استاد صباح

 

حاکميت فعلي ائتلاف يا اختلاف ؟؟؟

« رويداد هاوحوادث سياسي ونظامي افغانستان »

گفتني هاي ناگفته

 

مرد بزرگ آمريکاي لاتين ميگفت: اگرخفه ام كنند سازش نخواهم كرد وايمانم را قرباني مصلحت نميكنم. وي ميگفت: مردم را دریاب! هرگزسازش نکن! بلي کسانی که سازش نمی کنند٬ می میرند٬ اما مرگ شان عین حیات وزندگی ست. بلي اگراينطوربي تفاوت باشي تونیزمی میری٬ اما درچهره ات نشانی ازمرگ نخواهد بود...

مي‌گويند، آدم‌هاي شجاع، آن‌هايي هستند که وقتي دريک نبرد وبازي شکست خوردند، جوان‌مردانه شکست رابپذيرند واگرکمي عاقل باشند، به دنبال يافتن دلايل شکست هستند. وآدم‌هاي زبون، کج انديش وافراطي آن‌هايي هستند که پس ازشکست به دنبال بهانه جويي باشند.

عبدالله ريس اجرائيوي قبل ازاخذ چوکي ميگفت:  اگرقطعه قطعه شوم حکومت تقلبی را نخواهم پذیرفت ومن به ملت عدالت پسند اعلام می‌کنم که نتیجه‌ی تقلب را حتی یک روزنمی پذیریم فقط حکومتی باید درچوکی قراربگیرد که ملت خواسته است. مردم ازما خواستند ومیخواهند ودرانتظار بودند وهستند که ما حکومت خود را اعلام کنیم...

از زيردل ياد کردم خدا، رفتم وشد

نه عرب وايران ازپي دعا رفتم وشد

بنگرنه باپکول چرکين وموترگروزين

من با سرلوچ ﺑﻪ ﺩﻳﺪﺍﺭﺧﺪﺍ، ﺭﻓﺘﻢ ﻭﺷﺪ

نه دروغ گفتيم  ونه کرده ام چپاول
ﺑﺮﺧﻼ ﻑ دروغ گويي اينها، ﺭﻓﺘﻢ ﻭﺷﺪ
ﺭﻳﺶ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺯﺍﺩﺏ ﺻﺎﻑ ﻧﻤﻮﺩﻡ ﺑﺎ ﺗﻴﻎ
ﻫﻤﭽﻨوﻥ ﺁﻳﻨﻪ ﺑﺎ ﺻﺪﻕ ﻭﺻﻔﺎ، ﺭﻓﺘﻢ ﻭﺷﺪ
ﻣﻦ زبان ﻋﺮﺑﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧمي ﺪﺍنم وندانم
 
ﻧﻨﻤﻮﺩ ﻡ اﺯ ﺗﻪ  ﺣﻠﻖ ﺍﺩﺍ، ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺷﺪ
ﺍﺯکفرو وملحد وجهاد ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺳﺨﻨﯽ
خوانده ترانه ي ﻣﻬﺮﻭ ﻭﻓﺎ ﺭﻓﺘﻢ ﻭﺷﺪ
ﭽﻮن نيازي ﻧﻪ لنگي ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭﻧﻪ پکول

نه به دختربي گناه دادم فتوارفتم وشد
اوازترس با چند وکيل درمنزل فرخنده
ﻣﻦ بدون هيچ ﭼﻮﻥ ﻭﭼﺮﺍ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺷﺪ
آنان حج رفتن ازبراي تجارت وپول   

من ازبهرکمک مسکين وگدا رفتم وشد

درشيرپورودبي قصرها بناکرد وبلدنگ

من خانه ندارم ونه قصربهرجا رفتم وشد

اوسالهاست مکه گويد ونجف رابجويد
ﻣﻦ دربزم عزيزان باشورونواﺭﻓﺘﻢ ﻭﺷد...

عملکردهاي شتاب زده ، مصلحتي ، عجولانه ، فرمايشي وهدايت شده خلاف ميل توده ها شرايطي را به وجود آورده كه به درگيري هاي داخلي، ناامني، سرقت مسلحانه، اختطاف وبژ اعتمادي منجر شده است. درطی اين مدت این انتظار موجود بود که درعرصه های تأمین امنیت، بازسازی وقانونمداری، طرد فساد اداری ودولتی و سایرنابسامانی ها ي که ازدوران بي کفايتي وروزتيري کرزي باقي مانده است کار های بزرگی انجام میشد اما نشد وخواست ملت برای ایجاد یک دولت قوی ونیرومند و پاسدار قانون وتأمین کنندهء امنیت وادامه دهنده بازسازی، تأمین کارورفاه اجتماعی به یأس تلبديل گرديد. دردولت فعلي،  حاكميت قانون گسترش نيافته، دشمنان قوي ترشده، ناامني وخشونت افزايش پيدانموده  ، فقر، بيکاري ، بي نظمي ، بي اعتمادي ودلسردي پله هاي اوجگيري اش را سرسام آورطي ميکند.

