خوشه چین
ازفضای انستان
سلام صبح تان به خیر دوستان!
خوب هستید به خیر،صحت وسلامت باشید.امید است آغاز از طلوع افتاب الی هنگام غروب مجموع فعالیت زنده گی به کام تان بچرخد.درین روز،همیش محبت ببینید ومحبت بدهید.ازفضای دوستی وصممیت میوۀ انسانیت بچینید.وخود به دیگران تحفه بدهید.
روز به تاریخ 16 اگست باجمع ازعیاران،درباغ محمد آصف«رها» که مسمی به((باغ))عیاران است.وعیار بچۀ ازتخارستان زمین((حبیب تقصیر))میزبان این نشست((لحظۀ باعیاران))بود.ازهمکاریهای مؤدبانۀ فرید توکلی نمیتوان چشم پوشی کرد. ازمهمانان خود به وجه قابل توصیف عزت داری کرد.ومهمانانش چنین تصور نمی کردند که پس ازختم مهمانی آرام وراحت به خانه های شان برگردند.چنان محافلی که افغان ها جمع میشوند.فضای که آغازش خوَش آمدیهارابه نمایش میگذارد. پایانش داودشنام را تمثیل مینماید.
برخلاف نشست این محفل((لحظۀ باعیاران))چنان محبت آمیزبود. شروعش ازدوبچۀ روز،پایانش دوبچۀ شب را دربرگفت ولی هریک علاقه به دوام این محفل شیرین بودند.هریک به سوی دیگرمحبت توضح میدادند((واصل،آصف رها،رحمت الله مقبل،عنایت الله(حسین زاده)ونوزادی بهترازهمه به سخنان شیرین وآموزندۀ جناب عزیزمحمد «آماج»گوش فرا میدادند.گویا که درین محفل((مولانای ازبلخ آمده باشد،بیدل ازهند،حافظ وسعدی ازشیراز،خیام ازنیشاپوروفرودسی ازآسمان آزادی شعاع پراگنی مینماید.))
دعا مینمایم که شما هم معیار پذیرش به دعوت چنین نشست ها را درخود پیدا کرده بتوانید.
ما جبرن خلق شده ایم
ما جبرن خلق شده ایم که بعدن بمیریم
مردن هم جبری است
باید الی مردن طی وطریق بیافرینی که تا چند صباحی زنده کنی وجزازطبعیت ازخلاقیت های ات به صفت ((انسان))آگاه،برای آیندگان پلی باشی رفتن به سوی لایتناییها.
درسیاست هم جبرن دامن گیرشده ایم قبل براینکه بدانیم وبفهمیم،ازین گیرودار،وده وبستان.
کنون برماست درتداوم زنده گی طی وطریق ایجاد نماییم وکاروانی را که به عهده ای ما است تادم دروازۀ نسل جوان صحت وسالم برسانیم.
توده ها
توده ها آزادی را میگیرند.ذهن خودرا بازمیکنند،آغوش بازمی کنند،پروازمی کنند میشگفند،ریشه میزنند.رشد مینمایند قدمیکشند گل وبر ماجر وسایه وثمرمیدهند.
حاکمان آزادی میدهند.بزن،بکش،چورکن،دربده،تحقیرکن وتوهین،بد اخلاقی کن وفسادرا گسترش بده.عدول ازآزادی داده شده.گردن بریدن است.
مراجعه به فرهنگیان
به فرهنگیان کشورم((اقوام باهم برادر))مراجعه مینمایم.لباس بیماررا ازسرتان دورکنید.ازخواب برخیزید.درخود فروروید.وبعد بیرون آیید.شما درموقف دیگری خودرا می یابید.شما هریک تان گلهای معرفت استید به رنگهای مختلف که باغ انسانیت را میسازید.منتها اینکه ریشۀ خودرا ازآب وجدان آبیاری نمایید.ازخود بوی شرافت به سمت بیرون انتشار دهید.وضعیت ازشما میطلبد.شما رسالت مندان هستید که درتغیروضعیت به نفع صلح وآرامش مفید واقع میشوید.نه آن گونه که درطی بیست یا زیاد وکم تلاشها بدین بوده است که ازین نعمتهای باد آورده بی نصیب نشوید. چنانچه که بعضن شخصیت های خوش نام ((خودرا))عملن بدنام وردی ساختند.
