فریبا سنجر شهابی
گلیم غم جایگاه زن افغان
زنان و دختران افغان بیداری شما آسایش ابدی تان است.
دشوار است تا بگویم هشتم مارچ برای زنان افغان واقعآ روز عاری از رنج و ستم ، درد وغم برادر، پدر ، شوهر وفرزندش نباشد . بیش از یکصد سال از این روز می گذرد و همه ساله به عنوان روز بین المللی زن دراکثریت کشورهای جهان طی محافل و گردهمائی های مختلف ، سخنرانی صورت می گیرد ودر محدوده چند جمله کتابی زنان ستوده می شوند امآ دشوار است تا همه این گفتمان روی کاغذ و بیرون شده از ذهن واقعآ چنان گردد که می گویند ، حتآ قدرت های جهانی مدافع زن نیز درتعهد وعمل عاجزو گناه کار شدند. میخواهم درپیکارزندگی نقش زنان را کمتر از مردان جلوه ندهم ، بلکه میشود گفت زنان بیشتر از مردان درهمه امورات زندگی نقش بلند و ارزش والتری رابه خویش حفظ داشته ،این توانائی فزیکی ، عقلانی وانسانی را پروردگار خلقت برایش اعطانموده است . شکی در زمینه وجود ندارد .زن را خداوندگارش خلقت کرده است و توانائی وعقلانیت اش را نیز. پس باید دانست که زن مادر است ، زن کهرنایاب زندگیست موجودیست که گهواره زیست تمدن انسان و انسانیت رادر دست دارد و حرکت میدهد. آزادگان و بلند اندیشان گیتی زن را بهترین خلقت عالم انسانی دانسته و همیشه اوقات زیارت اش را بعد کعبه روا میدارند . فرزندان ای که به پاهای مادرش خم میشوند و بوسه میزنند اهل تمدن و زاده کهواره آرامش دست مادران است که مادرشیره وجودش رابه فرزندش درهمه حالات زندگی نثار نموده است . زن مادر است و پدردیوار استنادفرزندش میباشد که قامت بلند و حرمت انسانی اش رادر میان اجتماع انسانی استوارمینماید. اگر به واقعیت زندگی انسانی مراجعه نمایم دشوارنیست تا بدانیم که زن و مرد هر روزی را که گام سعادت برای خویش وفرزندان شان می گذارند هم روز زن است و هم روز مرد.چه باید کرد که هشتم مارچ داشت ویا نداشت . اما این واقعیت است که بگویم هشتم مارچ را زنان در امریکا مبارزه نمودند و برخواستند و دادخواهی کردند نیز می ستائیم و مبارک میگویم ، اما زنان در جامعه عرب ، سرزمین خونین فلسطین ، کشور های افریقائی ، در سوریه ، لبیا ،لبنان عراق و بلاخره افغانستان در چه حالت قرار دارند ؟. زن افغان آواره د یا رهجرت و بیگانگی است ، زن افغان دردشت و صحراهای سوزان کشورش می سوزد، در شمال ، جنوب ، شرق و غرب جهان و کشورش آواره و خونبار است ، یتیم دار و بیوه شده و میشود ، چرا باید تنها هشتم مارچ را باید تجلیل نمود ، چرا چنین نکرد : - همه رنج ، غم و مصیبت را از زندگی بشریت و زنان گیتی به دور انداخت . تنها در افغانستان حدود ده ملیون زن ، دختر کوچک و بزرگ در ماتم و مصیبت های تحمیلی ناشی از اشتباهات مردان کشورش و جهان درگیر بحران و خشونت میباشند . در حالیکه جهان با همه قدرت علمی ، تخنیکی و نظامی اش با شعار نجات زن و اطفال افغان در خانه ما حضور دارند امآ دیدیم که نتیجه چیست ؟ درست است که زنان در بدنه ای نظام سهم ارزنده ای برای شان سمبولیک داده شده است امآ واقعیت چیز دیگریست که همه میدانیم . زنان در پارلمان کشور هستند اما نه مانند سایر کشورهای که بنام آزادی و نجات زن فریاد دارند و دست به اسلحه و نمایش قدرت زدند .