خوشه چین

 

نجات انسان

ذریعۀ جبهۀ متحد روشن فکران وطن پرست.

افغانستان شاهراه حمله وتعرض حریفان امپرتوران((تزاروبریتانیا،اتحاد شوروی وامپریالیزم،کنون امریکا وروسیه))بوده تاوانش را ما پرداخته ایم ازین به بعد نمی خواهیم تاوان بیگانگان ما پردازیم.

هموطنان عزیز خدمت تان عرض مینمایم:کشورما که بعداً،ازجانب((عیاران نوین))بنام انسانستان مسمی میگردد.تنها ازعبدا لشکور((خوشه چین))نیست ونمی باشدومتعلق به تمامی کسانی که تولد یافته اند ویا می خواهند که ازافتخارات کشورآبایی شان دفاع وحراست نمایند میباشد.اما میخواهم نقش خویش را به حیث یک انسان با احساس ومسؤلیت پذیر،برمحور((عیاران نوین))جهت فروکش نمودن وضع پرتلاطم جاری کشوربه جا بگذارم.

عیاران نوین: میراث داران حقیقی دفاع میهنی درطول تاریخ بوده اند.میباشند وخواهند بود.درپیشا پیش((جبهۀ متحدروشن فکران وطن پرست وآزادی خوا هان))گوش زد مینمایند که نظام موجوددرافغانستان به حیث نظام درنده خو، تلاش می کند که به نسل کشی ادامه دهد ویکی از اهداف استراتیژیک آنهااست.باید که این نظام به حیث نظام دشمن مرم به زیرکشیده شود.

  عیاران نوین،برای نجات انسان((انسانستان))می شتابند.دیگرانسان انسانستان چوب سوخت اهداف شوم بیگانگان نمیشوند.یک زمانی مارا،مواد سوخت ((انقلاب ثور))گفتند.زمان دیگرش مواد سوخت((شش جدی))گفتند.مرحلۀ سوم مواد سوخت((اسلام آباد))گفتند.نوازشریف با افتخارتمام گفته بود که بزرگترین اردوی منطقه را محوه کردم.مرحلۀ چهارم((طالب))مواد سوخت((آی اس آی)) گردیدیم، مرحلۀچهارم مواد سوخت کنفرانس ((بن اول&کشت پروسس مواد مخدره)) دموکراسی دفاع ازحقوق بشر گردیدیم.کنون دارد که به گونۀ دیگرآتش((افتراق)) را دامن بزنند.عیاران نوین درشرایط موجود خودرا،دست برزیرالاشه نپنداشته، ازهرزاویۀ ممکن وطریق انسانی کوشش می نمایند که وحدت ملی را به کرسی بنشانند.جبهۀ متحد((روشن فکران وطن پرست))باکشف هویت حقوقی خودش درسطح وملی وبین المللی آهنگ رسای خودرا بلند مینماید.

جبهۀ متحد

جبهۀ متحد ((روشن فکران،وطن پرست))باکشف وبه دست آوردن هویت حقوقی خودش درسطح ملی وبین المللی،اهنگ رسای خودرا بلند می کند.درسطح ملی،نیروی متحد(( انسان محور))تمثیل کنندۀ ارادۀ بالفعل مردم،عاری ازهرگونه تعصب،آزادی خواه،دارای حاکمیت مستقل،غیروابسته مسؤل ترتیب وتنظیم((رفآ همگانی)) تأمین امنیت وطن داران خود درداخل وخارج ازکشور.تحول طلب بربنیاد بینش ودانش.درسطح بین المللی،این بارکشودارای ارگان باصلاحیتی خواهد بود درک می کنند.دیگرآن دوره سپری شده است که امپراتوری،تزار وبریتانیای کبیربین خود،فیصله کنند، خطوط مرزی تعین کنند،فرد ی را خود به میل خودشان برای ادارۀ کشورتحت((استعمار))چون امیرعبدا لرحمن خان تعین کنند.شاه دیکتاتور،حق دریافت می نماید که طبق امر بیگانه به نسل کشی خویش آغازو ادامه دهد.وکشوراستعمارگر،ازنوکروغلام خودش برای تطبیق اهداف استراتیژی گذارش بگیرد.کنون((کرزی،واشرف غنی))هردودرنقش((یک عامل )) درموقعیت خیلی ها خطرناک برای تباهی مردم افغانستان کمرهمت بسته اند.بادرک ازنازکی وضع((جبهۀ روشن فکران متحدوطن پرست))درآتیۀ کشورهیچ گاه حاضرنخواهند بود که،اززیرریش مردم خرسوارعبورنمایند.به مانند گذشته ها تحت عنوان ((صلح))درمذاکرات ذریعۀ خانوادۀ((مخصوص))به تاریخ سپرده،برچشم مردم خاک بریزند.

