سنجر غفاری

 

افغانستان میان استراتیژی هند و پاکستان

 

انتخاب مردم افغانستان ادامه دوستی با هند،تصفیه حساب با پاکستان میباشد !

افغانستان با داشتن تاریخ پنج هزار ساله اش با کشور هند دوستی دیرینه و با نظامیان پاکستان تصفیه ای تاریخی واستراتیژیک خویش را دارد ، رسیدن به این ارمان ملی حکم مینماید تا ملت واحد گردیم و استراتیژی ثابت خویش را تشکیل، بادشمنانش مدار،بادوستان مروت نمایم. .  بدون شک بعداز ایجاد کشور پاکستان و شکست استراتیژی وامپراطوری انگریز درمنطقه بوسیله اتحاد مشترک همه اقوام و قبایل افغان در دو طرف دیورند، انگریز اضمحلال را قبول نمود ، اما درد اش را تاکنون ازیادنبرده است. ایجاد کشور پاکستان و تحمیل قراردادننگین دیورند ، اعلان علاقه ای غیر در مناطق قبایلی دیورند ،جلوگیری از رشد و تشکل نیروهای آزادیبخش ملی درمناطق قبایلی که عامل  آزادی پشتونها و بلوچها درآن دیار است سبب گردید تا سازمان جهنمی ای.اس.ای انگلیس صفت به ادامه ای انتقام و جلوگیری از آزادی اندیشه وبیان ملی که همانا پیوند برادری میان اقوام و قبایل دوطرف دیورند و در نهایت امر خاتمه بخشیدن به اهداف تحمیلی معاهده دیورند،واپس گیری سرزمین های نیاکان ما الی اتک وماورای سند میباشد ، از جانبی حل مناطق مرزی کشمیر با هندوستان وآزادی مردمان در آنسوی  که دستان برادری مردم افغانستان و هندوستان را تلاش کردند باهم دورنمایند زنگ خطری است که نظامیان پاکستانی را در همه حالات وحشت زده نموده و ایشان تلاش دارند تا اجیرانی رادر دوسوی اهداف پلیدش با افغانستان و هند دراختیار داشته و زمان رابه نفع خویش حفظ داشته تااز نقشه ای واقعیت های جغرافیایی منطقه حذف نگردد، با توصل به ایجاد آشوب و وحشت ، ترور و خشونت در مناطق قبایلی افغان ، و کشمیر هند مصروف است . ، اما فراموش نموده است که تاریخ و حکم زمان به سر انجام این وحشی گری ها پایانش را نزدیک و حتمی دانسته است .

با گذشن  چندین دهه  خونین و وحشت به وسیله تنظیم های جهادی ، طالبان و داعش اکنون چنان هویدااست که باید چرخش زمان این حکم را صادر نماید تا مردم افغانستان فرصت آن را برای شان مساعد بینندتا با دوستان مروت و با دشمنان شان مداوا نمایند . بلی جنگ با تروریزم بین المللی چراغی بیان واقعیت های بود که مردم افغانستان دریافتند، لانه و آشیانه ، اجداد و پرورش دهنده گان  تروریزم کیست ،چیست و درکجاست ؟ واقعیت این است تا قدرتهای جهانی بدانندکه افغانستان خانه ای صلح و ثبات بین المللی است ، آشیانه ای شکست استراتیژیست ها و امپراطوران بلند پروازی که هرگز  نتوانستند ازبلندیهای هندوکش مغروربگذرند وجان سالم بدرببرند.. گذشت زمان ثابت نمودکه افغانستان میان استراتیژی نیک و بدی قرار گرفته است . نخست استراتیژی و اهداف قدرت های جهانی ، بعدآ استراتیژی دو قدرت جدید اتومی یعنی کشور هند و پاکستان قرار گرفته است ..شبه قاره هند که در بر گیرنده مجموعه ای از تنوع سیاسی، نژادی و طبیعی است و از کوههای مرزی با افغانستان در غرب تا جنگلهای برمه در غرب را شامل می شود، از اوایل قرن نوزدهم تاسال ۱۹۴۷ تحت حکومت  بریتا نیای وقت بود اما تقسیم این شبه قاره همزمان با پایان استعمار بذر در گیری های از آن زمان بین هند ورقیب بزرگش، پاکستان که سه دور جنگ در گرفته است.                                                                                                                .

