محمدعوض نبی زاده

 

دورویی بازیگران جهانی ومنطقه دربحران افغانستان

افغانستان دراثررقابت  قدرت های بزرگ جهان در جریان جنگ سرد ،قربانی میدان جنگ کشورهای دیگر گردید وحالا نیز ، در قالب تروریسم جهانی افغانستان، بمیدان جنگ قدرتهای بزرگ مبدل شده اند. خروج نیروهای شوروی سابق و ناکامی مجاهدین در تأسیس حکومت اسلامی و ظهور گروه‌های تندرو در قالب طالبان موجی از توحش و بازگشت به عصر حجر را به نمایش گذاشتند. پس از سقوط رژیم طالبان در افغانستان، حاکمان پاکستان سیاست مبارزه با تروریسم را در پیش گرفت و برگشت طالبان در افغانستان توسط پاکستان، در حالی تسریع شد که ، گروه‌های تروریستی از منطقه‌ی وزیرستان شمالی ، به یک دارایی برای پاکستان تبدیل تا بحران  کنترل شده در افغانستان را اداره کنند.از انجاییکه  ایالات متحده ی امریکا  در افغانستان و منطقه اهداف استراتژیک بلندمدت دارد که از طریق پاکستان و حضور نظامی  امریکا در افغانستان دلیل چشم‌پوشی امریکایی‌ها از دورویی پاکستان در بحران افغانستان بوده  است.

مردم جهان بیاد دارند که مقامات واشنګتن و متحدانش پاکستان و عربستان سعودی  تقریبا در طی مدت چهار دهه  عامل اصلی  بی ثباتی  وتداوم  بحران در افغانستان بوده که  امریکا و متحدینش در دهه هشتاد میلادی تنظیم های اسلامی هفت ګانه را از طریق استخبارات نظامی پاکستان تمویل مالی  و نظامی میکردند که از برکت همین کمکهای بی حساب غرب پاکستان بیک کشور اتمی تبدیل و مردم افغانستان را بخاک وخون کشانید که تاهنوزجنګ و انتحار و انفجاردرین کشورادامه دارد. دراواخر حکومت ګروه طالبان ګرچه امریکا از طریق برخی از افراد نزدیک به ګروه طالبان مانند اقایون حامد کرزی وخلیل زاد  تلاش داشت تا رابطه ی نزدیک تر با این ګروه برقرار  نماید.ولی حوادث یازدهم سپتامبر فضای سیاسی جهان را تغییر داد که حتی پاکستان نیز در اییلاف  جهانی برای مبارزه علیه تروریزم  اعلام  پشتیبانی نمود و نیروهای ایتلاف جهانی برای سقوط دادن حکومت طابان در افغانستان حمله نمود.

 البته پس از سقوط حکومت طالبان وبرګزاری  کنفرانس بن المان  حکومت موقت ایجاد ګردید و درین کنفرانس غرب از موقف ګیری پاکستان در بحران افغانستان حمایت  کرد.  پاکستانی‌ها سال‌های طولانی تلاش کرده بودند که گروهی را در افغانستان به قدرت برسانند که عملاً دستِ آن‌ها را در امور افغانستان باز گذارد و این کشور را به صوبۀ دیگری از پاکستان تبدیل کند زیراافغانستان برای پاکستان همچون مجرای تنفسی استراتژیکی است که نمی تواند از آن دست بکشد.  تجربه دهه‌های گذشته نشان داده است که پاکستان در طول پانزده سال گذشته، سیاستی دوگانه را در رابطه با افغانستان تعقیب و حالا نیز ادامه می‌دهد. حالا اداره استخبارات نظامی پاکستان با سپاه صحابه ، لشکر طیبه ، جهش محمد ، سر فروشان اسلام ، جمیعت الدعوه ، گروه حقانی- طالبان و ده ها گروه های تروریستی دیگر روابط تنگاتنک و نزدیکی دارد تعداد از این گروه ها را در کشمیر و تعدادی را بخاطر آدم کشی به افغانستان می فرستد که  این گروه ها در واقع ابزار فشار و قدرت پاکستان در افغانستان هستند.

به همان اندازه که پاکستان با فراهم کردن پناهگاه‌های امن برای تروریستانی مانع برقراری صلح در افغانستان شده، عربستان سعودی نیز با تولید، ترویج و حمایت از اندیشه انحرافی سلفی به صلح افغانستان ضربه زده است.  حکام عربستان سعودی از طریق «سازمان‌های خیریه اسلامی» از اندیشه سلفی وتروریزم در افغانستان حمایت کرده است. بر اساس آمار ارایه شده عربستان سعودی از سال ۱۹۶۰ میلادی تا کنون ۱۰۰ میلیارد دالر را ساخت مدارس دینی، مساجد، سازمان‌های خیریه و موسسات ترویج سلفی گری هزینه کرده است ودو سازمان خیریه به نام‌های «جماعت الدعوه» و «الخدمه» از سازمان‌هایی هستند که به کمک مالی عربستان سعودی در پنجاب پاکستان فعال می‌باشند. عربستان سعودی و پاکستان که اولی خاستگاه اندیشه‌های تندرو به شمول داعش و دومی حامی تروریستان می‌باشند، که در چهاردهه اخیر در بی‌ثباتی افغانستان نقش داشته‌اند.

