خوشه چین
به نسل نو مینویسم
تحقیق مطالعه وبررسی را ساده نگیرید
من کنون به آن حالتی گریه میکنم که درآن وقت ازخوشی ها درپیراهن نمی گنجیدم خوشی کنان میخندیدم.کنون شما ازهمین اکنون گریه کنید که مبدا،آن روزی که آمدنی است.شمارا به گریه بیاورد.کوشش کنید حوادثی که به شما رخ میدهد((مثبت ومنفی))ازهمین اکنون نتایج پنجاه سال بعدش را مد نظر داشته باشید.به خوشی های موجود فریب نخورید.اززشتی ها موجود نا امید نشوید.
خوشیها موجود:برایت امکان میدهد پول وپیسه فراوان به همراه تفنگ قلم را ازدستت می گیرد.کتابت را میسوزاند.تفنگ برای توهیروونیرومی بخشد.اطرافیانت ازتو میترسند.پول برایت دسترخوان هموارمی کند.یگان یگان نوکرومزدوردرخدمتت حاضرمیشوند.قلمت را میگیرند.بخاطری که قلم ترجمان ذهن وخرد تواست.یعنی که توبی خرد شوی.کتابت را میسوزانند که ازکتابت توآداب سلام دادن را یاد میگرفتی،آداب طعام خوردن را یاد میگرفتی،آداب راه رفتن را یاد میگرفتی،درکتابت نوشته بود.همشهری،همسایه حقوق همشهری را یاد میگرفتی وحقوق همسایه را میدانستی درکتابت نوشته ازنظافت وپاکی خانه درودیواروغیره بسیار مسایل آموزشی دیگر که تو می آموختی به دیگران یاد میدادی.کنون درکشورما به عوض کتاب،درمسجد،درتکایا عبادت خانه،درشهرومدرسه بالای مزارع د تفریحگاهای دردست جوانان وطنم تفنگ میبینم.
سرانجام تعریف مناظردیدنی کشور((مردمی که به خیروشر خود نمی دانند)).
تخم ویا هسته(خسته)
اگرخسته رابا سنگ بشکنانی یعنی که عامل بیرونی درویرانی خسته عمل کرده است.دیگرخسته خسته نیست.اگرخسته خودش درمجاورت نم وشرایط هوا ازدرون شکسته میشود.مبدل به درخت می گردد.حوادث اخیرازکودتای بیست وشش سرطان بدینسو،تمامن عوامل بیرونی درشکستاندن نظم ونسخ اجتماعی کشورمان مخرب واقع شد.اگراین شکست به تدریج قانونمند آهسته آهسته به مرورزمان پیش می آمد ما امروز دارای کشور زیباترازاروپا وکشورهای دیگرمی بودیم.
صدراعظم هند
مردم افغانستان را مردان با غرورخطاب کرد.
اما باید بدانیم که ازچه وقت بدین سو((غرور))به بی غروری توسط چه کسانی مبدل گشت.غروروشهامت مردان این خطه ریشه درفرهنگ آریانا دارد.ما باید این ریشه را آبیاری کنیم.پس ببریمش درفرهنگ خراسان وازانجا درآریانا تقدیمش کنیم.چراکه مردم هند هم غرورازان ریشه دارند.
فازبلند
مه قوی هستم
به خاطری که دروغ نمی گویم
به خاطریکه آزادی خودرا درآزادی وطنم می بینم
به خاطری که عزت خودرا درعزت هموطنم میبینم
بخاطریکه خوشبختی خودرا درخوشبختی هموطنم می بینم.
دیگربه آن حلقۀ سیاسی که زمینه سازچندین دسیسه درخانوادۀ جنبش سیاسی گردید.وصدها خانواده را دراثرتکتیک های غیرعاقبت اندیشانه درگلیم غم نشاند.مجال داده نمیشود.
