محمديوسف
گوشه های از عوامل تروریزم
ترور ، انتحار و انفجار شاید مفاهیم و کلمات باشند که جای بزرگی را در مطبوعات کتبی و تصویری جهان، حد اقل در همین 2-3 دهه اخیر به خود اختصاص داده است . در رسانه های کشور ما با تاسف واژه های سنگسار، اتش زدن زنها ،ازدواج های اجباری نکاح دختران زیر سن به صاحبان زور زر و تفنگ سالاران در پیوند ومکمل واژه های ترور ، انتحار و انفجار اند . چگونگی پیدایش وعوامل شکل گیری پدیده ترور، ایجاد و ظهور حلقات و گروه های تروریستی مسیر تاریخی بغرنجی را پیموده اند تا با چهره پر از وحشت و بربریت امروزی اش دامن گیر تمدن معاصر گردیده است به همین جهت یافتن پاسخ آسان و قابل قبول به همه طرف های در گیر به « عوامل ترور و تروریزم » کاریست دشوار ولی تجارب حاصله از عمل کرد بازیگران اصلی این پدیده نا میمون و مرگ بار مشاهدات ، تحلیل ها و بر رسی حوادث تروریستی حد اقل سال های 1990 -2015 می توانند باز کننده بسا گره های این غول وزنجیر جهالت و اسارت شود.
حوادث اسفناک و وحشیانه اخیر یعنی بمب گذاری در طیاره مسافر بری روسیه و حملات حیوانی تیر اندازی و اتش گشودن بر روی تماشا گران تیاتر و انفجار های انتحاری در اطراف استودیوم فوتبال در فرانسه دارد منظر ها دیگاه ها بر خورد ها کنش ها واکنش ها و تنش های جدید را در پیوند با با این سیاه واژه های تاریخ معاصر هم زیستسی باهمی انسانها ، کشور ها و تمدن ها دارد تصویر و رقم زند.
با اغتنام از فرصت منحیث یک انسان می خواهم این عمل و سایر حملات تروریستی گروه های داعش ، طالبان ، القاعده وانواع و اقسام گروه های جهادی را به شدید ترین نوع ممکن تقبیح نموده به درد باز مانده گان قربانیان این حوادث و به خصوص حوادث بس دلخراش ، شرم آور و ننگین سر بریدن ها سنگسار و ... کشورم خود را شریک دانم.
یک موسسه انگلیس بنام ، موسسه اقتصاد و صلح رقم کشته شده گان حملات تروریستی را در سال 2015 به تعداد 32000 منجمله اطفال خورد سال و خانم ها اعلان نموده است ، در صورت که همین موسسه رقم کشته شده گان حملات تروریستی سال پار را 18000 اعلان می دارد. این در حال است که نیرو های غربی به سر کرده گی امریکا طی بیشتر از یک دهه ( بعد از 11 سپتامبر) در گوشه های از جهان به خصوص خاور میانه در صدد تضعیف و مهار گروه های تند رو و بنیاد گرا اسلامی اند ، ارقام بالا در پیوند با هزاران دلیل ،حجت و برهان دیگر نشان می دهد که تلاش های امریکا و غرب نه تنها موثر نبوده بلکه دامنه بنیاد گرایی ،افراطیت مذهبی و رادیکالیزم اسلامی را وسعت داده ابعاد و دامنه انرا را به سراسر خاور میانه افریقا و اسیا گسترش داده و اکنون شعله های این مولود نا خلف و موجود شوم ، دارد دامن اروپا را نیز می گیرد. بدون شک فقر ، گرسنگی جهل عقب مانده گی اقتصادی سیاسی و فرهنگی کشو ها و اشخاص و افراد ، عدم ساختار های عادلانه اجتماعی در مقیاس کشور و در مقیاس جهان ، با کمال تاسف جهان زور جهان زر جهان جنگ و جهان ... عوامل بنیادی پدیدیده تروریزم میباشد اما اغلب تحلیل گران و صاحب نظران بدین باورند که عامل بالفعل و بالقوه ، خالق ، تمویل و تجهیز کننده و حامی اسلام افراطی و رادیکال که اکنون 99% حوداث تروریستی را در جهان ثبت دفتر سیاه جهل پرستی و بربریت خویش می نمایند ، همین امریکا ، غرب ، مزدوران و متحدین منطقوی شان می باشد.
