مهرالدین مشید
ماجراجویی زیر نام دشمنی باپاکستان، دشمنی با مردم افغانستان و نوکری با بیگانه ها است
افغانستان میدان جنگ نیابتی کشور های منطقه و ادامه جنگ به پیچیده گی آن افزوده است
دشمنی با پاکستان معنای تایید ماجرجویی های آنانی را ندارد که به نفع هند در افغانستان دست به ماجراجویی سیاسی می زنند. شماری نوکران هند در افغانستان تلاش می کنند تا با بهانه قرار دادن دشمنی مردم افغانستان با پاکستان بخاطر مداخله های بی شرمانۀ آن در این کشور، جاده صافکن اهداف ستراتیژیک هند در افغانستان شوند. در این شکی نیست که پاکستان اهدافی مغرضانه تر از هند در افغانستان دارد؛ اما این به معنای توجیۀ دخالت های هند در افغانسنان و روا دانستن تحریک پاکسنان را ندارد. در این تردیدی نیست که افغانستان با هند رابطۀ دیرینۀ تاریخی دارد و میشود گفت که به یک عنعنۀ سیاسی مبدل شده است. پس غز جدایی پاکستان از نیم قاره افغانستان اولین کشوری بود که در سال ۱۹۴۷ در سازمان ملل از به رسمیت شناختن این کشور خود داری کرد. هرچند این تصمیم افغانستان ریشه در منازعۀ آسوی خط دیورند داشت که افغانستان خود را در این معامله با هند بریتانیایی طرف می دانست و نه پاکستان تازه تولد یافته. افغانستان مدعی بود که پاکستان وارث بریتانیا نیست و به این ترتیب از شناسایی رسمی این خط در سال ۱۹۴۷ پمجلس نمغینده گان افغانستان خود داری کرد و این معضل تا کنون برسر جایش باقی است؛ اما از امضای معاهدۀ لاهور با اخیر دوست محمد خان تا امضای آن بوسیلۀحکومت نادرشاه دوازده بار این معاهده از سور حکومت ها مختلف افغانستان با بریتانیا به امضا رسیده است. هند که از همان آغاز به پاکستان بحیث کشور رقیب می دی و رهبران آن مخالف جدایی پاکستان از بدنۀ هند بودند. از این تصمیم افغانستان در سازمان ملل استقبال کردند. از سویی هم تبدیل شدن موضوع این خط به یک معضل دوامدار میان افغانستان و پاکستان، به نحوی سبب دلگرمی هند نسبت به افغانستان شد. از سوی دیگر مخالفت شماری از رهبران نیم قاره مانند مودودی رهبر جماعت اسلامی پاکستان و بویژه غفار خان با جدایی پاکستان و مبارزۀ خان برای پوستن با هند بر رغم تاکید رهبران هند مانند نهرو که باربار غز وی خواستند تا مبارزات خود را بجای پیوستن با هند با افغنستان تمرکز بدهد و اما خان تا آخر از داعیۀ پوستن باهند خودداری نکرد. به نسبت علاقمندی های قبیله یی خان با مردمان این سوی خط و زنده گی کردن او در حال تبعید در جلال آباد نیز سبب دلگرمی هند به افغانستان شده بود. هدف از اشاره به نکته های بالا پرده برداشتن از رابطۀ تاریخی و سیاسی هند به افغانستان است که از آن هم پیشینه دارد. سه جنگ مشهور افغان ها با انگلیس ها در فاصلۀ در حدود هر چهل سال و بالاخره همدردی شاه امان الله با مردم نیم قاره