محمد الله وطندوست

 

به بهانه روزجهانی کودک

کودکان افغانستان شاید بد چانس ترین, بد بخت ترین و محروم ترین کودکان جهان باشند. 
وقتیکه در کشوری بیشتر از شصت در صد جمعیت با فقر دست به گریبان باشد و کتله های عظیمی از مردم کار نداشته باشند, در کشوریکه دو ملیون انسان در طول سال های جنگ شهید وکشته شده باشند , کشوریکه بیشتر از سه ملیون معتاد به مواد مخدر داشته باشد, در کشوری که بیشترین تلفات را مادران وکودکان در مقایسه با کشور های همسایه داشته باشند ,در کشوری که ملیون ها انسان بیجا شده از قریه وقصبه در زیر خیمه ها و خانه های غیر صحی حیات بسر می برد, در کشوری که اطفال ونو جوانان از ذباله دانی غذای روزانه خود را در یافت می دارد , در کشوری که به کودکان رفتن به مکتب و نشستن در چوکی متعلمی آرزوی غیر قابل دسترس باشد, کار کودکان امرطبعی است و هیچگونه تعجبی را بر نمی انگیزد.
طبق خبر نشر شده عده یی اطفال ونو جوانان در معادن ذغال سنگ دره صوف ولایت سمنگان در شرایط بی نهایت خطرناک و غیر صحی به کار شاق مصروف اند . این اطفال خود ذغال سنگ را از عمق زمین با دستان کوچک خود استخراج می کنند و توسط حیوانات باربر از معدن بیرون می کشند ودر قبال چنین کار شاق و طاقت فرسا پول نا چیزی در یافت می دارند تا به خانواده در مانده و محتاج خود کمک کنند . این اطفال در صحبت با ژورنالست تلویزیون طلوع از مجبوریت خود در کار کردن و احتیاج وحشتناک خانواده های شان به کار آنان , قصه ها وحکایت های تلخی داشتند که هر انسان با احساس را با اندوه عمیق ودرد جانکاه مواجه می کرد
آنان بلا استثنا از علاقمندی شان به تعلیم وتحصیل یاد می کردند و آرزومند بودند تا کاری کمتر شاق و کمتر خطرناک داشته باشند . اطفالی که باید با بازی های کودکانه توانائی های جسمی و ذهنی خود را رشد می دادند وبا تحصیل و تفریح با روحیه عالی بزرگ می شدند, در سنین هشت, نه تا دوازده وسیزده سالگی همچون پیر مردان از مجبوریت تامین تفقه فامیل صحبت می کنند و خود را مکلف می دانند تا نان آور خانواده باشند

البته کار شاق کودکان تنها در معدن ذغال سنگ سمنگان محدود نمی شود . هزاران طفل در ورکشاپ ها, قالین بافی ها و کفاشی ها نیز در شرایط سخت به کار مشغول اند. عده یی از کودکان با رنگ کردن بوت یا با دست فروشی چند پول سیاهی بدست می آورند و به خانواده های خود مدد می رسانند.
آیا جامعه, دولتمردان , موسسات مسوول کودک , موسسات خیریه وثروتمندان در برابر این اطفال مکلفیت و وظیفه یی دارند یا خیر؟
آیا دولت در قبال آنان مسوولیتی احساس می کند؟ 
مسلما جواب منفی است.
اگر دولت پاسخگو و مسوولی وجود داشته باشد کار شاق کودکان را منع و زمینه اشتغال پدران ومادران این کودکان را مساعد می نماید و امکان تحصیل کودکان کشور را بلا استثنا فراهم می سازد . اگر مافیای اقتصادی در سیزده سال گذشته در کشور مسلط نمی بود, اگر جنایت کاران بنام جهاد ومذهب در گرده مردم سوار نمی بودند, اگر کمک های جهانی با چنین وحشت حیف ومیل نمی شد , اگر سیستم به اصطلاح بازار آزاد این چنین با آزادی کامل از جیب مردم هست ونیست شان را غارت نمی کرد , اگر بجای محافل, متنگ ها ,گردهمائی ها, ورکشاپ های به اصطلاح آموزشی ,تجلیل از تولد ومرگ قهرمانان خود تعین کرده دولت, قسمتی از بودجه دولت به فقر زدائی واشتغال زائی بمصرف می رسید, یقینا اطفال معصوم ما ناچار نبودند تا در عمق چند صد متری زمین به کار شاق استخراج ذغال سنگ بپردازند و در شرایط کاملا خطرناک, مضر وغیر صحی با حیات خود بازی نمایند.
در صورتیکه درحکومت وحدت ملی اراده ,تصمیم ومسوولیت وجود داشته باشد , تامین آینده خوبتر برای اطفال وجوانان ما قابل پیشبینی است اما از آنجائیکه در حکومت وحدت ملی نیز همان مهره های بی عاطفه و بی احساس حاکمیت مافیائی کرزی تسلط عام و تام دارند داشتن چنین امید بیجا واضافی خواهد بود

 

 


بالا
 
بازگشت