خوشه چین
عیاران نوین
طرف منظرۀ کشورباید کـــه نگــــاه کنیم
مسئۀ حیاتی است موی ازخمیـــرجــداکنیم
دانشنمدان دورهم زیریک سقـــف آینــــــد
جروبحث وشورومذاکــره حل معمــا کنیم
اول ازخود می پرسیم که درکــدام زمانیم
تاکی افتخار،به کیکاوس کیخسرویماکنیم؟
خودما باید شویم،باید شویم وباید شویم
خوده معنی کنیم چرا ازبیگانه تمنا کنیم؟
دین،دین اخلاقی ووطن ازکل وجمع است
کاری است عظیم تکیه به اسپکــجا کنیم
انتقال وزن سنگین،توانایی لازم میخواهد
دست جازارا بالای دست سازا+کجاکنیم
بیغم باشید غزیزان کس نمانــد بیرون
آغوش به سمت عالم،تـــازه،واکــــنیم
طغیان موج زنان،واستوارپابرجا است
دهاتی را که دیدیم همراه سفزاهاهاکنیم
حلقۀ قوی،وصف عریض است یارم
حمدالله گران را باموسی توانا کنیم
حزب دموکراتیک خلق(وطن)مادراست
ساختمان جدیدرادرعصرنوپابه پاکنیم
((عیاران نوین ومتحدین آزادیخواهان آن)) به طرفداران مرحوم،تره کی،بدخشی،مرحوم نجیب ومرحوم ببرک پیشنهاد مینمایند که ازانداختن تف به سوی بالا پرهیزکنید.
برخیززجایت توچه میکنی؟
اما توباید به دموکراتیک نوین بگویی نه تودردیروز قرار داری ونه من
اما اگرمتوجه شوی حاصل اندیشۀ من وتوسرانجام یکی است.اما توباید به دموکراتیک نوین بگویی نه تودردیروز قرار داری ونه من
اما اگرمتوجه شوی حاصل اندیشۀ من وتوسرانجام یکی است.یعنی که جبهۀ تو تکمیل میشود.
کسیکه پلان دارد،آب را اززیرپلا ل جاری میسازد.
پروزۀ تاپی((برق)) یک پروژۀ بانگ انکشاف آسیایی است که دارای اهداف اقتصادی مربوط به شرکایش است.آنها سمت وسوی پلان خودرا ازقبل انجام داده اند.که باید ازهمان مسیردنبال گردد.والی دل دروگراگر نشود((داس را درکلوخ تیزمینماید)). افغانستان دیگرباید که دراختلاف امریکا وروسیه نسوزد.
افغانستان حق آن را ندارد که درافتراق،مذهب بسوزد.ازین افتراق،ایران،عربستان وپاکستان بهره میگیرند.
نخبگان شریف کشورم((علی الخصوص،گردانندگان سیاست های خورد وبزرگ درطی((پنجاه سال))اخیراکیداًازشما خواهش میکنم،مشاورخوب به به این دولت پوشالی نباشید.درقضایا جاری دولت و مناسبات آن با مسایل بین المللی.مستقل بمانید.دیگرحق اشتباه را ندارید.چند باراشتباه میکنید. وباید مستقل بمانید.((جبهۀ تان را بسازید وسخن گوهای انتخاب نمایید))درمسایل ملی وبین الملی تصمیم گیرنده خود واقع شوید((گذشت زمان بعدا زسقوت دربارۀ شما قضاوتش مثبت است))ماهمه باید باچراغ به سوی پکتیاوقندهار وهلمند وحوادث تازۀ کندز،بغلان برویم.موضع ما((جبهه)) باید درقبال اشغال افغانستان روشن گردد.
