خوشه چین

 

آهنگ مظلومان

هموطنان عزیز!چپ وراست میانه.بینی هاهمه به جایش است،سگ بینی کسی را نبرده است.به دنبال سگ ندوید.علت ها را موشگافی نمایید.بالا خره،اعتراض وانتقاد درمیان ارگ((کاوۀ آهنگردرمقابل ضحاک))راه گشود. ناگفته ها تا به اندازۀ گفته شد.این حرکت را به مانند شمع همیشه فروزان پذیرفته،برای حفاظت این شمع فروزان شورای نخبگان خودرا،ازتمامی ساکنین افغانستان ایجاد نمایید. شما میتوانید.با صداهای بلند تان،درمیان قصرها رخنه کنید.با این حرف شما سالهای متمادی است که مردم مارامی کشید.چرا؟ 

 عیاران معاصر افغانستان،آهنگ مظلومان وستمدیده ها را بلند نگه میدارند. آهنگ مظلومان امروز،ریشه درآرشیف تاریخ دارد.آهنگ مظلومان ازجاغوری بلند شد.آهنگ علتی دارد.این آهنگ آنقدربلند است که درکهکشان ها می پیچد. آهنگ بلند عکس العملش مربوط میشود به نوع وحشت ودهشت طی سه صد سال اخیر،این آهنگ صدای،همان خلق های بیدفاع،ننگرهاراست. ننگرهارکه حماسه آفریده بود، حماسۀ که سرقوماندان اعلی قوای مسلح اش شهید داکترنجیب الله بود، سربا زانش اصیل وباشرف ترین  وطن دوستان ووطن پرستان بودند. صدای که ازآن جا پیش آهنگ خودراباید ایجاد میکرد.این که نکردمربو ط میشود به چرا..........؟این آهنگ صدای رخشانه بود رخشانۀ درمقابل هرپرتاب سنگ ناله می کشید. ازغوراست.این آهنگ آوازفرخنده،ازشاه دوشمشیره است.فرخندۀ که فال بین رابه باد انتقاد گرفته بود.این آهنگ صدای پیروجوان زن ومرد کندز، تخاروبدخشان، فاریاب هلمند قندهارمیدان والیبال پکتیا است.این صدا،آهنگ،علی احمد خرم است،این آهنگ صدای ((خیبرشهید)) است.این آهنگ اهنگ هزاران معلم وما مورین دولت است است که درمسیرشاهراه ازموتر پایین آورده میشدند. وبه قتل می رسیدند.این آهنگ صدای همان شهدای است که از اثرفیرراکت های کوردر شهرها کشته میشدند.این آهنگ احمد شاه مسعود وقوماندان عبدالحق،عبد العلی مزاری است،این اهنگ صدای مرحوم شهید داکترنجیب الله است.این آهنگ آهنگ حادثه های فرمایشی است که همه شهدا سرانجام ذریعۀ یک دست به شهادت رسیده اند.تیکه داران این همه خون ریزیها، درداخل همه وظایف خودرا بوجه احسن انجام دادند.صاحب ذروزیورگشتند.اگرامریکاییها آمدند کشورمان را اشغال کردند.مردم مارا کشتند ومیکشند.نوکرانش درداخل،دامنه های تپه هارا،ملکیت های دولتی را اشغال کردند.بعد ازاین که برسرهمه اشغال واشغال بازی گری چه میشود.؟میرویم به سراغ چرا؟

چرا؟

خود شکستن آئینه شکستن خطااست

درحقیقت جهان امروزی آئینه شده است

انواع سیاست درآیینه معایینه شده است

تظاهرات بیست عقرب آیینۀ بود که حقایق پنهان وآشکاردرآن به چشم می خورد. اما عدۀ که درخود بزرگی فرورفته بودند.خبرنداشتند بازتاب حقایق،ازآیینه شعاع تولید مینماید.شعاع چون خار،درپوقانه فشارواردنموده پوقانه میترکد.ازکشتارها تخریب ها هزاران یتیم ونامراد به جا باقی می ماند. 

 چرا؟درموضع دفاع از یتیم بچه ها هستم،بخاطریکه یک ساله ازپدرماندم پدریعنی سرمایۀ ومبدأ رشد شخصیت انسان درزنده گی .بدین سبب ازدرد ورنج وتحقیر وتوهینی که اطفال یتیم میشوند.خود،بارگ وخون وپوست خود احساس مینمایم. چرا؟درموضع دفاع ازدهاقین قرارمی گیرم،بخاطریکه درفامیل دهقانی تولد یافته ام،راه ورسم زنده گی وکارهای دهقانی را بلد هستم ورنج ومحنت دهقانی را درطول عمرخود دیده ام ومشاهده کرده ام.همه جوانب سیاست گذاران،یک جانب ازموقف ومقام زحمت کش سؤ استفاده کرده است،زمانی که به قدرت رسیدند فرزندانش رادرجبهۀ جنگ نمی فرستادند((فرزندان شان درکشورهای سوسیا لستی،تحصیل میکردند))اگربرادر کلان درداخل کشورمنشی بود.برادرخوردش درکشورهای برادر.ام خوبی های خودراداشتند توجه جدی به آموزش وپرورش بود فرزندان دهاقین وکارگران غربا ومساکین ازسوادبی بهره نمی ماندند.جانب دیگر،یعنی مجاهدین ازدهاقین عشرمیگر فتند.فرزندان خود شان رابه تحصیلات بلند به انگلستان،امریکا،اروپا،وغیره جا هاروان میکردند.درقریه مکتب ومدرسۀ دهقان هارا درمیدادند.