دولت موجود ازلحاظ شکل خود مضمون خودرا معرفی مینماید،مضمون دولت موجود((تخریب گران،نوکراجنبی،رشوت خور،قاچاق بر،گسترش دهنده هرگونه بد اخلاقی وفساد دراداره))شکل دولت منفور،تجرید. ازجامعه.با تحلیل ازنوشته ای انانی که ازانسانیت بریده اید دروحشت گرویده اید.هنوزناوقت نیست برگشت به طرف ادب وخرد وتعقل شما را دوباره غسل تعمید میدهد.باچهره های سیقل شده همه درکنارهم باعث صلح میشویم جنگ را مهار می کنیم.
پاکستان روغن دانی
جامعه اساسن خصلت تخریبی داردو به همین منظور
لیلی نربود یا مادهجاسوسهای پاکستان روغن
هرزمانی که درافغانستان دردیک((سیاست)) غذای پخته میشود.ازهمان روغن دانی به اندازه کفاف روغن می اندازند.
ازاشغال افغانستان به بهانه ای سقوط برجهای آسمان خراش((جلسۀ بن اول))پانزده سال میگذرد.جلسه ای خلاف ارادۀ سیاسی مردم دربیرون ازکشور،مهندسی گردید.وبعد انتقال یافت.
امریکا مزدورازقبل(( پرورش)) داده ای خودرا«کرزی» چون((شاه شجاع))انتقال داد وتیم کاری اش را ازکشورهای دارای منافع مشترک انتخاب وتعیین نمودند.اشرف یکی ازمهره های همان تیم انتخاباتی است.ازینکه درانتخابات باخت حمایه گرش نخواست که فرزند دلبندش ملول <ازرده خاطرشود زیرعنوان بخاطرتفاهم سیاسی خلاف موازین قانونی حکومت وحدت ملی را اعلان کرد.درین دیگ ازهمان روغن دانی روغن انداخته است.
یعنی که تبصره های اضافی سودی ندارد.شما کشوراشغال شده هستید.
هم درنعل هم درمیخ
خانوادۀ نادرغدار،وهمکاران جبهه جنگ او علیه مردم شمالی چه کارهای نبود که نکردند.وکنون هم چنان سناریوی کهنه را میخواهند که دنبال نمایند.
بخوانید تا به آخر:وهوشیاری تان را لحظۀ ازدست ندهید.هم ازلحاظ فزیکی ناپدید میشوید وهم ازلحاظ معنوی.
آیا ۲۸ اسد روز واقعی استقلال افغانستان است؟
نشر رسیده ، بنده می پردازم به گوشۀ از زندگی امان الله خان درتبعید و ببینید خاندان نادروظاهر چه بلایی بر سر امان خان آوردند؟ امان الله خان اخیر عمرش را در تبعید با فقر و دشواری سپری نموده، درحالیکه ظاهرخان دارایی های ناچیز امان الله خان که بیشتر به خانم اش تعلق داشت را درکابل ضبط و مصادره نموده بود. شاه امان الله خان پس از ده سال حکومت با موجی از مخالفت های قبایل پشتون تبار جنوب و جنوب شرقی افغانستان از جمله اغتشاش مردم پکتیا در سال 1924 و مردم شینوار روبروشده و در سال 1929 مجبور به ترک کشور گردید.
به نوشته مورخان، خاندان مجددی در همان زمان نقش اساسی را در سرکوب و تبعید امان الله خان به عهده داشته، همیشه از تفکرات عقب گرایانه قبایل علیه رفرم های شاه امان الله خان پشتیبانی می کردند.
امان الله در زمان پادشاهی اش مانند نادر و ظاهر خان ثروت زیادی نداشت. گفته می شود خانه و مقدار زمینی در کابل که از پدرش به ارث برده و زندگی چندان مرفعی مانند سایر شاهان افغانستان نداشته است.
گفته می شود او درتبعید به ایتالیا زندگی بسیار معمولی و حتی فقیرانۀ داشته و هرچه از ظاهر خان و خانواده شاهی در کابل خواهش نموده، تا خانه و باغ خان اش را بفروشند و پولش را برایش روان کنند تا او بتواند زندگی نسبتآ آرامی داشته باشد، ولی ظاهرخان حاضر نشد پول شخصی خانواده امان الله خان را به او و خانواده اش به ایتالیا بفرستد.
