انجنیرسکینه ارزگانی
مهاجرت های غم انگیز هموطنان ما در خارج کشور
مهاجرت به مفهوم جابجایی از یک محل یا سرزمین به محل یا سرزمین مورد نظردیگر بخاطر ملحوظات مسایل سیاسی، ناامنی، جنگ و یا هم بدلیل آموزش بهتر، عاید بیشتر، مسکن بهتر و آزادی های سیاسی بهتر می باشد. مهاجرت پدیده جدید در زندگی بشر نیست؛ بلکه از سالیان متمادی در بین انسانها و حیوانات رایج بوده که با اهداف آنها صورت گرفته است.
کسانی که از افغانستان مجبور به مهاجرت میگردند حتا به قیمت مرگ آنها تمام میگردد. این به دلایل سیاسی و زیادتر عوامل جنگ میباشد که مشخصا˝از چهار دهه به اینسو دامنه مهاجرت افغانها وسیع گردیده است. گرچه مهاجرت در چوکات قوانین مشخص بطور یک اصل پذیرفته شده؛ ولی افغانها این اصل را شکستانده بصورت مهاجرت های غیر قانونی پرداخته که دشواری های بسیار زیادی را فرا راه مهاجرین قرار داده اند.
مهاجران افغان در جستجوی نجات از جنگ، مرگ و داشتن یک زندگی انسانی با امکانات مناسب میباشند که اکثر آنها را جوانان از اقشار مختلف جامعه افغانستان تشکیل می دهند و همه آرزوی رسیدن به اروپا را دارند. جوانانی که با هزار مشقت تحصیل نموده اند و امروز زمینه کار و اشتغال در کشور شان هم وجود ندارد و امید آنها به آینده و رسیدن به زندگی بهتر از بین رفته است، همچنان حکومت یا نهاد هایی جهانی نیز بفکر کمک به آنها نیستند. از همه بیشتر، ادامه ناامنی، بمب گذاری، عملیات انتحاری و کشت و کشتار توسط طالب ها و افراد داعش همه مردم را وحشت زده و سراسیمه کرده و هر کدام به فرار روی آورده است تا حد اقل اگر زنده بمانند.
باید گفت که یک تعداد مردم خانه های خویش را فروخته و یا به گرو گزاشته و از طریق قاچاقبران عازم خارج از کشورمیشوند. از این جمله کسانی هستند که پول های شان را قاچاقبران با صد ها نیرنگ گرفته و این مهاجرین بدون خرچ به میدان مانده اند. و تعداد کمی از این مهاجرین هستند که با هزاران سرگردانی، تحقیر و تلفات توسط قاچاقبران به مرزهای کشورهای اروپایی رسیده اند.
تا حال تنها افغانستان بیشترین تعداد مهاجرین را در بین کشورها ی جهان دارد؛ و در این اواخر مهاجرین زیادی از کشور های عراق و سوریه نیز بصورت سیل آسا بطرف اروپای غربی سرازیر شده اند که همه به علت جنگ؛ خانه ها، شغل ها و فامیل های شان را ترک گفته اند. در این شب و روزها بسیاری از خانواده های افغان که اصلاً تصمیم بیرون رفتن از کشور و ترک خانه و کاشانه شان را نداشتند، ولی حالا می گویند که شرایط نامناسب و ناامنی چندین ماه اخیر کشور، روح آنها را به شدت متأثر ساخته و مجبور استند تا کشورشان را ترک کنند.
گذشتن از سرحدات بیگانه با هزار مشقت، غرق شدن در دریاهای خروشان، پریدن از جالی و سیم های خاردار، گیر ماندن در چنگال سگ های محافظین سرحدی و امثال این ها مواردی استند که امروز تمام پناهجویان بخاطر رسیدن به اروپا به آن روبرو اند.