با تداوم حکومت فعلي  فساد مالي‌، رشوه‌ ستاني‌، زورگويي، بي قانوني، فساد اجتماعي، جنايت اخلا قي، بزن، ببرو بکش سلاحداران، بيكاري، فقر، وجور وچپاول به اوج خود رسيد.

کشوربه سوی هرج ومرج می رود و درحال سقوط به دامان افراطگرايي ، تفنگداري وبنيادگرايي است.

طالبان تادروازه هاي کابل پيش آمده اند واماريس جمهوروريس اجرائيه مصروف چانه زني کرسي وقدرت اند .

طالبان باردیگر دولت را به مبارزه طلبیده ودربعضي ولايات فرمان ميرانند. آنها کنترول بعضی مناطق را به دست گرفته و دستورآنا ن درمقایسه با قانون دولت ازقبولیت بیشتربرخوردار است زيرا جبرآ بالاي مردم بي دفاع مي قبولانند چون دولت نميتواند تامين کننده امنيت جاني ومصوونيت زندگي اجتماعي باشد.

قاچاقچيان ودزدان مشهوري که همين اکنون درپستهاي بزرگ مرکزي وولايتي لميده اند وطي بيش ازدودهه باچپاولگري ،با استخراج ، قاچاق و فروش سنگهاي قيمتي وساير احجارکريمه که بي شرمانه و خبيثانه به اين دزدي خويش هنوزنيزادامه ميدهند.وقاچاق مواد مخد ر، معاد ن ، انبارهاي اسلحه ، چوروچپا ول سرما يه ها ي دولتي وشخصي ، رشوت ورشوت ستاني ، قتل وجنايت هاي تکا ن دهنده ، دزدي واختلا س ، خويش خوري وقوم پرستي ... به پيما نه زيادي به چشم مي خورد ، با اندوه فراوان با گذ شت هرروزوسعت بي سابقه پيدا نموده وقانون ودولت را زيرسوال برده اند.  فساد اداري ،مواد مخدر، تروريزم ، فقر ، نا امني ،فقدان کاروزنده گي بخورونمير، مشکلات باهمسايه ها، حاکميت جنگسالاران  ونظاير آن همچون يک نظام پيوسته به هم عمل مي کنند. 

درهرحال ايجاد يک دولت مقتدرمرکزي با اتکا به اصل مردم سالاری که بتواند به خواسته هاي مردم پاسخ مثبت بدهد، تنها راه سياسي بهبود اوضاع اجتماعي و اقتصادي به شمار مي رود. درغير آن هر شخصی با تجربه ای هم اگر دراين حلقه بسته ودرسيستم بهم آميخته قرار گيرد موفقيت چندانی نخواهد داشت.

درکشوربسيارى ازفرمانداران محلى و ولايتى هم ازاردو، پوليس و افسران امنيتي قبلاً فرماندهان جناح هاى مختلفى بوده اند كه براى سرنگونى طالبان دراواخر سال ۲۰۰۱ درتصرف قدرت پيشد ستي وخلاف توافق قبلي کابل را تصرف نمودند . مردم مظلوم وطن که سه دهه در آتش خون و نفاق، دار و ندارش را از دست داده، دیگرنمی تواند بدبختی های زورگویی، بیگانه پرستی، بروکراسی و فساد اداری را تحمل کند. ملت باید آگاه باشد که اعمال آنعده عناصر شرارت پیشه و خایین به منافع ملی که کوچکترین پابندی به هیچ قوانین بجز منافع خود ندارند، قابل عفو وبخشش نخواهد بود. اینان باید بدانند که تاطولانی مدت نمیتوانند به اعمال بنیادگرایانه وخائنانه برخلاف اتحاد ملی و وابستگی با استعمار کهن و جهان خوار ادامه بدهند. تاریخ این دوره که بیانگراعمال وکردار انسانهاست، آیینه واربروی عملکرد های انسانی قضاوت خواهد کرد و کتمان جای هیچ خاینملی را بدون چالش نخواهد گذاشت.

کسانیکه پدیده های منفی اجتماعی را سازمان میدهند و یا زمینه های مختلف را دراین جهت مساعد میسازند دشمنان شناخته شده مردم اند. ازطرف دیگرعلی رغم تشکیل دولت، حضور بیش ازهزاران نیروی ائتلاف، تشکیل اردوی ملی، پولیس ملی و امنیت ملی درافغانستان، هنوزکشورتا برقراری صلح وامنیت کامل فاصله زیادی دارد. دلیل این خودسر درجامعه است که همچنان مسئله تداوم حاکمیت، قانونیت وعدالت را زیر سوال میبرد.  وجود سه دهه جنگ و بی ثباتی ، نوعی فرهنگ ذلت بارسیاسی را در کشور پرورش داده است.

ازویژگی های این فرهنگ ننگین می توان به جنگ طلبی، منطقه پرستی، ‌قانون گریزی، قبیله گرایی، ملیت خواهی، قوم پرستی، خویشخوری، گروپ بندی، مصلحت خواهی . . . انگشت گذاشت.

