سنجر غفاری
امریکا اینجا افغانستان است
با خشت خام نمیتوان در دلد لزارحمام اعمارنمود !
-آیا میتوان سرآغاز هجوم نظامی امریکا به افغانستان را ،مظنون بودن اسامه بن لادن و رهبران طالبان درحادثه خونین سپتامبر۲۰۰۱ دانست ، قبل از این حادثه انها تروریست نبودند ؟
- بعدازهجوم امریکا به افغانستان ،رهبری القاعده و طالبان در پاکستان پناه گزین شدند ،چرا امریکا خاموشی اختیار نمود و الی امروز وارد عمل نشده علت چیست ؟
- جنگ موجوده درکشورما از دید مقامات واستخبارات امریکا چیست ؟
- بربنیاد کدام ضرورت و اولویت قصر سفید تصمیم گرفت تا حکومت وحدت ملی را برخلاف قانون اساسی کشوربر ما تحمیل داشته و حمایت می نمایند، در حالیکه در بتاریخ ۴ ماه جون ۲۰۰۸ طرح صلح خانه ای ما به کنفرانس صلح پاریس از طریق نویسنده این مقاله به تمامآ کشورهای اشتراک کننده این کنفرانس در مورد اوضاع نابسامان کشور فرستاده شده بود ، یگانه دلیل و بهانه ای قبول نشدن این طرح را مقامات کشور های اتحادضد تروریزم نادیده گرفتن دست آورد های نظام و منجمله قانون اساسی کشور تلقی نمودند، پس چرا خود شان قانون اساسی کشور مارا پایمال کردند ؟ - فردای سرنوشت ملی مردم افغانستان در حمایت اشکار ای.اس.ای از رهبران و هسته های تروریزم بین المللی ، صدور ایشان به افغانستان ، در موجودیت پایگاه های نظامی و توافقنامه امنیتی با دولت افغانستان و تعهدات متعدد به مردم ما مسولیت و مکلفیت امریکا در زمینه چیست ؟
- ضرورت مصالحه و تشکیل نظام اشتراکی با طالبان ، گلبدین و حقانی برای آینده افغانستان را بربنیاد کدام اصل وعنصرپایانی جنگ و مصیبت موجوده درکشورما میدانید،چه تظمین درزمینه ای قطع مداخلات، حمایت از تروریستان ، صدورو پایان بخشیدن به جنگ ،حملات انتحاری بوسیله طالبان تحت هدایت همسایه ها منجمله ایران، پاکستان، چین و روسیه را درقبال خواهد داشت ؟
- بعداز علنی شدن شگاف عمیق ،شکست و ناکامی رهبران نظام وحدت ملی ،که امریکا برملت و کشور ماتحمیل نمودند ، سرنوشت جنگ و خونریزی موجوده در سراسرکشور، عدم مدیریت سالم ،عدم توانمندی نظام دفاعی کشور، تشدید حملات و مداخلات نظامیان پاکستان در همه جبهات جنگ ،مسولیت خونریزی و نابکاری نظام موجوده برعهده کیست ؟
- آینده سرنوشت ملی وکشوری ما چیست ، باید بدانید که مشروعیت این نظام نزد مردم افغانستان بکلی زیر سوال قرار گرفته و ختم است ،اگرجنگ داخلی و قدرت میان دوجناح حکومت وحدت ملی آغازگردد، تصمیم ، موقف و موقعیت امریکا درزمینه چه خواهد بود ، آیا تدابیری روی دست دارند ؟ ادامه ای حالات موجوده برای اکثریت مردم افغانستان قابل تحمل وپذیرش نیست ، مقامات تصمیم گیرنده و گذارش دهنده ایالات متحده امریکا در کابل دقیقآ ازنارضایتی و مورال عموم افغانها منجمله پایتخت نشینان اگاهی کامل دارند ویا هم اکنون مثل گذشته اتکا به اطلاعات وگذارشات شبکه های استخباراتی ای.اس.ای پاکستان دارند ؟ ،
