نذیراحمد صوفی زاده
نگاهی کوتاه به پیشینه تاریخی نوروز
پیدایش نوروز
منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. برخی از روایتهای تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت میدهد یعنی زمان یورش کوروش بزرگ به بابل. همچنین در برخی از روایتها، از زرتشت بهعنوان بنیانگذار نوروز نام برده شدهاست. در برخی از متنهای کهن از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متنها، کیومرث به عنوان پایهگذار نوروز معرفی شدهاست. پدیدآوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شدهاست که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند.
نوروز در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار میشد. در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار می گردید.
برخی از پژوهشگران مانند هرتسفلد، کرفتر، اردمن، گیرشمن و پرادا مدعی هستند که تخت جمشید برای انجام مراسم نوروز ساخته شده است؛ در حالیکه دیگر پژوهشگران مانند نیلاندر، کامایر و موسوی هرگونه مدرکی برای جشن گرفتن نوروز در دوره هخامنشی را انکار میکنند.
در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته میشد. در این دوران، جشنهای متعددی در طول یک سال برگزار میشد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بود. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان دست کم شش روز به درازا میکشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم میشد. نوروز کوچک یا نوروز عامه به مدت پنج روز، از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته میشد و روز ششم فروردین یا خردادروز جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا میشد. در هر یک از روزهای نوروز عامه، مردم مانند دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشهوران و اشراف به دیدار شاه میآمدند و شاه به سخنان آنها گوش میداد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر میکرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز تنها نزدیکان شاه به حضور وی میآمدند.
یکی از نمونه جهانی بودن نوروز از زمان های پیش این است که اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانیان، در سال ۲۳۰ میلادی از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست تا نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسند. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت و نوروز در قلمرو روم به Lupercal معروف گردید.
نوروز پس از اسلام
در میان همهٔ جشنهایی که پس از اسلام به فراموشی سپرده شدند، نوروز توانست جایگاه خود را به عنوان جشنی ملی در حوزه تمدنی کشورهای نوروز حفظ کند. گفته میشود که عربها پایتخت شاهنشاهی ساسانی را در روز نوروز تسخیر کردند. پس از آن، آنها مالیات سنگینی بر برگزاری دو جشن نوروز و مهرگان وضع کردند. خلفای دو پادشاهی امویه و عباسی نیز این رویه را ادامه دادند، اگرچه پسان ها خود آنها، در جشن نوروز شرکت کردند و آن را گرامی داشتند.
عباسیان گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال میکرده اند. با روی کار آمدن سلسلههای طاهریان، سامانیان و آل بویه، جشن نوروز با گسترده گی بیشتری برگزار می شده است. در این دورهها، با فرارسیدن نوروز، شاعران دربار در ستایش آن شعر میسرودند و به شاه فرارسیدن نوروز را شادباش میگفتند. بیهقی از شکوه مراسم نوروز در دربار غزنویان نوشته است و تعدادی از زیباترین آثار شعری از شاعران درباری چون فرخی، منوچهری، سعد سلمان و بعضی شاعران دیگر در ستایش نوروز سروده شدهاند.
در دوران سلجوقیان، به دستور جلالالدین ملکشاه سلجوقی، تعدادی از ستاره شناسان از جمله خیام برای بهترسازی گاه شمار گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار (ورود آفتاب به برج حمل) قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این گاه شمار که به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که هر چهار سال یکبار (گاهی هر پنج سال یک بار)، تعداد روزهای سال را بهجای ۳۶۵ روز، ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. این گاه شمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز گردید.
نوروز در دوران صفویان نیز برگزار میشد. در سال ۱۵۹۷ میلادی، شاه عباس صفوی، مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود .
جغرافیای نوروز
جغرافیای نوروز با نام نوروز یا مشابه آن در افغانستان، ایران، تاجیکستان، آذربایجان، کشورهای حوزه کرد نشین، عراق، پاکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرغزستان، قزاقستان، سراسر خاورمیانه، بالکان، قزاقستان، تاتارستان، در آسیای میانه چین غربی (ترکستان چین)، سودان، زنگبار، در آسیای کوچک سراسر قفقاز تا آستراخان و نیز آمریکای شمالی، هندوستان، بنگلادیش، بوتان، نیپال و تبت را شامل میشود.