معلم یعنی سوختن وساختن

معلم درروغن خود میسوزد.جهان را روشن میسازد.

دراینجا یک معلم ویک سرمایه داررا به مقایسه میگیریم که معلم چه مسؤلیت داردوسرمایه دار پی چه متاعی روان است.

معلم سعی می کند که چطورآماده گی بگیرد تادرس بهتربدهد.سرمایه دارسعی می کند که چگونه ویا ذریعۀهروسیلۀ مشروع یانامشروع می خواهد پول فراوان پیدانماید.

 معلم معلومات می گیرد که فرزند سرمایه دارکالرخانگی خودرا انجام داده است یا نه.سرمایه دار هرروز ازنرخ ونوای بازارمعلومات خودرا تکمیل مینماید.معلم به خوشبختی نسل های آینده می اندیشد.سرمایه دار به ایندۀ خود می اندیشد.

معلم به ندای وجدان گوش میدهد.سرمایه داربه نرخ بازار گوش میدهد.

معلم می جنگد باجهل وخرافات،سرمایه دارمی جنگد باجیب خود.

معلم محاسبه می کرد ازموقف وضعیت زنده گی طبقاتی،سرمایه دار ازتعداد احزاب سیاسی.

معلم غصه می خورد ازفقدان تحصیل کرده ها درکشور،سرمایه دارازپرداخت مالیات.

معلم هرروز می آید درپای تختۀ سیاه،سرمایه دار میرود درپای مزیت بازار سیاه

معلم می خند به جهل ،سرمایه دارمی خندد به جدوجهد.

معلم خط کشی می کند دوره های خدمتش را،سرمایه دارخط کشی میکند مقدار پولش را.

  درپایان معلم ازاصطحلاک شدن خودمتحییرمیشود.سرمایه دارازآسایش خود.مثالهای فوق مسابقه بودند بین معلم وسرمایه دار شما بگویید که کدامش قهرمان بود.

چرا؟درموضع دفاع ازمعلمان واستادان قرار گرفته ام،بخاطریکه خودم معلم مسلکی هستم.بودم وهستم،معلم بودم وافتخارهم می کنم.اما معلم با همان معاش بخورونمیر،آماده گی میگرفت پلان درسی ترتیب وتنظیم می نمود که درس خوب ومؤثربه شاگردانش بدهد.درمقابل معاشی که برایش داده میشد.بسنده نبود. وضعیت که درآن زمان داشتیم،همین اکنون شامل حال کلیه معلمان کشوراست.اما سردمداران ازجیب معلم دهقان وکارگرمیزنند خودرا ملیونر میسازند حق این بی خانه ها بدون سرپناه آواره هردم شهید را.برای آینده ها، داکتر، جنرال، متخصص،سیا ست مدار،دانشمند ومحقق وهزاران کادر((انقلابیون)) به درد بخورتقدیم میدارند. 

 کشورهای سرمایه داری سبب سازمهاجرتها می گردند.تابرای خودشان تیپ جدید ازبرده گی رازیرعنوان دفاع از((حق بشر))سازمان دهی نمایند.

 چرا ازمهاجرین وبی جا شده ها دفاع مینمایم.؟بخاطریکه خودم مهاجروبی وطن شده ام.مهاجرت یعنی کوچ اجباری ازمحلی به محل دیگری،جنگ های فرمایشی وصادراتی درکشورمان،باعث آن گردید که مجموع ازکادرها این سرمایۀ ملی، ازگزند،لشکروحشت پناه گاه امن برای خود دریافت نمایند.کشورهای سرمایه داری با استفاده از((فرارنیروی بشری وشکار نیروی بشری))برای چرخش اقتصاد به نیروی کارارزان مهاجرین نیازدارند.عمدتاً دربخشهای زراعت، ،هوتل داری،ساختمان،مراقبت ازبزرگسالان،وخدمت گذاری درمنازل وغیره.دردی است که من درک واحساس مینمایم.زمانی که من انسان هستم ودرک مینمایم پس سایر مهاجرین به مانند من انسان هستند.باید ازموقف شان دفاع شود.شرایط طوری اماده گردد تابار دیگرقانون منع برده وبرده سازی به سیستم معاصرش ازمیان برداشته شود.انسان درجوامع که زنده گی مینمایند به حیث انسان ازحقوق اولیۀ انسانی خویش برخوردارشوند.آزادی وآگاهی مسئلۀ است که مارا به ذکرچنین مطالب وادا میسازد. 

 

 

 


بالا
 
بازگشت