ـ تحرکات اخیر نشان دهنده آنست تاروسیه و پاکستان بدیل حکومت وحدت ملی تحت حمایت امریکارا تشکیل وبرملت تحمیل نمایند، دیدگاه امریکا درزمینه چیست؟ آنچه درفوق تذکرداده شدیک دیدگاه است واقعیت این است که افغانستان و مردمش درمعاصره بیش ازدها هدف استخباراتی ، استراتیژی منافع بیگانه به شمول امریکا قرار دارد، چگونه باید تصمیم گرفت و گام برداشت ؟؟؟
بدون شک بحران کنونی ، گسترش جنگ ونا امنی ، نبود حاکمیت قانون ، شگاف عمده و اساسی در دستگاه حاکمه را بیشتر ازپیش برملاساخته ، آنچه در نتیجه ای سازش و تحلیل نادرست از اوضاع قبلی ، فعلی و آینده کشوراستخبارات و شبکه های اطلاعاتی و تحلیلگران سیاسی، نظامی و استخباراتی امریکا، ناتو درزمینه ای تغیرمسیر انتخابات ریاست جمهوری در دوسال گذشته داشتند ، بوجود آوردن نظام وحدت ملی درکشور، مخلوط ومرکب حاصل شدهآن ، نتیجه اش صرفآ جنگ و خونریزی ، رشد و گسترش نا امنی در اکثریت مطلق کشور ، مبدل شدن شمال افغانستان به پایگاه دوم تروریزم بین المللی و تخته ای خیز جهت آغاز یک تهاجم وسیع و گسترده بسوی جمهوریت های آسیای میانه زریعه تروریستان و طالبان تربیت شده چیچنی ، ازبک ، تاجک ، پنجابی، اعراب مختلف ونیروهای اجیر منطقوی آنطرف مرزها با جمهوریت های آسیای میانه ،طالبان پاکستانی و افغانی ایکه تحت حمایت و هدایت ای.اس.ای پاکستان و سرویس های جاسوسی انگلیس و سعودی قرار دارند تمام گردیده ، اکنون نیروهای نظامی کشورما در حالت مدافعوی داشته ، متقبل شدیدترین تلفات انسانی ، و عقب نشینی های جبری گردیده ، اکثریت نقاط کلیدی و استراتیژیکی کشور درحالت سقوط بدست اجیران پاکستانی گردیده ،نظامیان پاکستان ، روسیه ، انگلیس به نوبه ای خویش دراکمالات و سوقیات طالبان وتروریزم سهم فعال دارند. نیروهای مختلف قومی وتنظیمی وابسته به شبکه های استخباراتی کشورهای منطقه وجهان باطالبان نیزسرشورمیدهند به دلیل اینکه همه وابسته به تفکر قومی ولسانی بوده، به نوعی دردفاع ازطالبان فعال هستند،برعلاوه مشاهده میگردد که مقامات تصمیم گیرنده نظامی و اطلاعاتی درنظام موجوده توانایی مدیریت ودسترسی به اطلاعات دست اول ازمیان مخالفین سیاسی و نظامی خویش را ندارند ، همیشه دستورگیرنده حمایتگران خارجی شان بوده ،پلان و ابتکار عمل مستقلانه ندارند ، زمینه مقابله با حملات وسیع طالبان ناتوان بوده آمادگی از قبل و پلان شده ندارند . اما افتخار بزرگ این است که فرزندان مردم افغانستان در قوای مسلح کشور روحیه ای اعتمادبه خود را داشته ، در دفاع جانانه و مقاومت پرداخته ، روزانه درسرتاسر کشور حدود بیش از یکصد تن از این مدافعان ملی قربانی نابکاری و عاقبت نا اندیشی بازیگران سازشگرو خموش با رهبران مصلحت پذیرکشورما میگردند . آنچه گفته آمدیم شمعه ای از واقعیت های تلخ حکومت داری و نظام سازی بوسیله ای امریکا در کشورما است که بعداز تحمیل حکومت وحدت ملی ،که هدف اصلی امریکا همانآ عقد توافقنامه ای امنیتی ومشروعیت بخشیدن به موجودیت پایگاه های نظامی اش در کشورمابود خلاصه میگردد. ایالات متحده امریکا درتعهدات اش به مردم افغانستان و جامعه جهانی نباید چنین خام بازی میکرد؟ ضرورت بود تا بعداز ختم دوره زمامداری جناب کرزی ، با روشنفکران افغان کنارمی آمد نه با نیروهای ضد دموکراسی وبنیادگرای جهانی ، مسآسفانه تلاش های فریبنده و زمان گیری راجهت رسیدن به اهداف استراتیژیکی اش در منطقه و جهان با رقبای شان با خون فرزندان افغان تحقق می بخشند . بدون شک طالبان نتیجه ای اعمال دیروزی و سازشگرانه ای سازمان اطلاعات امریکا، انگلیس و سعودی در رحم رشد دهنده ای.اس.ای پاکستان که مادرواقعی طالبان میباشد است. جای شک نیست که پروژه انکشاف جنگ وتخریب اساسات نظام دولتی درکشورما بعدازروی کار آمدن حکومت نام نهاد وحدت ملی ،ازقبل بوسیله استخبارات انگلیس، پاکستان ، چین و روسیه طرح و برنامه ریزی شده باشد ، که امریکا در کل با آن اگاهی نداشت . لغزش جناب غنی به یکبارگی بسوی نظامیان پاکستان درنخستین روز های رسیدن به اقتداردولتی اش ، پشت گشتاندن عجولانه بسوی هند، مشورت و دستور پذیری از شیخ های عرب ، تفاهم و امیدوارشدن به دیالوگ و مذاکره براساس تشویق و نرمش رهبران چین به اشاره استخبارات پاکستان ، دوستی و دشمنی با ایران در زمان محدود، اتکا به روش و وعده های تاکتیکی کریملن ، نفوذ شبکه های اطلاعاتی ترکیه، سعودی ترکمنستان، ازبکستان و تاجکستان ،میان دستگاه دولتی وطالبان ، عامل اساسی وخامت بحران مدیریت ونابکاری نظام موجوده به نفع طالبان و تروریزم برنامه ریزی گردیده است .
اکنون طالبان برای ای.اس.ای و روسیه بیشتردارای اهمیت بوده و مطرح است .
ذیک ذاک رفتن رهبران حکومت وحدت ملی باهمدیگر، با استخبارات امریکا و کشورهای منطقه، تحت عناوین مختلفی چون دیالوک ومزاکره با طالبان مسلح، سرکوب قاطع طالبان ای که تن به مصالحه نمیدهند ، تشکیل اجماع منطقوی ، گدائی کمک های تسلحاتی نظامی از چین ، روسیه و هند، درحالیکه تفاهمنامه امنیتی و قرارداد استراتیژیکی به شمول امتیازهشت پایگاه نظامی را به امریکا داده ودارد، دشوارتا بی تفاوت گونه قرار داشته باشیم و نگویم که امریکا درکشور ما برای چه آمده و چرا حضور نظامی دارد ، تعهداتش درمقابله با تروریزم و بنیادگرائی چیست ؟ فراموش نکنید و بدانیدکه اینجا افغانستان است ، درآخرین تحلیل بامردم ما باید یک رنگ بود ،نه دورنگ ، مردم افغانستان هیچگاه درطول تاریخ سیاسی وکشوری شان به خاطرامنیت ، ازآزادی شان نگذشته اند . عدم اتکا به روشنفکران ،خامی رهبران موجوده ، و اتکا به تروریستان، فردای دشواری را برای امریکا در قبال دارد . سنجر غفاری