 یکی ازجدی ترین بحران ها درکشور وجود سلاح و جنگ سالاران، شونیستهای قوم وقبیله خواه، اسارت نظام بدست یک مشت افراد منفعت طلب، متعدد است. این نیروها با در نظرگرفتن زمان، همواره موقعیت خود را درصحنه قدرت و سیاست افغانستان ارزیابی می کنند و به محض اینکه احساس کنند منافع آنها به خطرافتاده، با رنگ ونیرنگهای گوناگون، با دسیسه های ماجراجویانه، با ظاهرقوم پرستی و ملیت خواهی، با دامن زدن به مسایل زبانی و فرهنگی، با نام دین و مذهب، با شرارت وشیطنت متعدد سعی در بی ثبات سازی وهرج ومرج اجتماعی می کنند. درين اواخيرماشاهد زورگويي وسفسطه خواني عطانوردربلخ هستيم که باهرسخني شاخ ميمالد .

ازجانب دیگرتعدادی که در کرسی های قدرت لمیده اند سالیان درازی ازچور و چپاول، ازدزدی و راه گیری، اززورگویی و بی بند و باری، ازکشتن و بستن و بردن، از بی قانونی و پخپل سری و ازظلم و وحشتثروت اندوخته اند. آیا آنان نظام قانونی را درکشور مپذیرند؟ به هیچ صورت نه! درين شرايط احساس وتاريخي ازدولت مردان کشورتوقع برده ميشود که اختلافات ومنافع مادي خويش راکنارگذاشته وهمچون ابرمردتاريخ هوشي مين درخدمت مردم خويش قرارگيرند.

شصت سال زندگی هوشی‌مین توأم با کارمداوم درزندگی وفعالیت درکارهای مملکتی بود.

اوقلب وعشق خود را وقف هموطنان خود ازهمه طبقات واقشارزن ومرد پیروجوان اقلیت‌های ملی وگروههای مذهبی کرده بود.هوشی‌مین نمونه درخشان روحیه ی بود که به‌طوربنیانی انقلابی است،بی‌پروائی وپشتکاردرمبارزه، وقف کامل تمام زندگیش را با روح فداکاری برای رهائی مردم، ملت وتمام بشریت، برای استقلال وآزادی وقف بود.

زمامداران کشور!

مرد بزرگي مي گفت- وقتی پا دررکاب اسب می نهی بربال تاریخ سوارشده ی عمل تو ماندگار می شود چون هزاران فرزند به دنیا نیامده این سرزمین آزادی شان را ازبازوان واندیشه ما می خواهند . پس با عمل خود می آموزانیم که پدرانشان نسبت به آینده آنان بی تفاوت نبوده اند وآنان خواهند آموخت آزادی شان را به هیچ قیمت وبهایی نفروشند .

کرسي داران وطن !

انسان با ریشه وفرهنگ یکسان برای خود محدوه و مرزساخته اند ونام آن را وطن نامیده است، وطن یا میهن مکانی است که فرد خود و اجداد او درآنجا بدنیا آمده اند. وطن خاک پاکی است که لحظه به لحظه گام انسان را بر خود احساس می کند وطن جای است که انسان درآن زندگی می کند، کارمی کند، تولید می کند، شادی می کند وغمگین می شود.

چه کسانی وطن فروشند؟ سوالی است زیبا که برای آن پاسخهای بسیاری داده اند. برخی این افراد را خیانتکار، برخی جاسوس و برخی بی هویت می نامند.  وطن فروش کسی است که راههای تزلزل کشورش را برای بیگانگان فراهم نماید خائن کسی است که عرق ملی نداشته باشد، بی هویت کسی است که با حفظ منافع خود یا عده ای ثروت دیار خود را به تاراج دهد. جاسوس کسی است که سربلندی کشورش را نخواهد واسرارکشورش را دراختیاربیگانگان قرار دهد.

وطن پرست کیست؟ آن کسی است که نام خاک خود را همیشه زنده کند، درحوزه کاری خود به همگان نشان دهد که ازسرزمینی است که به آن می بالد. در نوشته هاوعملکردهاي خويش غروملي بي افريند ومردم رابه دوراتحاد ويگانگي انسجام بدهد. درمذاکرات خارجی کشورش را نفروشد.

