(طنز)
ف . فاریابی
داستان جنگ دو خروس جنگی در ارگ !
راویان، طرح نوین پرداختند
از محقق تا به اشرف تاختند
این یکی بوتل زد و عمامه ریخت
آن یک از نکتایی اشرف گرفت
مشت کوبیدند به فرق یکدیگر
چون خروس جنگی،کندند بال و پر
« جلسه امنیتی» شد مسخره
هر یکی بگریخت زترس و دلهره
دوستم و دانش، محقق ، باجناغ
اشرف بیچاره، تنها همچو زاغ!
****
شایعه سازان، دروغی بافتند
برزبان این و آن انداختند
اشرف کوچی، کراواتش کجاست!
این محقق،جد وآبادش کجاست !
کی محقق بوده در فکر تبار
در فضای اختطاف و انتظار!
رهبران دولت وحدت ، کجا
قصهء بدبختی ملت ، کجا !
عین و غین، هرچند ، مارا رهبر اند
بردهء کاخ سفید و چاکر اند !
صلح و جنگ شان از آن سو میرسد
نام و ننگ شان از آن سو میرسد
نیست بی « پرمیشن» ارباب شان
رفتن تشناب و عزم خواب شان !