در تاریخ ۱۰ فروردین سال ۱۳۸۸ خورشیدی برابر به ۳۰ مارچ ۲۰۰۹ پارلمان فدرال کانادا، نخستین روز بهار هر سال را به عنوان نوروز (Nowruz Day)، نامگذاری کرد.
بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۴ اسفند ۱۳۸۸ خورشیدی برابر به ۲۳ فوریه ۲۰۱۰ خویش ۲۱ مارچ را بهعنوان روز جهانی نوروز، به رسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز جشنی که پیشینه ی بیش از ۳ هزار سال دارد ذکر شده که امروز بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن میگیرند توصیف شدهاست. پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ خورشیدی، نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد نیز به عنوان میراث معنوی به ثبت جهانی رسیدهبود.
زمان نوروز
جشن نوروز با تحویل سال یا لحظهٔ اعتدال بهاری آغاز میشود. در دانش ستارهشناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیمکره شمالی زمین به لحظهای گفته میشود که خورشید از صفحه استوای زمین میگذرد و به سوی شمال آسمان میرود. این لحظه، لحظه نخست برج فروردین یا حمل نامیده میشود، و در گاهشمار هجری خورشیدی، لحظه تحویل سال تعیین کننده نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین است. چنانچه آغاز سال، پیش از چاشت و در نیمه اول شبانه روز تحویل شود، همان روز نوروز است و در صورتیکه تحویل سال پس از چاشت باشد، فردای آن روز، نوروز است.
افروختن آتش
رسم افروختن آتش، از زمانهای کهن در برخی مناطق علاقهمند به نوروز متداول شدهاست. در ایران، افغانستان و جمهوری آذربایجان این رسم بهصورت روشن کردن آتش در شب آخرین چهارشنبه سال متداول است که به نام چهارشنبه سوری یاد می شود. در کردستان در روز نوروز مراسم آتش نوروزی انجام میشود. پریدن از روی آتش در ایام نوروز در ترکمنستان نیز رایج است.
سفرههای نوروزی
هفت میوه
هفت میوه نوعی خوراکی است که در هنگام سال نو خورشیدی یا نوروز در کل یا بعضی از کشورهای حوزه تمدنی نوروز تهیه میشود. مقدس بودن هفت از سومریها به ساير مردم جهان باستان از جمله آریاییها رسيده و تاریخچه هفت میوه نیز همانند هفت سین به سالها پیش بازمیگردد، گفته میشود که به خاطر مقدس بودن عدد هفت، هفت میوه در روز آغاز سال شگون خوب دارد. مردم افغانستان و برخی نواحی از تاجيکستان معتقدند نه هفتسين بوده و نه هفتشين، بلکه هفتچين بوده است. مراد از هفتچين نيز، هفت ميوهای بوده است که از هفت درخت متفاوت چيده شده و به عنوان برکت خانه در آغاز سال نو در سفره گرد آوری شده باشد. مواد اصلی هفت میوه شامل کشمش، چارمغز، بادام، پسته، زردآلو، فندق و سنجد با مقدار کمی شکر می باشد. همه این مواد پس از پاکسازی در داخل یک ظرف با مقدار آب لازم انداخته میشود و برای مدت دو تا سه آن را در مکانی ملایم رها نموده و پس از کامل نمودن آنرا بروی سفره ی نوروزی گذاشته و میل میکنند. هفتمیوه بیشتر با هفتسین، سبزیپلو و سمنک همراه است.
هفت سین
هفتسین سفرهای است که هنگام نوروز میآرایند. اعضای خانواده معمولاً لحظهٔ تحویل سال را در کنار سفرهٔ هفتسین میگذرانند. بعضیها نیز سفره را تا مدت سیزده روز پس از نوروز نگاه میدارند و در پایان این دوره، در روز سیزده نوروز، سبزه را به آب میدهند. در سفرهٔ هفت سین معمولاً هفت جز یا بیشتر که با حرف سین آغاز میشوند قرار میگیرد که معمولاً از مجموعهٔ زیر انتخاب میشوند: سیر، سیب، سبزه، سنجد، سرکه، سمنک، سماق، سنبل، سکه، سپند، سپستان، سوهان، سوسن، سرمه، سنگک، سبزی، سیاه دانه. از این سینها معمولاً به نماد مفاهیم ی چون نوزایی، باروری، فراوانی، ثروت، و مانند آنها یاد میشود. اجزای دیگری هم در سفره چیده میشود، این اجزا ممکن است برای زینت یا کامل کردن مجموعه یا سفره باشند. از جملهٔ این اجزاء میتوان از آیینه، قران کریم، یا مجموعهٔ اشعار از قبیل مثنوی معنوی، دیوان حافظ، شاهنامهٔ فردوسی وغیره نام برد. شمع دان نیز در بعضی سفره ها گذاشته می شود البته در بعضی سنتها تعداد شمعها به تعداد فرزندان خانواده گذاشته می شود، تخم مرغ رنگی، میوه، گل، شیرینی، نان، شیر، ماست، پنیر، گلاب، عسل، شکر، کاسهٔ آب که معمولاً حاوی برگ یا ماهی یا انار ویا هم سایر مرکبات باشند نیز در سفره چیده می شوند.
