محمد علی مهرزاد

 

اثرات منفی اختلافات هند وپاکستان برافغانستان!؟

حادثه یازده سیپتامبر2001 میلادی درامریکا؛ چون جرقه ای آتش افروزنه تنها قلب اسیا را، بلکه خاورمیانه نیز به اتش کشیده شد، واحتمال دارد شعله های این آتش مناطق دیگررا چون رشته های سرطانی به نابودی بکشاند. اختلافات که کشورهای استعمارگرشرق وغرب بعدازجنگ جهانی اول وبخصوص بعد ازجنگ دوم جهانی ایجاد کردند؛ تا اکنون چرخ صنایع نظامی شان برای تولید تسلیحات کشتار دسته جمعی  درحال چرخش است. از جمله اختلافات که استعمارگرکهنه کار بعد از جنگ جهانی دوم در ان نقش کلیدی داشت ،اختلافات هند وپاکستان وافغانستان وپاکستان است . چگونگی ایجاد این اختلافات نظربه شناخت که بریتانیا از ان سرزمین در طول اشغال داشته ودارد کاملاً متفاوت است؛ بنابران اختلافات که دربین هند .پاکستان ایجاد کرد؛ اختلافات دینی ومرزی تا جدایی برسر حاکمیت کشمیر،اختلاف دینی وجغرافیایی ، اختلافات برسر آب، اختلافات برسر منطقه مرزی سیاچین ودرنهایت اختلافات نهایت جدی ومهم درخصوص مسایل افغانستان است. اختلافات –دینی وجغرافیای ، منجربه جدای وتشکیل کشوری در قلمرو پاکستان وبعدها بنگلا دیش ازهند وسرانجام از بدنه پاکستان به حیث کشورمستقل جدا گردید.این وضع موجب نفرت وشک را در روابط هند وپاکستان وافغانستان وپاکستان بوجود آورد وهنوز ادامه دارد.بعضی را عقیده بر اینست که بهبودی وضع هند وپاکستان نه تنها به نفع  افغانستان ، بلکه به نفع مسلمانان شبه قاره است ، گروهای افراطی نظامی هند وپاکستان مانع بهبودی این وضع شده اند.ولی غافل از اینکه ایجاد کشوری توسط بریتانیا بنام پاکستان تمام مسلمانان را اغفال نمود. محمد علی (جناح) که یک شیعه بود، ولی پاکستان اورا به حیث قاعد اعظم پذیرفت ؛ ولی اکنون به عقیده (جناح) هرگزعمل نمی شود،یگانه عامل اختلافات عدم اتحاد مردم پاکستان وهم تندروی مذهبی ، قوم گرایی را علت های اصلی نا امنی دراین است که هندو مسلمان رادرمقابل هم قرارداده اند وبنام جنگ مقدس دفاع می کنند.سیک های پنجاپی نیز برای گرفتن سرزمین خود درین جنگ شرکت دارند که این گرایش سیکها جنبه قومگرایی دارد. دلیل پاکستان روی کشمیراین است که اکثریت مسلمان اند باید به پاکستان ملحق شود.! درین مورد پاکستان خواهان همه پرسی است ؛ هندوستان می گوید که کشمیرجزو بخشی از هندوستان است . اختلاف دوم دربین هند وپاکستان روی اب رود پنجاب ، چون سرچشمه ان درهند است ، درسال 1948 از طرف هند سبب شد پاکستان به اجبار موافقت نامه باهند منعقد کرده براساس ان تمام حقوق اساسی خود نسبت به استفاده از کناررود خانه صرف نظرکرد وپذیرفت که بابت اب مصرفی مبلغی به هند بپردازد. امتناع هند از استرداد سهم پاکستان ضررهای مالی شدید در نخستین سالهای تاسیس پاکستان به این این کشوروارد سا خت ، تاجاییکه پاکستان به ورشکستگی قرارگرفت ، سر انجام به وساطت مهما تما گاندی ، هند سهم مذبورا به پاکستان پرداخت. پاکستان عنوان می کند که هند با ساختن سد بررود های ایا لات پنجاب ازورود اب این رود ها به پاکستان جلوگیری می کند، که ضررجبران ناپذیربه بخش زراعت وارد  کرده واز طرف دیگردر فصل زمستان وفصل بارنده گی وطغیان رودها هند ابها ی اضافی را روانه پاکستان می کند که موجب سیل در این کشورشده محصولات زراعتی را ازبین می برد.کارشناسان براین باورند که اختلافات برسرسهم آب به اندازه اهمیت دارد که جنگ های آینده برسرهمین موضوع اتفاق می افتد. اختلاف سوم را موضوع بنگله دیش بوجود آورد ه است ، طوریکه در سال 1960 ا اختلافات دربین دوبخش شرقی وغربی پاکستان افزایش یافت. بعد از انتخابات 1970 حزب عوامی لیک اکثریت کرسی های را بدست اورد  حکومت مرکزی فشار مضاعف  برقبایل بنگله دیش  با روش خشن در پیش گرفت .درسال 1972 به میا نجیگری الکسی گاسگین صدراعظم وقت شوروی سابق دربین اندرا گاندی وذوالفقارعلی بوتو اتش بس صورت گرفت. اختلاف چهارم برسرمنطقه سیا چین ، که در حدود کم وبیش32 سال پیش یعنی روز13 اپریل 1984 ، عساکراردوی هند به فاصله کوتاهی قبل از تا سیس نیروهای نظامی پاکستان ازارتفاعات منطقه یخبندان سیا چن درکشمیرشمالی به دست گرفت. یخچال های طبعی سیا چن بخشی از کوهای قراقرم از جمله رشته های کوهای مرتفع همالیا وبخش خطوط مرزی دوبخش کشمیرتحت کنترول هند وپاکستان است. 