پس چه می کنند؟

عیاران نوین باداشتن چنین صفت:چون کوه استاده پابرجا،دارای هوای تازه،خیال آسوده،وجدان پاک منزه ازروش های غیراخلاقی.هوای تازه را چون شمال ملایم وبی آزار،مفید،ازوجود خود به سمت جنوب وشمال روانه میدارد.دهقان گندم خودرا ازکاه جدا بسازد.((کاه جدا دانه جدا)).

عیاران نوین باداشتن چنین صفت:چون پمچی،همه تایرهای کم بادرا پرازباد نمو ده تمامی وسایل حمل ونقل را به فعالیت می اندزد.ودرضمن توپ های کم بادرا ازباد پرنموده،توپ را وارد میدان میسازند.جوانان را درمیدان به بازی می کشا نند.یعنی که ازبسترآسوده گی جنبیدن،درحرکت افیتیدن،زمینه های تقاضای همکاری وهمگرایی را((شرایط دشوارزندگی استاد مهربان است&اصلاح اشتباهات وخطاهارا گوش زد میسازد)).

با این فهم که

کاسۀ چینی که صدا می کند خود صفت خویش ادا میکند.

ازکاسۀ شکسته نیاید صدایی

ازحزب شکسته نیامد نـــوایی

ارزش خودرا ازدست داده اند

درافتراقات نه ارزیدند به کاهی

هریک ازین توته ها وسیله شدند.((تیکر))درکنج خانۀ ارباب،خاکستردانی،منحیث ظرف پس آب آشپزخانه.

دربارۀ مراحل خون ریزی،ازآغازکودتای 26 سرطان1352 الی اکنون.  جبهۀ متحد((رشن فکران وطن پرست))صلاحیت دارند که بگویند.تمامی تصمیمات غیرعاقلانه((متحدین ایدیولوژیک،بنیاد گرایی چپ وراست))برمنافع ملی کشورمان صدمات جبران نا پذیربه بارآورد.دفاع ازان موقعیت،متضرر،به معنی،فرود آمدن درمرحلۀ کاملاً((سقوت اخلاقی))است.

بیان ((سقوت اخلاقی)) واقعاً بعضیهارا آزارمیدهد.اما چاره جزآن نیست که بگوییم آیندۀ سیاسی ما مربوط ومنوط میشود.به تصمیم((جبهۀ متحد روشن فکران وطن پرست)).زنده گی ناگذیراست که تصمیم بگیرد.تصمیم گیری زنده گی سیاسی نقش مهم دراستقراروثبات سیاسی کشوربجا می گذارد.بناً((جبهۀ متحد روش فکران وطن پرست)) مجبورمکلف است درمسایل جزئی کشور داری تابه مسایل بزرگ ملی وبین المللی،نقش محوری داشته باشد.

توجه این گفته را باید که فراموش نکنیم:پادشاهی گفته بود که کشور وزیردانا کاردارد.بعد متوجه شد.نه خیر شاه دانا کاردارد.به گفتۀ سوم تأکید کرد نخیر کشورملت دانا کاردارد.اگروزیردانا باشد.ملت اورا دیوانه میگوید.اگرشاه دانا باشد.ملت اورا دیوانه میگوید.اگرملت دانابود.کشورسروکارش،باشاه دانا،وزیر دانا ملت دانا میباشد.

این همه دانا های کشورنباید درآن سطح سقوت کنند که مردم آنهارا نادان خطاب کنند.

تصمیم گیری یعنی انتخاب((یک راه بهتر)) ازمیان راه های مختلف،تا بتوانیم درآینده ازتصمیم عاقلانه،به حیث وسیله یا افزارپیش برد امور به نحودرست ازان کارگرفته شود.

((جبهۀ متحد روشن فکران وطن پرست))

جبهۀ متحد روشن فکران وطن پرست،درنقش محور ویا پل ارتباطی بین نمادها.جبهۀ متحد روشن فکران مترقی،متیقن خواهد بود که به رسمیت شناختن نمادها واحترام به آنها میتواند وحدت ملی را باتمام شواهد وکوایف،بوجود بیاورد.نمادها کدام اند.باید به معرفی گرفته شوند.

صاحب نظران:باید به معرفی گرفته شوند.