برای رهایی شان از چنگال انگلیس از جمله موضوع هایی اند که هر غز گاهی سبب علاقمندی هند با افغانستان شده است. هرچند این رابط یک بار پس از کودتای هفت ثور و پشتیبانی هند از تهاجم شوروی اندکی آسیب دید و بعدتر هند خواست تا با تحکیم روابط با جناح های شمال و بویژه با مسعود شهید این رابطه را ترمیک کند و اما از این که مسعود از سوی پاکستانی ها متهم به رابطه با روسیه بود. این تلاش های هند هم تا حدودی جناحی تلقی شد. هند حکومت استاد ربانی را کمک کرد و در شماری موضوع های سیاسی دهلی میزبان هیآت حکومت آن وقت افغانستان در دید و بازدید ها با هیأت های کشور های دیکر بود. هن پس از سقوط طالبان از جمله کشور هایی است که نا کنون یک هرار میلیون دالر کمک کرده است با تمویل ساخت وساز حیاتی ترین زیربنایی مانند بند سلما کمک بزرگی به افغانستان کرده و در کنار افغانستان در مبارزه با تروریزم قرار داشته و حالا هم وعدۀ دادن تجهیزات جنگی برای افغانستان را داده است و چند روز پیش هم دو چرخبال را به ارتش افغانستان سپرد؛ اما هند در کنار این کمک هابش هر از گاهی متهم به جنگ نیابتی از سوی پاکستان در افغانستان شده و پاکستان مداخله های آشکار خود در افغانستان را به بهانۀ جنگ نیابتی هند در این کشور توجیه کرده است. در این تردیدی هم نیست که هند در برابر مداخله های پاکستان در هند و صدور تروریستان لشکرجهنگوی و لشکر طیبه به هند بی تفاوت باقی بماند و این گونه فعالیت های تروریست پرورانۀ پاکستان را نادیده بگیرد. هند توتانسته تا با استفاده از این خلا های سیاسب و نظامی در افغانستان به نفع خود سود ببرد و در کنار حفظ و گسترش مناسبات نیک با حکومت رابطه اش را با شماری حلقه ها نگهدارد. چنانکه رییس جمهور پیشین از سوی پاکستان متهم به طرفدغری از هند است و تمامی رویکرد های خصمانۀ او را در پیوند با هند توجیه می کند؛ اما در لا به لای این بازی ها آنچه مسلم است، این که افغانستان به یک سیاست متوازن و دوستانه و بالمثل با تمامی کشور های جهان ومنطقه و بویژه با هند و پاکستان و پس از آن با ایران را دارد. سیاستمدار خوب و وطن دوست در افغانسنان کسی است که برای تحکیم همچو رابطه با همسایه ها بدون هرگونه خیانت ملی به افغانستان توسل بورزد. این به معنای آن نیست که شخصیت ها و حلقه هایی از این جو سیاسی بهره گیری های شخصی، گروهی و جناحی کنند و بدین بهانه پاکستان را بر ضد هند و هند را بر ضد پاکستانو به همین گونه همسایۀ دیگری را بر ضد دیگری تحریک کنند. بدون تردید آنانی که با چنین رویکرد های مزدورانه می خواهند صلح و تبات افغانستان را در قمار سیاسی هند و یا پاکستان و یا هم کشور دیگری بگذارند، باید بدانند که به راۀ خطا رفته اند و مردم افغانستان می دانند که آنان چه می خواهند و چه انجام می دهند.