زنان در کشور ما اشک اش خون گشت ولی هنوزهم تحمل و صبوری را پیشه دارند ، فرزندش ، برادر ، پدرو شوهرش همه قربانی مصیبت های گوناگون جنگ قراردارند ، زن افغان نمیداند که فردا چه خواهد شد ؟. افتخار داریم که درهمه امورات کشوری ، قوت های امنیتی و سایر نهاد های خدمات اجتماعی زنام سهیم هستند مگر واقعیت این است که بدون سهمگیری و نقش والا وارزنده زن نمیشود حتآ شمع رادر خانه روشن نمود اگر حرمت به زنان داشته باشیم ، مادر وخواهر خودرا گرامی بداریم ، هرگز دشواری و غم را بر زن و یادختر افغان در زادگاه اش تحمیل نمیداریم . میدانم جنگ موجوده پدیده یست که منافع دیگران را مردان کشورما عهده دارشده ایجاد تضاد میان اقشار مختلف سیاسی ، مذهبی ، قومی و لسانی در جامعه افغانی توازن اش رابه نفع بیگانه ها میلان داده و اکثریت مردان کشورما درگیر مصیبت های گوناگون ناشی از این بحران گردیده و دسته بندی های مختلف بوجود آمده است ، میتوان از جنگهای مختلف تحمیلی تحت بهانه و سوژه های گوناگون آن یاد آورگردید. به اصطلاح نظام کمونستی ومجاهدین ، جنگ قدرت میان تنظیم ها ، جنگ طالبان و تنظیم ها ، جنگهای خونین جامعه جهانی و طالبان ، در تداوم مصیبت ها جنگ کنونی نظام دموکراسی نوین و طالبان نوین ای که کشورهای جهان و متحدین ناتو و ضد تروریزم بین المللی امروز پس از گذشت چهارده سال خونین عاشق طالبان شدند و تلاش دارند تا میان طالبان و نظام تحت حمایت شان آشتی و مطالحه نمایند ، دشواراست تا بگویم ای مادر و خواهر ترا آمده اند که نجات بدهند و مردان و نان آوران خانه تان در صلح و صفآ باهم مشترکآ زن را ، مادر و خواهرش را از گلیم غم رهائی بخشند .زنان در کشور ما هریک به اندازه سن و سال اش زجر کشیده و غم دیده است . هنوز هم متولدین دختر در خانواده ها لبخند پدر ، پدر کلان و سایرین را نمی بیند و قدومش نیک پنداشته نمیشود .زن هنوزهم عاجزه و سیاه سر نامیده میشود ، اما این که اومادراست وغمگین ، فریادش از قبرستانها، و چهاردیوار خانه ها بلند است و تکیه بر تابوت فرزند پارچه پارچه شده ، سربریده و خونین راهمیشه در حافظه اش دارد چگونه باید بیندیشیم که هشتم مارچ برای زن افغان چه پیامی را خواهد داشت ؟ به دیار زنان آواره در کشورش ، در خیمه های سوزان ، در دشت ها و خانه های گلی و خیمه های فرسوده ، به سیل زنان آواره از جنگ های خونین در اکثر ولسوالی ها و ولایات کشور برویم و هشتم مارچ را جستجو نمایم که چه مفهومی برای شان دارد ؟ زنان و دختران ای که در جمع معلمین ، منورین ، افسران ، دوکتوران ، و سایر خواهران ما که در کرسی پارلمان و پست های عمده دولتی ، در تشکیلات سازمانی و نهضت های زنان مسولیت و مکلفیت دارند و مبارزه و پیکار می نماید پیام دارم تا در انسجام همگانی شما پیشتازگردید.قیام زنان افغان میتواند قلعه شکن و سازنده باشد در برابرهمه متجاوزین ومفسدین داخلی کشور و حمایتگران خارجی شان ، این است که زن افغان واقعآ به سمبول تحمل و صبوری ، هیزم خشم و غضب جنگ ، زمین خشکین و خونین نفاق ملی در کشور مبدل شده اند ، قیام شان برحق است و یقین دارم که برادران و مردان واقعی ملت خسته از جنگ تحمیل شده در خانه مان همدوش خواهران وشیرزنان غمکشیده کشور شان، برای نجات همگان همنظر و همدست شده ،نجات ملی را بوجود آمدن بستر راحت در سرزمین شجاعت برای زنان و آزادگان کشور شان حتمی میدانند .
همه باهم بسوی قیام ملی جهت نجات فرزندان و خانه ای مشترک ما افغانستان .
ما همه یک افغان واحد هستیم ، افغانستان واحد ، آزاد و مستقل میخواهیم .
فریبا سنجر شهابی