محمد علی مهرزاد
حق السکوت ایران تحفه است؛ ویا غارت آب هلمند!؟
سرانجام فعالیت وسیاست بازیهای ایران درقبال اوضاع افغانستان ازلابلای شبکه های استخباراتی سربرون کرد؛ جریانات نه چندان دوروحتی امروزکه دروطن ما ودرسطح منطقه وخاورمیانه می گذرد، دامنه آن به شکل انچه در گذشته بود ، چهره بدل نموده ، آزمون زمان منافع طمعکاران بدکنش وبد اندیش ایران را هویدا وتشت رسوای شان را مبنی برمداخله نه تنها در افغانستان بلکه در منطقه وپهنه بین المللی روشن گردید ، که ایران دردوچهره ودونقش یکی استفاده از مقوله ای ماکیا ولی رسیدن به قدرت ولوبه قربانی مردم خودشان ویا تنشهای مذهبی درافغانستان وکشورهای خاورمیانه وحتی در افریقا ، مشکلات داخلی خودرا در لا بلای این مداخلات پنهان نموده مردم خودرا اغفا ل نموده است.وازطرف دیگربا استفاده از شعار(( اسلام مرزندارد)) دامنه مداخله خودرا به بهانه ای حمایت ازاقلیت های مذهبی گسترش داده است. این فعالیت های تخریبی به بهانه حضورنیروهای ناتو ، توام با سازشهای پشت پرده وبا دادن حق السکوت به دولت مردان دیروز وامروز، استفاده غیرقانونی بشکل تجاوزکارانه از آب هلمند بهره می برد. ولی آنچه تا اکنون دولت مردان ما بنا به سازش ها ودر ظاهربنام حسن همجواری کمتربه ان توجه داشته اند ، آب دریای هلمند است ، تجربه ای سالهای گذشته برای مردم ما واندیشمندان ملی این کشورثابت ساخت که حل این موضوع نسبت عدم کارایی وعدم توجه به مسایل ملی از صلا حیت حکوما ت فراتر است. درین اواخرمردم ما به رهبری جامعه مدنی وروشنفکران وشخصیت های ملی ناگذیرشدند تا توسط تشکل های ملی ، سیاسی ومدنی با براه انداختن مظاهرات وراه پیما هیهااز سازش های پشت پرده اگاه سازند واز سرمایه ملی خود دفاع مشروع نمایند. چرا نیازمندی امروز وفردای مردم افغانستان حکم می کند که آب چون مایه حیات است؛ نمی توان از آن گذشت ولو که این گذشتن ، زندگی دیگران را مایه بخشد. دریای هلمند فرزند اسمان این سرزمین است ، این دریا در کهساران افغانستان بدنیا امده ودر خاک آن چشم از جهان می پوشد ، نسل امروز افغانستان باید خودرا به تاریخ وجغرافیای طبعی وسیاسی کشور اشنا بسازد که ازکجا آمده وبه کجا میرود، ودارای کدام حدود وثغوقرارداشته ودرین سالها خصوصاً درسه دهه اخیر در سرحدات غربی وجنوبی ما چه می گذرد وچه جریانا تی در حال شکل گیری است. تا از تمامیت ارضی وبخصوص از منابع ابی خود سخت دفاع واستفاده همه جانبه به نفع مردم خود کرده باشیم. چه فعلاً نه تنها در منطقه بلکه در اکثریت عظیمی از کشورها ازعدم اب شیرین در رنج وعذاب اند؛ واینده یگانه پدیده ای که موجب بحران ورویاروی کشورها شود موضوع آب است. چون فعلاً بصیرت واخلاق وروابط بین الدول وحسن هم جواری به انحطاط گرائیده است، جای دارد تا دیر نه شده مرد م افغانستان در روابط خود با همسایگان غربی وجنوبی تجدید نظر وبا نهایت درایت وهوشیاری با در نظرداشت اتخاذ پلا نهای کوتا مدت ودراز مدت را در منطقه به ارتباط مسایل افغانستان کاملاً در اختیارخود داشته باشند ،این دوکشورمداخله گر به بهانه حضورفزیکی ایا لات متحده وناتوازسیاست دوگانه با ما بازی می کند؛ تا خود آنچه در طول روابط کشت کرده اند ، دست