از خاطرات تلخ هندیه دختر امان الله خان شدت فقر خانواده بیشتر در سال های جنگ جهانی و سال های بعد بوده است. به گفته هندیه خوراک ما در آن زمان تنها شلغم بود و گوشت درک نداشت و اگر پیدا می شد بسیار گران بود و ما توان خرید آنرا نداشتیم. پدرم من و خواهرم ناجیه برای اینکه دچار سوء تغذیه نشویم و از رشد جسمی عقب نمانم، به یک موسسه خیریه به سوییس فرستاد (که از طرف کلیسا سرپرستی می شد و در آنجا از اطفال بی سرپرست حمایت می شد) در آنجا برای ما غذای بهتری داده می شد. ما گاهی سه ماه و گاهی هم تا دوسال در آن موسسه خیریه زندگی می کردیم.
این در حالی است که ظاهرخان نیز زمانی به ایتالیا تبعید شد، او در همانجا زندگی شاهانه ای داشت. داماد اش (ولی خان) زمین های غصب شده از خانم امان الله خان و زمین های مردم عادی را به زور در پغمان و سایر نقاط خوب کابل می فروخت و پول آنرا به ایتالیا منتقل می کرد.
این نشان می دهد که خاندان سلطنتی افغانستان نه تنها به مردم افغانستان ظلم نموده، بلکه به فامیل خود هم رحم نداشتند.
امان الله خان که از همه شاهان افغانستان برای استقلال افغانستان تلاش و زحمت کشیده است، آخرین روزهای زندگی خود را در فقر و دشواری سپری نموده، ولی اینک، پس از مرگش سالانه پول زیاید برای جشن استقلال مصرف می شود. شاید هم با این مصارف دستگاه حاکم می خواند، کفاره خیانت های خاندان سلطنتی و قبایل را که در حق امان الله خان روا داشته اند بپردازد.
امان الله خان در سال 1892 متولد شد و در سال 1960 میلادی در سوییس در عوج فقر، بیماری و تنهایی درگذشت و جنازه اش به شهر جلال منتقل گردید.
زندگی امان الله خان با فقر و تنگدستی در ایتالیا و تروث بیکران شاهان مستبد کابل:
بنده در سال های ۱۹۸۲ سفری به ایتالیا داشتم.
بیشتر افراد کلان سن در ایتالیا خصوصا شهر روم از امان الله خان چیزی های شنیده بودند. تا اینکه روزی در نزدیک کلیسای بزرگ واتیکان شهر روم با فرد بزگسالی آشنا شدم که به گفته او در جنگ جهانی دوم اسیر آلمانی ها شده و چند سال در زندان آلمانی ها بسر برده و با زبان آلمانی آشنایی کمی داشت. او همینکه فهمید من از افغانستان هستم بدون مقدمه سخن از شاه امان الله خان را بمیان آورد.
بنده به علاقمندی خاصی به سخنان او گوش دادم. او چنین ادامه داد: من امان الله را گاه گاهی در یکی از مارکت های شهر روم که آخرهفته ها میوه و سایر مواد خوراکی را به قیمت مناسب بفروش میرساند می دیدم و گاهی به او سلام می کردم. امان الله به زبان ایتالیایی آشنایی داشت. او می گفت اغلب امان الله با بایسکل خود برای خرید می آمد و من می دیدم که او گاهی مقدار کچالو و یا پیاز خریده (به ترک بایسکل خود حمل می کرد) او از زندگی خصوصی و وضعیت مالی خود چیزی نمی گفت ولی معلوم بود زندگی خیلی عادی و شاید هم فقیرانه داشته باشد. زندگی بسیارسخت امان الله خان در سال های 1952 تا 1955 به اوج خود رسیده بود در سال های ۱۹۵۵ امان الله خان سخت بیمار شد و تا سال های ۱۹۶۰ در حالت فقر و تندگدستی چشم از جهان فروبست .
منجم زاده
شبکه اطلاع رسانی افغانستان
سلام صبح تان بخیر
دعوای ما بین شاه اما نالله وامیرحبیب الله نیست.
دعوی ما برسرنادرخان وکشتارمردم شمالی است.تحت همین عنوان اوبه کشتارمردم شمالی اقدام کرد.ومسله سقاوسقابازی را دنبال نمود.همان کاسه لیس ها وبقایای کاسه لیسان که بیگانه را ازسر سینه هایشان برای اشغال کشور دعوت داده اند میدهند وخواهند داد میباشد.