درین اواخر روابط میان واشنګتن  و اسلام اباد به سردی ګراییده ومقامات امریکا برای انتقام ګیری از باکستان با افشای  برخی  اسناد پاکستان را بخاطر حمایت از تروریزم زیر فشار قرا ر داد ه است  چون تماس  و رابطه ی  ملا منصور رهبر سابق ګروه  طالبان بعد از سفر به ایران و مذاکرات او با حکومت ایران افشا وامریکا ملا منصور رهبر سابق ګروه  طالبان را توسط طیاره ی بی سرنشین امریکایی از بین برده است ودرضمن عضویت پاکستان در سازمان همکاری اقتصادی و نظامی شانګهای خشم بیشتر واشنګتن را برانګیخت  زیرا امریکا از نزدیکی بیشتر پاکستان با روسیه – ایران و چین تشویش داردو هم چنین  انجام چندین حمله ی انتحاری در کابل  و دیګر شهر افغانستان و بر خورد سرحدی میان نیروهای سرحدی پاکستان و افغانستان واعزام ګروه داعش درولسوالی کوت  ولایت ننګرهار از جمله عوامل اصلی  راه اندازی  افشای اسناد همکاری  و حمایت پاکستان  از ګروه طالبان و دیګر ګروه های تروریستی وصدور انها به افغانستان  میباشد.

ولی حالا فضای جهانی و منطقه تغییر فاحش نموده است و غرب کمتر به پاکستان نیازاحساس میکند بدین لحاظ  این کشور را زیر فشار قرار میدهد تا امتیازات بیشتر از ان بدست ارند  اماسیاستدانان و لابی های پاکستانی انقدر در غرب نفوذ و قوت دارند  تا ذهنیت مقامات این کشور ها را بعد از سپری شدن چند مدت به نفع کشور شان یعنی پاکستان  تغیر داده وبازهم با امریکا و غرب سیاست دو ګانه را به بیش خواهد بردبه این دلیل حکومت‌های بوش و اوباما هردو در زمینه‌ی اقدام علیه دورویی پاکستان در قبال افغانستان منفعل باقی ماندند.این اولین بار نیست که پاکستان در چالش قرار می گیرد. پاکستان در مدت هفتاد سالی که از عمرش می گذرد، این توانایی را داشته که با این چالش ها مقابله کرده و خود را نجات داده است . شایداین بار نیز این اظهار نظرهای ضد پاکستانی امریکایی ها ازحد لفاظی های بی نتیجه، فراترنخواهد رفت .

ګرچه در نشست کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا گفته شد که جنگ نیابتی پاکستان در افغانستان به هراس افکنان کمک کرده و نیروهای دولتی افغانستان و خارجی را با تهدیدهای جدی دچار ساخته است. در این نشست تاکید کردند که که اگر پاکستان از پشتیبانی از هراس افکنان دست برندارد باید در فهرست سیاه کشورهای حامی هراس افکنان درج و به عنوان دشمن شناخته وکمک های آمریکا به این کشور قطع شود. آیا واقعا دولت آمریکابه تازه گی متوجه سیاست هاوبازی های چندپهلوی پاکستان شده است وگویاتاحال دربی اطلاعی به سرمی برده است ویاشاید بحران فراگیردراتحادیه ی اروپاوایجادقطبهای جدید درساختارقدرت جهان وشکست های سیاسی،نظامی واخلاقی آمریکا ومتحدانش درمنطقه وجهان،سران ثروت وسرمایه را به بازبینی درعملکردهای شان واداشته است.دولت آمریکا نگران شکل گیری اتحادهای جدید منجمله شانگهای درمنطقه وپیوستن ایران وپاکستان به این اتحاد ونزدیکی دوباره ی ترکیه به روسیه،که درعین حال نشان دادن چراغ سبزترکیه به سوریه ،بهبودمناسبات سه جانبه میان چین،تاجیکستان وپاکستان،آمریکارا به آن واداشته است که برپاکستان دوست ومتحدش درمنطقه اعمال فشارکند وپاکستان راازپیوستن به اتحادجدید، ممانعت کند.

رهبران ناتوبا وجود دشواریهای موجود از تعهدات شان تا سال۲۰۲۰ به نیروهای امنیتی افغانستان و سخن گفتند و قرار بود شمار نیروهای امریکایی در افغانستان تا پایان امسال به ۵۵۰۰ سرباز کاهش بیابد؛ اما براساس تصمیم تازه ی امریکا  ۸۴۰۰ سرباز امریکایی در افغانستان باقی می‌مانند.ګرچه کاهش یا افزایش نیروهای نظامی خارجی، راه حل بحران امنیتی افغانستان نیست. این بحران ، عوامل و انگیزش های داخلی و خارجی دارد ، که از تشدید اقدامات نظامی علیه ، پناهگاه ها و خاستگاه های اولیه و اصلی تروریزم بین المللی در آنسوی مرزهای افغانستان تا طیفی از ابتکارات سیاسی را باید شامل شود.در ضمن مقامات امریکا می‌توانند ،  با قدرت‌های منطقه‌یی ,مانند چین، هند، ایران، پاکستان، و روسیه و بازیگران اصلی فعلی، ناتوشامل ایتالیا در غرب با حدود ۸۰۰ سرباز، آلمان در شمال با حدود ۸۰۰ سرباز، و ترکیه در مرکزافغانستان  با ۵۰۰ نیرو می‌شودمشورت نمایند. نقش امنیتی امریکا و ناتو وحمایت از نیروهای امنیتی افغانستان، برای امریکا و متحدان آن بسیار کم‌هزینه‌تر از اعزام تعداد بیشتری از نیروهای امریکایی و ناتو خواهد بود.              -هفدهم - ماه – جولای – سال – ۲۰۱۶  میلادی

 

 


بالا
 
بازگشت