این همه هیاهو؛وهفت وهشت برای چیست!؟

تاریخ امروزتنها حدیث دیروزنیست؛ بلکه حدیث دوام واستمراروحدیث فردا است.ازگاندی نقلی قولی داریم که بعد ازبدست آوردن استقلال توسط مبارزه عدم خشونت از بریتانیا، مردم هندوستان را چنین مخا طب قرار داد:((عملکرد زنده گی ام پیام من است،من نیاز ندارم همراه با گفتاروشعارونوشتارخود بیا موزانم ؛ما می توانیم با طرزوعملکرد زنده گی وکردارخود به مردم بیا موزانیم، زنده گی ما میتواند کتاب بازباشد برای مطالعه مردم.)) کتاب( شورای حراست وثبات افغانستان )با اعلان ایتلاف های بی ثباتی به دنبال ثبات وازبین برداشتن بن بست های که خود برای جامعه بوجود اورده اند ، در ظاهربه منظور فایق آمدن براین بن بست ها  عنوان و بروی مردم افغانستان قبلاً بازشد ه بود! .موضوعی که فعالین وکنشگران وتحلیل گران ازادیخواه می توانند پاسخی منطقی به آن بدهند یکبار دیگر به مبارزه طلبیده شده اند، چرا شواهد گویای این است که اکنون زمان آن رسیده که به دلایل مختلف وبا موقعیت جدید که ایجاد شده ؛ امکان حرکت های اعتراضی معقول ومقبول مردم بصورت منسجم تراز گذشته پدیدارشده است داده شود. صف بندی ها وشانه کشی های جدید گروهای گوناگون که در میدان عمل هرگزباهم تفاهم وسازش نداشته ، جای تعجب نیست که اکنون باید دید که کدام عامل وانگیزه جدید که خاصه ائتلا فهای دمدمی مزاج ومقطعی وغیر موفق از محک تجربه بدرامده ؛ یکبار دیگرخودرا درازمون اذهان ملت شریف افغانستان قرار دادند، این حرکت برای این است تا رقبای که در حکومت وحدت ملی به هرعنوانی که جابجا شده اند ، از صحنه خارج وتسخیر قدرت را نه تنها در حکومت بلکه قدرت مجلس شورای ملی را ازطریق انتخابت با ابعادگستره تربه خود اختصاص دهند ونقشی در مجلس اینده داشته باشند.انهاییکه قدرت رادرراس هرم تجربه کرده اندوازمزایای مادی ان بهره برده اند ، درپشت پرده فعالیت اینچنینی را براه انداخته تا باردیگرتاریخ ناگوارونهایت دشوار گذ شته  رانصیب این ملت بگروگان گرفته وپربال شکسته تکرار کنند، وازین طریق برف بام خودرا بالای بام مردمی می ریزند که انهارا به نازونعمت رسانید. این تشکل به اصطلاح تکراری وازموده شده با ترکیب غیر متجانس وغیر متعادل در صددجایگزینی وجایبجایی مهره های تازه که آب خوره شان از یک منبع منشه گرفته ،درسه قوه دولتی از جمله در مجلس شورای ملی می باشند. تشکیل این شورا در حقیقت اعلان حالت اضطراریست که نباید روحیه ومورال مردم را تضعیف ونیروهای امنیتی کشوررا که بعد ازخروج نیروهای ناتو د رعمل شجاعت وتعهد اسلامی وملی خودرا عملاً درعرصه های نبرد درمقابل بزرگترین دسیسه های شوم دشمنان منطقه ای این مردم وسرزمین آبایی شان نشان دادند به دست کم گرفت. اگرچه فکتورهای دیگری غیراز حفظ سرمایه های باد اورده واختلاس شده ، نیز وجود دارد؛ ازجمله بدست اوردن وحفظ قدرت سیاسی برای تامین امنیت خودشان دربرابرخشم مردم .اما مهمترین موضوع ازین حرکات نمایشی وسمبولیک کشاندن هرچه بیشترمردم به سمت صندوق های انتخاباتی که در اینده شاید انتخاباتی صورت گیرد، از همین حالا در تسخیردل ودماغ مردم راه باز کنند. روی این اصل علی الرغم اختلافات عمیق سنتی وذاتی که باهم داشته ودارند؛ به این مسئله کاملاً اگاهی دارندکه هیچ کدام ازین جناها نمی توانند به تنهای بعد ازین ، چنین بار سنگین که خود برشانهای زخمی این مردم حق شناس گذاشته اندبه پیش ببرند، بخصوص در شرایطی که بیداری شعورووجدان مردم ما روزبروزباهم پیوند واقعگرایانه یافته ،باید بعد ازاین فراز وفرود در پیشگاه خداوند و مسئو لیت ایمانی که درقبال هم وطن خود دارند در