ادامۀ جنگ نزدیک به چهار دهه در کشور سبب شده تا افغانستان میدان جنگ نیابتی نه تنها هند و پاکسنان؛ بلکه به میدان جنگ نیابنی تمامی کشور های منطقه مبدل شود. تمامی شبکه های استخباراتی در افغانستان دوپهلو و چند پهلو عمل می کنند. از یک دست حکومت افغانستان و از دست دیگر گروه های مخالف این کشور را کمک می کنند. با تاسف که جنگ دوامدار وابستگی های دردناک را در کشور بوجود آورده است، نه تنها وابستگی شماری ها را به یک شبکۀ استحباراتی؛ بلکه سبب وابستگی شماری ها همزمان به چندین شبگۀ اسخباراتی شده است که بر پیچیده شدن اوضاع افغانسنان هر روز می افزاید. از همین رو است که حنگ امروز در افغانستان به مراتب پیچیده تر از دیروز شده است. هرقدر که این جنگ طولانی شود، وابستگی های استخباراتی و دخالت های کشور ها در افغانستان بیشتر می شود که روز به روز به پیچیده گی اوضاع کشور می افزاید. امروز می بینیم، هستند آنانی که همزمان هم به اسخبارات پاکستان و هم به هند و حتا به روسبه در افغانستان کار می کنند. این ها ناگزیر اند تا همزمان در نقش چندین جاسوس کار کنند هر چه نقش شان ا فزون شود، به همان اندازه نقش آنان پیچیده تر می شود که این اوضاع کشور را هرچه بیشتر پیچیده کرده است. از همین رو است که جنگ افغانستان هر روز پیچیده تر می شود و وجهۀ نیابتی آن هم عمیق تر و گسترده تر می شود. هرچند در ظاهر طوری می نماید که جنگ امریکا با تروریزم است و حالا هم نیرو هابی امنبتی کشور در صف نبرد با مخالفان مسلح قرار دارند. در حالی که مخالفان خیلی رنگارنگ اند و همه زیر پوشش طالبان خود را پنهان کرده اند و بخش بیشتر هزینۀ جنگ را امروز مافیای مواد مخدر آماده می کند و در ضمن هرگروۀ مافیایی مهرۀ فعال یک کشور در افغانستان است که عرادۀ جنگ نیابتی آن را به پیش می کشاند و نقش مشخصی در جنگ نیابتی آن کشور در افغانستان دارد. هدف تمامی این مزدوران که هر کدام عبا و قبای متفاوت دارند، دامن زدن به جنگ و مشتعل نگهداشتن جنگ در افغانسنان است که هرکدام به شبوه های ماهرانه یی در درون دستگاه و بیرون از آن بوسیلۀ خارجی ها "دیسانت" شده و به مثابۀ مهره های فعال در نقاط حساس جابجا شده اند و حنا چنان مومیایی شده اند که به موجودات جادویی مبدل شده اند که حتا شناخت شان دشوار شده است. به گفتۀ هایدگر به وجود حاضر غایب مبدل شده اند. هایدگر این مبدل شده اند. هایدگر این سخن در مورد دازاین یعنی سوژه و وجود می گوید که به شی مبدل می شود. ستون پنجم هم به مقولۀ ذازاین هایدگر مبدل شده است که هرجا است و اما از چشمان ما غایب است و تاکنون آفنابی نشده، دلیلش بغرنح بودن هسته گذاری های استخباراتی و از نظر دور نگهداشتن آنان است. این شبکه ها هرکدام به نحوی در جنگ لنگر افگنده اند و عراده جنگ نیابتی را به پیش می رانند. آنان ناگزیر اند تا حرکت های تحریک آمیز چند کانه را به گونۀ دوامدار یکی برضد دیگری حفظ کنند. به گونۀ مثال زمانی که فضای مصالحه میان کابل و اسلام آباد گرم می شود. شماری ها با راه اندازی یک سلسله نحرکات برضد پاکستان، این کشو را برضد کابل تحریک می کنند. چنانکه همچو تحرکات منفی هر از گاهی از سوی شخصیت ها و حاقه هایی در کشور به ظهور رسیده است. از این که در مرکز ثقل جنگ کنونی افغانستان، پاکستان قرار دارد. این سبب شده تا هند نیز بی تفاوت نماند. از این رو نوکران هند در افغانستان وظیفه دارند تا پروسۀ صلح کابل را با اسلام آباد با راه اندازی تحرکات برضد پاکستان تخریب کنند. از همین رو است که شماری حاسوسان به بهانۀ دشمنی با پاکستان با راه اندازی تحریکاتی برضد پاکستان به نفع هند کار میکنند. هرچند تمامی جاسوسان در افغانستان سنگ وطن دوستی را در سینه می کوبند تا چهرۀ اصلی آنان افشا نشود؛ اما این جاسوسان باید بدانند، به هر بهانه یی که متوسل می شوند، بالاخره چهره اصلی آنان افشا می شوند و در آتش خشم مردم افغانستان خواهند سوخت . انشاالله