وضعیت جاری به نفع مانیست.به نفع منطقه نیست،به نفع بشریت منطقه نیست.عیارنوین هوشدارمیدهد.به نخبه های کشور،آن نخبگانی که انسانی می اندیشند.به شعلۀ جاری کشور،نبیند که شعله میدهد.آتش روبه آسمان میکشد.دودغلیظش چشم های بیناراکورمیسازد.غرش انفجاراتش گوشهای شنوارا کرساخته است.صدای،زجه وناله از((نماد))محمد گل مهمند،ازمزاربالا میشود.علیه اشرف غنی،اززبان نسل نو،به نمونۀ اعتراض،ازانگلستان بلند می گردد.مشت کوبنده به نشانۀ استبداد سه صدساله ازستیژ بزرگترین کشوربه ظاهر((دموکراسی))انگلستان به دهنش وارد میگردد.
چب باش هرآنچه که کرده بودیم،حق ما بوده،هرآنچه که ما میکنیم حق مااست.کشته بودیم به هزاران بازهم می کشیم به هزاران.
((دزد را میگوید دزدی کن،صاحب خانه را میگوید که بیدارباش))
پروژه نو،عروس نو،سازوسرودنو
شیرمیگیردازبزوگوسفند،قلبه باگاو
کشت به زمین بکروبایر،حاصل جو
میدهد به اسپ تازی خویش که بدو
دانه به خروس استخوان به سگش
صبح مردان بانگ بجف ازطرف شو
برخیززجایت چه تومیکنی؟
اما توباید به دموکراتیک نوین بگویی نه تودردیروز قرار داری ونه من
اما اگرمتوجه شوی حاصل اندیشۀ من وتوسرانجام یکی است.یعنی که جبهۀ توتکمیل میشود.
عیارخودش است،حرف عیار،حرف خودش است،عیاراگردرجمع است،اگرمفرد است عیار است.اگرضرب است عیاراست اگرتقسیم است عیاراست.اگرنزد عیارکسی می آید عیارمی آید.اگرازنزد عیارکسی میرود. آدم بیکار وبیمارمیرود وشرمسارمیرود.عیارسازنده است.عیارنمی خواهد که ببازد.شکست عیارپیروزی عیاراست.درراه ورسم عیاری ناکامی وجود ندارد.
هموطنم
من همه روزه درخانه همکاری مینمایم.خانه را جاروب میکنم.بخاطریکه کثیف نباشد.شیشه های خانه را هفتۀ یک مرتبه پاک مینمایم که بیرون ازخانه زمالنی بوداف وشفاف معلوم شود.ظرف های خانه را صاف پاک میشویم،ازخوردن غذای های شب مانده((مانند سیاست های))ازمد افتیده پرهیزمینمایم.که به انواع امراض گوناگون مواجه نشوم.بعد ازان،میروم سپورت روزانل خودرا درظرف یک ونیم ساعت الی دوساعت ادامه میدهم.زمانی که برگشتم دوش میگیرم،می آیم دراشپزغذای صبحانۀ خودرا چیزی که وضع اقتصاد بیان نماید.آماده میگردانم،درفامیل ویا تنها صرف نموده بعدن درگوشۀ نشسته کامپیوترخودرا روشن داخل فیس بوک میشوم،خیلی چیزهابی جالب واموزنده را میخوانم ودرحافظۀ خود می سپارم.بعدخودرا دجهان امروزی قرارمیدهم.با انکه مسن هستم.مگربه بودن خود،به نو اندیشدن خود،به نواوری، ونو نگری سخت علاقه مند هستم،به آن عده جوانهای که درجهان کهنه غرق هستند.هنوزدربازی های که اصلن موزیک ندارد ونوازنده هایش مرده اند.میسوزد.وعدۀ دیگربه دشنام دادن ها لبه دیروزمصروف هستند.با آنکه کاروان میرود.با موزیک نظامی مارش کنان،ازپیش روی اسیتیژقرن بیست ویک.رفع مسؤلیت کنان سخت وآزاردهنده مینویسم.به آدرسها پوده میگویم،پوچ میگویم،شاریده میگویم،فرسوده میگویم تا که این خواب برده ها را شمالک یخ انتقادم ازجا برخیزاند.