اختلاف پنجم هند وپاکستان برای نفوذ در افغانستان است ، حکومت های هندوستان در تمام دوران منازعه میان پاکستان وافغانستان برسر خط دیورند از موقف رسمی افغانستان حمایت کرده ، روابط هندوستان همواره با زمامداران افغانستان گرم ونزدیک بوده است. دولت هند بخصوص پس از  پیوستن پاکستان به پیمان سینتو در اغازدهه پنجاه میلادی سده بیستم ، به برقراری مناسبات نزدیک به کابل پرداخت. هردوکشوردر شروع جنبشهای غیر متعهد ها ، درشکل گیری وقوام این جنبش در واقع با انگیزه ای واکنشی در برابرپاکستان ، با همسویی بیشتر با افغانستان عمل کرد.استراتیژی هند در مناسباتش با افغانستان همیشه برمبنای همکاری با دولت های برسر اقتداردر کابل به استثنای حکومت طالبان دست نشانده پاکستان استواربوده است؛ در حالیکه سیاست پاکستان در جهت مخالف این استراتیژی قرارداشته ودارد، هند می خواهد قدرت دولت افغانستان در مقابل پاکستان قوی باشد، برخلاف پاکستان که درتضعیف دولت افغانستان می کوشد.برعلاوه کمکهای اقتصادی ، سیاسی فرهنگی خلاصه نمی شود ، همکاری تبادل استخباراتی یکی دیگردر عرصه های روابط بین هردو کشور هند وافغانستان است.اما نکته اساسی ومهم در مناسبات میان افغانستان وهند تحلیل وبررسی نقش وتاثیر ان در روابط میان افغانستان وپاکستان ودسترسی افغانستان به منافع ملی خویش است .   

