محمدعوض نبی زاده
مکثی کوتاه درباره ی تظاهرات بیستم عقرب
راهپیمایی تاریخی و کم سابقه ی مردم افغانستان در شهر کابل که یک روز بعد، به شهرهای هرات، مزار شریف، بدخشان و جلال آباد، و مراکز دیگر ولایات کشیده شد، نقطه عطفی در تحولات معاصر این کشور به شمار می رود. این رستاخیز همدلانه ی ، جنبش مدنی ارام را در گرایش شهروندان افغانستان کاشت و ادامه ی ان ، در خارج و داخل کشورموجی از شور مدنی و شعور همسازگری ملی را فراهم کرده است.رویدادعظیم وتاریخی ۲۰ عقرب یک داد خواهی ملی و اعتراضات مدنی بی سابقه علیه تبهکاران تروریست واجرای حق وعدالت بود. دراین تظاهرات بی نظیر نیروهای امنیتی وظایف ومسوولیتهای خود رابخاطرتامین امنیت راه پیمایی به درستی انجام داد گرچه موج بی پایان احساسات هرخطری را درپی می توانیست داشته باشد.چون دراین همایش داد خواهی ملی ، جاسوسان ، توطیه گران وسیاست مداران منزوی تظاهرات میلیونی را، در جهت سقوط نظام دردستورکار خود قرار داده بود وبد شان نمی آمدکه این تظاهرات میلیونی توسط خناسان به خاک و خون کشیده شده تا سند بی کفایتی حکومت وحدت ملی نشان داده شود.
چنانچه جناح اقای حامد کرزی به متحدان بین المللی درباره یک غافلگیری خونبار هشدارداده بود و از سه ماه به این سو، جهت جلوگیری از خلاء قدرت، مباحثات و مشورت ها ی محافل سیاسی داخل با شرکای بین المللی درجریان قرار داشت که اقای کرزی ازاین راه پیمایی عظیم میخواست برای سرنگونی حکومت کنونی بهره برداری کند که خوشبختانه اوو متحدانش درین امر توفیق نیافتندو پلان این کودتا شکست خورد چون نیروهای امنیتی با درک این مساله وارد کارشده و جلو تو طیه گران را گرفت.اگر گروهای تروریستی وارد ، تظاهرات ، می گردید آن وقت دریای خون درخیابانهای کابل ودرجوارارگ راه انداخته می شد که اگردر جریان این را ه پیمایی بزرگ -خون مردم این سرزمین ریخته وروند دادخواهی به انحراف کشانیده و جریان حرکت مدنی/ ملی عقیم میشد عدالت قربانی میگردید چون فتنه گران تلاش داشت تا مردم را ازدموکراسی اعتراضات مدنی و مطالبات شان درچارچوب قانون خلع سلاح نمایند.برای انحراف دادخواهی 20 عقرب دستهایی در کار بود ولی این دستهابا هوشیاری مردم کوتاه شد.
زیرا مردم نمیخواست که این تظاهرات میلیونی دادخواهانه و عدالت طلبی بی نظیر تاریخ افغانستان به انحراف کشانیده شود تا سودجویان از ان سود ببرند وچه فرقی می کند که این سود جویان ملا اختر منصور و ابوبکر بغدادی یا بوکوحرامی ها باشند .خون کشته شدههای زابل معیار و تمیز سیاهی و سفیدی است که هر کسی عدالتخواه است در صف دادخواهان و هر کسی ظالم است در صف ظالمان قرار دارند. در حالیکه یکی از برنامه های طالب و داعش ایجاد جنگهای قومی و برخورد های مذهبی است تااز همه اولتر با ایجاد تفرقه فی میان خودمردم هزاره وبعدا با دیگر اقوام بتوانند تسلط خویش را بر مقدرات افغانستان تثبیت و تکمیل نمایند. آنان مردان و زنان هزاره شیعه را در مناطق برادران پشتون گروگان می گیرند تا هزاره ها را تحریک کنند که آنان برادر و خواهر پشتون را گروگان بگیرند و جنگ فرقه ای آغاز و آب به آسیاب این دو گروه تروریست و باداران شان ریخته شود، در ین حال تضعیف دولت وحدت ملی وایجاد یک برخورد خونین در مجتمع ریاست جمهوری به صلاح مملکت نبود وآن طرح بیگانگان ، داعشیان وطالبان دانسته میشد.
