رسالهٔ بیان موسیقی، مشعلی برای شناخت موسیقی نظری اصیل سرزمین ما
۲۰۱۶/۵/۱۵
نویسنده: اکبربارکزی
عدم آگاهی ما از داشته های فرهنگی وعلمی که نیاکان ما آفریده اند، متأسفانه یک مشکل عام برای پیر وجوان جامعهٔ ما میباشد. این بی خبری دربخش موسیقی بیشتر وجود دارد. چه موسیقی در بیش از دو قرن اخیردستخوش تبلیغ سوءعده ای متعصبین متعلق به مکاتب سلفی، دیوبندی و اخوانی که در سازش با استعمار ایجاد گردیده اند، ممنوع دانسته شده وبه اهل موسیقی بدیدهٔ تحقیر نگریسته میشد. موسیقی دردوره های معینی چون دوران حاکمیت طالبان جرم تلقی میشد. حالانکه در دامن تمدن اسلامی بود که حدود هزارسال قبل نوابغی از فاریاب وبلخ خاستند وتئوری موسیقی را نه تنها برای ما بلکه برای جهان اساس گذاشتند وطی شش قرن بعد از آن در داخل تمدن اسلامی بازهم به همت فرزندان بلخ وهرات وسایر شهرهای حوزهٔ اسلامی رشد داده شد. با رشد تمدن معاصر درجهان غرب ازحساسیتها دربرابرموسیقی کاسته شد. ازاواخر قرن نوزده بدینسو موسیقی نوازان توسط دربارکابل از هندوستان وارد گردید و این موسیقی توانست با محیط کلتوری در کابل خود را وفق دهد ودرجوار آن موسیقی آماتورانکشاف یافت، اما این تحولات جانبی بوده و از ریشهٔ موسیقی انکشاف یافته درتمدن خراسانی قرون هشت الی سیزدهٔ میلادی ناشی نمیشد. (رسالهٔ بیان موسیقی) نوشتهٔ پژوهشگر ونویسندهٔ کشورما نجیب سخی، چاپ سال ۱۳۹۳ هجری شمسی برای اینجانب درین زمینه چشم بازکن خوبی بود که از طریق آن با بخشی از هویت کلتوری وطنم یعنی داشته های نوابغ کشور ما در بخش موسیقی نظری آشنائی دقیق یافتم. از همین جهت میخواهم این کتاب بسیار با ارزش را به شما هموطنان عزیزم معرفی کنم.
نویسندهٔ رسالهٔ بیان موسیقی، طوریکه ازمعرفی نامه اش در پُشتی کتاب بر می آید، همچون عدهٔ زیادی از دانشمندان ما باشندهٔ اروپا است. درفرانسه زندگی وکار میکند و لی درعین حال بنا به عشقی که از نو جوانی به موسیقی داشته است، تمرین عملی و مطالعهٔ نظریهٔ موسیقی تمدن اسلامی ومشرق را بصورت دوامدار ادامه داده است. وی با تسلط بر زبان فرانسوی و با استفاده از امکانات وسیع پژوهشی که در غرب موجوداست به کاوش وتحقیق پرداخته است. ماحصل کار وتحقیق خستگی نا پذیر او همین کتاب (( رسالهٔ بیان موسیقی)) است که در دوجلد توسط مرکز انتشارات بامیان درفرانسه چاپ گردیده است اما صرف جلد اول آنرا دوستی لطف نموده برای من فرستاد. یکی از خدمات نویسندهٔ رسالهٔ بیان موسیقی تجدید انتشاروخوانا نگاری اثر نفیس وکمیاب شیخ الرئیس ابو علی ابن سینا بنام ((بحث موسیقی در دانشنامهٔ علائی)) در آغاز این کتاب میباشد. ضمنأ ازسرمایهٔ علمی ونقش بزرگان برخاسته از خراسان زمین (فارابی- ابن سینا وامیرخسرو بلخی-دهلوی) در آغاز کتاب مختصرأ صحبت شده است.
