محمدعوض نبی زاده
جنگ جهانی سوم , دنیا را تهدید میکند
با آغاز سیستم "دولت مدرن" از سال 1756 میلادی چهار جنگ جهانی رخ داده است که عبارت از جنگهای هفت ساله، جنگهای انقلاب فرانسه، جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم اند که جنگ جهانی اول به دلیل ترور فرانس فردیناند و جنگهای هفت ساله میان فرانسه و انگلیس در خاک آمریکا در مسیر رودخانه میسیسیپی اتفاق افتادوطولانیترین صلح جهانی بین سالهای 1815 تا 1914 بوده اند و اکنون هفتاد سال از وقوع آخرین جنگ جهانی میگذرد. هرجنگ جهانی نیاز به یک جرقه دارد ومعمولا در ان پای منافع قدرت های بزرگ مطرح میباشد.اما وقتی کشورهای بزرگ وارد جنگ میشوند، دلیل اولیه جنگ گم شده و تنها رقابتها وایجاد یک نظم نوین جهانی باقی میماند که با افزایش خطرها، مردم قربانی میشوند.ممکن روسیه حالا اغازگرجنگ جهانی سوم" وپنجمین جنگ جهانی درتاریخ سیستم دولت مدرن نظم نوین جهانی باشد وبشریت را جنگ جهانی سوم ,تهدید کند و آن اینکه چه جرقهای باعث وقوع این جنگ میشود وچگونه میتواند به یک جنگ جهانی تبدیل شود؟ گذشت زمان به این سوال پاسخ خواهد داد. اما درعین حال رابرت فارلی، نویسنده کتاب «The Battleship Book» چند سناریوی محتمل جرقههای آغاز جنگ جهانی سوم را مطرح کرده که درحال حاضر جرقه ی داعش توجه کشورهای قدرتمند مانند ، آمریکا ،روسیه و فرانسه را به خود جلب نموده که اگر یک ائتلاف ضد داعش واقعی به وجود آید.
درگیریها ی جنگی میان قدرتهای بزرگ جهان در برخی از مناطق وجنگ در سوریه میتواند به سرعت در ترکیه، ایران و عربستان و احتمالا به دیگر بخشهای جهان نیز سرایت کندو بروز برخورد تصادفی بین نیروهای ناتو و جنگندههای هوایی روسیه در سوریه میتواند سبب اتخاذ تصمیمات غلط تاکتیکی شود .در ضمن هند و پاکستان اگربار دیگر وارد جنگ شوندو پاکستان دچار شکست جدی گردد، شاید پاکستان از سلاح هستهای خود استفاده کند. اکنون روسیه در جنگ سوریه به قابلیتهای جنگی جدید احتیاج دارند که برای این کار استفاده از هواپیماهای جنگی سنگین نظیر جنگنده SU-25 است که این بمبافکنها معادل هواپیماهای A-10 آمریکا بوده که میتوانند بمبهای سنگینی و پرقدرتی را فرو بریزند.در ضمن نصب سیستم دفاع هوایی S-400 درسوریه به لحاظ سیاسی حکومت سوریه را در مقابل کشورهای غربی بیمه می کند. روسیه قدرت وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد را دارد که میتواند از این وتو استفاده کرده و جلوی هرگونه اقدام شورای امنیت در سوریه را بگیرد و از تکرار اقدامی مشابه مداخله ناتو در لیبی علیه سوریه جلوگیری نماید .با وجود آنکه قابلیتهای اطلاعاتی روسیه در حد آمریکا نیستند اما از قدرتمندترینها در نوع خود به حساب میآیند.
اگر چه اقدامات روسیه به تحکیم مواضع دولت سوریه کمک کرده است اما با اقدامات ترکیه در سقوط هواپیمای روسی و ورود به خاک عراق ، ژئوپلیتیک خاورمیانه دستخوش تحول شده و عواقب آن برای سالها در منطقه منبع تنش های جدید ترخواهد گردید. دولت روسیه اکنون اقدامات نظامی را با دعوت دولت سوریه دنبال میکند ودر این رابطه پایگاه نظامی روسیه در طرطوس سوریه اهمیت دارد که در سواحل مدیترانه و نزدیک به ترکیه قرارگرفته است .از انجائیکه تهدیدات عمده ترکیه برای روسیه به سده های 15 تا 19 بر می گردد وآخرین جنگ های آنها جنگ کریمه درسال 1854 تا 1857 و جنگ صربستان درسال 1877 تا 1878 بودندزیرا در اواسط سده نوزدهم میلادی درجنگ کریمه کشورهای اروپایی در کنار ترکیه علیه روسیه وارد عمل شدند و روسیه را شکست دادند. ترکیه در دوره جنگ سرد هم تهدید جدی برای روسیه بودکه حالا نیزحکومت اسلام گرای ترکیه در مسائل خاورمیانه به ویژه سوریه هیچ اهمیت و نقشی برای روسیه و ایران قائل نشده و بدنبال این است که ناتو را در مقابل روسیه قرار دهد ولی روسیه فعلا ازدریای سیاه در شمال تا قفقاز جنوبی و در شرق در کنار مرزهای ترکیه حضور نظامی سنگین دارد.