انتخابات که در پیش است رضای خداوند(ج) ومنافع علیای مردم را در نظربگیرند. ازحوادث سه دهه اخیرمردم ما باید اموخته باشند وبخاطربیاورند که این نوع حرکات سیاسی که در تالارهای فیشنی ومیزگردها ی شبکه های تلویزیونی صورت می گیرد نمی تواند سرنوشت امروزوفردای مردم مارا ورق بزند؛ این وضع واین صحنه سازیها را ،مردم ما ناپایدار ومقطعی تلقی می کنند؛ این نوع مانورهایکه پشتوانه مردمی نداشته باشد، صرف می تواند درکوتا مدت بحیث گروه فشار روی دولت برسراقتدار تاثیربگذارد؛ نه روی مردم رنجدیده وجمعیت های مدنی که امروز سیاست را درمیدان های عمومی شهرو خیابانها کشانیده اند. مصاحبه ها وصحبت های فصلی اقای کرزی وحمایت اوازهمچوفعالیت ها نشانگراین امراست که وی وهمسویانش با اینکه از موقعیت سابق برخوردارنیستند ؛ اما کاملاً درصحنه سازیهای که درین سالها وقتاً فوقتاً به نمایش گذاشته می شود،گویایی این موضوع شده می تواند که با هرنوع اختلاف بازهم همه در یک نقطه باهم اشتراک منافع وبریک اصول مشخص پای می فشارند وخواهان ادامه وحفظ همین وضعیت موجود می باشند، ازطرف دیگر تلاشهارا  برای بدست اوردن وسهم بیشتر در قدرت سیاسی ادامه می دهند. عاملی که علی الرغم افت وخیزهای مختلف همواره درین سه دهه اخیردرحکومات چپ وراست افراطی جریان داشته ، ناشی از وضع ناگواراقتصادی ،اجتماعی  وعدم ثبات نظامهای بر سر اقتدار وفقدان معیار برای خدمت برای این مردم وجامعه بوده است، ولی با تاسف درمقابل بی عدالتی ها عکس العمل ها ی سازمان یافته نتوانسته اظهار وجود کند.  اوضاع واحوال امروزنیزبه یک کشتی شکسته وسورا خ شده می ماند ؛همان طوریکه شوروی سابق خود ودیگران را دردریای مشکلات غرق نمود. اکنون شکل گیری شورای حراست وپایداری ان طوریکه خود عنوان کرده اند، در جستجوی راه بیرون رفت ازین بن بست هاورسیدن مردم به ساحل نجات است.! اگرچه چنین دیدگاهی بیشتراز جانب افراد یا گروهای طرح می گردد، که زمانی یکه تاز میدان بودند ؛ ولی امروزنه ان کاسه ونه ان کوزه است. شواهد اکنون دال براینست که هرنوع بند وبست ، سازش ویا عقب نشینی حکومت وحدت ملی در مقابل شورای حراست وپایداری که این عنوان را برای خود انتخاب نموده اند ، مانند عنوان حکومت وحدت ملی که  هردو عنوان اصلاً با محتوای واقعی خود ارتباط منطقی ندارد صورت بگیرد ؛ برای این است تا این  دولت بتواند مشکلات که از دولت قبلی برایش میراث مانده است یکایک در کوتا مدت ودرازمدت اهدافی را که برای ساختن یک سیستم پایداربرای اینده افغانستان طرح نموده با حوصله مندی در حل ان توفیق حاصل کند؛ این ریاضت ها وتحمل رنج فقر وبیکاری و پاداش صبرکه خداوند(ج) اجر ان را وعده داده بازهم بخاطر بهبودی وسعادت نسل های بعدی ناگذیرچون داروی بعد ازمرگ سهراب باید پذیراباشیم. اگراحیاناً اراده سیاسی وجود داشته باشد؛ حکومت وحدت ملی باید در عملکرد موجود خود تجدید نظرکند ؛ والانه (عنوان حکومت وحدت ملی) با عنوان(( شورای حراست وپایداری)) که ترکیب از حکومت قبلی است بمثا به فرزندان دوگانگی می ماند که کمترکسی در بین شان تفا وتی قایل شود.!کارشناسان وتحلیل گران سیاسی داخلی وخارجی را عقیده بر اینست که ایجاد دولت قبلی وفعلی افغانستان ادامه قدرت های ناتو می دانند ؛ قبل از اینکه حاکمیت واقتدار ملی را از مردم  مشروعیت گرفته شده باشد .