هموطنان عزیز!اگرمولانای بلخ را وحشت قرن مجبوربه ترک وطن ساخت،اوبه حیث انسان آزاده وخارک العاده توانست((ملک خدا تنگ نیست پای غریب لنگ نیست))نی رابه ناله بیاورد.ازقونیه سربالا کرد.خداوندگاربلخ شود.اگرامروزوحشت قرن،امروزصدها وهزاران شخصیت متعهد به ارمانهای انسانی را ازخانه وکاشانۀ شان راند آواره وسرگردان درتمامی اقصای جهان تیت وپراگنده ساخت.آن نیات انسانی که دردل داشتند.هنوز،نمرده وزنده است.گذشت زمان حقانیت را دارد که آهسته آهسته به کرسی حقیقت بنشاند.گرچه تلاش ها درجریان است قطرات جرعه به جرعه آب دراثرتابش گرما ازکوهای بلند وآسمان آبرآلود به باریدن آغازیده،مگرازجمله عیاران نوین مطالب را میخواهند از «فازبلند» نسبت به احزاب راجسترشده وغیرراجستر شده مطرح بسازند.(( نه عاجزانه ومظلومانه))کنون ازبیرون کشورازمیان زندان اروپا،با گردن افراشته وبلند.همین شما نبودید که تخم فلاکت باردشمنی درمقابل بشریت پاشیدید.کنون تمامی جهان بشریت را شیوع مرض استعمال سلاح اتومی تهدید می کند.منتظرجواب وتوضح سوالات دیگر.
وطن داران محترم
چرا؟اکثرممالک را می بینم،دریاو دریاچه دارند.آنطرف آبهای استاده وروان دارند درکناردریا ودریاچه انواع درختان سبز وپرنده های فراوان این طرف وآن طرف دریاچه ،پرنده ها درحال پروازاز شاخچۀ بالای شاخچۀ درختان دیگر. می خوانند.درمیان آب انواع ماهی را به شنا میبینم،درمیان آب انواع کشتیها هارا به نام های مختلف کوچک وبزرگ میبینیم.وما چرا نداریم.؟
پس این سوال را به کی راجع بسازم؟طبعاً تاریخ نویس به قناعتم می پردازد.کشورما تابه آن منطقه نفوذ داشت که دریاهایش دربحر می رسید.اما ذریعۀ چند شخص انگشت شمارمربوط یک خانواده حیثیت وقاروشرف این مرزوبوم درمعرض تجارت قرارگرفت.
بودنه ها درسرگال می جنگنـــــد
جوانان بخاطرقنغـــال میجنگنــــد
نا دانــی وگرسنــــگی سخت است
مردم افغانستان بی مثال می جنگند
سیاست بازان هضم ناکردۀ مطالب
ناموس ازبیگانه همه سال می جنگند
ویران گری راهمه زیادکردند درکشورما
برف بام همسایه فرزندان سیدال میجنگند
شهامت
تاکه به دنبـــال پادشاهـــی رفتیـــم
نادانسته بـــه دنبال رسوایی رفتیـــم
پادشاهی راازبیگانـــه طلب کردیم
احمق شـــدیم به خودخواهی رفتیم
د پردی کت تـــرنیموشپـــودی وروره
راه ســـاده میـــــان مــردم رفتن بــود
به کمایی نزدبیگانه به گدایی رفتیــــم
تــودۀ خـــلق درپل متک منتظـــردوست
درپای مکناتن بوسیدن پروکایی رفتیم
غیرت وشهامت را به زمان پذیرفتیــم
بیگانه سوی مردم دنـــدان خایی رفتیم
ازعبدالرحمن تا به کرزی تکرارآمد عمل
ناچار(خوشه)زشت وناروابه ناسزایی رفتیم
عیاران نوین انقلابی
با این تعداد،کنارنمی آیند.
با این شکست خورده های نا بکار نمی آیند.با مبارزین اماتورفلوته بازان چوتار نمی آیند.با تعداد محدود خلقی های آدم کش وعدۀ پرچمیهای بی بندوبارنمی آیند.با این دولت مداران،اطراف سرچوک مزدوران بیگانه(بینی نیزاروشوربازار)نمی آیند.
عیاران نوین انقلابی
با گداهان سیاسی دریک راه نمی روند.این گداهان سیاسی را که دیدم وشنیدم هرکدام بعد ازسقوت درهمه دروازه ها ازغرب گرفته تا به شرق دق الباب کرده اند.((ازگذشتۀ خود توبه کردند))تا اگرازگناهان شان صرف نظرشود.یکی دونفرتابه اندازۀ موردعفو قرارگرفتند.درعمل درگوشۀ تنهایی،جدا ازریشه دست آوردی نیاورد.فقط دراین رفت وبرگشت ها به امید.
بزک بزک نمرکه سبزبهارمیرسد
سال نوشده گل سرخ مزارمیرسد
بیست سال میشود این ره گم شدگان درمیان انبوه جنگل،با همان چانته وتبراق درحا ل نزع هستند.وقت ضایع کردن با این ها درمیان جنگل حیثیت خودکشی رادارد.