سمنک
سمنک خوردنی شیرینی است که از جوانه گندم و آرد درست می گردد. سمنک را معمولاً کمی پیش از نوروز درست میکنند و یکی از اجزای اصلی سفره هفت سین به شمار میآید. مواد سازنده شامل بر شیرهٔ جوانهی گندم، آرد سبوسدار، دانههای بادام شیرین که پوست کنده شده ولی شکسته نشده باشد. برای فراوردن شیره از جوانهی گندم که در پخت سمنک به کار میآید.
سودمندیهای سمنک
سمنک دارای ویتامینهای A «آ» ، E «ای» ، K «کا» و گروه B «ب» است و به دلیل دارا بودن کلسیم و پتاسیم٬ مصرف متعادل آن به افراد سالمند و کسانی که دچار پوکی استخوان هستند، توصیه میشود. فسفر آن قابل توجه بوده و برای رشد مغزی کودکان و زنان شیرده مفید است.آهن، اسید فولیک و ویتامینهای گروه B «ب» آن عاملی برای خونسازی و تنظیم هورمونها بوده و میتواند در رفع خستگی و آرامش اعصاب تاثیرگذار باشد. اگر در سمنک از بادام شیرین استفاده شود هنگام طبخ، ریزمغذیهایش جذب سمنک شده و باعث مقویتر شدن این غذا میشود. سمنک مغذی و انرژی زا است و به ویژه برای ورزشکاران پرورش اندام، بسیار مفید است.
از دیگر موارد مفید درمانی سمنک میتوان به اثرات شفابخش آن در درمان سوء هاضمه، نازایی، سختی زایمان، سنگ کیسهٔ صفرا و اختلال صفرا، پادردی، کندی ضربان قلب، ریزش مو، لاغری، یبوست، واریس، قند خون و دیابت، رشد قد، بیخوابی عصبی، احتلام، تصلب شرائین و کلسترول، ضعف حافظه، بیماران دوره نقاهت، پرکاری تیروئید، سایکوز «روانپریشی» ، فسفات در ادرار، خونادراری، ترمیم زخمها، فلج مغزی، مقاومت در برابر عفونت، بهبودی زخمهای قرنیه، بیماری رینود، اکرودینی، وابلعی، پیستوریازیس، ورم دستگاه تناسلی، تب برفکی، سرگیجههای منی پر، کمخونی هیپوکروم، آرتریت پا و شبیکه، پارکینسون، عوارض یایسگی، هپاتیت، یرقان، یرقان نوزادی، کمک به ترمیم شکستگی استخوان و عقیم بودن، به عنوان غذا و کمک درمانی مفید و مؤثر است.
در فرایند جوانهزدن، ویتامینها و املاح معدنی گندم٬ چند برابر شده و در مقابل، از کالری و کربوهیدرات آن کاسته میشود. پروتئینهای آن قابلیت هضم و جذب بهتری داشته و بر میزان ویتامین C «س» آن افزوده میشود. در این مرحله، اگر طعم گندم جوانه زده را بچشید، متوجه شیرینی آن خواهید شد. گرچه سمنک پروتین زیاد و چربی کمی دارد، اما بیشتر حجم محصول را مواد کربوهیدراتی (قند) تشکیل میدهد. البته قند آن در مقایسه با ساکاروز، شیرینی کمتری دارد، اما این دلیلی نمیشود که افراد در مصرف آن زیاده روی کنند. این قند در بدن، تولید انرژی کرده و مازاد آن موجب چاقی میشود و برای مبتلایان به دیابت یا شکر و چربی خون بالا محدودیت مصرف دارد.
با سپاس فراوان
27 حوت 1394