگراکثریت بوده که درکنار زحمتکشان  و سایر گروهای اجتماعی  قرار دارند. گروهی اقلیت انهای که مناسبات تولیدی را دردست دارند وچرخ انرا برای تامین منافع طبقاتی خویش تحت کنترول دراورده و اززحمتکشی گروهی اکثریت جامعه استفاده برده  ودرتولید مستقیم سهم نداشته اما درکسب درامد وسود درصف اول قرار داشته که سایرین را استثمار مینماید ، اینها طبقات سرمایدارو اشرافیون فیودال هستند .

 نخستین جنبش اتحادیه کارگران درانگلستان بوجود امد که تازه"  چارتیستها" به فعالیت سیاسی خود اغاز کرده ومتاثر از ارمانهای سوسیالیستی بوداند،این ارمان درتشکل نخستین نطفه های اتحادیه های کارگری ، ازازادی انسان و عدالت اجتماعی دفاع مینمود.درانوقت این مفکوره بین کارگران زمزمه میشد وتاکید داشتند که کارگران قادر به دفاع از منافع ودستاوردهای مبارزه خودهستند ومیتوانند که خودشان را ازقید استثمار ازادکنند. این نظریه ها بعدن درسال 1870 بازهم درمیان سوسیالیتسها وانارشیستها بعد ازکمون پاریس مطرح شد که کارگران میتوانند با مبارزه طبقاتی خود جامعه را از بند ستم واستثمار ازادنماید. مارکس   درسال 1847که برای مدت کوتاهی درلندن بسر میبر د ، درمقاله های 1849 خود تکرارکرد": که پرولتاریای انقلابی در کار رها سازی خویش است، وبه یاری هیچ کس ، جز نیروی خودش نیازمند نیست."  همچنان  گفته است : "جنبش کارگران  همان جنبش خود اگاه ومستقل اکثریت جامعه،به سود اکثریت است."

 مارکس از سال 1844به هسته های اولیه اتحادیه های کارگری انگلستان از زبان انگلس اشنا شدو بعدن درسال 1850مارکس از نزدیک با اتحادیه های انگلیسی معرفی پیدا کرد وبرای انها رهنمودهای در رابطه براه اندازی اعتصابها ونقش اتحادیه ها وخواست انها تهیه نمود. مارکس از ان زمان ببعد در تمام نوشته ها واثار خویش از نقش اتحادیه ها وجنبش کارگر ی در رابطه مبارزه های منظم وسازمانی انها توضیح های مفصلی ارایه داشته که سرمشق مبارزات این اتحادیه قرار گرفته است.

جنبشهای انقلابی طبقه کارگر درسالهای 1848 و1849 ترسایی که از فرانسه اغاز یافت ؛سپس در سایر کشورهای اروپایی وازجمله المان ، اطریش، چک ، پولیند، مجارستان وایتالیا دامنه ان گسترش یافته وجهانی شد.این انقلابها برای ازبین بردن نظامهای استبدادی سرمایداری وفیودالی اشرافی به پای خیستند و تغییر برزگی اجتماعی وسیاسی را خواستار بودند. درانوقت درعده از کشورهای اروپایی هنوز نطام فرسودهء خان وخان بازی وفیودالی واشرافی بزرگ مسلط بودوجنبش ملی کارگری برای محو ان قیام نموده بوداند.قیام 1848 کارگران فرانسه نخستین انقلاب کارگری وجنگ میان پرولتاریا با بورواژی بود که متاسفانه با وحشی گیر نظام استبداد سرمایداری سرکوب گردید. این قیام درس بزرگی برای سایر اقشار زحمکش کشور فرانسه شد ،در ک کردند، یگانه نیروی مدافع راستین انها طبقه کارگر است که از حق شان دفاع مینمایند وبر شالوده این امرجنبش طبقه کارگردرمیان جامعه از اتوریته بالای برخوردارگردید. دوهمین حادثهء بزرگ  که در تاریخ جنبش کارگری جهانی از اهمیت والابرخورداراست، قیام کارگران فرانسه درمارچ 1871 ترسای درفرانسه بود که بنام"کمون پاریس " مشهور است، میباشد؛ کمون پاریس برای 72 روز  قدرت درفرانسه بدست داشت واولین حکومت کارگری  درجهان  بود؛.بیرق کمون بیرق جهانی همه نیروهای بزرگ کارگران جهان شده بود . کمون پاریس باتغییرعظیم اجتماعی وسیاسی با انحلال تشکیل نظام عسکری  ،لغو کار اجباری، جدای دین وکلیسا از دولت ،ازبین بردن بودجه مالی مذهبی از بودجه دولت و مصادره اموال کلیسا ،ازبین بردن وسوختاندن " کیوتین" که ابزار اعدام وجنایت بود، مبارزه علیه بیروکراسی ، ازبین بردن جرایم مالی سنگین واموزش رایگان بود  که این تغییر وتحول پایه های نظام استبدادی واستثماری پوروژوازی را به لرزه دراورده ،درقصد از بین بردن این نظام شد وانرا با وحشی ترین عمال ضد بشری سرکوب ونابود ساخت. چنانچه مارکس درینمورد گفته است:" پاریس کارگری وکمون اش برای همیشه به عنوان پیشگام جامعه نوین درخاطره هاخواهد ماند ویاد جان باختگانش با عشق واحترام درقلب بزرگ طبقه کارگر جاودانه خواهد ماند."