حد اقل آغاز، این هیولا در زمان جنگ سرد بخاطر مبارزه با شوروی سابق توسط امریکا و متحدینش رقم زده شد.بعداز ختم جنگ دوم جهانی در سال های 1945 تا 1991 امریکا نه تنها شوروی بلکه کشور ها جهان سوم به خصوص کشور های سمت گیری سوسیالستی را که عراق ، مصر ، لبیا و سوریه از پیش کسوتان ، کشور های سمت گیری سوسیالستی در خاور میانه محسوب می شدند ، نیز دشمن خود ویا حد اقل خطر جدی در راه تحقق اهداف و ارمانهای امپریالستی خویش محسوب می کردند. همزمان اسلام واپسگرا و بنیاد گرایان اسلامی نیز از رشد نفوذ و اتوریته شوروی سابق ، گسترش ایدیالوژی سوسیالیزم علمی ، انتخاب راه رشد غیر سرمایه داری و کورس نزدیکی با اتحاد شوروی از جانب رهبری این کشور ها هراس جدی داشتند امریکا و غرب با استفاده از همین وجهه مشترک با تطمع و نفوذ دادن اجنت هایش ، به ایجاد اولین حلقات تند رو اسلامی مبادرت ورزید . (علاقمندان درک تاریخ ، ضرورت و چگونگی ایجاد ، تشکل و رشد اسلام افراطی و رادیکال می توانند به اثر با ارزش و مستند بنیاد گرایی مذهبی بنام « بازی شیطانی » نوشته روبرت دریفوس ترجمه فروزنده فرزاد ویا هم منابع تاریخی فراوان دیگر مراجعه فرمایند .)
اما اینکه در کشور ما اسلام تندرو و افراطی به کمک مستقیم امریکا و غرب در جنگ استخباراتی اشکار و پنهانش با شوروی وقت ایجاد ، تمویل و تجهیز گردیده است ، نیاز به مطالعه تاریخ و تحلیل و تفسیرنداشته ، مردم کشور ما به شمول جهادی های عادی که احساسات مذهبی شان به بازی گرفته شده و نیروی فزیکی شان در بدل دالر و کلدار و ... بفروش می رسید اکنون می دانند که نا آگاهانه در خدمت غرب به خاطر تباهی وطن شان قرار گرفته بودند و از پول خون و مال و جان و ناموس وعزت آنها ربانی ، حکمتیار ، سیاف ، مجددی ، گیلانی ، خلیلی و قوماندانان واطرافیان شان صاحب این همه ملک و مال و ... گردیده اند.
و اکنون داعش در خاور میانه در افریقا درآسیا و اکنون در اروپا نیز نسخه های « تکامل یافته» همان مجاهد ، طالب ، القاعده و ...میباشد که ایجاد رشد و تکاملش ارتباط مستقیم با عمل کرد، امریکا و غرب در عراق ، لبیا ، یمن ، مصر، سوریه ، افغانستان و حمایت انها از رژیم های خود کامه و مزدور مانند سعودی و بازی دو گانه و یا چند گانه اش در قبال افرط گرایی و اسلام تند رو دارد ، مثالا امریکایی ها با طالبان در افغانستان ، جبهه النصر و ... در سوریه همکاری نموده و در لیست سازمانهای تروریست اش شامل نیستند اما القاعده و داعش را لیست سازمانهای تروریستی امریکا شامل میباشند . روی دیگر حضور فعال داعش این مولود شوم را در دشواری ، ابهام و سر در گمی ، درک یکسان مسلمانان از قرآن و احادیث و اختلافات شدید بین کشور های اسلامی و مراجع «علمی » انها باید سراغ کرد. اگر نگاهی به اختلافات همین تنظیم های جهادی داخل کشور از زمان ظاهر شاه تا کنون انداخته شود ، می بینیم که چقدر انسانها بیگناه همه بنام دفاع از اسلام وبا شعار الله اکبر قربانی اختلافات تنظیمی گردیده اند ، یعنی که هر یک ازین تنظیم ها به اسلام خود باور داشته اسلام و مسلمانی طرف مقابل را قبول نداشته اند . اکنون نیز داعش القاعده و ... بنام اسلام سر می برند ، زنده به آتش می اندازند ، غلام و کنیز می گیرند و ... و خود را علم بردار خلافت اسلامی می دانند ، عربستان ،ایران ، پاکستان ،افغانستان ، یمن عراق ، سوریه ، ترکیه و ... چنان به جان هم افتاده اند که گویا با معذرت حیوانات درنده باشند نشان از همبستگی و اخوت اسلامی که فقط از پشت منبر مساجد چند ملا بی صلاحیت از ان نام می برند وجود ندارد. با شنیدن نام کشور های کنفرانس اسلامی ننگ نه تنها مسلمان بلکه شرم انسان می اید، آیا این همه مراکز تحصیلی اسلامی چون اظهر ، قم ، کراچی ،کابل و ... سازمان کنفرانس اسلامی احزاب سازمان ها و تنظیم های اسلامی توان انجام کار موثز را در امر توحید درک احکامی قرآنی و احادیث نبوی ندارند ؟ و یا اینکه نمی خواهند انجام دهند ، تا این همه تشتت و پراگنده گی در جوامع اسلامی جایش را به درک واحد احکام خدا و پیامبرش داده و مسلمانان در کنار سایر ادیان و باور ها و سایر ادیان و باور ها در کنار اسلام بدون رعب و هراس زنده گی نمایند.