آوردی داشته باشند، ولی ما یقین وباورمند هستیم که بارکج به منزل نمی رسد ، طوریکه در افغانستان نطربه شواهد انکار ناپذیر، ایران وپاکستان در کشورما حنظل کشت کرده ، امید وارم زقوم بخورندوبدروند.! ایران زمانی برای به جریان انداختن ادعای ناحق وبی محتوای خود روی حقابه از آب دریای داخلی ما اقدام کرد که حکومت ان وقت افغانستا ن روبزوال ، شورای ملی که کارشان اخرین نفسهای را می کشید، کابینه ای که خود حضورفزیکی روی مسایل ملی نداشت ، چگونه می توان برای این بازی شیطانی شیطانهای بزرگ و ایجاد شیطانهای کوچک دفاع مشروع وازمداخلات شرم اورشان جلوگیری کرد. با تاسف ودریغ که معامله گریهای که به ضد منافع ملی ما بوجود اوردند ، دولت های سازش کار افغانستان درمقابل شان کوتاه امدند، در حالیکه یک موضوع داخلی وسرمایه ملی مارا که هیچ کشوری با ما در باره حق اعتراض نداشته وندارد. ازکیسه خلیفه بخشیدن بنام حسن نیت ، آخربا خود دولت مردان دیروز وامروزما ویا ایران این طور تصورکرده است که آب هلمند مگر شامپوی فرانسوی ویا روغن نباتی ایرانی ویا برنج دیره دونی پاکستانی است که به این سادگی به همسایه که درطول تاریخ به اشکال مختلف مداخلات بی مورد نموده است قایل شد !؟ سیاست مداران ما در معادلات روابط سیاسی خود نه تنها با کشورهای همسایه ، بلکه با قدرت های مطرح جهان نتوانسته اند یک سیاست شفاف ومشخص را بکاربرند تا ازمنافع ملی ما نمایندگی کند ، در تئوری وعمل نا موفق بوده اند. دولت مردان دیروزوحتی امروز با همسایگان غربی وجنوبی در داخل کشور بدون تعلق وارتباط با مردم خود تصمیم وعمل کردند ؛ وموجب اشتباهات جبران ناپذیررا مرتکب شدند وبرای نسل امروز وفردا مشکلات که دارای ابعاد گوناگون است بجا گذاشتند. برای روشن شدن موضوع ازجمله تخلفات ومداخلات صریح ایران واستفاده غیر قانونی از منابع آبی ما ازطرف ایران صورت گرفته توجه خوانندگان که کمتر به موضوع آب دریای هلمند این نیل افغانستان دارند، مروری اجمالی به تاریخچه ان می اندازیم: درحوزه که قدیم سیستان گفته میشد وامروزشامل فراه ، نیمروزوبخشی از هلمند است، پنج دریاجریان دارند که آب تمام انها در یک منطقه جمع می شوند وهمه مورد استفاده ایران قرارمی گیرد.دریای هلمند ، خاشرود، رودخسپاس، فراهرود وهاروت رود بعد ازطی مسافه های طولانی به جهیل سیستان ( هامون پوزک هامون هلمند وهامون صابری) می ریزند. جهیل سیستان 7500کیلومترمربع مساحت دارد که از سطح بحر470 متربلند تر قراردارد.
با این که مهمترین این دریا ها هلمند است ، اما سه دریای دیگر نیزسالانه حجم بسیاری از آب افغانستان رابه این جهیل میریزانند. دریای خسپاس ، رود کوچکیست که در واقع باران های موسمی طغیان کرده و سیلاب های ان در(شند ) معصوم خان به هامون پوزک می ریزو. درمیان این پنج دریا هلمند ، خاشرود، وخسپاس به هامون پوزک وهامون هلمند وفراهرود وهاروت رود به هامون صابری می ریزند که در مجموع جهیل سیستان را می سازند. خط مرزی افغانستان وایران از درون جهیل سیستان می گذرد که بیش از نیمی از این جهیل به ایران وکمتر از نیم ان به افغانستان تعلق می گیرد.