در این صورت  است که  اگر حکومت وحدت ملی خواسته باشد موقف قابل اعتماد ومشروعیت واقتدار ملی را ازمردم بدست آوردو دربین جامعه دراینده جای پیداکند ؛ بایددل ودماغ مردم رابدست آورد، این امر زمانی میسر وممکن شده می تواند که درایجاد واستقرار سیستم ونظام حکومتی که در اینده مشروعیت خودرا ازمردم گرفته باشد ، که دران مشارکت اقشارمختلف بدون درنظرداشت تعلقات تنظیمی ، قومی ، مذهبی، زبانی، وتیمی در عمل دیده شود، وهر فرد جامعه جایگاه واقعی خودرا درین سیتسم بدون ارتباطات قراردادی واعتباری گذشته مشاهده و بدست اورد،  ودرغیر آن، حکومت وحدت ملی باید بداندهیا هوی تبلیغاتی که امروزبراه انداخته شده در اینده ابعاد گسترده ترعلیه شان ادامه پیداخواهدکرد و تمام مشکلات وعامل همه این بن بست ها  را بدوش  دولت فعلی خواهند اندخت وسند برائت چون دیگران بدست خواهندآورد ؛بهتر است ازین همه چرا ها ؟بگذر ید به اصل با اهمیت وموثرکه زحمت وتلاش بیشترنیاز دارد به مشکلات مردم پرداخته شود واعتماد از دست رفته را دوباره بدست آورند؛ این اصل عبارت است از ( چگونه؟) این بن بست ها را بامشارکت انسانهای با دانش که از بینش مسلکی وملی بهره مند وفعلاً جبراً به حاشیه رانده شده اند حل کنیم.  البته چگونگی حل این همه مشکلات اراده سیاسی، شهامت وفداکاری ودرنهایت امر،تقوا بکاراست تا به توفیق خداوندوبه همکاری شریفانه ای مردم رنج کشیده وریاضت دیده افغانستان ممکن ومیسرشده می تواند. اکنون باید دید ه شود که حکومت وحدت ملی تحت تاثیر این همه هیاهو ، راهای واقعی وعملی  را چگونه ترسیم می کند ویا تسلیم این تهدیدات داخلی وخارجی اثرپذیرمی شود ویا اثرگذار.!؟ اکنون که امید به ثمردادن طرح های حکومت فعلی بعد ازاین همه تلاش وصبوری در گوشه وکناروطن زمزمه میشود؛ از جمله امضاء وآغاز عملی پروژه بی نهایت مهم تاپی که ازمردم ما قربانی های زیادی توسط تهاجم طالبان به کارگردانی پاکستان وایران از ما گرفت، اعلان تطبیق عملی کمک های کشورهای خارجی دربخشهای کلیدی ، توجه جدی به اعمار سدهای آبی چون ( بخش آباد) در ولایت فراه وسد    ( کمال خان) در ولایت باستانی نیمروز که حاصل خیزی آن زمانی (( بگدام اسیا و کندوی غله)) شهرت تاریخی داشت، سدهای روی دریایی خروشان کنر که منبع برق آن نه تنها برای نیازمندی داخلی بلکه برای صدور به خارج  ازظرفیت فوق العاده برخورداراست، با تاسف ودریغ که به اثر مداخله پاکستان وایران درطول تاریخ همسایه داری در حال رکود قرارگرفته بود، ایجاد کاربرای مهاجران وعودت کننده ها ، وتقویه اردوی ملی وخصوصاً تقویه قوای هوایی ، ازجمله کارهای است که درحال شکل گیری است؛ اکنون از هرطرف نیروهای بازدارنده،و تهدیدات گروهای فشارداخلی وخارجی به عنوان مختلف براه افتیده؛ از جمله ، تشدید حملات در گوشه وکنارافغانستان، موضوع انتخابات ، وتشکیل لوی جرگه، تعدیل بعضی مواد قانون اساسی، ایجاد رعب ونگرانی از آینده وصدها پروژه دسیسه وفعالیت های تخریبی تشدید یافته است.؟ برای خنثی ساختن این همه تبلیغات،نیاز به همکاری تحلیل گران سیاسی وملی ، روشنفکران واقعی وکنشگران آزادیخواه ، وآحاد مردم افغانستان است ؛ تا از تمامیت ارضی واستقلال کشورواز همه مهمتردفاع ازمنافع توده های مردم افغانستان  وپشتیبا نی همه جانبه از اردوی ملی، بیشتر ازپیش پاسخی منطقی به این همه هیاهو که پلان شده طرح شده دست بهم داده در افشای همچو فعالیت های ضد ملی مردم را آگاه و بسیج کنند. ودرغیر آین صورت، ایا به دنبال این فرد وآن گروه رفتن واین جناح وانجناح بخاطر کسب مقام دولتی وتقسیم غنایم جنگی و ترجیح دادن این گروه وان جناح ؛ همان چیزیست که حکومت قبلی در طی 14سال نقش منفی را بازی کرد ، وعاقبت تفنگ سالارانی رارشدو تولید نمود ، که اکنون ثمره تلخ انرا  نه تنها حکومت وحدت ملی می چشد بلکه  مردم افغانستان قربانیان عملکرد جناحی وتیمی نظامهای غیر مردمی شده اند.