سوال که از آغاز روابط هند با افغانستان مطرح ودایماً مورد پر سش تحلیل گران داخلی قراردارد اینست که ایا افغانستان تا اکنون توانسته از روابط هند با افغانستان سود ببرد؟!به نظرمیرسد که جواب این سوال در مسیرحوادث وقایع چهاردهه اخیر در افغانستان روشن شده باشد. در حالیکه دولت ها وزمامداران افغانستان از روابط خود با هند در مقابل پاکستان به هیچ چیزدست نیافتند ، ولی پاکستان ازین روابط در خصومت با افغانستان بهره گیری کرد. زمامداران پاکستان موفق شدند تا افکارعامه وذهنیت بسیاری از حلقات سیاسی ومذهبی پاکستان را در حالت وخصومت علیه افغانستان به بهانه روابط کابل با دهلی جدید اماده وقانع کند که تا اکنون گروهای بنیاد گرا مارا از دید شبکه ها استخباراتی پاکستان می بینند ونسبت به جامعه مسلمان افغانستان ذهنیت گمراه کننده دارند. اما دولت مداران افغانستان هیچ گاه موفق نه شدند تا با انتخاب یک سیاست دقیق وروشن از رقابت وخصومت هند با پاکستان در جهت منافع ومصالح افغانستان بهره بگیرند.  واقعیت های ناشی از منازعه دیورند واستفاده هندوستان درمیدان دشمنی اش با پاکستان ازین منازعه ، نشان می دهد که افغانستان قبل از اینکه پیروزمیدان باشد قربانی این میدان باشد،قربانی این میدان است.