باخبرباشید که ما آزادی نداریم.
جشن گرفتن بنام آزادی به معنی نه گفتن درمقابل حق مشروع مرقد امیرحبیب الله خادم دین رسول الله است.
آزادی حق مشروع مردم است به گفته ای خادم دین رسو ل الله((حق مردم است))نه ازحبیب الله نه از امان الله.
کنون هردوشخصیت حضورفزیکی ندارند.درمیدان هیچ ارباب تمامیت خواه درپی ایجاد افتراق درجهت تغییر ذهنیت ها کارمینماید.
«نه»
نه معنی به رسمیت نه شناختن دولت موجود.
نه به معنی نداشتن،آزادی،نداشتن آزادی،به معنی نداشتن آگاهی،نداشتن آگاهی به معنی ندانستن ازتمامی جریانات امور ازآدرس پلان نامعلوم که ازآدرس دیگران نتیجه اش تمامی رنج ها ومصیبت ها نصیب ما می گردد.
عیاران نوین انقلابی
با مزخرفات پشت داده اند
بردهنـــش مشت داده اند
ارگرروحانیت خفه میشود؟
چارۀ تن به کُشت داده اند.
دست بوسه گران ارباب قدرت نیست.بوسه بردست دهقان میزنند،شمشیرقلم درقلب((دکتاتور))سلطان میزنند.
آب از ذهن خرد وجدان دردشتهای خشک وسوزان جاری،مینمایند که مبدل به باغ عیاران گردد.درباغ عیاران رنگ فروشان راهی نیست،رنگ شناسان،حق قدامت دارند.
چراکه رنگ به رنگ ها ارزش قایل اند.ارزشها درکنارهم به مفهوم ارزش معنی بخشند.یعنی کم بها دادن به ارزش انسازانی به معنی توهین به مقام ((انسان))ازجمله انسان زحمت کش:
دهقان،کارگر،جولا،نداف،موچی،چمیار،چوب شکن،ذغال فروش،سقاو حلبی ساز،هنرمندان وسینما گران.
کم بها دادن به ارزشها
نتیجه اش سقوط را درپی دارد.
امیرحبیب الله خادم دین رسول رسول الله معروف به انگور فروش((فرزند سقأشیدان)).نام با مسمای تاریخ کشور.
به حیث جوان،دلاور،پهلوان،نشان زن ماهر((لالای عیار))کسب مقام یافته بود.ازناموس داری وفا به عهدقول وقرارپاس وآب ونمک بر خوردارگشته بود.محیطی اودرآنجا زندگی میکرد.ازامنیت عام وتام برخورداربود.
شاه وگدای محیط زندگی ازحسن نظرمساوی برخورداربودند.
به تقاضای دولت وقت واحترام ازاوامردولت(قبول)به انجام وظیفه گردیده بود.
وظیفۀ که باید انجا میداد.((نیکی کرده گناه لازم))به جای پاداش محیلان ((یک تیرودوفاخته))....آدرس میبرد.به تاجکستان گویا همدست با مخالفین انقلاب اکتوبر((درباراما ن الله خان))دوست اتحاد شوروی،درجمع ((باس مچیها تحفۀ باشد))؟چون مقاوت عبدالمجید کلاکانی درمقابل هجوم ارتش سرخ.
درکنج زندان روانه گردید.((عیاری)) که خودرا صد فی درحالت توهین وتحقیر می یابد.
انتقام عیارهمیش سخت گیرد
میگیرد.
بدست خـــویش تخت گیــرد
باهنرمایی که داشت اززندان فرارکرد وترک وطن نمود.عقده به دل ازدباری((درباری که ازنیروی پرخلاق انسان آگرآمادگی بگیرد نمی دانستد)) که به موقف انسان بودنش توهین کرده اند.چنان همگام موج تحریکات انگلیس گردید که درپیشاپیش جنبش دهقانی بیرق آزادی دراهتزاردرآورد.سرتعظیم به هیچ ابرقدرتی گردن خم نکرد.انگلیس با استفاده ازمهرۀ قبلن انتخاب شده((محمد نادر)) واجازۀ حریف پرقدرت کمونیزم جوان تحت رهبری((ستالین))استفاده گرفته اقدام به تعرض کرد.