همسویی تاکتیکی میان غرب و ترکیه و عربستان با داعش در موضوع سوریه یک واقعیت است ودرگیریها در سوریه با گروههای تروریست می تواند روسیه و غرب را در ترسیم یک آینده نامعلوم برای سوریه و خاورمیانه تا مرز درگیری های محدود بکشاند. وضعیت کنونی خاورمیانه و شمال افریقا از مالی تا لیبی و مصر و یمن تا سوریه و عراق ، محصول مجموعه ای از عوامل استعماری, تحقیر ,رقابتها ,منازعات و مداخلات بین المللی و مسئولیت ناپذیری دولتهای منطقه است. روسیه هنوز هم دولت کییف را علیه منافع امنیت ملی خود میداند ودر مقابل ناتو و آمریکا ممکن است با حمایت از دولت کییف برای محدود کردن مداخلات روسیه وارد عمل شوند.این وضعیت امکان محاسبات غلط را بالا میبرد که ممکن است هر اشتباهی باعث بروز مقابله ی خطر ناک نظامی شودچون روسیه اگر احساس نماید که نمیتواند بر طرف مقابل خود غالب شود، ممکن است از تسلیحات هستهای خود استفاده کند. طوریکه در دوران جنگ سرد، یکی از دو ابرقدرت برای خلع سلاح دیگری ممکن بود از حملات هستهای خود استفاده میکرد که نتایج اینگونه حمله بسیار گسترده بود ولی اکنون ما چنین ترس و نگرانی را نداریم زیرا ممکن است طرفین درگیر به ندرت عامدانه جنگی جهانی را آغازکنند .
با این حال رهبران قدرتمند جهان لازم است درباره افزایش تهدید بحران هوشیار باشند و نگذارند تا جنگ جهانی سوم رخ دهد . در سال های اخیر و به دنبال توسعه ارضی چین در دریای "چین جنوبی"، تنش ها در این گوشه از جهان تشدید شده است. دریای چین جنوبی با حدود 400 هزار مایل مربع وسعت، از تنگه تایوان تا سنگاپور، بزرگترین منطقه دریایی بعد از پنج اقیانوس است واین منطقه سرشار از منابع غنی انرژی به خصوص گاز است ؛ منابعی که برای اقتصاد روبه رشد پکن اهمیت قابل توجهی دارد.چینی ها که خود را در حال جلو زدن از اقتصاد آمریکا می بینند به هیچ وجه ناامنی و چالش بین المللی در اطراف خود را نمی پسندند. بر اساس آمارهای موسسات اقتصای جهان، چین در سال 2020 از لحاظ اقتصادی از آمریکا پیشی گرفته و رتبه یکم را به خود اختصاص خواهد داد .در حالیکه ناپلئون بناپارت، امپراطور فرانسه در قرن نوزدهم در مورد چین گفته بود: «نگذارید این اژدهای خفته بیدار شود، زیرا اگر بیدار شود همه دنیا را خواهد بلعید». در حال حاضر، اژدهای زرد بیدار شده و میرود که به اولین قدرت اقتصادی جهان تبدیل شود. اگرچه آمریکا اتحادهای امنیتی با کشورهایی مثل، جاپان، کره جنوبی، استرالیا و فیلیپین دارد و تلاش می کند تا آن ها را در مقابل رقیبش چین تقویت کند .
همانگونه که آمریکا در ویتنام و فیلیپین مداخله نظامی انجام داد ومیتواند همین مداخله نظامی علیه چین انجام گیرد. در حال حاضر جنگ میان چین و آمریکا به اندازه خطر افرین است که اگر یکی از طرفین خونسردی خود را از دست بدهد در این صورت نتایج ناگواری در دنیا به وجود خواهد آمد. چون هند و جاپان ممکن در این جنگ مداخله کنندو احتمال دارد که روسیه تمایل داشته باشد که خود را از این جنگ بیرون نگه دارد البته ممکن است یک برخورد هستهای به صورت تصادفی یا به صورت عمدی اتفاق افتد.هرگونه برخورد هوایی یا بحری میتواند باعث بروز درگیری ناگهانی میان دو کشور چین وجاپان شود که آمریکا بر اساس توافق انجام شده از ژاپن دفاع خواهد کردو برای آمریکا بسیار دشوار خواهد بود که خود را خارج از این بحران نگه دارد.چین با مشاهده چنین قطعیتی از سوی آمریکا برای ورود در این جنگ احتمالی وادار میشود برای مقابله با مداخله آمریکا، تاسیسات نظامی این کشور در سراسر منطقه را مورد هدف قرارخواهد داد. بر اساس آمار وزارت دفاع امریکا ,بودجه نظامی چین در سال 2014 حدود 131 میلیارد دلار ولی در سال 2015 به 145 میلیارد دلار رسیده است که می تواند معادلات منطقه ای را به هم زند وهرچند میزان بودجه نظامی چین در مقایسه با بودجه نظامی آمریکا (بیش از 600 میلیارد دلار) رقم بزرگی نیست،اما آمریکا با تسلط بر شاهراه دریایی چین جنوبی می تواند نبض اقتصادی جهان را در کنترل خود داشته باشد. احتمالا چین زیاده خواهی آمریکا در حیاط خلوت خود را با نگرانی می نگرد و در صورت تشدید تنش ها بدون تردید پاسخ هایی به آن خواهد داد.
بیستم ماه – دسامبر– سال - 2015میلادی