تحلیل گران سیاسی داخلی وخارجی بعد ازخروج اردوی سرخ شوروی سابق از افغانستان، وحادثه ای 11سیپتامبر در امریکا به این نتیجه رسیده اند که افغانستان درعمل درگیرجنگهای نیابتی ورقابت تسلیحاتی هند وپاکستان شده است . چرا حادثه 11 سیپتامبر2001 میلادی یک تصادف نبود ؛ بلکه حادثه ای سازمان یافته ای بود تا چرخ صنعت نظامی را که درحال رکود ومواجه به بحران اقتصادی بود روح تازه بخشد؛ برای برآوردن این هدف ضرورت بود تا جنگهای منطقوی که قبلاً طرح ریزی شده بود بکار اندازد. این حادثه سیپتامبردر حقیقت با شکل گیری نوعی نظامی گری درجهان همراه بود به طوری که میزان خرید وفروش تسلیحاتی وتجهیزات جنگی رشد خیره کننده داشته است. درسایه واثرات ملموس تحولات پس ازازاین رویداد شاهد وناظریم که ایالا ت متحده امریکا به یکی از بزرگترین وپرفروش ترین کشور تسلیحاتی در سال 2006 قرار داشته است . نظربه گزارشهای معتبربالغ بر21ملیارد دالرقرارداد با دیگرکشورها منعقد کرده است. نکته قابل توجهی در این مطلب نهفته است که در فروش تسلیحات امریکا به دولت های بوده که سالیان سال در فهرست تحریم ایا لات متحده بوده اند.؟! میزان فروش تجهیزات وتسلیحات نظامی ایا لات متحده به کشورهای خارجی در سال گذشته دوبرابرشده است .درین سال کشورهای چون پاکستان ، قضیه سایت های مرتبط با عرضه تسلیحات خود در بازارهای جهانی از سخت گیری های گذشته خود کاسته است. عوامل متعددی درین قضیه دخیل است.پس از از حادثه 11سیپتامبر دولت بوش از این حادثه در راستای حمایت از متحدان خود وتقویت روابط با کشور های جهان استفاده کرده است خریداران این محصولات برشمرد. هم اکنون کشورهای چون پاکستان ، هند واندونیزیا که زمانی حق خرید تسلیحات امریکایی را نداشتند از تحریم خارج شده اند واقدام به عقد قراردادهای قابل توجه کرده اند . رقابت های که درسطح منطقه بین دوکشور محوری هندوستان وپاکستان درجریان است ، ازجهات متفاوت تری مهم ونیازمند نگاهی واقع  بینانه شود،درسالهای اخیرابعاد گسترده تری یافته وتمامی جنبه ها از جمله اقتصادی – نظامی سیاسی ا منیتی را شامل شده است . تفاوت مهم این مرحله از رقابت هند وپاکستان تنها درگسترده گی ابعاد ان نیست ؛ بلکه در شرایط متفاوتی است که در داخل افغانستان زمینه های آن را فراهم ساخته است .موضوعی که بصورت اشکارهندوستان را درافغانستان در موضع برتری از پاکستان قرارداده است؛ اینکه چراچنین اتفاقی افتاده ممکن است دلایل گونا گونی داشته باشد وکارشناسان درقبال آن نتوانستند به وحدت نظردست بیابند ، ولی انچه که اهمیت با لاتری برخورداراست تغیرافکارعمومی افغانستان در قبال هند می باشد . درتلقی عمومی امروزه در بخشهای اصلی  جمعیت تاثیرگذاردرتحولات افغانستان هندوستان دوست وپاکستان دشمن است. این در حالی است که افغانستان وپاکستان مشترکات فرهنگی ، زبانی بخشی از جمعیت دوکشوراز قومیت پشتون وبلوچ است که دارای زبان وفرهنگ وتاریخ مشترک هستند ومهم تر اینکه دوکشورهمسایه بیش ازدوهزارکیلومترمرزمشترک دارند می باید سبب شود که پاکستان در موضع مساعد تری از هند قرارگیرد که مذهب غالب در ان هندو است. با این حال واقعیت اینست که این هندوستان است که درحال توسعه نفوذ درافغانستان است وپاکستان به رغم همه امتیازاتی که دارد،ازنظرافغانها سیاست های پاکستان درافغا نستان استعماری ومداخله جویانه تلقی می شود وهمین فرصتی استثنایی را دراختیارهند قرارداده تا نفوذ ش را در افغانستان گسترش دهد. برعکس پاکستان تلاش می کند تا در افغانستان یک دولت دست نشانده وضعیف وهماهنگ با خود درکابل تنگاتنگ با این گونه واقعیت ها  قرار گیرد. سوالی بعدی که مطرح است با این سیاست های خنثی وغیرفعال در افغانستان چه سرانجام خواهیم داشت؟ البته به درستی روشن نیست ؛ ولی می توان تصورکردکه دیرویا زود پدرخوانده ها پاکستان را مجبوربه دوباره فکرکردن کند. دوباره فکرکردنی که هم درکوتا مدت به تغیرعمده ای درسیاست افزاری خود ازمفهوم جهاد ی اردوی پاکستان درکشمیرهند وافغانستان که منتهی  میشود صرف نظر کند، در میان مدت وبلند مدت چنین تغیری را اجتناب نا پذیرخواهد کرد.بخصوص بادرک این واقعیت که سیاست جهادی در پاکستان به رشد رادیکالیزم افراطی درمیان گروهای جهادی وپیوند انهادیروز با القاعده   وفردا با داعش می انجامد، که هدف استراتیژیک انها درنهایت طالبانی کردن قدرت در اسلام آباد هست  ودرنظردارند پا کستا ن را نیز به صورت امارت اسلامی همچون سایرکشورهای اسلامی دربیاورند وخلافت اسلامی را دوباره احیا نمایند. تحولات اخیرنشانگراینست که پاکستان به مرورزمان وابستگی به امریکارا به شکل تاکتیکی روی معامله با گروه طالبان وگروهای تازه نفس داعش کاهش دهد وبازارجدید خرید وفروش طالبان را با روسیه و چین را بخصوص درزمینه خرید وفروش طالبان نمایشگاه بازکند. درمقابل امریکا تلاش دارد با پشتیبانی از هند این کشوررا جایگزین پاکستان کند وجایگاه خودرا در افغانستان حفظ نماید. 

 

 

   


بالا
 
بازگشت