مهرالدین مشید

 

حمله به" آزادی بیان" و منادیان آن حمله بر حریم مقدس آگاهی، آزادی و عدالت است

 

حمله به آزادی بیان حمله به آیات رهایی بخش خداوند و هجوم بر فرشته های نجات بشریت است

 

سیمای آزادی بیان در جنگ اهورامزدایی و اهریمنی هرچند در ظاهر سیمای هابیلی دارد و اما در نبرد با شیطان سکوت هابیل را شکسته و است و برای افشای سیمای اهریمن و جنایت آن زبان رسا و آواز بلند دارد و در این جنگ به گونهء حتمی شیطان بازنده است و بهای تمامی جنایاتش را بالاخره خواهد پرداخت.

 آزادی بیان به مثابهء بزرگترین ودیعهء الهی فرشتهء نجات بشریت و معبودا و منادی رهایی و رستگاری انسانیت است که پیام رسا و بلند آگاهی، آزادی و عدالت را برای رستگاری جامعه های بشری به ارمغان می آورد. این فرشتهء نجات را باید گرامی داشت ، در معبد آزادی آن نماز شکر گذاری ها را بجا آورد و در محراب مقدس آن درود های بی پایان رهایی را برای نجات بشریت سر داد. از منبر ملکوتی آن بشریت را برای رفاه و سعادت همیشگی فراخواند. از کورسی بلند و آسمانی آن پیام الهی آزاده گی ها را سر داد، با نه گفتن در برابر ظلم، استبداد، وحشت،ترور،جنایت، فساد و غارت انسان مظلوم و شکستهء این سرزمین را برای شکستن طلسم جور فراخواند و در پای درخت آزادی بیان به رسم تقدیس شمع شکرانه را روشن کرد تا چراغ نجات بخش آزادی بیان برای همیش روشن و نورانی بماند و درفش پرغرور و با شکوهء آن پله به پله تا آسمان ها به اهتزاز آید. برای آن که بتوان نعرهء بلند آزادی را از منبر قاب و قوسین و مقام سدره المنتهی به آسمانیان فریاد زد، فرشته های آزادی بیان را برای یاری و همیاری انسان مظلوم افغانستان به شور تازه آورد که گروه گروه به سوی زمین بسیج شوند تا گرز های سنگین آسمانی را بر سر دشمنان آزادی بیان و آزادی انسانیت فرود آورند و درس بزرگ جور شکنی ها را برای آزادی ستیزان و دشمنان بشریت بیاموزانند. آنانی را مورد ضربه های سنگین و کشنده قرار بدهند که آزادی ببان را آماج قرار می دهند و شاخه های سر به فلک آن را می شکنند؛ زیرا حمله به آزادی بیان حمله به فرشته های رهایی بخش خداوند در زمین او است. آنانی که بیرحمانه این جبریل های رستگاری را آماج قرار می دهند، حلقوم مقدس آن را می فشرند و فریاد در گلو شکستهء آن را می شکنند؛ باید بدانند که حمله به آزادی بیان حمله به آیات رهایی بخش خداوند و هجوم بر فرشته های نجات بشریت است. پس آنانی که به هر بهانه یی این فرشته های مقدس را مورد حمله قرار می دهند، در واقع دستور نجات بخش خدا در زمین را آماج حمله های وحشیانه و ضد الهی و ضد انسانی قرار می دهند. سیمای آزادی بیان در جنگ اهورامزدایی و اهریمنی هرچند در ظاهر سیمای هابیلی دارد و اما در نبرد با شیطان سکوت هابیل را شکسته و است و برای افشای سیمای اهریمن و جنایت آن زبان رسا و آواز بلند دارد و در این جنگ به گونهء حتمی شیطان بازنده است و بهای تمامی جنایاتش را بالاخره خواهد پرداخت.