حکومتی که تاشش ماه ۵۰ درصد کابینه خود را تشکیل نتواند وسیاست های داخلی وخارجیش را حداقل به صورت نسبی تنظیم کرده نتواند، شکست خورده است.  مردم درمجموع، به خصوص شورای ملی، مجلس سنا، شورا های ولایتی ونهادهای جامعه مدنی، ازهم فروپاشی حکومت وحدت ملی نگران هستند.  رییس جمهورغنی ضمن اعلام پلان پنج ساله کاری حکومتش، تاکید کرد که سیاست های داخلی را تنظیم کرده و تغییرات در برخی از نهادها به خصوص کمیسیون مستقل انتخابات و مبارزه با فساد اداری ازاولویت های کاری وی می باشد، اما تا کنون گام های موثرعملی در این راه ها بر داشته نشده است.  این در حالی است که به گفته او کمک های بین المللی تا اندازه زیاد وابسته به اصلاحات درون حکومتی درافغانستان می باشد.
جامعه جهانی درحالی کمک های خود را مشروط به اصلاحات بنیادی و از بین بردن فساد در افغانستان کرده است که تا حال اکثر وزارت خانه ها و ولایت ها توسط سرپرست ها اداره می شود که آنان حتی صلاحیت عزل و نصب را ندارند در حالیکه تغییرات وعزل و نصب ها درهرنهاد دولتی توسط رهبری آن نهاد یک امر ضروری است.
کسانیکه درحیطه کاری خود صلاحیت عزل و نصب و مجازات و مکافات را نداشته باشند، چگونه می توانند مصدر خدمت واقع شوند، بنا بر این باید گفت تمام عوامل موجود سبب می شود که دولت وحدت ملی روز بروز ضعیف تر شود.
دولت وحدت ملی همانگونه که در سیاست های خارجی ضعیف عمل کرده است، در سیاست های داخلی خود نیز تا کنون شکست خورده است، زیرا اقتصاد کشور با رکود مواجه است و تاجران ملی و بین المللی علاقه ای به سرمایه گذاری در افغانستان را ندارند و همچنین بیکاری و فقر در حال افزایش است.
در ابتدا گمان می رفت که رییس جمهورغنی کله اقتصادی خوبی دارد و طبق گفته های خود افغانستان را به یک کشور تولیدی تبدیل می کند، اما بلند بردن مالیات پیش از تغییر و توسعه اقتصادی وهم چنین تظاهرات عده از دکانداران و نانواییها در شهر کابل به دلیل بلند بردن مالیات از سوی دولت، نشان داد که این روند با اقتصاد فعلی کشور سازگار نیست و دولت درسیاست های داخلی خود ضعف دارد.  

دولت وحدت ملی همانگونه که تاکنون درسیاست های داخلی خود ناکام بوده است در سیاست های خارجی نیز با تعاملات که در این اواخر با برخی از کشورها داشته است. به خصوص اعلام حمایت از کشورعربستان سعودی در قضییه یمن ضعیف عمل کرده است.  گفتنی است برخی ازنمایندگان مجلس نیز از فرو پاشی دولت وحدت ملی به دلیل ضعف های که دارد ابراز نگرانی کرده و ازعموم اعضا خواستند که دو روز کاری خود را جهت بررسی بحران های موجود در حکومت به خصوص علت تاخیر در معرفی اعضای کابینه اختصاص دهند.

شش‌ماه از زمان آغاز به کارِ دولت وحدت ملی می‌گذرد. در این شش‌ماه دولت وحدت ملی از آزمون‌های سختی عبور کرد و در برخی موارد به‌شدت به بن‌بست خورد. آن‌چه را که رهبران دولت وحدت ملی در آغازین‌روزهای کاری خود به مردم وعده سپرده بودند، در بسا موارد برآورده نشد و بر این اساس می‌توان گفت که کارنامۀ کاری تا این جای کار، کارنامه‌یی قرین به موفقیت نبوده است.

غنی درآغاز روزهای کاریِ خود به مردم اطمینان دادند که در مبارزه با فساد از هیچ تلاشی دریغ نخواهند ورزید و هیچ چیزی مانع دست یافتنِ افغانستان به جامعۀ بدون فساد نخواهد شد. غنی برای این‌که ارادۀ محکم خود در مبارزه با فساد را ثابت کند، در اولین‌گام پس از ادای سوگند وفاداری، دستور به بازشدن پروندۀ بزرگترین فساد مالی در افغانستان را داد. بازشدن پروندۀ کابل‌بانک این امیدواری را در سطح جامعه به‌وجود آورد که دولت وحدت ملی بر خلاف دولت قبلی ارادۀ مستحکم در راه مبارزه با فساد اداری دارد. اما پس از چندی معلوم شد که بحث فساد اداری در کشور چنان فربه و گسترده است که با چنین حرکت‌های نمادین نمی‌توان به ریشه‌های آن دست پیدا کرد.  غنی با حرکت نمایشیِ کابل‌بانک نه تنها برنامه‌یی مدون در مبارزه با فساد ارایه نکرد، بل در همان شعارهای انتخاباتیِ خود باقی ماند.
ایجاد کابینۀ متخصص: از دیگر وعده‌های دولت‌مردان جدید، ایجاد کابینۀ متخصص و کارا در افغانستان بود؛ کابینه‌یی که بیشتر تخصص‌گرا و مبتنی بر شایسته‌سالاری باشد و کمتردربندِ مصلحت‌های گروهی، حزبی و قومی. اما دولت وحدت ملی، وقتی فهرست نخستین‌کابینه را به مجلس نماینده‌گان فرستاد، مشخص شد که اکثریت افراد معرفی‌شده نه تنها از تخصص لازم در وزارتِ معرفی‌شده برخوردار نیستند، بل با داشتن شهروندیِ دوم و یا داشتن پیشینۀ بد، با معیارهای لازمِ رسیدن به کرسی‌های وزارت برابر نیستند. این مورد، ضربۀ بزرگی به وعده‌های رهبران جدید بود و به نحو فزاینده‌یی نگاه جامعه را نسبت به کارکرد دولتِ جدید دگرگون کرد.