عیاران نوین انقلابی،چون عقابان بلند پرواز متکی به خود درپی لاش مرده نه وگرگان تسلیم ناپذیرورام نشدنی یکه تازمردانه به خاطرآزادی وطن وننگ ناموس میدان را برای نسل برومند هموار می گردانند.
عیاران نوین انقلابی
عیاران نوین انقلابی جامه زیب هستند.هررنگ به رنگشان میخواند.چون درخت،ریشه درآب، با انبوه برگ سبزقد میکشند،.گل سرخ میشگفانند ومیوۀ تازه به بارمی آورند.ازین خاطراست که طبعیت((مملکت))منظرۀ زیبا را به خود اختیارمینماید.پروانه ها گلهای قشنگ مجذوب خود میگرداند.وبلبلان به استقبال پروانه ها درشاخ بلند.شعرمی سرایند. خصلت ماهی دارند.هرگزازمیان توده بیرون نمیشوند.درنبودآب مرگ به سراغش می آید.آن قدرزرنگ وهوشیار وباخبراند که چون گرگان خوابشان را کس نبیند.عقاب همیش بلند می پرد.کسی تا به امروز سقوتش را ندیده است.این کرگسان ولاش خوران را همیش میبینیم که بقایای لاش خررا می خورند.
فرق بین عیار ان نوین انقلابی وسیاست مداران
عیاران انقلابی را روح انقلابی شان درمیدان میکشد.
سیاست مداران صرف وجود شان درفعالیت است ازجانب عوامل بیرونی مورد استفاده قرارمیگیرند.
دریای کابلم
دریای کابل،پاکستان رارفع تشنگی آب من است
این آب حیات را بیارهمراه کبـــاب شراب من است
باید که ضایع نگردد درکـــــــــــــاسه بیارش یارمن
برای من وتو واوباعث تـــداوم حیــــــــات من است
تکراراحسن
با ابجاد وعمران 12 بند به منظور تولید برق بالای دریای کابل دعوای پشتونستان خواهی کاملن برطرف میگردد.خود پاکستان تجزیه به پنج ایالات جداگانه پنجاب ملحق به هند کشمیر ملحق به هند سند ملحق به هند بلوچستان دارد که به حیث کشور مستقل(چخانسور قسمتهای هلمند وسبستان وزاهدان ابران.پشتونستان ملحق به همراه افغانستان افغانستان وهندستان دارای سرحد مشترک زراد خانه اتومی اش تحت نظر سارمان ملل متحد. انهدام وغیر فعال.
آب درکوزه وما تشنه لبان میگردیم
یاردرخانه وما گرد جهان میگردیم
ما باید ازهمه عمده توجه به آزادی خود داشته باشیم ((خودآگاهی ملی))مارا ملزم میگرداند که منابع سرشارطبعی کوه،معادن،آب وجنگل حفظش مراقبتش ودفاع ازان شرط اولی است تا به فکررسیدن به قدرت سیاسی توسط بیگانگان.
بیگانگان شمارا محروم نگه داشته است که خود به پای خود استاده نباشید.شمارا چون کوک وبودنه به خاطرمنافع خودش باهم درجنگ اندازد.ازهمین حالا برای برگشتاندن آب های سرگردانتان توجه داشته باشید.
هرموجود
هرموجود حشره دارد.انسان اگرمتوجه نظافت نگردد.اورا شپش خسک وکیک می خورد.سگ وخانوادۀ سگ،ازخود پشۀ مخصو دارند. خرواسپ هم پشه د ارند. که همیش آنهارا ازسمت دم شان آزار میدهد.گاو کنه دارد.گوسفند وخوک خمند ک دارند.
جهان سرمایه راه وحشت درپیش گرفته است ازین خاطراست به نیش زهری القاعده وطالب وداعش گیرافتاده است.
کشورم
ازکشورم امریکا جنگل امازون ساخته است
جایگاه شیروپلنگ ومارافیــون ساخته است
چرا؟
انسانهای وطنم چهره بـــدل کرده انــد فراوان
خداوند همه گنهکاران را ملعون ساخته است
زیرا
روزی حیوانات درنده،کروکدیل،کم نشـــود هرگز
احشام را روندۀ سیحون وجیحون ساختـــه است
هوشدار!
عمق استراتیژی خیلی خطرناک بپسند«عیـــار»وطن
تبلیغ آهنگ خوش منظرۀ زیباوبوقلمون ساخته است
قماربازان
قماربازان بافرهنگ دونمی زنند.