وقتی در 1885 گولد سمید انگلیسی به عنوان حکم میان افغانستان وایران مرزسیستان را مشخص می ساخت ، درمورد جهیل این تقسیمات را به وجود اوردودر حقیقت اساس جدل های بعدی را گذاشت چون انگلیس ها این شیوه را در حکمیت های خود در همه جا به کار می بردند تا هیچ منطقه ای میان همسایه گان آرامش به وجود نیاید . در حالی که قبل از ان کرانه شرقی وجنوبی جهیل سیستان ، سرحد میان افغانستان وایران را می ساخت . وقتی دریای هلمند سال چندبارتوفانی می شود وبا اب معاونینش ( ترنک، ارغنداب، وارغستان) به هامون هلمند سرازیرمی شود وبعد ازآب خاشرود ( در نزدیکی مرکزولسوالی چخانسوربه هامون پوزک می ریزد) و هم چنان دریای خسپاس به هامون پوزک نیز می ریزد، این اب مرکززابل ایران را دورزده ودر ناحیه( تاسوکی) دوباره دا خل ا فغا نستان می گردد ودرنزدیک دشت جوسینی به جهیل گودزری می ریزد وبا لا خره با پرشدن (( شیله چرخ )) به سوی ریگستان های بلوچستان پاکستان جریان پیدا می کند؛ با درد ودریغ که افغانستان را بی صاحب یافته حتی دریا های داخلی ما با ما سر سازش ندارد ، چرا به قول بزرگ مرد کشورما سید جمال الدین افغان که گفته بودکه: (( افغانها اتفاق کرده اند که اتحاد نکنند))! ایران با استفاده از مصروفیت ما با پاکستان از پشت بما خائنانه خنجرمی زندو مسیر این آب را در منطقه( تا سوکی) بند کرده وتمام اب سر ریزه شده ای جهیل سیستان رابرای خود ذخیره ونگه می دارد وتصمیم دارد تا این آب بی صاحب وخدادادی رابه بیرجند ببرد. در حالیکه همین اکنون از آب هلمند، زابل وزاهدان را شاداب می سازد وعنقریب کرمان را نیز شاداب خواهد کرد.از این آب که قبلاً از تاسوکی دوباره وارد افغانستان می شد وهزاران جریب زمین تربوز می داد را ایران کاملاً بند کرده و درحا لیکه این اب به ولسوالی چهاربرجک ولا یت نیمروز اثر مهمی داشت. برپنج دریای که آب های شان را به ایران خالی می سازند فقط یک بند کجکی بر دریای هلمند اعمار شده است . در حالی که آب خاشرود، آب خسپاس ، آب فراهرود وآب هاروت که ازدریای خروشان افغانستان است ، هیچ ظرفی برای ذخیره ندارد وفقط ذخیره ان در مرز ایران به تعداد 5الی 7 ذخیره خانه بنام (( چاه نیمه)) ساخته شده که هرچه بیشتر به ان ها بریزد به همان اندازه ایران را خوشنود می سازد. اقدام برای ساختن بند بخش آباد بر فراهرود با تخریب های ایران همراه شد که درنتیجه کار این بند که فراهیان حکم آب حیات را دارد ، راکد ماند.اکنون هیچ طرحی برای کار بربند کمال خان ( 40% کار ان در زمان داودخان به اکمال رسیده بود ( برخاشرود که به اسانی ومصارف بسیار کم می توان چندبار بند بخش اباد برآورد شده( در زمان داودخان قراربود به مصرف کویت آباد گردد) . برهاروت که بهترین زمینه ساختن بند در ناحیه ( جیجه) را دارد ، کوچکترین طرح واقدامی صورت نگرفته است . در صورتی براین ابها بند اعمار گردد، نه تنها از درک مصرف آب ، این منطقه کاملاً بی نیاز خواهد شد که از نظر برق نه تنها خود کفا می گردد که به ولایت های دیگر نیز برق داده می تواند. دریای هلمند که 1150 کیلومترطول دارد وازکوه بابا سرچشمه می گیرد ، بعد ازانکه از ولسوالی گرشک می گذرد ، میان دشت های بسیار گسترده جریان می یابد . کرانه جنوبی وچپ ان را دشت زره ، گودزره ودشت جوسینی شرق سیر کرده ، در پیلر 