 دولت جدید حالا پس از گذشت شش‌ماه با کابینه‌یی ناقص کار می‌کند و هنوز مشخص نیست که باقی‌ماندۀ اعضای کابینه چه زمانی ازمجلس رای اعتماد به‌دست خواهند آورد.  غنی هر زمانی که با پرسش کم‌کاری درعرصه‌های دیگر روبه‌رو شده، تأکید ورزیده است که تلاش‌های اصلی‌اش در محور گفت‌وگوهای صلح و تأمین امنیت سراسریِ کشور تمرکز یافته است. او به این منظور، چندین سفر خارجی انجام داد و حتا شایعاتی ورد زبان‌ها شد که به‌زودی گفت‌وگوهای مستقیمِ صلح با طالبان آغاز می‌شود. اما پس از گذشت شش‌ماه هنوز هیچ خبری از گفت‌وگوهای صلح نیست. از جانب دیگر، دیدگاه‌های متفاوت و گاه متضادی در این رابطه در هستۀ رهبری کشور شکل گرفته است.

غنی خواهان عذرخواهی و دادن برخی امتیاز ها به گروه‌های مخالفِ مسلح برای پیوستن به روند صلح است؛ اما از جانب دیگر در ریاست اجرایی این‌گونه امتیازبخشی‌ها به ضررِ دستاوردهای سیزده سالۀ اخیر تعبیر شده و گفته می‌شود که هیچ معاملۀ پنهانی در مورد صلح نباید انجام شود. غنی نیز هرچند از گفت‌وگوهای آشکار با گروه‌های شورشی حرف می‌زند، اما در عمل دیده شده است که او برخی حرکت‌های پنهانی را در این زمینه رهبری می‌کند. در همین حال، بر اساس گفته‌های آگاهان امور، غنی راه درستِ رسیدن به صلح را با معامله کردن با پاکستان اشتباه کرده است. به این اساس، می‌توان گفت که کارنامۀ دولت وحدت ملی در تأمین امنیت و گفت‌وگوهای صلح نیز کارنامه‌یی موفقیت‌آمیز و در خورِ ستایش نبوده است.
غنی براساس مفاد توافق‌نامۀ سیاسی، دستور ایجاد کمیسیون اصلاح نظام انتخاباتی را داد؛ کمیسیونی که در رأس آن یکی از اعضای برجستۀ تیمِ او قرار دارد و بیشتر اعضای آن، در روند انتخابات به‌نحوی سهیم بوده‌اند. ریاست اجرایی نسبت به گزینش رییس کمیسیون اصلاح نظام انتخاباتی واکنش نشان داد و متذکر شد که رییس‌جمهوری در این‌خصوص با ریاست اجرایی مشوره نکرده است. درهمین حال، کمیسیون اصلاح نظام انتخاباتی هیچ برنامه و دستور کاری برای اصلاحات اساسی درنظام انتخاباتی کشوردراختیار ندارد و آن‌گونه که دیده می‌شود، این کمیسیون برای وقت‌کشی و بستنِ زبانِ منتقدان ایجاد شده است. دولت وحدت ملی تا این جای کار، در اصلاح نظام انتخاباتی به عنوان یکی از اصل‌های مهم توافق‌نامۀ سیاسی ناکام بوده است.
از وعده‌های عمدۀ سران جدید تأمین امنیت کشور بود. غنی به عنوان رییس جمهوری کشورهمواره تأکید کرده است که در تأمین امنیت جانی ومالیِ شهروندان از هیچ کوششی دریغ نخواهد ورزید. اما گزارش‌ها چیز دیگری می‌گویند. بر اساس گزارش‌های رسانه‌های داخلی و خارجی، اوضاع کشور و نفوذ گروه‌های تندرو بیش از هر زمانِ دیگری تهدیدآفرین شده‌ است. حالا افزون بر تهدید طالبان، گروه نوظهورداعش نیز نگرانی‌های فزاینده‌یی را در کشور به وجود آورده است. عدالت وسپردن کاربه ال کارازبخش‌های عمدۀ وعده‌های انتخاباتی سران جدید بود. غنی وعبدالله همواره می‌گفتند که برای تأمین عدالت اجتماعی و کارآفرینی در کشور برنامه‌های سریع و قابل توجه دارند. اما با گذشت شش‌ماه دیده می‌شود که نه‌تنها درعرصۀ کاريابي وسپردن کاربه اهل کارپيزي ازپیش نرفته، بل لشکربیکاران به‌مراتب ازسال‌های پیش افزایش یافته است. درنتیجه می‌توان گفت که شش‌ماه عمر دولت وحدت ملی برای مردم چندان پُرلطف نبوده و این دولت دربخش‌های اساسی از وعده‌های خود تا امروزناکام بوده است.

بدبختانه تمام کسانی که درحکومت وحدت ملی شامل هستند درطول اين سالها به جنگ وغارت وچپاولگری مشغول بودند.