هرگاه قومی علیه قومی دیگر، نژادی علیه نژادی دیگر یا حزبی علیه حزبی دیگر برانگیخته شود آتش دست درازی های دشمنان در افغانستان برافروخته میشود .بنا برین مردم هزاره می بایست اعم از هزاره های شیعه – سنی و اسماعلیه وحدت درونی و اتحاد و انسجام بیشتری داشته باشند و دربرابر حیله های تفرقه آمیز عوامل بیرونی مغرضانه بایستندوهوشیارباشند .چون دشمنان مردم هزاره خوشحال میشوندتا اقوام و پیروان مذاهب مختلف هزاره فی مابین همدیگر اختلاف داشته و به هم دیگر توهین کند خواست آنان همین است زیرا قوت هزاره ها در وحدت شان میباشد چون اگر طالب وداعش بیاید هزاره ی شیعه – سنی و اسماعلیه از مناطق مختلف را نمیگویند همه را سر میزند ، زیرا هزاره هزاره است .ولی در قدم دوم دشمنان هزاره تلاش دارد که با ایجاد فاصله میان تاجيك و هزاره وپشتون و هزاره و همچنین سید و هزاره که همه ی مشترکات با انان کنار گذاشته شود وخصومت تمام نشدنی میان اقوام کشور به معضله لاینحل تبدیل گرددکه با ید مردم هوشیار و بیدارکشور ما به موقع اهداف شوم این نفاق افگنان را افشا وبرملا نمایند.
به گفته بزرگان از خوبي هاي يك قوم با خِشت ديوار بساز و وقتي اشتباهي كردند فقط يك خِشت را دور كن، نه اينكه تمام ديوار قوم را به هم بريزي.در اکثر موارد نمادهای اجتماعی پنهان در نفس جامعه در یک مقطع خاص بروز می کنند، که غالبا مردم فقط برای مشکلاتی بالفعل قیام میکنند و دربرابر چالش های بالقوه می ایستد.افغانها همواره در میدان جنگ می برند و در میز مذاکره می بازند؛ زیرا مردم ما با حرکت مدنی که اینبار تعداد شان به صدها هزارتن می رسید توانستند تا دولتمرادن رامجبور به شنیدن حرف های خودنمایند. ولی نماینده های آنها نتوانستند ، خواسته های معترضان را بخوبی بیان کنند. در حالیکه ازمصادره شدن این جنبش به نفع یک تیم خاص، شخص خاص، گروه فکری خاص باید جلوگیری میشد ونمایندگان با صلاحیتی از نهادهای مدنی، سیاستمداران صادق و روشنفکران در مدیریت جنبش سهم میگرفتند که چنین نشد زیراافغانستان، کشوری ناشناخته و برای چیدن میوه های قیامهایش، ناپدیدار بوده که بارها وسرانجام قیامها، شورشها، و انقلاب های مدیریت ناشده، درین سر زمین میوۀ خود را بر دامن دشمنان خود می اندازد.
چون رهبران قیام در اثر سرعت حوادث ووعده های فریبنده درگیرودار تماس ها ، حضور داغ مردم رانا دیده میگیرندو جهش اجتماعی به وسیلۀ مافیا و اصحاب فساد مصادره و یک دوره تاریک و طولانی دیگر فرا می رسد .تظاهرات دادخواهانه ی شهرکابل که بزرگترین راهپیمایی مسالمتآمیز و مدنی در تاریخ افغانستان بود ، رهبران دولت وحدت ملی باید راهپیمایی بیستم ماه عقرب را در جهت تقویت نظام بدانند زیرا این حرکت مردم بخاطرجلوگیری از وزیرستانیشدن مناطق وسیع و بههمپیوسته از قندهار، زابل، ارزگان و غرنی بوده است چون بدیل حکومت فعلی در شرایط کنونی داعش و طالب خواهد بود که هیچ فر د کشور این را نمی خواهد . برای تحقق مطالبات عمده تظاهرا ت میلیونی بیستم ماه عقرب باید حکومت وحدت ملی ، تامین امنیت شاهراه ها ، آرایش جدید نیروهای پولیس واردوی ملی در مسیر شاهراه های عمده برای امنیت بهتر مسافران که باعث گروگانگیری انان میشوند اقدام عملی کند و درولایات هزارجات مرکزی قطعات جدید جهت امنیت بهتر تشکیل و در مناطق همجوار با ولایات هزاره نشین نیز نیروهای جدید راجا بجا نماید و حکومت مکلف است تا مطابق به خواسته های برحق تظاهر کنندگان اقدامات عملی ملموسی را انجام دهد.
بیست و نهم - ماه – نوامبر – سال 2015 میلادی