51 سرحد افغانستا ن وایران را می سازد وتا پیلر 54 ، خط وسطی دریا ، مرز دوکشور را می سازد که حدود 27 کیلومتر فاصله دارد . برطبق قرارداد 1351 که درمیان موسی شفیق وامیرهویدا ، صدراعظم های وقت افغانستان وایران به امضاء رسید ، قرارشد 26 مترمکعب آب فی ثانیه به ایران داده شود وآن هم از پیلر 51 وازنهر(جریکو) که دراین پیلرقراردارد. بعد از کودتای هفت ثورکه درگیری خونینی در افغانستان شروع شد وبعد روس ها به افغانستان تجاوزکرد وجنگ همه گیرتر شد موج مهاجرت ها به ایران آغازگردید، ایران برجهیل سیستان دست با لاتری پیدا کرد . گروهای مزدورووابسته به خودرا وظیفه داد تا 40 % کاربند کمال خان که روی دریای هلمند در ولایت نیمروز اعمارمیشد پیش رفته بود ویران بسازد . نهرلشکری را که توسط امریکا یی ها ساخته شده بود را تخریب کرد. دیوارهای استنادی ودروازهای انرا ویران نمود، سدهای طبعی که تا بند کمال خان در داخل دریای هلمند ساخته شده را بلدوزرکاری کرد واز پیلر51 به بعد کرانه چپ دریا را با بلدوزر به شدت پائین انداخت تا تمام آب دریا ی هلمند به سمت ایران میلان کند. ا یران نهرجری راکه بخاطر انتقال 26 متر مکعب آب فی ثانیه حفرشده بود را چنان عمیق وبردار ساخت که حال 55 متر مکعب اب فی ثانیه عبورمی دهد ودر آخراین نهربه سد کوهک در ایران وصل می گردد که ازان به بعد به سه نهربزرگ زهک، زابل وچاه نیمه منقسم می گردد. این بند برعلاوه به این که شهرک زهک وتوابع انرا برق می دهد ، بخشی از ان به نیمروز انتقال یافته وانرژی آب ما بر ما به فروش می رسد . نهرچاه نیمه اب اضافی وخارج از مصرف روزانه ایران را به هفت چاه نیمه که اخیراً حفر شده می رساند ودر صورتی ده سال هلمند اب نیاورد این ذخیره برای مصارف روزمره زابل ایران علاوه به آب نهرجری که ایران دراین اواخرچهارنهربسیارکلان به نام های نهرحاجی شریف ، نهرشاه گل ، نهرگلمیر1ونهرگلمیر2 را نیز حفرکرده وجمعاً ایران تا 150 مترمکعب آب فی ثانیه ازاین نهرها می برد.علاوتاً ایران از پیلر51 تا پل ابریشم 73 واتر پمپ نیز برکناردریا ی هلمند نصب کرده که از4تا 12 انچ ظرفیت پمپاژاب را دارند که به این صورت ایران از 200متر مکعب اب فی ثانیه را از دریای هلمند چون خفاشان شبگرد می مکد!؟ این کارایران تجاوزمستقیم بر آب افغانستان است وچون با این تجاوزعریان بازهم دولت افغانستان خودرا بی خبر انداخته وبا گرفتن حق السکوت بازهم ادامه داده است . لهذا بی جهت نیست که سفارت ایران در کابل همیشه از عالی ترین سطح وحسن روابط با افغانستان یاد می کند.!؟ درصورتی در افغانستان دولت مردمی وبه خواست واقعی مردم ساخته شود ، مطمئناً که این حساب وکتاب با ایران صورت خواهد گرفت وبه یکه تازی های ان برآب های افغانستان پایان داده خواهدشد. ایران نه تنها در حوزه سیستان با آب های ما این طورترکتازانه برخورد می کند که تا حال چندباربند سلما برهریرود را هم تهدید کرده وولسوالی چشت ومسئولان امنیتی این ولسوالی که بند سلما درآن قراردارد ، شکایت نموده که ایرا ن گروهای وابسته خودرا برای تهدید کار این بند می فرستد وانجینران هندی که مسئولیت پیشبرد این کاررا دارد از این تهدید ها اظهار تشویش کرده بودند . چیزی که چندین