درمواضع دفاع
عیاران نوین انقلابی،درمواضع دفاع ازمظلومان قرارمیگیرند.
اگرفردی ازشمالی درهمچویک موقف که((کمال ناصراصولی قرار گرفته است))قرارمی گرفت.من ((خوشه چین))اظهارشرم کردم وخجالت می کشیدم،ازمردم هزاره عذرخواهی میکردم وعفوه میخواستم.
پای سیاست را درمعاملات انسان دوستی نباید دخیل کرد.چراکه نزد عیاران سیاست همرای شرافت زیبایی دارد.
خورش حرف درماشین تبارزتعصب وبزرگنمایی
ولی هیچ انسانی((ازین مردم))عمده شخصیتهای که دعوای بلند بالا دارند.دعوای بلند بالای جهان وطنی،میخواهند که به حیث شخصیتهای بین المللی عرض اندام نمایند.
اگرچنین نیست پس نخبگان آن ولا ثبوت نمایند شرایط عصروزمان کاملن عوض شده است.زمان نیازخود رادارد.مارا درین معامله هم دخلی است وهم غرضی،به خاطری ما تعهد وطنی سپرده ایم.کسانی نیستیم ازخوان بیگانه بخوریم وبنوشیم.
بخوانید تا به پایین
سخني چند با کمال ناصر اصولي نماينده محترم مردم ولايت پكتيا!
آقاي كمال ناصر اصولي خطاب به ما هزاره ها گفته است:
"به کسانی می گویم که در خانه هایمان کارگر و نوکر بودید که همین قدر بس است که حقوق ما را به سخره گرفتید و خود را تا اینجا رسانیدید، دیگر تحمل نمی کنیم. گر زور لوی پکتیا را ندیده‌اید، به تاریخ بنگرید، به دوران سقوی، به دوره طالبان، به دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری."
خدمت آقاي اصولي عرض شود كه آنچه شما گفته ايد شايد نظر شخصي خودتان باشد نه تمام مردم محترم ولايت پكتيا، با آنهم ما حرفهاي شما را ما قبول داريم و انكارش نميكنيم .
١- درست است ما در خانه هايتان نوكر و نفر خدمت بوديم اما آنقدر أمين و با اعتماد بوديم كه ما را در كنار فاميل تان تحمل ميكرديد و خودتان سري كار و وظيفه ميرفتيد درحاليكه آنقدر غيرتي هم بوديد كه فاميل تان حتي با برادران تان اجازه حرف زدن نداشت.
ما همان هزاره ايم كه اگر ديروز ميتوانستيد ما را در كنار فاميل تان تحمل كنيد و اطمنان داشتيد كه به حريم حرم تان خيانت نميكنيم امروز هم باور كنيد كه ما به لاين برق كه از مناطق ما ميگذرد مثل ديروز كه پدران ما از خانه و حريم تان حفاظت كردند حفاظتش ميكنيم.
ما اگر خاين و نمك حرام ميبوديم امروز خودت يك هزاره بودي!
مطمئن باش كه خاين و نمك حرام نيستيم و در طول تاريخ به كشور و مردمش خيانت نكرده ايم و حق هيچ كسي را نخورده ايم و نميخوريم.
پس طعنه نزن!
٢- زور تان را هم در طول تاريخ از زمان احمدشاه ابدالي تا امروز ديده ايم .
عبدالرحمن خان شاه زوردار تان بخاطر نشان دادن زور تان نصف خاك كشور و مردمان افغان را به انگليس در بدل كمك مالي و تسليحاتي فروخت و معاهده ننگين ديورند را با يك عسكر پياده انگليس امضا كرد.