کسي که دستش بخون ومال ملت ورشوت وفساد آلوده نيست تنهاوتنها اشرف غني ريس جمهوراست .

دولت وحدت ملی درحال حاضربرای تداوم قدرت جنایتکاران وغارتگران وبرای تداوم نظام مافیایی تلاش مي نمايد. حکومت وحدت ملی برای تعیین چگونگی تقسیم چوکی ها ومنصب ها است. اشرف غني درموردسياست خارجي کشورميگويد: سیاست خارجی برای ما اهمیت حیاتی دارد. امنیت درافغانستان با امنیت دردنیا گره خورده است. قاچاق مواد مخدر یک مشکل جهانی است. نیاز دارد تا پنج حلقه را در روابط خارجی خود مشخص کند وگفت که امیدواریم با تامین ارتباط با این پنج حلقه به امنیت، توسعه و تحول برسیم. حلقه اول سیاست خارجی او با کشورهای همسایه بود و تاکید کرد که بی‌ثباتی در کشورهای همسایه با بی‌ثباتی در کشورش ارتباط دارد و افغانستان نیاز دارد تا با کشورهای همسایه یک پیمان همکاری منطقه‌ای امضا کند. حلقه دوم را کشورهای اسلامی تشکيل ميدهد. حلقه سوم سیاست خارجی دولت او کشورهای آمریکا، کانادا و جاپان هستند و تاکید کرد که صلح هدف استراتژیک ما است وحلقه چهارم سیاست خارجی کشورش را رابطه با کشورهای آسیایی خواند و گفت که "افغانستان را به چهارراه آسیا وپل منطقه تبدیل خواهد کرد.

اوبا اشاره به فقرگسترده در کشورهای آسیایی افزود که تلاش ما آن است که در این قاره به فقرزدایی برسیم".

حلقه پنجم سیاست خارجی سازمان‌های بین المللی است. ما نیت، برنامه و اراده به اصلاحات داریم. ما امیدواریم که با تامین ارتباط با این پنج حلقه به امنیت، توسعه و تحول برسیم. ازخاک افغانستان علیه هیج کشوری استفاده نخواهد شد وازکشورهای همسایه نیزتوقع مشابه دارد.

همچنان اشرف غنی دردیدار با رهبری وزارت خارجه  پلان صد روز نخست وزارت امورخارجه را به رییس جمهور غنی ارایه و مورد ارزیابی قرار داد. پلان صد روز نخست آن وزارت درعرصه های مختلف ازجمله اصلاحات اساسی در امور بنیادی و منابع بشری، دیپلوماسی عامه، اقتصادی- توسعوی، امنیتی، فرهنگی و آموزشی، تحکیم و گسترش مناسبات با کشورها وسازمان های بین المللی است. در تطابق با سیاست های دیگر، سیاست خارجی، همکاری های منطقوی، حقوق شهروندان ومهاجرین، حقوق بشر و امور بین المللی زنان  و علمی سازی سیاست خارجی، از دیگر موارد سیاست خارجی دولت افغانستان است .

همچنین رییس جمهورغنی، پلان صد روز نخست وزارت امور خارجه مورد ارزیابی قرار داد و ضمن تاکید براصل شایسته سالاری دروزارت امورخارجه، گفت:  باور دولت این است که هیچ افغان ازافغان دیگر کمتر ویا بیشتر نیست و این مسئله باید به حیث یک فرهنگ در وزارت امور خارجه و نمایندگی های دیپلوماتیک افغانستان در خارج ازکشورمبدل شود. سفارت خانه های افغانستان باید به نمایندگی های خدمتگذار به مردم تبدیل شوند. ظرفیت های کاری کارمندان وزارت خارجه باید بررسی گردد، گفت که تمرکز روی یک تعداد از سفارت خانه ها نیز صورت گیرد و کارهای شان به شکل اساسی اصلاح گردد. سیاست خارجی کشور در حقیقت سیاست داخلی آن می باشد، بدین معنی که سیاست خارجی نباید دردست چند تن محدود بماند بلکه دست اندرکاران سیاست خارجی باید ازسیاست داخلی کشورواقف بوده و بر عکس آن کابینه و والیان از سیاست خارجی کشور مطلع باشند.

منافع ملی کشور، محور سیاست خارجی ما را تشکیل میدهد و سیاست فعال خارجی افغانستان باعث ایجاد صلح و ثبات در کشور می گردد. ما باید از مهاجرین افغان درخارج از کشور بخصوص کشور های پاکستان و ایران حمایت نموده، به مشکلات شان رسیده گی نمائیم. باید ازحقوق شهروندان افغان درکشور های عربی حمایت صورت گیرد و در زمینه فراهم آوری تسهیلات بخاطر کاریابی به آنها، توجه بیشتر مبذول گردد.