 پیکار وخیزش ظبقه کارگر دراول ماه می 1886 نقطعه عطف دیگری، درتاریخ جهانی طبقه کارگر است که دراین روز کارگران برای حقوق انسانی خویش برای تنزیل ساعت کار به هشت ساعت  در شهر شیکاگو امریکا دست به اعتصاب زدند که دراین اعتصاب هزارن کارگر اعم ازز ن ومرد اشتراک ورزیده بودند که توسط پولیس حاکم این تظاهرات سرکوب و رهبران شان دستگیر وبعد به چوبه دار اویخته  واعدام شدند. سپس درسال 1889 در انجمن بین الملل دوم کارگران جهان اول ماه می به عنوان روز همبستگی طبقه کارگر که پیکار جهانی کارگران بود اعلام شد.  از انزمان تابحال 130 سال میشود که همه ساله از طرف اتحادیه های کارگری جهان واحزاب گارگری ومترقی  تجلیل بعمل اورده میشود ودر اذهان جهانیان زنده هست.

پدیدهء مهمی دیگری که درروندمبارزهءعدالتخواهی  تغییراتی را در تحرک جنبش کارگری درجهان وارد نمود، برگزاری نخستین (درسال 1864)و دوهمین کنگره (درسال 1889)انترناسونالیزم کارگری است که تحت ریاست کارل مارکس وانگلس دایر شد ؛این کنگره کارگری درنخستین جلسه خود شعار " کارگران جهان باهم متحد شوید" را سرمشق مبازه جنبش کارگران جهان قرار داد. همچنان سند باعظمتی دیگری که درحیات سیاسی طبقه کارگر از جایگاهی مهمی  تاریخی بر خوردار است "مانفیست حزب کارگری" است که درسال  1857 ترسایی توسط مارکس ورفیق هم رزمش انگلس تحریر وبه بدستر س احزاب کارگری قرار داده شد که دراین سند مهم تاکتیک واهداف استراتیژیکی طبقه کارگر به روشنی تحریر که سرمشق مبارزه بعدی احزاب طبقه کارگر درجهان گردید. تما م ابزاروشیوهای مبارزه طبقه دران درج وانعکاس یافته است.  این پدیدهای تاریخی زمینه رشد احزاب  واتحادیه های کارگری  رادر جهان تکامل بخشیده ومبارزه میان طبقه کارگر وسرمایداری  راداخل تظادهای  اشتی ناپذیرنوین اجتماعی  ساخته و خواستار تغییرات سیاسی واجتماعی  با سرنگونی نظام سرمایداری در جهان کردید.