روح تازه                                       
عیاران نوین روح تازه می بخشند،جبهۀ متحد روشن فکران وطن پرست را،چنانی که دیگر درآینده تجربه نکنند،شکست را،دیده شد که شکست((چپ وطن پرستان))خلای ایجاد کرد که دشمان سوگند خوردۀ((انسان وانسانیت))چهرۀ کثیف واعمال وحشیانۀ خویش را دربستر تاریخی کشورمان ثبت کردند.آن چیزی را که روشن فکران وطن پرست سالهای قبل،تبلیغ می کردند.تبلیغ میکردند مبار زۀ بی امان را،درمقابل همه پدیده های شوم،پدیده های که همین اکنون،جهان ازخطراتش درامن نیست.ادبیات مبارزه درمقابل پدیده های شوم،دربیانات وگذار شهای رهبران دست یک خانوادۀ جنبش وطن پرستان،درمیتنگها،مارشها،از طریق تریبیون پارلمانها تذکارمی یافت.اما حالا توده های ملیونی کشور،آن همه پیش بینیهارا ،به رگ وپوست استخوان خویش درک واحساس مینمایند.
کنون توده های ملیونی عذاب دیده گوش به واز،به آهنگ نیروی نجات بخش اند.
بناً بامطالعه ازمطلب زیرن،کمبودی وخلاهارا تکمیل نمایید،تکمیل نمایید وقت خیلی به سرعت می گذرد.
((جبهۀ متحد روشن فکران وطن پرست))
جبهۀ متحد روشن فکران وطن پرست،باید نمادها رابعد ازمطالعۀ دقیق علمی ونزاکت های ملی مردمی((تعین)) ومعرفی نمایند وطرف احترام همگان قرارگیرد. تا نماد به حیث ارتباطی  درنقش محور ویا پل ارتباطی بین نمادها. جبهۀ متحد روشن فکران مترقی،متیقن خواهد بود که به رسمیت شناختن نهاد ها واحترام به آنها میتواند وحدت ملی را باتمام شواهد وکوایف،بوجود بیاورد. نمادها کدام اند.
صاحب نظران.
1-غلام دستگیر((پنجشیری))
2-محمد بشیر((بغلانی))
3-صالح محمد ((زیری))
4-سلطانعلی((کشتمند))
5- نوراحمد((نور))
6-انجنیرعالم
7-انجنیر((فضل احمد طغیان))
8-محمد ظاهر((افق))
9-حمد الله ((گران))

10- سرمحقق داکترمحمد اکرم((شهیم))جوان ترین فرد.

11-عبدالمجید ((سکندری))

12-محمد عوض((نبی زاده))
شخصیت های که عجالتاً منحیث جریان مؤقت نقش اساسی را بازی خواهند نمود.
ازتمامی جریانات سیاسی یک ( نماینده))با صلاحیت.
معرفی شخصیت های مستقل سیاسی((...........))ازجانب فعالین((جریان مؤقت)) که دایر
خوانندگان محترم باابراز نظر،درجهت تکمیل،تعویض،ومعرفی شخصیت های مورد نظر فهرست را،تکمیل خواهند نمود.
درصورت اکمال این خلا طرح جلسۀ وسیع پیش کش می گردد. جلسۀ وسیع ازمیان خود.
بهترین نویسنده،بهترین تاریخ نگار،بهترین اقتصاد دان ،بهترین شخصیت نظامی بهترین حقوق دان،بهترین سیاست شناس،بهترین جامعه شناس را،انتخاب وبرایش صلاحیت میدهند که پلتفورم جبهۀ متحد روشن فکران بریزند.
سند پلتفورم خط راهی است که ما عملاً ازحالت انتظار بیرون میشوند.

 