هجوم برنده گان به آزادی بیان از هر قماشی که باشند، باید بدانند که با حمله های دزدانه و غافل گیرانه نه تنها درخت تنومند آزادی بیان را از جا نمی جنبانند؛ بلکه به عصیان ملکوتی آن می افزایند،  به شکوه شاخه های آن می افزایند و به شجاعت و شهامت پروانه های آن هرچه بیشتر می افزایند؛ زیرا راهیان سربه کف آزادی ببان با خدا پیمان بسته اند و به مردم خود تعهد سپرده اند که تا آخرین رمق حیات برضد آزادی ستیزان و مزدوران و نوکران  شان خواهند رزمید و جان های شیرین خویش را در پای درخت باوقار آزادی قربان خواهند کرد؛ زیرا آنان با خدا و مردم خود پیمان بسته اند که هرگاه منصور وار به دار آویخته شوند و واسکت بریده شوند و چون عین القضات همدانی "شمع آجین" شوند. چنان استوار و بی خیال جان خواهند داد که دشمنان سوگند خوردهء آزادی بیان و دشمنان خدا و دشمنان مردم افغانستان آرمان آه گفتن آنان را با خود به گو ببرند؛ زیرا راهیان و حامیان آزادی بیان بدین باور اند که بزرگترین عزت و وقار جان دادن در پای آزادی و آزاد زیستن است و این باورمندی مسؤولیت انسانی، اجتماعی،تاریخی و جغرافیایی هر انسان را برمی انگیزد تا تندیس آزادی را گرامی دارد و از معبودای آزادی بیان به بهای جان های شیرین شان دفاع کنند. پاسدران از آزادی بیان نگهداری از حریم مقدس آزادی بیان را نه تنها دین الهی؛ بلکه بزرگترین رسالت انسانی خویش می پندارند تا در روشنایی خودآگاهی های انسانی، تاریخی، زمانی و مکانی وظیفه و وجیبهء خود را برای حفظ آزادی و بالنده گی آزادی بیان به حسن صورت انجام دهند. راهیان راهء آزادی و مدافعان آزادی بیان می دانند، ملتی که آزادی ندارد، زنده های بی اراده را مانند که حتا نفس شان در قید و اسارت دیگران است. از همین رو است که گفته اند، ملتی که شهید ندارد، آزادی ندارد؛ زیرا شهادت الگوی ایثار و اسطورهء شجاعت است و ملتی به آزادی نایل می آید که عاشقان رهایی و شیفتگان آزاده گی ها اند و پروانه وار خود را در پای معبد آزادی قربانی می کنند. از این رو است شهید ذورق شکستهء تاریخ خوانده شده است که به همهء عصر ها و نسل ها پیام رستگاری را به ارمغان می برد و فریاد های آزادی بیان را با گلوی شکسته پس از عبور از امواج خروشان و توفان خیز به آنسوی ساحل تاریخ می رساند تا نسل های خفته در ذلت و اسارت را نوید قیام و رستاخیز بدهد و سرزمین های خشکیده و تفتیده در اسارت را باخون سیراب کند و آنها را به شادی و طراوت می نشاند. پس در کشوری که هر روزش عاشورا و هر میدانش کربلا است و مردمش هرآن آماج حمله های کور تروریستی استخبارات پاکستان و شریکان شیطانی آن اند و هر روز تابوت بردوش و سگوار اند، دیگر چه چیز برای از دست دادن دارند؛ آنچه داشتند و دارند هر روز آن را بیشتر از دست می دهند که حتا ترس از دست دادن را از دست داده اند و شوکه شده و تکان خورده اند. بیش از این نباید منتظر بمانند و ناگزیر به جنگ سرنوشت بروند تا بجای باربار از دست دادن بی نتیجه و مبهم یک بار همه را هدفمندانه از دست بدهند تا این سرنوشت غرقیده در خون خویش را به گونهء دیگری رقم بزنند. دشمنان سوگند خوردهء مردم افغانستان باید بدانند که حالا هویت آنان آفتابی و توطیه های آنان آشکار شده است و مردم افغانستان دریافته اند که دشمنان اصلی مردم افغانستان بیشتر ازهر کشوری پاکستان و نظامیان شکست خورده و خجل از جنگ بنگال شرقی در برابر هند است. در آن جنگ بیش از نود هزار پنجابی به گونهءافتضاح آوری در اسارت نیرو های هند درآمدند که پنجابی ها هرگز این رسوایی شکست را فراموش نمی کنند و از ناگزیری افغانستان را به میدان انتقام کشی مبدل کرده اند. در هر حال دیگر زمان بازی و کارت های بازی تغییر کرده و مردم افغانستان با خم خم رفتن امریکا در برابر پاکستان هم به خوبی آگاه شده اند و به صورت قطع بدین باور اند که هر مرمی که از سوی مخالفان در افغانستان شلیک می شود، به دستور نظامیان پاکستان صورت می گیرد. در عقب تمامی حمله های انتحاری و انفجاری در افغانستان نظامیان پاکستان قرار دارد؛ زیرا دشمنان اصلی آزادی و سربلندی افغانستان آی اس آی است و این ادارهء جهنمی است که ناقوس جنگ در افغانستان را به صدا درآورده است و هر روز حمله های اننحاری و انفجاری را برضد مردم ما سازمان دهی میکند تا باشد که استقلال و تمامیت ارضی کشور ضعیف شود. از آنجا که رسانه های کشور درفش داران برگشت ناپذیر آزادی بیان و نور افروزان چراغ سبز آزادی اند و هر روز از جنایات پاکستان در افغانستان پرده برمیدارند. از این رو چون خاری بر چشمان نظامیاندپاکستان اند. آنان با تمامی نیرو تلاش می کنند تا صدای مردم افغانستان را خاموش کنند. روشن است که رسانه ها صدای بیدار و پیام رسان و پیام آور مردم افغانستان اند و پاکستان تصمیم گرفته تا برای خاموش کردن صدای اعتراض و انزجار مردم افغانستان رسانه ها را هدف قرار بدهد. این رسانه های شجاع و پرشور کشور است که نه تنها جنایت های پاکستان؛ بل جنایت های همدستان درون دستگاهی و بیرون دستگاهی آنان را نیز افشا میکنند. این رسانه ها اند که به آواز بلند سخن از ستون پنجم می زنند و صریح و روشن می گویند که چگونه ممکن است،بدون همکاری از درون موتر های پر از مواد انفجاری وارد محل های حساس شهر  شوند. هرچند این صدای اعتراض دشمن بیرون و درون را یک دست کرده است که خطر را هم در پی دارد و اما این که سیمای دشمنان مردم افغانستان هر روز افشاتر می شوند و شاید این آخرین برد رسانه یی در کشور باشد و دلیل آماج قرار گرفتن رسانه ها و خبرنگاران، نویسنده گان و تحلیل گران کشور هم در همین نکته نهفته است. حال هرچه باشد رسانه های کشو خود را به جنگ با سیاهی آماده کرده اند و برضد وحشت آفرینان همدست و یک آواز شده اند و تعهد سپرده اند تا این مسیر پرخم و پیچ را هرچند دشواراست، باید بپیمابند و جادۀ آزادی بیان را برای حفظ وبقای آزادی و تامین آزادی، آگاهی و عدالت در کشور به بهای جان هموار کنند. یاهو

 

 

 


بالا
 
بازگشت