شاه شجاع تان رسماً كشور را به انگليس مستعمره ساخت ، نادر شاه تان با كمك مالي و نظامي هندي بريتانوي بقدرت رسيد، ببرك كارمل تان اتحاد شوروي را مهمان كرد، طالبان و ملاعمر تان تحت امري پاكستان و با كمك هزاران تروريست وحشي عرب و پاكستاني ووو بالاي ديگران زور گفت، در انتخابات رياستجمهوري هم چهارپايان و دوپايان تان از هم فرق و تميز نشد و ما نفهميديم كه خودت بجاي شتر راي دادي و يا شتر بجاي تو؟
پس حرف زور نزن اگر ميزني هم از خود بگو نه از زور پاكستان و انگليس و شوروي و امريكا ووو.
٣- تحمل نكني مثلاً چه ميكني؟
با كمك بادارانت دهها بار قتلعام كردي، چور و چپاول كردي، كوچ اجباري دادي ، سرزمين و مناطق ما را اشغال كردي ، آثار تاريخي ما را ترور كردي ، صدها سال محروم و منزوي كردي ديگر چه ميتواني؟
با اينهمه جنايات كه در حق ما كردي نتوانستي نسل ما را نابود كني بعد از اين كه هرگز نميتواني حتي اگر خود را بجاي بمب هم منفجر كني!
خلاصه فقط يك راه باقي مانده است و آنهم استفاده از عقل، منطق و انسانيت .
بيا بجاي طعنه و زورگوي باهم وطن را بسازيم پكتيا و باميان و قندهار و بلخ وووو همه خاك وطن ماست ما در همه جا آبادي و براي تمام مردم كشور آسايش و رفاه ميخواهيم، اين رفاه و آبادي ميسر نخواهد شد مگر اينكه دست از زورگوي و پوف برداريم ، صادقانه و عادلانه براي آبادي وطن تلاش كنيم.
در اخير ما پروژه برق توتاپ را فقط بخاطري ميخواهيم كه از مناطق مركزي رد شود كه حكومت زوردار شما اگر از همين پروژه مناطق مذكور را برق ندهد تا صدسال ديگر آنها را برق نخواهند داد!
اطلاعیۀ عیاران نوین انقلابی.
امابگویید که این حرف،حرف نخبگان لوی پکتیا نیست.
تاریخ 25 ثور(روز عیاران)است.به تمامی،عیاران،جوان مردان،کاکه ها،اهل خُرابات،ابلاغ میگردد.ازین روزدرهرجای که تشریف درخارج ازکشوروبیرون ازکشور،با لباس های شیک کاکه((نمونۀ اخلاق)) گردهم آیید.خوشی کنید.قصه های ازمردان تاریخی را بگویید.ازامیر ابومسلم خراسانی،ازیعقوب لیث صفار،ازامیرحبیب الله((کلکانی))ازمجید آقا(عیار انقلابی))ازکاکه وجوان مردان هرمحل وگذرقریۀ تان قصه نمایید،ازناموس داری گذشتگان تان قصه کنید.ازشهامت ودلاوری،مردان روزهای دشوارزنده گی قصه کنید.ازجنگ های جلال آباد قصه کنید.ازقهرمانی مصطفی پیلوت بگویید ازشکست مفتضح فوچ پاکستانیها بیان نمایید وبگویید که رهبری حزی دموکراتی خلق افغانستان((حزب وطن))تمامی مشکلات می پذیرفتند.روزانه که بعد ازوقت رخصتی خانه میرفتند.یک قرص نان سیلوبه حساب سهمیه می گرفتند.یعنی شهامت ودلاوری خودرا فدا کردن درخدمت مردم.قصه کنید که هموطنان همین اکنون قصرها وبنگله ها دارند.همینه ها بودند.شعارخدمت به خلق وسیاست ((مصالحۀ ملی))را ذریعۀ تفنگ بدرقه مینمودند.امروزه روز وکیل پارلمان(پکتیا)درمقابل وکیل پارلمان هرات چنین ادبیات نا مأنوس را استعمال مینماید.شما زورلوی پکتیارادر سه دوره دیده اید((دردوره سقاوی))ما به زورانگلیس آمدیم تمام دارایی مردم شمالی را چورکردیم.زورما را دردورۀ((طالب دیدید))اول امدیم(داکترنجیب را)ازخانۀ ملل کشیدیم،درچهارراهی آریانا ازجایی برای بسیچ وطن پرستان باشرف خطابه داده بود.درهمان به دار آویختیمش،دردورۀ دوم انتخابات هم دیدید.با آنکه انتخابات را باخته بودیم به زورامریکا((کاکا))اشرف غنی را رئیس جمهورساختیم.بشنوید لکچربدهید روی اخلاق وانسانیت قضاوت بکنید.