 نقش انترناسیونالیزم اول ودوم درجهت بیداری وارتقای سطح شعور وتشکل جهانی کارگرروز افزون بود. چون سرمایداری هم با اشغال بازارهای جهانی و گسترش سیاستهای استثمارگرانه خویش درجهان سوم وعقب مانده هرروز یک گوشه جهان را غصب  وکشورهارا میان هم تقسیم  وتحت الحمایه خود قرار میداند،تجارت مشترک وهمچنان تشدید تضادها ورقابتهای بازرگانی برای تسلط بالای منابع طبیعی کشورهای کم رشد وروبه انکشاف باعث ان میشد، تا طبقه کارگر به سطح جهانی علیه دشمن مشترک همبستگی خودرا زیر شعار« کارگران جهان متحدشوید» تشدید نماید و انرا رویکردعملکرد روزانه خویش قرار دهید. بارقابت واختلافهای تجاری ومنطقوی وقتل ولیعد امپراطوری اطریش که ازهنگری بود، توسط صرب ها بهانه یی برای اغاز جنگ جهانی اول درجهان گردید ؛ دراین جنگ ایتالیا فرانسه وانگلستان وسپس امریکا بنام متفقین علیه المان واطریش وترکیه لشکر کشی وجنگ خانمانسوز جهانی رااغاز کردند که ملیاردها دالر و ملیونها انسان قربان اهداف جهان گشایی  نظام جهانی امپریالیستی گردید. دراین جنگ   کارگران اروپا از طرف اتحادیهء انترناسونالیزم کارگری واحزاب سوسیالیستی  دعوت کردیدند ، تا همه کارگران درجهان  به عوض جنگ ،متحدانه با همبستگی  صدای صلح راعلیه نظامهای دولتی کشورهای خویش با براه اندازی تطاهرات  بلند نمایند،وخواستار توقف جنگ شوند . اما بعضی از احزاب  سوسیالیستی  از جمله حزب سوسیال دموکرات المان  به نفع اعتبارات جنگی رای موافق داد وبر ضد صلح قرار گرقتند.اما یک تعداد از اعضای فرکسیون پارلمانی این حزب  تحت رهبری کارل لیبکنشت ورزا لوکزامبورک در پارلمان علیه اعتبارات جنگی رای منفی داده وضدید خودرا علیه جنگ اعلام کردند؛ سپس فرکسیونی پارلمان را جدا از سوسیال دموکراتها تشکیل و حزب جدا گانه یی را بنام« اسپارتاگوس» با انشعاب ازان حزب تشکیل داد. بعدازان راهپیمای وتظاهرات بزرگی رادر اول ماه می سال 1916ترسایی  به اشتراک  هزاران کارگرعلیه جنگ سازماندهی کرد ومیگفتن «برچیده باد جنگ». بعد ازاین راه پیماهی های مردم رهبران حزب سپارتاگوس بشمول کارل لیبکنشت زندانی شدند . درجریان جنگ جهانی اول بود که انقلاب کبیر اکتوبر توسط بلشویکها تحت رهبری ولادیمیر ایلچ لین در روسیه تزاری به پیروزی  رسید. پیروزی و پیامهای بلشویکها برای کارگران اروپا دراغاز سال 1918ل نوید بخش بزرگی   برای طبقه کارگر اروپا بود واثربزرگی را بالای کارگران المان وارد ساخت. . این پیام نیرومندی برای انها بخشید . اعتصابها وتظاهرات عظیمی سازماندهی شد که ازجمله اعتصابهای کارگران فابریکه اسلحه ومهمات سازی بود که خطری را برای حکومت المان ایجاد کرد که  به اثراقدامهای خائینانه سوسیال دموکراتها این اعتصاب ازدرون پراکنده وخاموش گردید. بعد ازان دربند رکیل نیزدر شمال المان شورشی میان نیروهای دریایی اغاز گردید واین شورش درحال گسترش به سایر نقاط المان بود که بازهم توسط رهبران سوسیال دموکرات خاموش وسرکوب شد.این شورشها مانند انقلاب کبیر روسیه بود ودامنه ان انقدر وسیع بود که درایالت« باوریا»درجنوب المان یک حکومت جمهوری اعلان شد که هنوز قیصر المان در برلین بود . با پایان جنگ به نفع متفقین وبه زیان المان اعتصابت بزرگی در کشور المان  بر ضد دولت براه افتیدو رهبران دولتی بشمول صدراعظم وقیصر المان   ارتش را به رهبر فراکسیون سوسیال دموکراتهابنام"  ابرت" تقدیم نمود ه وبعد ازان هردو به هالند گریختند. با تسلیمی دولت بازهم یکی از رهبران دیگری سوسیال دموکرات در پارلمان  اعلام جمهوری کرد . دوساعت بعدازان کارل لیبکنشت که اززندان رهاشده بود، در برلین حمهوری سوسیالیستی اعلام کرد ویک هفته دوام کرد که بنام «هفته سرخ»معروف است. شوربختانه سوسیال دموکرات ها خلاف انقلاب بودند ونمی خواستند که نظام سرمایداری سرنگون گردد و تحولات بنیادی ویک حکومت کارگری بوجود اید. انها تغییرات اجتماعی را با ریفرمهای تدریجی به نفع کارگران وزحمتکشان با موجودیت نظام سرمایداری میخواستندوعلیه انقلاب و حزب کمونیست المان بودند .