این درحالی است که حکومت وحدت ملی امیدواری های زیادی را دربین مردم برای خارج شدن ازوضعیت سیاسی واقتصادی کنونی ایجاد کرده است هرچند که عده ای براین باورند که تشکیل این حکومت به معنای تداوم قدرت شخصیت های سیاسی گذشته است و درواقع نمی تواند تاثیرمثبتی در روند حکومتداری بگذارد. اشرف غني درنظردارد شایسته سالاری راروی دست گرفته اصلاحاتي راعملي نمايد.

بربنیاد اصلاحات در وزارت خارجه این سفیران از وظایف‌شان برکنار شده‌اند:

نجیب‌ الله مجددی، سفیر افغانستان درامارات متحده‌ی عرب؛ پسرصبغت الله مجددی

ضیاوالدین مجددی، سفیر در جمهوری چک؛ یکی از نزدیکان حضرت صبغت الله مجددی عزیز الله کرزی، سفیر در روسیه؛ کاکای حامد کرزی

سید احمد عمرخیل، سفیردرعربستان سعودی یکی ازنزدیکان عبدرب الرسول سیاف

غلام سخی غیرت، سفیردراندونزیا ازنزدیکان رنگین دادفراسپنتا، وزیرخارجه‌ی پیشین

ضیاوالدین نظام، سفیر درایتالیا

شام لال، سفیردرکانادا

ننگیالی طرزی، سفیردرسویس

محمد قاسم فاضلی، سفیر درسازمان یونسکو

اسدالله عمر، سفیردرفرانسه

محمد داوود یار، سفیردربریتانیا

پیشتررییس‌جمهورغنی گفته بود کارمندان وزارت خارجه به شمول سفیران را کم وبه جای آنان بورس‌های به محصلين دربیرون از کشور را افزایش خواهد داد. اما گزارش‌های نشرشده که برخی دیپلومات‌ها وکارمندان وزارت خارجه در بیرون ازکشوردرخواست پناهندگی داده ودوباره به کشوربرنگشته اند.

بيش ازصد مشاوردراداره ائتلافي

مجموع معاش مشاوران ریاست جمهوری وریاست اجراییه به ملیونها افغانی میرسد. مشاوران ریاست جمهوری وریاست اجراییه که شمارآنان به صد تن می رسد هریک آنها ماهانه تا دو صد هزار افغانی معاش می گیرند.

رییس جمهور غنی جمعا دوازده نفر

عبدالرشید دوستم معاون اول رییس جمهور ۱۳ مشاور

سرور دانش معاون دوم غنی ۷ مشاور

عبدالله رییس اجرایی ۸ مشاور

محمد خان رحمانی معاون اول ریاست اجرایی ۱۰ مشاور

وتعداد مشاروین محمد محقق معاون دوم عبدالله نیز به ۱۰ تن می رسد.اما اين پروسه همچنان ادامه دارد وريس جمهورتازه چهارنفرديگررابه صفت مشاوربه کارگماشته است .

مشاورین محمد اشرف غنی  رییس جمهور

محمد حنیف اتمر مشاور امنیت ملی

حضرت عمر زاخیلوال مشاوررییس جمهور در امور اقتصاد ملی

جمعه خان همدرد را به حیث مشاور امنیتی،

 قطب‌الدین هلال را به حیث مشاورامور صلح،

اکرم خپلواک را به عنوان مشاور امورصحت

خالد فاروق را به حیث مشاور امور داخلی.

عبدالعلی محمدی مشاور رییس جمهور درامور حقوقی

اسد الله غضنفر مشاور رییس جمهور در امور فرهنگی

خلیل زمر مشاور رییس جمهور در امور محجوزین و محبوسین

برید جنرال حبیب الله احمدزی مشاورامنیت خاص رییس جمهور

هیله علم مشاوررییس جمهوردرامور روابط بین الملل

احمد وفی امین مشاور رییس جمهور درامور اداری و تشریفاتی

معاون اول ریاست جمهوری مشاورین اش به سيزده تن میرسد که دراین میان دومشاور اقتصادی دارد.

مشاورین عبدالرشید دوستم معاون اول ریاست جمهوری

لعل محمد تاشی و احمد شكيب بخشى- مشاورين اموراقتصادی

یونس طغرا – مشاور امورروابط بین المللی

حمیدالله تواچی- مشاورامور اجتماعی

عبدالحمید مرادی- مشاورامورجوانان

مسعوده عمری- مشاورامور زنان

پیرمحمد خاکسار- مشاور خاص امورنظامی

سید جعفر نادری- مشاورامور امنیتی

سلطان فیضی- مشاورامور مطبوعاتی

فضل احمد بورگیت- مشاورامورسیاسی

سید احمد سعید- مشاورامورعدلی وحقوقی

صلاح الدین برهانی- مشاورامور صحی

محمد نبی ایوبی- مشاور اموردینی

احمدشکیب بخشی – مشاور امور اقتصادی

مشاورین سروردانش معاون دوم ریاست جمهوری به هفت تن میرسد.

عبدالله شفاهی – مشاور حقوقی

امان فصیحی – مشاورفرهنگی

سعادت غزنوی – مشاور دینی

فرید خروش – مشاور مطبوعاتی

عزیزه وهاج مشاور امورزنان

سرورجوادی – مشاور اموراجتماعی

اسلم جوادی مشاور سیاسی که حالا استعفا داده است .