امابگویید که این حرف،حرف نخبگان پکتیا نیست.
هموطنان عزیزمحترم:من به نماینده گی ازعیاران نوین انقلابی وطن خویش،عرض حال مینمایم:درتعریف عیارگفته آمدیم که عیارخرد دارد،به محاسبه ارزش قایل است،منتقد است، وراه حل انتقادخودرادرنزد خوددارا میباشد.به ارزشهای ملی وبین المللی((بربنیاد بینش ودانش))برای تطبیق تطبیق عدالت ودموکراسی پایبند بوده ودارای(وجدان)به معیارهای جهان وطنی میباشد.
عیارنوین انقلابی،درقالب کوچک((قوم پرستی))نمی گنجد این اندیشه را فرهنگ قرون اوستایی پنداشت علیه((گرداننده گان آن))مبارزه مینماید.هکذا برای سائراقوام عین رویه نمی زیبد. باحفظ تعریف فوق،شخص خودم ازپدریتیم مانده بودم،رنج ودرد یتیمان را دررگ وپوست واستخوان شریان خود درک واحساس مینمایم.فرزند یتیم بدون پشتوانۀ ومادر،مورد تحقیر،توهین فرزندان پدردارمی گردند.
فرزند غریب بودم،چندان معتبری هم ازاطراف ونواحی خود بازهم برایم زنده گی بخور نمیر داشتند.طعنه های لباس نوخودرا برای مان میدادند. وطعنه های خوراکه های شیرین ولذیذخودرا برای ما میدادند. دندان های خودرا با چوبک می کاویدند.بدین حساب ازدل فرزندان غریب وبی چیزمی آیم.من معلم بودم،با همان معاش ناچیزمعلمی می ساختم،اوضاع وحرکات اطفال مامورین دولتی دروهمسایه وخویشاوندان را که ازمدرک رشوت وسود وسلم بدست می آوردند.با نشان دادن لباسهای نوشان وسایل اسباب بازی وضع حال اطفالم مرا سخت آزارمیداد.بناً دیگرازدل معلم های شریف وطنم باخبرهستم.این حالت رقت باروتوهین آمیزشامل تمامی اقوام غریب وناتوان کشورم است.بناً هیچ وجود نداردکه عیاران مسؤلیت درآینده مسؤلیت(رفأ همگانی) مردم سر اسرجشورخودرا به عهده نگیرند.دورازاخلاق انسانی خواهد بود.بناًنزد عیاران نوین انقلابی،اختلافات قومی،لسانی،مذهبی سمتی با تمام اوصافش مردود بود به عاملینش نفرین خودرا صادرمینمایند.علیه این پدیده خلاف انسانی مبارزۀ بی امان خودرا دامه میدهیم.
عیارنوین انقلابی کیست؟
کسی است که خرد دارد.به محاسبه ارزش قایل است،منتقد است وراه حل انتقادخودرادرنزد خوددارا میباشد.به ارزشهای ملی وبین المللی((بربنیاد بینش ودانش))برای تطبیق تطبیق عدالت ودموکراسی پایبند بوده ودارای(وجدان)به معیارهای جهان وطنی میباشد.
