کشمکش های جهان گشایی میان روسیه وترکیه در ادوارتاریخی
جهان درقرن هجده ونوزده، بعد ازانقلاب صنعتی در اروپاوبا رشد
وتکامل نظام سرمایه براساس دادستد بازرگانی میان کشورهای بزرگ صنعتی واردمرحله
نوینی گردید.این امر باعث شده بود، تا برای تهیه موادخام غرض فعال نگهداشتن
چرخ ماشینهای تولیدی برای باز تولید اجناس سوداور به سوی کشورهای عقب مانده
که دارای منابع سرشار طبیعی ودوراز دید جهانیان قرارداشت ،حاکمیت خویشرا منبسط
سازند. بوجود امدن را ههای دریایی وکشف قاره امریکا زمینه سازان شده بود ؛که تا
کشورهای بزرگ صنعتی جهان میان هم برای معاملات دادستد تجاری بررقابت علیه
یکدیگر بپردازند. براین اساس کشورهای بزرگ صنعتی هرکدام برای تامین منافع ورشد
سرمایه ملی خویش با شیوه ها وتکتیک های مختلفی استعماری واستثماری بالای
کشورهای درحال رشدو عقب مانده که دارای سرشار منابع طبیعی بوداند ، ازطریق
لشکر کشی های نظامی وهیئت های تجاری ومذهبی هجوم برده وراه را برای اهداف خود
بازنموده و تسلط خویشرا برقرارکرده اند. کشورها ی اروپایی مانند:انگلستان،
فرانسه،المان، ا طریش،هسپانیا، پرتگال وروسیه ممالک یی بوداند که هرکدام
میخواستند ، تسلط خودرا درجهان گسترش دهندودراین امر پیش قدم بوداند. براین
شالوده همیشه زذوبندهای سیاسی با جنگهای مدهش حانمانسوزدر میان انها بخاطر
تقسیم جهان صورت میگرفت ، درنتیجه هم دیگر را سرکوب ویامغلوب کرده وحاکمیت
اقتصادی وسیاسی خودرا تحمیل می نمود اند.
تشنجات منطقوی برای تامین منافع اقتصادی وسیاسی باعث جنگهای
خونین میان قدرتمندان ازجمله روسیه وترکیه در روند تاریخ برای حفظ وگسترش
حاکمیت واشغال سرزمین های همدیگر شده است . این امر رویکردها و جانبداریهای
سیاسی را برای دفاع یک کشور علیه کشور دیگری، در میان سایر کشورهای اروپایی
مانند انگلستان ، فرانسه ،المان واطریش بوجودمی آورد، که هرکدام برمبنای منافع
ملی خویش باهمدیگر تبانی وازیکدیگر درمقابل مخالفین خویش متحدانه دفاع
مینموداند که البته این تبانی هاهمیشه موقتی وزد گذر بوده است.
امپراطوری عثمانی هاکه از سال 1361ــ 1924 ترسایی ادامه داشت ،
توانستند که حاکمیت خودرابالای عده از کشورهای اسیا،افریقاو اروپا پهن سازند و
بر تمام راههای تجارتی باستانی میان شرق وغرب مسلط شوند.
تاریح جنگهای ترکیه درمقابل روسیه در اوایل قرن هجده برسر ان
بود که تا از کشورهای که تابع امپراطوری ترکیه در بالکان بود دفاع نماید؛
روسیه ارزو داشت کشورهای بالکان مانند : بلغارستان وصربستان که ازقوم اسلاو
هستند، از زیر سلطه عثمانیها ازاد نماید ، کوشش مینمود که بااین عمل مدافع
ازادی اسلاوهای بالکان درتاریخ قلمداد شود؛ از جانب دیگر روسیه ارزو داشت تا
پایتخت قدیم امپراطوری روم شرقی قسطنطینه راتصرف نماید ، برای اینکه خودرا
جانشین امپراطوری بیزانس میدانست.
جنگهای روسیه وترکیه از سال 1730ترسایی اغاز شده ودر فاصله
ومقاطع مختلفی ادواری تاریخ ، ازسالهای 1768،1792،1807،1828،1853ترسایی
وبالاخره تادر سال 1914 ادامه یافته است.
در سال های 1792و1807ترسایی روسیه به سوی قسطنطنیه(استانبول)
پیشروی کرده ومرزهای ترکیه عقب کشیده شد؛ اما با مداخله انگلستان واطریش ،
روسیه نه توانست که قسطنطنیه را متصرف شودوعقب نشین کرد، این حرکت انگلیس
واطریش برای منافع ترکیه نه بود، بلکه برای ان بود که انها با روسیه رقابت
وازان هراس داشتند. انگلیسها همیشه از روسیه تزاری دراسیای مانند هند،
افغانستان وایران تشویش وهراس داشته، تا بالای این کشورها حاکم نه شود.