این سبک

این راه وروش  سبک کار،کارمن است،کارمن  است

ساده گفتن،نوشتن وکـــردن،شیــوۀ رفتـــارمن است

بازبان خلق،حرف زدن رفتن  میــــان ملیون ها است

نه شرمیدن،ازفرهنگ عام،پذیرفتن کردارمن است

دردره مهمانش،مهمان توت تلخوانش میشـــوم

قربان سنگ وپلخمانش میشوم که یارمـــن است

خوشه چینی را شعرا،ادبا خردمندان زیبا پسندیدند

هرکه مکتب رفت  دمی بامن((عیار))همکارمن است

رئیس جمهورمیشوم

مره دو نزن

مره دونزن،بنام سقــــودونزن،دونزن

 صبح وشام،ازطـــــریق میدیا دونــزن

من خوآب رسان سپاهیــــان سنگربودم

درمقابل دشمن،درصف لشـــکربـــودم

مره دونزن،مره دونزن،گفتم که دونزن

دوزدن ازخود حساب دارد وکتـــاب دارد

دوزدی ده مرتبه دومیشنوی،دونزن،پست

پیشه وربودن،وسقاوبـــودن عیب نیست

آن زمان گذشت،بیاحساب می کنیم چند داکترداری،چند پروفیسورداری،چند متخصص داری،چند انجنیرداری،چند شاعرداری،چند هنرمندداری که دومیزنی اوپست.بگو تحت عنوان دفاع ازوطن درمقابل دشمن چقدرکشته وشهید دادی،اوپست فرومایه که دو میزنی،ما خونرفته ایم درانگلستان وامریکا که پا دشاهی را گدایی کنیم،بلی کسانی که دروطن به خاطردفاع ازوطن،کشته میدهند،دراعمارش سهم میگیرند.بازارش را ازتولیدات داخلی رنگین میسازند.موچی،دلاک،جولا،رنگریز،چوب شکن،مستری،سماوارچی،تمامی صنوف کارگرودهقان،همه درکنارهم،ازسقاو دفاع مینمایند.اگربه ادرس یکی ازینها دشنام صادر کردی باخبر باش که دو میشنوی.این بار رئیس جمهور شدن حق من است.مردم به من دست دست بالا می کنند.من کسی نیستم که درپیشا پیش انگلیس،امریکا،آی اس آی قدرت حاکمه را بدزدم وبعد مردم عادی را دزد بگویم.

این زوردنیا درپشت کل تان من((عیارنوین؟؟؟))ازصف عیاران، به نماینده گی ازتمام مردم تحت ستم به زورخدا وارادۀ بالفعل مردم((رئیس جمهورمیشوم))

هموطنان شریف ونجیب افغانستان

تمامی حاکمیت های دیکتاتوری،دارای پیوند بیرونی بوده علی الخصوص،حاکمیت های فاشستی طراز((امریکایی))بیرون آمده ازشرایط جنگ سرد به این سو، دشمنی بامردم افغانستان را درسرلوحۀ کارهای یومی خویش قرارداده اند.حاکمیت موجود،حاکمیتی است خیلی پست ورذیل،ساخته شده بیرون ازاراده مردم افغانستان،این دولت را بمثابۀ حاکمیت هتلرقلم داد کرد،این حاکمیت رابه مانند نظام اپارتایت درشاخۀ افریقا باید شناخت،حاکمیتی  که

خوش میشوی یاخفه؟؟

زعامتی که ازبیرون صادرمیشود،سیاست های حیوانیت را می خواهند که بالای ما تطبیق نمایند.

دلت خوش میشوی یا خفه،نام کشورم را انسانستان میگذارم.برای اینکه انسان بالاترازدین ومذهب،رنگ وبو ولسان موقعیت دارد.این انسانیت است که انسان لطف ومرحمت،شفقت ومهربانی را ازنهاد خودش بیرون می کشد.وبرایب همنوعش عرضه میبدارد.درهرکجای جهان که زنده گی مینمایند.طبق اوضاع واحوال قرارداد می بندند.حرف میزنند رفع مشکل مینمایند.من برای شما هموطنهای خود میگویم،هرکسی که هستی،به هرلسانی که مادروپدرت تورا تعلیم داده است.ارزش بده ولی برترمعرفی نکن.کسانی که با این روحیه در کشورما ((هجوم آوردند))مقدونیایی ها،فرهنگ وزبان خودرا برما مسلط ساختند. کارحیوانی ووحشی گری کردند.اگراعراب آمدند.واقعاً که انسان نبودند.حیوانیت خویش را برانسانیت ما تحمیل کردند.درهمه استقامتها ازما آموختند وبرما تاختند.همین اکنون درجامعۀ زندگی مینماییم که اداره اش مبنی حیوانیت بکارگرفته ومی گیرد.

این طــرزنوشته سبک مــــن است

سلک عیاری کاملن  مکــتب من است

خوشه چینــی،ارزش ومعیار خوده دارد

برمحور،محتوای زیرین خرمن من است

رسالت مندان کشورم

تلخ می نویسم برایت،تاکه بیرون آید صدایت

تو بی وجدان مردم سرمه میکنند خاک پایت

توعزتم بودی وشرفم،حامی ناموس وطــن

دور((عیار))حلقه بــزن جانــــم به فـــدایت

ازحزب شکسته باردیگرچیزی ساخته نشد

((خوشه چین))یاران را بپذیر بودند لالایت

عیاران نوین

ازعمق وجدان حرف،چون آدم های پرظرف میزنند.زیبایی بهاران وطبعیت را برایت معرفی.تورا ازتاریکی وحشت آگاه،پرهیز ازسفیدی برف میزند.