عیارنوین انقلابی،درقالب کوچک((قوم پرستی))نمی گنجد این اندیشه را فرهنگ قرون اوستایی پنداشت علیه((گرداننده گان آن))مبارزه مینماید.هکذا برای سائراقوام عین رویه نمی زیبد.
عیارنوین انقلابی می اند:
فقرتوسط خیرات نه بلکه ذریعه عدالت ازمیان برداشته میشود.عیارنوین انقلابی میداندکه دشمنان خیروسعادت افغانستان درکشورما ذریعۀ اجنتهای شان حمله کردند.فقرکاشتند.چنانچه که مکاتب را دردادند.هزاران معلم بیکارشد.بند وانهاررا پراندند.هزاران هکتارجریب زمین به زمین خاره مبدل گشت.ملیونها دهقان ازکاربیکارگشت.زمانی که علوفه نباشد تربیۀ مواشی هم ازمیان برداشته میشود.تجاران داخلی که ازفروش تولیدات داخلی میوه های زمینی وسردرختی به حساب تجارت فایده می گرفتند ازکار فارغ ماندند.منابع تولید برق ویران گشت هزارا فابریکه های خوردوبزرگ غیرفعال شد ده هزار کارگردرفقر گیرماند.وبعد اعلان کردند که این ملت فقیر است.به همین بهانه آمدند بادست راست خیرات دادند وبادست چپ واپس گرفتند.کشورما را به حیث کشورخیرات خورمعرفی کردند.
عیارنوین انقلابی میداند:فکرروشن،چون شعاع آفتابی است که همه درپر توآن ازتاریکیها واهمه ندارند.فکرروشن یادماغ روشن تنهامتحرک دو رانی نه بلکه تحرک((نقطۀ))نفوذ گونه دارد.روشنی را درعمق دلها میبرد.بازتاب روشنایی ازعمنق دلها درانکشاف ذهن وخرد
صمیمیت انسانها را به همنوع ضریب وتوان میگرداند.آن دردونیازی که ازدل عیاربیرون آید.دردل مینشیند.
ازدوبی چه میرود
ازدوبی چه میرود یک شوت.مگرشوت دوبی غیرمسؤلانه است.مال مردم دل بی غم،لباسی را که درآب ترمی کند وپخته میزند.میدانید که میشود؟آن لباس نازک است پاره میگردد.ودیگرآن ارزش اولی را ندارد.دوستی برایم گفت که من نوشته هایت را میخوانم آغازنوشته ات ازحمله است.درجواب گفتم که حمله انسان را به مقصد میرساند.حالات تدافعی همیش میدان به باخت منتهی ساخته است.باید یاد آورشوم که حملۀ عیار،خصوصاً عیاران نوین انقلابی،مسؤلانه است.آنها رسالت اخلاقی ایمانی وجدانی دارند.درمقابل شخصی که گروهی که درمواضع ضدیت بامنافع مردم((مادروطن))خود باشند.وزمینه های تداخل حملۀ دشمن را درکشورهمراه با جرم،جنایت وفاجعه آماده بگرداند.باید که حمله واربگویی اعتراض ومردم برای دفاع برحق((مادروطنی))بسیج نمایی.
دشمن میهن
دیگرچه حق دارد که نصارش نکنی
دشمن میهن
دیگرچه حق دارد تف سارش نکنی
دشمن میهن
دیگرچه حق دارد شرمسارش نکنی
درسرزمینی که
درسرزمینی که طی سه قرن جنگ وجدل بین شیرخرس باشد.چه فکرمی کنید که خرص برنده چه گونه ازکدام جنس زنده جان((تیم کاری))برای اجرأت بعدی خود انتخاب مینماید.وشیربرنده که گونه وچه نوع((تیم کاری))برای آجرأت اهداف پلانی اش اتخاب مینماید.
