نورمحمدخرمی
مصاحبۀ دکتر عبدالطیف پدرام باسایت انگلیسی الجزیره
برگردان ازانگلیسی به فارسی توسط : نورمحمد (خُــــــــرمی)
پیشاپیش دور دیگری از مذاکرات صلح حکومت افغانستان با طالبان ، بعضی از رهبران فکر می کنند که فدرالیزم یگانه راهی دستیابی به صلح درازمدت درکشوراست.
http://www.aljazeera.com/news/2016/02/qa-afghanistan-tajiks-plea-federalism-160206152351532.html
درحالیکه قراراست حکومت افغنستان وارد دور دیگراز مذاکرات باطالبان گردد ، یکی از رهبران سرشناس قوم تاجیک می گوید که فدرالیزم یگانه راه برای قطع جنگ درکشور است.
قانون اساسی موجود افغانستان قدرت بیحد وحصری رادراختیار رئیس جمهور کشورقرار می دهد. بیم آن میرود که صلح با طالبان بدون آوردن اصلاحات درقانون اساسی زمینۀ به وجود آوردن نیرومند قدرت تنها پشتون را فراهم آورده وبار دیگر کشور به سوی جنگ قومی و قبیلوی کشانیده شود.
افغانستان کشور اقلیت ها است و پشتون یک اقلیت عمده را می سازد. بعداز سقوط طالبان، اکثر رهبران سرشناس پشتون یا به قتل رسانیده شده اند و یااز پست های عمدۀ سیاسی درحکومت به حاشیه رانده شده اند.
در حال حاضر نسل جدیدی از رهبران تاجیک ، فدرالیزم را راهی به جلو، به ارزیابی می گیرند.
الجزیره با عبدالطیف پدرام ، یکی از رهبران تاجیک ها، در رابطه با محرکه های داخلی قومی و قبیلوی جنگ وصلح در افغانستان صحبت نموده است.
پدرام نمایندۀ پارلمان از ولایت بدخشان و رئیس حزب گنگرۀ ملی افغانستان است. اوهمچنان بنیانگذار شورای تاجیکان افغانستان می باشد. رزمندگان تاجیک نیروی اصلی جنگی ای ضد طالبان را تشکیل دادده ، درگذشته به نام ایتلاف شمال ویا جبهۀ متحد اسلامی برای نجات افغانستان مسما بودند.
الجزیره : طالبان خروج قوای خارجی از افغانستان را به حیث شرط صلح وانمود می کنند. آیا ممکن است بعد از خروج قوای خارجی ، صلح در افغانستان برقرار باشد ؟
پدرام : ایالات متحده و متحدین آن درامر تأمین صلح صادق نبوده اند. آنها به دنبال منافع راهبردی خود در منطقه بوده ، خواهان تسلط برمنابع ازطریق نظامی و ایجاد رژیمهای دست نشانده همانند یکی آن درکابل هستند. رژیم کابل از حمایت مردم برخوردارنیست. این رژیم فقط در زیرسایۀ سرنیزۀ ایالات متحده به موجودیت جنایتبار خود ادامه می دهد ،در غیر آن به سرعت از هم فرو می پاشد.
بیعدالتی اجتماعی، نابرابری قومی و قبیلوی ، ستم ملی ، ذهنیت به حاشیه رانی و شوونیزم پشتونی از مشخصات این حکومت بوده و منبع کشانیدن کشور از بحرانی به بحرانی دیگراست. بدین لحاظ بحران موجود در افغانستان را نمیتوان در حد یک موضوع تقلیل بخشید. حزب گانگرس ملی که من آنرا رهبری می کنم ، همیشه مخاف موجودیت نیروهای متجاوز خارجی درکشور بوده است. اگر طالبان به پیشنهاد های ما که متضمن عدالت اجتماعی است ، موا فقت نمایند ، یا انها راه مناسب دیگری برای تأمین صلح ، مساوات درمیان مردم ، قوم ها وقبیله ها را پیشنهاد نمایند، ماازآن در صورتیکه خروج نیروهای امریکایی منجر به تأمین صلح و ثبات گردد حمایت می کنیم.
الجزیره : شما اشاره کردید که عوامل داخلی در افغانستان بصورت بالقوه باعث حفظ محیط بحرانی در کشوراند. ممکن است کمی تفصیل بدهید : فکتور های اجتماعی وسیاسی داخلی که تا کنون باعث ادامۀ جنگ گردیده اند کدام ها اند ؟
پدرام : به غیر از بی عدالتی ها و نابرابری های اجتماعی ، ستم ملی عامل عمدۀ بحران در افغانستان است. شخصیت های سرشناس پشتونی وجود دارند که سرگرم شکل دادن سیستم سیاسی به هدف تآمین سلطۀ انحصاری قدرت سیاسی به نفع قبایل پشتون درکشور هستند. شوونیزم پشتون چالش های بزرگ سیاسی ونظامی را دربرابر کشور قرارداده است. حقیقت این است که اقوام وقبایل دیگر همه بیدارشده اند. اکنون آنها بازی را میدانند، آنها به پالیسی ستمی ملی گردن نمی نهند. آنها برای همه ، عدالت ومساوات را مطالبه می کنند. به موازات چالش های داخلی ما به جنگ نیابتی میان پاکستان وافغانستان و دیگر قدرت ها جهانی مانند چین ، روسیه وایالات متحده کشانیده شده ایم، درحالیکه آخری توجیه کنندۀ بحران در منطقه است.