بار در رسانه ها ی همگانی گزارش شده بود ؛ اما با انهم روابط دو دولت در سطح عالی قراردارد. خوشبختانه مطابق مقوله که گفته اند: بارکج به منزل نمی رسد وعاقبت چاه کن طی چاه خواهد بود وهمین اکنون دست تضرع وگدایی به کشورهای 5برعلاوه یک دوخته تا معاصره اقتصادی که بر ایران وضع شده بردارد بازهم ایران از تاریخ نمی آموزد. ایران با این همه امتیازی که ازافغانستان به صورت رایگان به دست می اورد وبا این که نیروی ارزان ومطیع دوملیون کارگرافغانستان را درمشت دارد ، بازهم همیشه برافغانها منت می گذارد که اجازه کاربه کارگران افغان می دهد وبه این صورت هم آب ، انرژی وشیره جان افغان هارا می مکد وهم ازافغان ها می خواهد که در برابرانها زانو بزنند وخاک منت ایران را برفرق بریزند دررابط به مشکلات ومعضلات که ایران در سرحد غربی برای افغانستان بوجود آورده است، جانب افغانی نشست های تجملی وتشریفاتی بدون نتیجه توام با بی اعتنایی ایران در مقاطع مختلف مواجه شده است ؛ ولی با توجه به جنگ های تحمیلی ناشی از کودتا های چپ وراست ، ایجاد درگیری ها ومداخلات پاکستان، هردوکشوریعنی ایران وپاکستان این متحدین طبعی امریکا به خواست افغانستان وقع نگذاشته اند. تعجب است که کارشناسان با درد ملی اعم ازمتخصصین زراعت وآبیاری و صاحب نظران امورسیاسی در بخش بین الدول افغانستان ، به دولت های برسر اقتدار خودنوشتند ونوشتیم ؛ اما درجه ای وابستگی ومقدارحق السکوت مانع تحقق این همه صدا های که ازوجدان مردم با وجدان می برآید می شد.!؟ بناءً درتحقق ورسیدگی به منافع ملی ایجاب می کند تا کاربند کمال خان که به اثرمداخلات ایران دچارموانع شده وکار ان سی سال است که به حالت وحشت ناک مورد تهاجم ورکود توسط ایران به کمک ایادی شان درافغانستان قرار دارد، کارانرا تشدید ودست مداخله گران را کوتاه سازند. درین شرایط که جهان در خشکسالی وفقدان آب شیرین ،وکمبود مواد غذایی در سطح منطقه وجهان مواجه است ، نباید با این مصوبات ونشست های مقطعی وبدون ضمانت اجرایی دراغفال مردم افغانستان ادامه داد. مردم افغانستان که عمرشانرا به انتظار وریاضت سپری میکنند وموجبات رنج ومصیبت های طبعی واجتماعی گوناگون اند خاتمه داده شود .چه خوشبختانه درین سه دهه مردم اگاه و بیدارشده اند. ایران باید بداند همان طوریکه در سطح بین المللی حوصله ای کشورها نسبت به عدم مراعات منشورملل از جانب شما ومداخلات به بهانه حمایت از اقلیت های مذهبی درکشورهای همسایه وخاورمیانه جریان دارد وموجب نا رضای را در روابط کشورها بوجودآورده است . ولی ایران در سیاست مداخله گرانه خود تجدید نظر کند که خواست افغانستان یک امرملی وحیاتی است ، که هرگزبوی سیاسی نداشته ؛ دفاع از منافع ملی را نه تنها از دولت مردان حکومت وحدت ملی مطالبه دارند ، بلکه مردم افغانستان بخاطر اعاده سرمایه ملی خود یعنی استفاده ازاب دریای داخلی خود که حیثیت آب حیات دارد ، یک باردیگرغرورملی خودرا درحفظ تمامیت ارضی برای بدست اوردن حق مسلم خود درمقابل مداخله گران به نمایش خواهند گذاشت وان زمان چندان از ما فاصله ندارد ، تا آب رفته به دیارغیررا دوباره به سرزمین آبایی شان بازگردانیم،دولت مردان ایران باید ازتکرارتاریخ پرهیزکنند .