گفته بودم که ازکاسه شکسته نیاید صدایی

همینطورازحزب شکسته نشـــنوی نوایی

رسالت مان به پایان نرسیده است،هرکسی را می بینم،انفرادی،گروهی دسته جمعی،درمیان جنگل راه خروجی سراغ مینمایند.میگردند ومیگردند ومیگردند. بازهم درهمان نقطۀ میرسند که حرکت را آغازکرده بودند.تقریبن سه دهه،میشود که وضعیت نظامی،سیاسی واقتصادی،کشور،منطقه وجهان،مراجعه مینماید به سوی تو که برحق بودی.ولی توگنگس هستی بی خبرازهمه چیز،به آن ریسمانی چنگ انداختۀ که کهنه وقابلیت برداشت تورا دیگرندارد.کنون راه بیرون رفت دراختیار((عیاران نوین است)).به هرقیمتی که شود،تورا ازحالت انزوا بیرون کشیده،درمیدان درپهلوی رفقایت مینشاند.تاکه قوت جاذبۀ تان دوچندان چهار چندان..........وغیره شود.زمانی میدان جاذبه وسیع شد.کشش اضافه میگردد.

((عیاران نوین))باغبان خوب هستند.ازمجموع،روشن فکران،احزاب وشخصیت های منفرد وطن پرست،مترقی،تحول طلب،صلح دوست خیرخواه،گلستان تیار مینمایند.

میدانید که گلستان بهار،میوه های فروان درتابستان برای تان می بخشد.

این طــرزنوشته سبک مــــن است

سلک عیاری کاملن  مکــتب من است

خوشه چینــی،ارزش ومعیار خوده دارد

برمحور،محتوای زیرین خرمن من است

بازهم میگویم:

گفته بودم که ازکاسه شکسته نیاید صدایی

همینطورازحزب شکسته نشـــنوی نوایی

چه خوب است که بازبشنوی ازمادر((وطن))

بیان لذت غذا اشتهای خوب همان شوربایی

شبی مادر((وطن)) شوربای مزه دار پخته بود،فرزندانش درهمان روز فعایت جسمی انجام نداده بودند.اشتهای هم به خوردن غذا نداشتند.بعد ازصرف غدا فرزندان مادر((وطن))می گفتند که شوربا مزه دارنبود.فردا فرزندان((وطن)) رفتن به فعالیت،بعدازختم بازگشت شبهنگام مادر((وطن))نان آماده کرد،این بارشوربا خیلی ها مزه داربود.فرزندانش گفتند که امروزشوربایت خیلی لذت آوربود.اززمانی که شخصیتهای مطرح ملی((پدران))یکی ازپی دیگر،ازصحنه کنارگذاشته شدند.نه یونسی ماند ونه مادری.امروزما فقط روی داشتیم وبودیم گپ میزنیم،هیچ نتوانستیم به هستیم،وداریم حرف بزنیم.هیچ نمیتواند بگوید که من کردیم.فقط گروه ویران گران بهترین سند تقدیم میدارند وحرف اول را می زنند.رسالت مندان به این عقیده رسیده اند که بربنیاد بینش ودانش((تمثیل کنندۀ))دموکراسی،دموکراسی که تبلوردهندۀ((انسانیت))بوده باشد درروشنایی جامعۀ انسانی اداره باید بدون وابستگی بیرونی،شکل یابد.وتحت نظارت قرارگیرد.این عیاران نوین اند زمینه سازچنین یک فضا می گردد.

رفع مسؤلیت

عیاران نوین رفع مسؤلیت مینمـــایند

کارآگاهی را،خلق شمـــولیت مینمــــایند

میگویند که ده دشمـــــــــــن داریم ازجمله

یکی بیگانه،نه هموطن فضولیت مینمایند

اجنبی

توده های ملیونی را بی خبرازمرگ دیدم

تقدیرشان را همیش ازدرون ارگ دیدم

زعیمان را یکی ازپی دیگردرخدمت اغیار

دوام دار درختان اجنبی را بـی برگ دیدم

بشنو

بشنو،بشنو،صــــدارا صـــدای باران است

حرکت را منظم،صدای پای عیــاران است

ازوحشت پابه فرار،درجستــجوی همدیگر

بشنوصدای شراره را،که خیل یاران است

میگویند دربلندیها گشتیم متفرق ازهم جدا

دلیلش عقب مانی،هوشیاری ستمگاران است

به ازخود آمد گانیم،اعتراف به خطا واشتباه

«خوشه چین» گفت آفرین اینها،مردان دلیران است

 

 

 


بالا
 
بازگشت