سوالی است که خواننده گان عزیزمحترم نظریات خودرا بنویسد وهم تذکردهند که درآن سرزمین جنگ زده چه رخ خواهد داد؟.تا بعد ازجمع بندی نظریات دوستان وعلاقه مندان چیزی ما هم بنویسیم.
درسراغ ((عیار))
درشهرزویندرخت هالند
امروزبه تاریخ 8ماه می،درسراغ عیار،عیارنوین انقلابی،استاد توانا متبحر،ادیب شاعرتوانا،روشنفکر،روشن بین پژوهش گر،محقق،جسوردلاور،متکی به خود،حقیقت گو،پهلوان عقل واندیشه وستم ناپذیر،لالهان وسرگردان بودیم،جای که درنبودش رفقا دوستان،یاران روزهای دشوارمبارزه وزندان درنبودش سوگواربودند.هواگرم آفتاب تابنده بود،شرکت کنندگان سوگواررا درجایگاه معرفی میکردند که نم نم باران اشک یارانش،اطراف ونواحی سوگواران،مرطوب،هوای گرم را مبدل به هوای معتدل نموده بود.این فضا فضای بود که همه درنبود.محب((بارش))بارشی که ازفضای عشق به انسان باران انسانیت می بارید.غصه میخوردند ویادداشتهای،ذریعه پیام ها ومرسیه ها ازسراسرجهان سراسرجهان،برای عزیزگمشدۀ خویش روان کرده بودند.که اورفت مارا تنها گذاشت.مگربرای وصیت نامۀ برای ما به جاگذاشت که بگوییم وبنویسیم،آینده نمیشود بدون جاده اسفالت شدۀ فرهنگ،راه تعالی وپیشرفت را دنبال نمود.همانا دانستن فرهنگ ملی،مهینی،وطنی وروبه روساختن این فرهنگ به سوی یک همشهری مهربان.راهی است که مرحوم محب ((بارش))به دوش فرهنگیان نسل نوین وبرومند به جا گذاشت.
روحش شاد بشد ویادش گرامی.
ازعیاربشنو وصف مادررا
لب خند زدن مادر،چون شعاع آفتاب،هنگام طلوع،چیره می اندازد به تاریکی شب،چشمان نافذش به چهرۀ زیبای فرزندش.نشانۀ ازپیام وجودی طفل،به پا استاده درتهداب مستحکم کانکریتی،فایق آمدن برموهومات وخرافات،طفل روبه رشد وتکامل به سوی اوقیانوسها وکهکشانها،رونده به سمت نا کشف شدنیها ونجات بشریت ازین محوطۀ جنگهای فرسایشی است.مادری که همیش شاخۀ گل سرخ درآغوش می کشدوورنج خارمیبیند وصبروشکرگذاری راهرگزفراموش نمی کند.
اوج تمنای مادرآهنگ رباب است،غزل است درباب فرزند،فرزندش هم ماه است وستاره وآفتاب است.آرزوی مادرچنین است که روان فردای طفلش
درگرو،سنگسار مادران نباشد.طفلش ملای نشود که برمادران،چون شیخ های عرب درردیف((گاوگوسفند))حکم صادرنماید.آرزوی مادرازطفل چنان است که بگوید.مادر،پرورش دهندۀ پیغمبران است،پرورش نابغه ها وفیلسفوفان است.مادرآرزودارد که فرزندش شخصیتی به بارآید ومستقل با اراده باعفت وبا ناموس،طفل من هیچ گاهی مزدور اطفال دیگرمادران نشود.یعنی که شاهان وامیران سه صد سالۀ افغانستان هریک ازخود مادری داشتند این ها چطوررفتند ازبیگانه ها علی الخصوص((کرزی واحمد زی))به امریکایی اجازه دادند تا برمادرشان((عزت وشرف)) غالب شوند.اطفال واقعی مادر((کسانی که ارزش مادر خود ومادر وط
ن را می دانند.))هرگزآرزو ندارند که چشمان نمناک مادررا به تماشا بگیرند.
بالا
بازگشت