الجزیره : شما درصحبت های خویش گفته اید که فدرالیزم راه حل بحران در افغانستان است. آیا فدرالیزم برای افغانستان مناسب است : چرا این راه حل است ؟
پدرام : ما در حزب کنگره ملی معتقد هستیم که فدرالیزم برای افغانستان بهترین انتخاب است. کشورهای که ازبحرانهای اجتماعی، سیاسی، قومی، و قبلیوی رنج برده ودر مسیر از همپاشی قرار گرفته اند ، فدرالیزم را به مثابۀ یک فکتور متحده کننده تشخیص داده اند.
جامعۀ بین المللی، شخصیت های شناخته شدۀ اجتماعی وسیاسی درافغانستان در جستجوی راه حل مناقشه باطالبان هستند. ما می گوییم راه صلح با طالبان ازمسیر فدرالیزم می گذرد. جنگ جاری درافغانستان سالها ادامه خواهد داشت ودرنهایت به ازهمپاشی کشور خواهد انجامید، مگر راه حل و وحدت کشور در فدرالیزم نهفته است. فدرالیزم قدرت را دیموکراتیزه می کند؛ به مردم کشور اجازه می دهد تا به سرنوشت خود در محدودۀ ولایت های خود حاکم گردند.
الجزیره : درآوانیکه نیروهای خارجی بیرون شده و فدرالیزم تحقق نیافته باشد ؛ کشور به جنگ های قبیلوی و منطقوی کشانیده خواهد شد ؟
پدرام : من این موضوع را باربار واضح ساخته ام که راه حل بحران ما و صلح دوامدار فدرالیزم است اگر ایالات متحده ، ناتو و متحدین آنها در امر صلح جدی بوده ودرپی بهره برداری از پرابلم های منطقه به نفع منافع نیو امپریالستی و نو استعماری خود نباشند ، لذا آنها باید ازطرح فدرالیزم برای افغانستان پشتیبانی نمایند. مگر از « قرداد بن» بدینسو ، ایالات متحده ومتحدین آن سعی کرده اند تا قوم پشتون را بالای سایر اقوام تحمیل نمایند. در حال حاضر تمام سمبول های ملی توسط پشتونها غصبشده است ، طوریکه سرودملی، پول ملی، پرچم ، میدان هوایی همگی یا به زبان پشتو هستند و یابا نامهای پشتو.
قبایل و اقوام دیگر انعکاس فرهنگ خودرا در نماد ملی نمی بینند.. این وضعیت قطعاً قابل قبول نیست و اجازه داده نمی شود که ادامه پیداکند. ششونیست های پشتون حتا درمورد اینکه ما باید چگونه به زبان مادری خود سخن بگوییم ویا بنویسیم، مداخله می کنند. یک پاللیسی شرم آور مبتنی برستم ملی دراین کشور درحال اجرا است.
الجزیره : شما مشروعیت نام مملکت «افغنستان» را زیرسوال برده اید. چرا نام افغانستان برای شما و حامیان شما مورد قبول نباشد ؟
پدرام : نام افغانستان یک نام نام تاریخی برای این سرزمین نیست. سرزمین ما قبل از ادارۀ استعماری بریتانیا درسال های 1880 به نام خراسان یادشده وقبل برآن، این متنطقه با تمدن متمایزش به نام آریانا شناخته می شد. نام فعلی افغانستان تنوع موجود قبیلوی وگروپ های اتنیکی درگشور را منعکس نمی کند. این تنها قوم پشتون را منعکس می کند که همچنان به نامهای پتان ، اوغان یا افغان نیز شناخته می شود. اگر یک دولت عادل عرض وجودکند ،ما امیدوارهستیم به این موضوع رسیده شده وروی یک نام فراگیر بالای مملکت موافقه شود.
الجزیره : بعضی ها شایدبگویند که افغانستان معضلات مهمتری دارد که به آن رسیدگی کند تا تغیر نام .... تغیر نام نان بالای دسترخوان مردم نمی آورد ؟
پدرام : بالعکس من فکر میکنم تغییر نام افغانستان نان بالای دسترخوان نادران ومردمان عادی کشورمی گذارد ، زیرا این به بحران ها وتناقضات قومی وقبیلوی پایان می دهد. این یک روحیه مثبت ملی را خلق می کند، روحیه ملی همه شمول وارجگذاری به کثرتگرایی، تمام چیزهای که برای فعالیتهای اقتصادی مهم هستند.
تغیر نام مردم مارا دوباره احیا و آنهارا به گذشتۀ با عظمت شان پیوند می دهد، بطور مثال زبان پارسی از خراسان نشأت کرده است نه از ایران. شاعر بزرگ عرفانی رومی از ولایت بلخ درافغانستان معاصربود ، این ها فقط محدود مثالها بودند. امروز خارجی ها فکر می کنند که زبان ما وارداتی است و تاریخ ما مفط 300 سال است با خونریزی وخشونت آغشته است. مگر اتصال به افتخارات گذشته به مردم حس اعتماد خلق می کند. اگر نام مهم نیست، چرا توزیع شناسنامه های ملی به خاطر نزاع برسر اینکه آیا هویت قومی ویاقبیلوی شخص درشناسنامه درج شود یانه ؛ به تعویق افیده است . پس نام مهم است !