درآغاز تغیر((هفتم ثور))استعمال ادبیات توهین آمیز به آدرس زمین داران مالل داران،احزاب مخالف دولت،ونشان دان((ریسمان بستن))درگردن انسان به حیث انسان درحکم توهین به مقام انسان است.
بناً ازدید عیاران بیان حقیق جادارد.اما درحق موقف انسان به هیج مشسروعیت ندارد.توهین به مقام انسان((آدرس ها؟؟؟ درمقابل هم)) باعث سقو ط فرد نظام وقوم خاص میگردد.
عیاران نوین انقلابی
وطن اصل است وطن دوستی ووطن پرستی فرض عین است.خاین بوطن کافراست.کفرراباید به دوزخ روان کرد.خط فکری عیاران انقلابی به حیث تفکر سه بعدی پذیرفته شده است.
1-عیاران دارای تعریف وسیع وجامع شامل کتابها است.
2-نوین دارای تعریف علمی است که بنیادش بینش ودانش
پرسیدند
پرسیدند که چرا اشرف غنی چیغ میزند؟:زعیم هیچگاه حق جیغ زدن را ندارد.مگراینکه تحت شکنجه وفشار قرارگیرد.اشرف غنی زعیم نیست:اومزدورکسی است چه چهره اش معلوم نمیشود.تقاضایش از اشرف غنی خیلی زیاد است.این تقاضا ازتوان اشرف غنی بالا است.اشرف غنی براساس برنامه نیامده است که تیم((مکتبی))داشته باشد.تیم اوراکمک ویاری برساند.بنأ اشرف غنی چون ملی سرخک سبزی زود رس است:وقتش به پایان رسیده است.بهترین سلاد روی دسترخوان بود.دسترخوان دارد که جمع شود.ملی سرخک در،زباتله دانی ویا زباله دانی انداخته میشود.
یک افتخار
یک افتخاررا هنگام تحویل دهی قدرت حاکمه به مخالفین رابه خود محفوظ نگه میدارم.
نه جانب شمال را گرفتم ونه جانب جنوب را:بهترآن بود که رهبری جمعی متفقانه ومتحدانه((ازجامعۀ ملل))تقاضا میکردند برای تسلیم گیری قوت گروه امنیت ملل متحد.دست به کار می شد.کنون ما شاهد این بی نظمیها نمیبودیم:
سلام صبح تان بخیر
درزندگی اجتماعی بهترازانسانیت چیزی بهتربوده نمیتواند آنهم درفضای کشور((آزاد)).یادم می آید اکثریت همین موسفیدان قلم بدست وتحلیل گران سیاسی،ازاطراف واکناف کشور هستند.باشکم گرسنه وبدن پاپوش روی بوریا نشستند.خواندن ونوشتن رایاد گرفتند.متحدانه ازهرگوشه چون چراغ درخشیدند.
ما وشما هم میتوانیم بدون حضوربیگانه ها زندگی کنیم،شرافت مندانه زندگی کنیم.
همدیگرخودرا درکارهای حشرکمک کنیم
هیچ گاهی فراموشم نمیشود.
هرکی بنده خدااست یا چهاریار،یا چهاریار،یا چهاریار.
زیرهمین کلمه
انگورفروش((حبیب الله کلکانی))مسگر((یعقوب لیث صفار))آهنگر((کاوۀ بزرگ))سقاو،چپ راستی،موچی،نان وای،دستفروش،حلبی ساز،نجار،دهقان ،کارگر،دلاک.هنوزهم این وطن فروشان پست فرومایه شمارا درجمع قشرکم نصب به حساب می اورند.
باهم:
بجوشید
بجوشید،بجوشید که ما اهل شعــــــــاریم
وطن پرستان حقیقی ومبارزان باوجدان وباشرف،شوروشعف برپاکنید،ضرورت های تان را عاشقانه بیان کنید.
بجزعشق،بجزعشق،دگرکــــــــــــارنداریم
ازما وشما غیرازعشق بوطن به انسان وطن به پیش رفت تحول ترقی وانکشاف ودارای وطن آزاد مستقل با ثبات آباد دیگرآرزوی ما نیست.