هیچگاهی این مهاجرین در مورد قتل، معیوبیت و معلولیت دایمی خویش تصور نکرده اند. با تحمل اینهمه مشکلات فراوان و خطرناک، برای مهاجران غیر قانونی رسیدن به اروپا یک سرزمین تصوری و خیالی است که فکر میکنند، ارزش همه مشقات و رنج ها را دارد. در حالیکه رسیدن به اروپا، امریکا، استرلیا وغیره کشور های غربی علاوه به رسیدن در آن کشورها، برای بود و باش و زندگی کردن در آنجاه باید مشکلاتی را باز هم متقبل گردند تا زمانیکه به فرهنگ ،کلتور، زبان، وضعیت اجتماعی مردمان آن کشور ها بلد گردند.
اینرا همه میدانند که اروپا یک قاره آرامش، امن، سعادت و ترقی است. مردمان آنجاه دارای خصلت انسانی پیش رفته، راستگویی، روحیه همکاری، همدردی با نیازمندان از اوصاف پسندیده آنهاست. مردمان کشورهای آسیایی بخصوص افغانها از یک کشور فقیر و از یک محیط تحقیر آمیز و پر از خشونت در آنجاه پا میگزارند، واقعآ آنجاه را یک سرزمین رویایی می یابند. ای کاش مردمان مهاجر ما روی دیگر قضیه را هم مطالعه کنند که در آینده چقدر آسیب خواهند دید .
چون پدر و مادر مهاجرین دارای خصلت های سنتی شرقی میباشد که شرایط غربی برایشان قابل تحمل نیست؛ ولی اولادهای آنها خصلت های اروپایی و تمام شرایط غرب را می پذیرند، دچار مشکلات فراوان گردیده که جنگ و جنجال ها را بمیان آورده حتا باعث از هم پاشیدن کانون خانواده ها هم میگردد. حیف است که زیادتر جوانان ما فریب مظاهر فریبنده زندگی در غرب را از طریق رسانه ها میخورند که باید دولت از این کار جلوگیری نموده و در عوض برای آنها زمینه امنیت، کار و زندگی سالم را در کشور فراهم نماید و روحیه وطن خواهی و میهن پرستی را در بین آنها ترویج کند که البته راه تحقق یافتن آن از طریق رسانه های کشور نیز است.
پرسشی که مطرح میشود اینست که چرا خانواده ها مهاجرت های پرخطر را نسبت به ماندن در داخل کشورشان ترجیح میدهند؟
یکی ازعوامل مهاجرت افغان ها درچند ماه اخیرافزایش ناامنی ها به شمول پایتخت در بسیاری ازولایت های کشور و بیکاری خوانده میشود. البته رهبران حکومت وحدت ملی در جریان مبارزات انتخاباتی شان وعده های زیادی چون تأمین عدالت، امنیت سرتاسری و ایجاد زمینه های اشتغال برای مردم افغانستان را داده بودند که با عملی نشدن این وعده ها، مردم نسبت به این حکومت بی باور شده اند. امروز چارۀ جز مهاجرت در خارج از کشور را ندارند.
اگر امنیت در کشور تأمین شود و صلح در افغانستان حاکم گردد، در این صورت فعالیت های اقتصادی در کشور رونق گرفته و جوانان هرگز به خارج پناهنده نخواهند شد. پس ثابت میشود که ناامنی و جنگ، زمینه کار و فعالیت های اقتصادی را هم برهم زده و مردم را مبتلا به فقر اقتصادی هم نموده است. پس گفته می توانم که بسیاری از مردم ما به خصوص جوانان از ترس ناامنی، جنگ و فقر به خارج فرار می کنند. امید است که دولت افغانستان، سازمان ملل متحد و جامعه جهانی در مورد حل قانونی مهاجرین ما در داخل و خارج کمک های لازم را به عمل آورند.
تاریخ: شنبه 14 سنبله 1394 خورشيدی مطابق با 5 سپتمبر 2015 ميلادی/ کابل - افغانستان