همه علما خوب می دانند که کتاب آسمانی قرآن بر اساس ضرورت جدی زمان توسط خلیفه سوم حضرت عثمان به گونه امروزی اش جمع اوری و تدوین گردید ، در حال که در زمان محمد ، ابوبکر و عمر چنین کتابی ونیازی موجود نبود ، اگر در مورد درک سالم نسبتا یکسان وانسانی ارشادات قرآنی علمای دینی دست نجنبانند ، ادامه وضع کنون در قراءت ، ترجمه ، تفسیر و درک احکام قرآن و فرمایشات پیامبر مسلمانان را در انظار عالم به تروریستها و اسلام را دین ترور معرفی نموده مسلمانان را از اسلام بیزار و پیروان سایر ادیان و آیین ها را به ترک وطرد زیست با همی با مسلمین نا چار خواهد ساخت.
در همین چند روز بعد از حادثه پاریس از اتش زدن مساجد تف کردن بر روی مسلمانان پرتاب کردن زنان حجاب پوش در خط اهن وحتی حرف های از جنگ تمدن هاشنیده می شود. بدون شک عقل سلیم و سیاست مردان اروپا این روزهای دشوار را مدیریت خواهند کرد ولی انتقاد یک جانبه وکتمان ضعف های طرف مقابل رهگشا نمی باشد. چرا فرزند مسلمان که با استفاده از آب خاک و تمام نعمات مادی اروپا بزرگ شده است به روی شهروندان اروپای اش آتش می گشاید ، در حالیکه در تمام جهان یک کشوری اسلامی که به مسلمانان مهاجر پناهنده گی دهد ، موجود نیست و همه مسلمانان مجبور اند بدامن همین کشور های غیر اسلامی پناه آورده در پناه عدالت غیر اسلامی صاحب نان و آب و خانه و ... شوند، وبعد عده ی که طعم تلخ روز های دشوار گرسنگی ، فقر ، ظلم و ... کشور های شان را فراموش کردند ، باز دیوانه می شوند در سوریه ، عراق افغانستان و ... به خاطر کشتن برادران مسلمان خود می روند . آنگاه که به اصطلاح چشمان شان را خون می گیرد بر می گردند مانند یک قاتل حرفوی همه را بنام اسلام و با شعار الله اکبر به رگبار می بندند. از توضیح بالا می توان چنین نتیجه گرفت که در رشد و گسترش افراطیت وبنیادگرایی اسلامی و بوجود آمدن جریانات تند رو اسلام سیاسی، تعلیمات « وارونه » اسلامی ، رهبران نوکر منش کشورهای اسلامی و اهداف استعماری امریکا و غرب یکسان سهیم اند. هر دو جریان با تحمیق توده ها منافع استعماری و استثماری شان را تحکیم می بخشند.
ولی اکنون که طفل دامن گیر گریبان گیر شده است آیا واقعا" غرب تصمیم از بین بردن این دست پرورده اش را دارد ؟ منحث ختم کلام پاسخ می تواند دو گانه باشد یعنی در جاهای که وظیفه این گروپ ها ختم شده است و به مانع تحقق اهداف شان تبدیل گردیده از اوامر سر پیچی می نمایند ، و یا به نابودی شان مجبور گردیده اند بلی ! اما در عکس صورت به حمایت شان ازین گروه ها ادامه می دهند. و زیان بزرگ این همه وحشت و دهشت را مرد بی گناه ، بی پناه و مردم عادی و قشر های متوسط و پاینی جوامع بدوش می کشند.