سوسیال دموکراتها واحد های نظامی را خارج از ارتش پراکنده المان بعد از جنگ بشکل داوطلب ومخصوص برای ازبین بردن قیام انقلابیون تشکیل وایجاد کردند ،با کمک انها حکومت کارگران وانقلابی را سرنگون وازبین بردند.  بعدازپیروزیها ی بیشتر،همه رهبران انقلابیون  را بتاریخ 10 جنوری 1919ترسایی راه یی زندان کرده و ازجمله لیبکنشت و روزا لوکزامبورگ را  به بهانه زندانی کردن درراه توسط سربازان  ترور وبه قتل رسانیدند.

 مجارستان که قبل از جنگ اول جهانی مربوط امپراتوری اتریش بود ،در3اکتوبر 1918پنج هفته پیش ازانکه جنگ پایان یابد انقلاب شروع شد . درماه نوامبر حکومت جمهوری مجارستان اعلان شد . چهار ماه بعد درماه مارچ 1919 انقلاب دیگر به پیروزی تحت رهبری "بلاکون "از رفقای همرزم لینن به پیروزی رسید این انقلاب چند ماه ادامه یافت ،اما توسط نیروهای ارتجاعی ووطن فروش مجارستان با دعوت سربازان رومانی این حکومت را سقوط وازبین بردند.  بعد ازان که مرتجعین با کمک رومانیها به چور وچپاول وغارت سرمایه های مجارستان اقدام  نموداند.این عمل باعث شد تا متفقین رومانیهارا از مجارستان بیرون ونیروهای انقلابی و ازادیخواه را توسط نیروهای سازشکار ومرتجع مجاری درسال 1919 ترور وبه قتل برسانند که بنام دوران«ترورسفید» درمجارستان یاد میشود. 

 درجریان جنگ  اول درسال 1917ترسایی انقلاب سوسیالیستی توسط  کارگران ودهقانان وسربازان خسته ازجنگ  تحت رهبری ولادیمر ایلچ لینن در روسیه تزاری  به پیروزی رسید ودولت تزاری را سرنگون کرده وقدرت به کارگران ودهقانان انتقال یافت. با پیروزی انقلاب اکتوبربرای نخستین بار، دولت بزرگ کارگران ودهقانن تحت رهبری حزب کمونیست  روسیه درجهان بوجود امد.  با پیروزی انقلاب اکتوبرشکل  جهان تغییر نموده وتحولات بنیادی  درزندگی  کارگران  وهمه زحمتکشان جهان بوجود  امد.  این دولت برعلاوه سبوتاژها و مداخله های مستقیم کشورهای سرمایداری توانست که تمام چالشهای های اقتصادی ، اجتماعی وسیاسی را موافقانه توسط مردم وکارگران  پیشتاز خود از میان بردارد وبه مثابه نیروی بزرگ ودژ استوار دردفاع از حقوق  کارگران وزحمتکشان  که  کشورهای شان زیر تسلط حاکمیت نظام امپریالیستی  قرار داشتند، درجهان تبارزنمود. با ایجاد جامعه نوین بر شالوده ءاقتصاد  سوسیالیستی ،رقیب بزرگی نظام استثماری  کاپیتالیستی درجهان معرفی شد. نظامهای سرمایداری برای رقابت واز بین بردن این نظام جدید، چهره واقعی استثماری خویش را تحت نقاب " دموکراسی" وازادیهای فردی پوشانیده ومبارزه سرسختانه راعلیه نظام سوسیالیستی تشدید بخشیدند  .

جهان به دو قطب مخالف بنام شرق وغرب تبدیل کردید، برای سرکوب ، نابودی و عقب زدن  همدیگر در سیاستهای جهانی  که بنام "جنگ سرد" مشهوراست، داخل اقدام شدند. بخاطر اینکه،  جهان سرمایداری چهره استثماری خودرا پنهان کرده باشد ؛و از اتحاد شوروی پیشی گیرد وعقب نه ماند، تغییرها وریفورمهای سطحی را زیر نام " رفاه  عامه"  برنامه های اجتماعی را به نفع کارگران ومردم کشورهای مربوطه خویش عملی ، تابرای فریب اذهان جهانیان چهره خودرا انسانی به نمایش بگذارند.  تغییر وتحولاتی که به نفع کارگران توسط سیستمهای کاپیتالیسی در قرن نوزده وبیست بوجودامد  ، همه ناشی از قیامهای انقلابی در اروپا ومبارزه قهرمانانه طبقه کارگرروسیه واحزاب چپ سوسیالیستی در جهان بوده است.

 ماخذ:

مارکس وسیاست مدرن، اثر : بابک احمدی

انقلاب وضد انقلاب در المان،اثر: کارل مارکس

مسایل کارگری از ممجموعه اثار کارل مارکس وانگلس،برگردان بیژن.

 

.


بالا
 
بازگشت