انگلیسها از این هراس داشتند که اگر روسیه قسطنطنیه را تصرف نماید، انها به
دریای مدیترانه دست میابند ویک نیروی بزرگ دریایی را در نزدیکی هند بوجود
خواهند اورد . این وضع برای انگلستان برای تسلط بالای هند خطرناک بود، به این
جهت انگلیسها همیشه جلوی پیشروی وحمله روسیه را به ترکیه میگرفتند؛ اطریش نیز
مایل بود که روسیه هرچه زیادتر از ترکیه وجزیره بالکان دور باشد، تا اینکه بعد
از تجزیه امپراطوری عثمانی سهم خودرا بدست اورد،کشورهای اروپایی چشم طمع به
ترکیه دوخته بودند ؛ انتظار میکشیدند تا حادثه اتفاق بیفتد تا ارزوهای خودرا
عملی نمایند . طوریکه تزار روسیه درسال 1853خطاب به سفیر کبیر بریتانیا درمورد
ترکیه گفته بود:" مردی بیماری دربرابر مااست، مردی سخت بیمار... هرلحظه ممکن
است که به شکلی ناگهانی بمیرد.."
درسال 1853ترسایی جنگ میان روسیه تزاری و ترکیه اغاز شد که
بنام جنگ «کریمه» مشهوراست . اما با مداخله انگلیسها وفرانسوی ها جلو پیشروی
روسیه گرفته شد. بیست ویکسال بعد درسال 1877 تزار روس دوباره به ترکیه حمله کرد
واردوی انرا ازبین برد بازهم نسبت مداخله کشورها ی خارجی ترکیه نجات یافته
وروسها عقب نشینی نموداند.
بر اساس جنگهای طویل مدت درمیان کشورهای اروپایی وبالخصوص روسیه
تزاری وترکیه کنفرانس بین المللی درسال 1878 ترسایی درشهر برلین المان بر پا
گردید ، تا درمورد اینده ترکیه تصمیم اتخاذ شود ؛دراین کنفرانس ، بیسمارک نخست
وزیر المان و دیسرائیلی نخست وزیر انگلستان و سایر سیاست مداران انوقت اروپا
اشتراک داشته ، که باهم علیه یکدیگر مخالفت می ورزیدند که باعث دسته بندی
هابر ضد یکدیگر میشد، بر اساس این پیمان که بنام پیمان برلین نامیده میشود
کشورهای بالکان : بلغارستان، صربستان، رومانی ومونتینگر استقلال یافتند ؛
اماایالات بوسنی،وهرزگوین را اطریش اشغال ( بنام زیرحکومت ترکیه باقی ماند)
کرد؛ انگلستان نسبت جانبداری که از ترکیه کرده بود، قبرس را به عنوان پاداش از
ترکیه گرفت.
جنگ اخری ترکیه وروسیه درسال 1914 ترسایی مصادف به جنگ جهانی
اول بوده است که اثرات ان باعث ضعیف شدن تدریجی وازبین رفتن کامل خلافت
عثمانی درمارچ 1923 ترسایی توسط مجلس کبیرشد ومصطفی کمال پادشا که بنام
«اتاترک»(پدرترک ها) لقب گرفته است، قدرت را بدست گرفت وبه تشکیل دولت جدید
مدرن اقدام کرد.
اتاترک یک شخصی ملی گرا ی اتشین بود، حکومت ودین را از هم جدا
کرد وانرا اعتقاد خصوصی اشخاص اعلام نمود؛ او به تمام ادیان ازادی وبرابری قایل
شده وبا انها با تساهل رفتار میکرد، مصطفی کمال زنان را به رفع حجاب وبیرون
امدن از حرمسراها وشرکت در انتخاب کردن وانتخاب شدن ومشاغل عمومی تشویق وازاد
قرارداده و تعداد زوج ها را جرم اعلام کرد، دولتهای غربی که به اهداف خود نسبت
ازبین رفتن امپراتوری عثمانی ها توسط اتاتورک نایل شده بودند، باوی دست دوستی
دراز نموده و از دولتش پشتبانی کرداند.
امروز ترکیه یکبار دیگر درمقابل ازمون تاریخ درمنازع های شرق
میانه ازانجمله با همسایه اش سوریه درگیر شده که این باردرمقابل مخالف تاریخی
خود با روسیه مدرن ونوکه از دولت بشارالا اسدرئیس جمهورسوریه پشتبانی مینماید
قرار گرفته است. تشنجها وزدوبندها بی نهایت شدیدگردیده که امکان بروز جنگ میان
ترکیه وروسیه را بوجود اورده است .