مشاورین عبدالله عبدالله رییس اجرایه به هشت میرسد.

سید آقا حسین سانچارکی – مشاور ارشد امورفرهنگی و اجتماعی

سید طیب جواد – مشاور ارشد سیاسی و امور بین المللی

ظاهراغبرمشاورارشد نطامي وامنيتي

عمر صمد – مشاور امورپالیسی و استراتیژی

محمد قربان حقجو- مشاور اقتصادی

حبیبه سرابی – مشاور امور زنان و جوانان

محمود صیقل – مشاور ارشد و نماینده خاص رییس اجرایه

احمد نور واقف – مشاور امور دینی و تدریسی

بیک نظر بلخی مشاور امور مذهبی.

مشاورین محمد خان به يازده تن میرسد که دو مشاور در امور اقوام و قباییل و دو مشاور در اموردینی دارد.

مشاورین معاون اول ریاست اجرایه

محمدظاهرعزیز – مشاور سیاسی و اموربین المللی

محمد حلیم تنویر – مشاور امورفرهنگی و اجتماعی

عبدالجباری شلگری –مشاور امورحقوقی و پارلمانی

قاضی نجی الله – مشاور اموردینی

صفی الله – مشاور فرهنگی و رسانه ها

سیف الدین – مشاور اقوام و قبایل

محمدسرور-مشاور اقوام وقبایل

محمدرضا – مشاور اموردینی

عبدلمنان – مشاور اموردینی

عبدالصبور- مشاورامورحکومت داری

اسدالله – مشاور امورانکشافی و اقتصادی

مشاورین محمد محقق به ده تن میرسد.

مشاورین محمد محقق معاون دوم ریاست اجرایه

غلام محمد ییلاقی -مشاور امور انکشافی و اقتصادی

عبدالوهاب عزیزی- مشاور سیاسی و امور بین الملل

محمد آصف فروغ – مشاور امور اجتماعی و فرهنگی

محمد نادر شریعتی   – مشاور امور امنیتی

محمد باقر ناطقی     -     مشاور امور دینی

علی آقا علی زاده         مشاور امور اقوام و قبایل

نجیب الله مقصودی     مشاور امور حقوقی و پارلمانی

ولی الله رحمانی -       مشاور امور فرهنگی و رسانه ها

قاضی محمد نظیف مستضعف- مشاور امور دینی

موسی مصباح – مشاور امور اقوامو قبایل

باری سلام – عضو جامعه مدنی

دراین فهرست بالا تنها سه بانومشاور وجود دارد وبس ، حبیبه سرابی مشاور امورزنان و جوانان رییس اجرایه ، عزیزه وهاج مشاور امورزنان . هیله علم مشاوردرامور روابط بین الملل …بقیه  مشاورمردان اند.

اخيرا غني بيست نفرديگررادرجمع مشاورينش علاوه نمودندودبل عبدالله نيزدربرابري با غني به تعداد مشاورينش افزودند وهمچنان معاونين عبدالله هم معتقداند ازهردومقام عقب نمانند ودرتکاپوشده اند.

اشرف غنی بر بنیاد یک فرمان جمعه خان هم‌درد را به عنوان مشاور امنیتی، قطب‌الدین هلال را به عنوان مشاور صلح، اکرم خپلواک مشاورسیاسی و خالد فاروق را به حیث مشاورامور داخلی‌اش برگزیده‌است.

جمعه خان هم‌درد از ولایت بلخ است، پیش از این به عنوان والی بلخ، جوزجان و پکتیا کار کرده‌است.

قطب‌الدین هلال نیز درخوست به دنیا آمده و به حزب اسلامی گلبدین حکمتیار ارتباط دارد.

اوخودش را برای انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته نیز نامزد کرده بود. اکر خپلواک که به عنوان مشاور امور داخلی مقرر شده نیز پیش از این درپست وزیر سرحدات اقوام و قبایل و والی پکتیا کار کرده‌است.

اشرف غنی، ۱۸ مشاور جدید برای خود تعیین کرده که نام همایون جریر، محمدعلی جاوید، وزیر پیشین حمل ونقل، فضل کریم ایماق، شهردار پیشین کابل، علم کوچی، نماینده پیشین مجلس دیده می‌شوند.

همچنان عبدالله عبدالله طي اين مدت اشخاص ذيل رابه صفت مشاورش تعين نموده اند:

سيد طيب جواد

جبيبه سرابي

جنرال ملک برادررسول پهلوان

جنرال ظاهراغبر

قربان حقجو

حاجی امام قل

مخمود صيقل

محمد ظاهر عزیز

محمد حلیم تنویر

عبدالجبار شلگری

نجی‌الله

صفی الله
سیف‌الدین

 محمدسرور ذاکر

محمد رضا فاضل

عبدالمنان 

عبدالصبورتوحیدی

اسدالله

فاضل سنچارکی

رحمان اوغلی ...                                                    ادامه دارد...

 

 

 


بالا
 
بازگشت