آماده گی میگیرند درمیدان دیگر.
قماربازان همیش به حیث حریف درمقابل حضورپیدا مینمایند.درهمان میدان قمار هریکی کوشش مینماید که برد میدان را به مفاد خودش بچرخد ولو حریف برادرش هم باشد.چال میرود،تخنیک میزند.دروغ میگوید.تا آن لحظۀ افشا نگردد.زمانی که چالش افشا گردید.درهمان محفل رسوا وردی گشته تاوان میدهد.اما قماربازان زمانی که میبازند حریف خودرا ازدست نمیدهند.میدان دیگرتخنیک با امکانات دیگروارد میشوند.
قماربازان با عیاران درمقابل قرارنمی گیرند.حتی می گریزند.چراکه درفرهنگی عیاری شرم وحیا مطرح است.در(سیاست وقمار)بی حیایی کشورمن
عیاران هیچگاهی چیزی که دردست ندارند.ازقبل وعده نمی دهند.اما آقای اشرف دربرنامۀ انتخاباتی اش اعلان کرده بود برای معلمین این ((قشرمحروم))مستحق ترین((کتلۀ روشنایی)) یک یک نمره نمرۀ رهایشی تمامی ولایات باید توزیع گردد.ازان زمان دوسال مکمل سپری گردید.
عیاران نوین انقلابی
عیاران نوین انقلابی مطالب خود را ازفازبلند مطرح میسازند.ازین خاطراست که همین اکنون حرف های روشن انتقادی را همرابا راه حل های منطقی،طبق نیازروز،ورونده به سوی آینده بیان میدارند.
انشتین گفته است:کسیکه اشتباه نکرده است هیچ گاهی کارنورا انجام نداده است.
نیوتن ازحادثه آموخت((افتیدن سیب ازبالای درخت برسرش))سه قانون را بوجود آورد.
سیستم M,K,S, سیستم F,P,S سیستمC,G,S یعنی که این دوشخصیت های بی نظیر هرکدام درزمانش زمینه های تغیرات کمی کیفی وبنیادی درجهان علم رونما ساختند.
بناً انقالابیون شکست خورده را درشرایط نوین استادان حرکت به سوی آینده خطاب نموده بی غیرتی را ازسردورکنند.ازاخلاق کوچه بازاری دست بردار شوند.دردارلشهرعلم ومعرفت داخل شوند.
خودش باش
من خودم هستم ،کوشش کن که توخودت باشی،هردوی ما میخواهیم که همگی خودش باشد.این همه خودی ها خودیهارا مرتسمه های عقلانیت باهم نظم وترتیب می بخشد.
افتخار
مرد باش درکشاکش وطنت
تاکه روح داری وجان درتنت
مغـــزت زیبا است یارعزیز
شرم نکن ازکهنگی پیرهنت
خیراست که بنـــد واسیری
اطفالت شرم کنند ازدیدنت
دست مایه نداری درخانه
تورا بی شرف بگوید زنت
فردایش تاریخ قصه گوی تو
ازمبارزه وتلاش و دویدنت
نسل آینده به خواندن تاریخ
افتخارکنند به افتیدن وخیستنت
آبادی درکنراست
تهداب خانه ات را پخته بساز
درآبادی شاگرده آموخته بساز
درمغزت میدوی هیچ جهیز نداری
دربازارمعرفت دست آویز نداری
آبادی اوبــــرادر،درکـــنراست
چه دعوا بــــالای لروبراست
آب داری عـــــزت آب رو داری
آب دریایش چون شکـــــراست
استفاده ازان چون بنــــد سلما
روشنایی میدهد گویــا قطراست
زمین های بکرتحت آب آیند همه
هرطرف بینـــی زرع نیشکـــراست
برق را دیدی زنده گی شرق را دیدی
کلخ درآب نگذارکه درمزارشرراست
خانۀ ما کلان،دالان بــه دالان است
ازآموتا به کوه هــای سلیمان است
زمانی که روشنایی تابید دربوم ودر
اینجا زنده گی حـور وغلمـان است
ببین که فردا همه رخ به سمت شرق
خلق مزاروولایات بغلان سمنگان است
عیاران«نوین»انسانستان میخواهند
چرابین تاجک وپشتون دوام تکراست؟
این فرهنگ اگرادامه یابــد گویند
اینجامیدان سگ جنگی وخراست
اگرنجات انســــان را ادامه ندهیم
درتاریخ این حالت ننگ بشراست