درین خاک،درین خاک درین مزرعۀ پاک
درین خاک که حیثیت مادررا دارد،به توعزت بخشیده وتورا زمانی که کشورت آزاد بود.تورا انسان وآزاد درتمام دنیا میشناختند.اما زعامت موجود این بی شرفی را برای ما وشما به تحفه آورده اند.
بجزمهر،بجزعشق دگرتخـــــــــم نکاریم
اگرشرف دارید نگوکه من برتر،نگوکه قوم برتر،بمان که اهل خبره قضاوت کند میگویند زمین مستعد به تکامل شعورواخلاق انسانی،در کشورازهرقوم ازهرقبیل،درهرگوشه وکنارانسان بهترازلحاظ فهم ودرک انسان های باوجدان کم نداریم،انسها نه به حیث انسانهای مهم بلکه به حیث انسانهای مفید به اداره فراوان داریم.وظیفۀ ما وشما درشرایط موجود چه تبلیغ مزایای مهرومحبت،عشق به انسان وانسانیت دیگرچیزی نیست.تخم افتراق راباید ازریشه برکنیم.
«مولانا»
ایدیه های نظم نوین جهانی
اتحادیه شوروی جدید را بربنیاد نه سویتیزم ونه ماویزم میطلبد.میطلبد به خاطرساختارجهان نوکه هرگونه زورگوییها وبرتری جوییها،جارا به همبستگی بین المللی انسانی عوض نماید.که دیگرتفنگی درمقابل انسان فیرنشود.
اخلاقن
اقلاقن آن عده شخصیت هارا که درسال 2001 به منظور جبهه جمع آورده بودیم وصلاحیت هم دراختیارشان گذاشته بودیم.کنون اخلاقن باید ازتکراراشتباه بپرهیزند.وشریفانه اقرارکنند که ما استعدادایجاد گری وخلاقیت های هنری درمبارزه را نداشتیم.کنون وقت آن رسیده است که این داعیۀ برحق احیای مجدد خانۀ جنبش مترقی را عیاران نوین انقلابی دردست بگیرند.چراکه آنها سیاست راباشرافت مخلوط ومرکب میسازند.ازین جهت سیاستی که درپیش میگیرند.امیدوارکننده است توانای همبستگی ملی رادراسرع وقت دارند.
جهان سرمایه
جهان سرمایه بافهم ازین مطلب که((سرمایه گورکن خودرا خود میزاید))درمدت زمان همین قرن اخیر،جهان را مصروف جنگها وایجاد بی نظمیها ونسلکشیهای جهان عقب مانده گردانیده است.تمامی مساعی درجهت تولید سلاح وکشتارانسانها ،فاجعۀ بشری وتخریب اتموسفیرمعطوف گردیده است،برای تداوم حیات بشریت در کرۀ زمین خطرناک است.
بدین خاطراست که دانشمندان علوم نتوانسته درکشفیات جدید علوم مثبته به نفع بشریت دست رسی پیدانمایند.
آنهای که
آنهایکه به جهان بینی دوران ساز،طبقات محکوم وستم دیده عشق ورزیده بودند.هرگزبه به مردم خود دروغ نگفته بودند.درین دنیا غرق شده بودندومردند.ولی دشمن ازینکه آنها ازراه برگشت ندارند.آنهارا به حیث چراغ خاموش ازدو،سه وچهارمش منحیث وسیله استفاده کردند.
عیاران نوین انقلابی
آیندۀ خودرا بربنیاد بینش ودانش گره میزنند.
آب از ریشۀ جنبش چپ دیروزمی نوشد.
مدافع کارگران زحمت کشان وپیشه وران
ازریشۀ جنبش چپ دیروز،درشرایط نوین،ازترکیب عناصرناب کهن تاریخی((وجدان پاک،صداقت،راستی،امانت داری،جرأت،دلاوری،شهامت،وفاداری به عهد،پرهیز ازانجام کاری که نتواند،احترام به ناموس ومال رفقا ودوستان،پاس داری ازآب ونمک((خود آگاهی ملی))شناختن موقف علم وفرهنگ به حیث گل سرسبد جامعه وزمینه ساز هرگونه امکانات رشد فرهنگی به آنها))درترکیب عناصرجدید((سازمان سیاسی پیش آهنگ ودستیابی به امکانات اقتصادی، به عنوان پیش درآمد سیاسی،به منظوررفأ همگانی)).