پاکستان، در سال ۱۹۴۷ پس از تقسیم بندی شبه قاره هند موجودیت یافت و از آن زمان   با چالشهای سیاسی و مناقشات منطقه ای فراوانی روبرو بوده است کشور پاکستان در اصل ازدو بخش تشکیل شد     وبخش شرقی آن که بعدآ به بنگلادیش کنونی مبدل شد - درخلیج بنگال در نوار مرزی هند و برمه قرار دارد و بخش غربی آن را پاکستان کنونی تشکیل می دهد که منطقه وسیعی از کوههای هیمالیا تا ساحل دریای عمان را در بر می گیرد.درسال ۱۹۷۱ اکثریت بنگالی زبان بخش شرقی پاکستان به کمک هند، کشور جداگانه ای برای خود تشکیل دادند که بنگلادش امروزی است. اکنون ترس پاکستان از تجزیه مجددش بوسیله جنبش قومی مهاجر در کراچی و جدایی ایالات پنجاب اش نیز میباشد که بدین منظوربین هند و پاکستان تاکنون سه بار جنگ درگرفته است که دو بار آن در سالهای بین ۴۸-۱۹۴۷ و ۱۹۶۵، به خا طر  اختلاف بر سر منطقه مرزی کشمیر در شمال بوده است. درگیری کوتاه مدت اما سنگین و مسلحانه دیگری در ۱۹۹۹ هنگامی که شبه نظامیان اسلامگرا به داخل خاک کشمیر تحت کنترل هند نفوذ کردند، پیش آمد لحاظآ نظامیان و استخبارات پاکستان با استفاده از تاکتیک آموزش و پرورش تروریستان تحت نام مجاهدین کشمیر و طالبان افغانستان  مصروف فتنه و آشوب در منطقه بوده و تلاش دارد برای همیشه افغانستان بی ثبات و ناتوان از هرلحاظ وجود داشته و نگذارند تا خود در بحران آزادیخواهان و خواست حقه ملی اقوام مختلف در آن کشور تجزیه گردد..دوره های اداره  نظام کشور توسط غیرنظامیان در پاکستان در نتیجه فساد، بی کفایتی و خصومت میان نهادهای مختلف با  کدورت همراه بوده است و تا کنون ادامه دارد ، اما پاکستان همواره تلاش نموده است تا برای حکومت و مردم افغانستان و هند پرابلم و درد سر باشد و با پیش کش نمودن این استراتیژی برای موجودیت بقایش در جغرافیای منطقه تلاش مزبوحانه و خشمگین را با افغانستان و هندوستان تحت نام و شعارآزادی و نظام اسلامی به سازو آهنگ انگریز قدم میگذارد و برای اهداف امریکا ، چین ، سعودی و انگریز بر ضد روسیه و ایران  اسعتمال میگردد . نظامیان و استخبارات پاکستان از دهه هشتاد الی امروزکشور شان را به پایگاه تروریزم و بنیاد گرایی منطقه و جهان مبدل نمودند و اکنون تلاش دارد تا افغانستان نیز به پایگاه دوم تروریزم بین المللی جهت رسیدن اهداف مشترک امریکا ، چین ، سعودی و انگریز در جمهوریت های آسیای میانه و برضد روسیه و هند مبدل گردد  تا جلو پیشروی و اتحاد مشترک هند ، روسیه ، ایران و افغانستان رادر منطقه گرفته باشد و خودش برتری های را تمنا دارد تا جهت رسیدن به اهداف شوم اش ،در افغانستان نظام دلخواه اش از بقایای طالب و  داعش تشکیل و مستقر گردد ، تا خشونت و تروریزم بسوی آسیای میانه گسترش یافته منافع پاکستان و بقایش درجغرافیای منطقه حتمی باشد که چنین نخواهد شد . حضور داعش و موجودیت رهبران ، پایگاه  و محلات تربیت و آموزش تروریستان در آن کشورحکم مینماید تا باید پاکستان خلح سلاح اتومی گردد و نباید به مرکز دایمی وحشت و دهشت منطقوی برای همیشه فعال بماند . روی این اصل دشوار است تا امریکا با متحدین ورقبای استراتیژیک اش باهم در یک تعامل قرار بگیرند ، پاکستان دارای توان اتومی به مرکز تروریزم و تهدید همیشگی برای این قدرت ها باقی بماند . اکنون قرار این است تا با تشکیل ائتلاف های بین المللی برضد تروریزم و به بهانه ای جنگ با داعش و تروریزم صفحه ای جدید همکاری های مشترک نظامی و تصفیوی درپاکستان ومنطقه برضد ارمانهای بنیادگرایان گشوده گردد . مبدل شدن افغانستان یا قلب آسیا به شاهراه عمده اقتصادی و انتقال انرژی به هند و کشور های اروپایی ، باز گشایی راه ابریشم و تجارت بین المللی ، استخراج معادن غنی و اشجار قیمتی ، انرژی نفت و گاز ، اتصال خصوط ترانسپورت زمینی ، راه های آهن بین المللی ، که افغانستان را به جمهوریت های آسیای میانه و کشور هند وصل مینماید برای پاکستان قابل پذیرش نمیباشد و از جانبی موجودیت پایگاه و رهبرات تروریزم بین المللی نیز در کشور دارای اسلحه اتومی و نیروی زروی نیز برای کشور های مترقی و صلحدوست جهان نیز قابل قبول نیست ، بنآ افغانستان و مردمش  قربانی این همه استراتیژی های خونین و رقابتی میان قدرت های بزرگ جهانی و منطقوی مبدل گردیده است  بایدنجات یابد و آینده صلح بین المللی ، مذاکره و مصالحه ، تفاهم بین المللی برای گشودن فصل جدید همکاریهای بین المللی آغازش را از ختم مداخلات و سوقیات نظامی و تروریست پروری به وسیله استخبارات و نظامیان پاکستان حتمی مشاهده میگردد و این پلان حتمآ عملی میگردد تا پاکستان عاری از تروریزم و بنیاد گرایی میتواند کشوری باشد در جغرافیای منطقه که دیگر خطری متوجه کشورهای منطقه و جهان ناشی ازدسترسی تروریزم به استحه اتومی بکلی رفع گردد واین استراتیژی وابسته به استحکام روابط وهمکاری مشترک مردم هند وافغانستان درمنطقه، توافق بین المللی برای برگشت ثبات و استحکام نظام قدرتمند ملی و تفاهم میان همه اقوام و قبایل و سازمانهای سیاسی و نهضت های ملی و مترقی در افغانستان  الترناتیف دیگری وجود نخواهد داشت . افغانستان و هندوستان دیوار بزرگ حفظو تظمین صلح و ثبات درآسیای میانه بوده و پاکستان مرکز تولید و گسترش نا امنی و تروریزم نخواهد ماند. .  فرخنده و همیشه جاویدان باد دوستی ،همکاری و همسایگی نیک میان مردمان هندوستان و افغانستان .   

سنجر غفاری .

 

 

 


بالا
 
بازگشت