موسیقی بخش مهمی از کلتور وثقافت یک ملت است. هر فرد باید در قدم نخست از کلتور ملتی که به آن تعلق دارد شناخت حاصل کند. آگاهی از موسیقی نظری که در دامن تمدن اسلامی و به همت پیشکسوتان فاریابی وبلخی این تمدن اساس گذاشته شده بود، نه تنها برای دست اندرکاران موسیقی کشورما، بلکه برای هر افغان یک ضرورت مهم تلقی میگردد. تا زمانیکه کلتور خود را نشسانیم، نه برای رشد آن کار کرده میتوانیم ونه قادر به دفاع از آن در برابرهجوم فرهنگی بیگانگان خواهیم بود. در صفحهٔ ۳۷ این کتاب میخوانیم: (( برما فرض است که تنسته وتاروپود موسیقی خود را بایگانی ومحافظت کنیم. زیرا موسیقی هرملت آهنگ زبان همان ملت است.)) رسالهٔ بیان موسیقی بما کمک میکند تا از نقش بزرگ فارابی و ابن سینا دربررسی انتقادی نظریات فلاسفهٔ یونان بخصوص پیتاگور در رابطه با آواز، رد نظریهٔ ماوراالطبعی پیتاگورو جاگزین ساختن آن با تئوری که به صدا بحیث یک پدیدهٔ طبعی وفزیکی مینگرد، تکامل صدا به موسیقی را به ریاضی مربوط میدانند، ووظیفهٔ علم موسیقی را مناقشهٔ هماهنگی وعدم هماهنگی نغمات تعین میکنند آشنا شویم. رسالهٔ بیان موسیقی توضیح میدهد که امیر خسرو بلخی دهلوی (پسرامیر سیف الدین محمود، از امیرزاده های هزارهٔ بلخ) بود که ((نظریهٔ هماهنگی وروش موسیقی اسلامی وخراسان را ازخودساخت و باچنان فهم ومتانتی در زادگاهش پتیالهٔ هند تطبیق نمود (۱۲۵۳ الی ۱۳۲۵م) که تا ۴۰۰ سال بعد از مرگش وحتی تا امروزمیراث بزرگش درحلقه های موسیقی هند زنده وفعال است.)) امیر خسرو علم موسیقی را به هند برد ولی حالا هنرمندان ما برای آموزش موسیقی به هند میروند. حالانکه موحالانکه اگر به میراث علمی بزرگان خویش (موسیقی نظری پایه گزاری شده توسط فارابی وابن سینا وانکشاف داده شده توسط ) تمسک جوئیم، مجبور به آموزش درهندوستان نمیباشیم ومیتوانیم موسیقی واقعأ اصیل افغانی خویش را که مبنای علمی خواهد داشت، رشد واعتلا دهیم. درغرب نیز، به روایت رسالهٔ بیان موسیقی، همین موسیقی نظری تمدن اسلامی در قرون ۱۵ و۱۶ به لاتین ترجمه شد و درقرن ۱۸ به زبانهای ایتالوی، فرانسوی وانگلیسی ترجمه گردید. موسیقی غربی با سود جوئی از موسیقی نظری تمدن اسلامی پایه گذاری شد اما بعدها به موسیقی معتدله مبدل گردید.
فهم موسیقی نظری برای دست اندرکاران موسیقی عملی بسیارمهم است درتمهید کتاب (صفحهٔ ۳۶) می یابیم: ((محتوای موسیقی نظری عبارت از چکیده وجوهرچندین هزار سالهٔ موسیقی عملی است، که گذشتگان متکی به توانائی وآگاهی شان درمورد بما به ارث گذاشته اند. متأسفانه این میراث در زیر گرد وخاک ایام مدفون ومستور شده بود، که من همین گرد وخاک را زدودم تا این جوهر دوباره بدرخشد; زیرا کاربرد دقیق آن نیمی از تمام مشکلات ما را در زمینه مرفوع میکند; بمثابهٔ چراغی است که راه را روشن کرده، و در پرتو آن آگاهانه قدم برمیداریم، هرگام جدید استوارتروعقلانی تر از ماقبل آن خواهد بود. ))
وقایع تاریخی بعداز قرن ۱۳ میلادی یعنی تخریب مکررتمدن اسلامی در خراسان زمین باعث مدفون شدن این میراث فرهنگی بود. استیلای استعمار انگیس برمنطقه وجنگها و بی امنیتی متداوم درخراسان (افغانستان) باعث گردید که این میراث فرهنگی همانطور زیر خاک بماند. اقدام شجاعانه و مسؤلانهٔ نجیب سخی در زدودن گرد وخاک از آن میتواند گام نخست برای یک رنساس در زمینهٔ موسیقی در افغانستان باشد. امید دست اندرکاران موسیقی کشور ما با برداشتن گامهای بعدی به این آرزوی ما جامهٔ عمل بپوشانند.
رسالهٔ بیان موسیقی مشتمل بر ۵ بحث است. بحث نخست در ۵ فصل شرح دقیقیست ازتعریف موسیقی، صدا، از صدا تا نغمه و سر انجام تا مقام با فرمولهای ریاضی آن. بحث دوم وقف وزن یاایقاع گردیده است. مطالعهٔ این بحث وبحث ماقبل آن حتی به آدم نا آشنا به موسیقی چون اینجانب حس فهم موسیقی میبخشد. بحث سوم به مراحل تألیف وترکیب میپردازد. بحث چهارم به انواع موسیقی اختصاص یافته است. بحث پنجم وآخربرموسیقی آله ای و شرح آلات موسیقی اصیل ما که مادر آلات موسیقی جدید در جهان میباشند، اختصاص یافته است. درآغاز کتاب فهرست مندرجات ودر ختم آن فهرست منابع ۸۹ گانه که در تآلیف کتاب از آنها استفاده شده است، درج میباشد. کتاب دارای شماره ISBNبوده وبا معیار های امروزه چاپ شده است. نا گفته نباید گذاشت که دو پیوند با معلومات مفید وتازه در شرح فارسی شیرازی و موسیقی واسلام درختم کتاب جا داده شده است. یگانه کمبودکتاب موجودیت چند اشتباه تایپی است. اگرچه این اشتباهات ازکیفیت محتوائی کتاب کاسته نمیتواند ولی بحیث یک نقیصه باقی میماند. مطالعهٔ این کتاب را نه تنها به دوستداران و دست اندرکاران موسیقی، بلکه به همه هموطنان علاقمند به فرهنگ ملی ما و علاقمندان به فرهنگ افغانستان و دوران طلائی فرهنگ اسلامی ، توصیه میکم. برای معلومات بیشتر یا درخواست کتاب آدرس ایمیل نویسندهٔ کتاب را که در پُشتی کتاب درج است، در ینجا برای شما خوانندگان عزیزاین سطور نقل میکنم: nadjib.sakhy@hotmail.fr
(ختم)