خوشه چین
بازآفرینی انقلابی
بلی!بازآفرینی انقلابی خاستگاه خودرا ازحال واحوال جوسیاسی امروزوپیشر فتهای تکنالوژی معاصر،میدان انترنیت وکامپیوترمی پسند ت. ازقول دانشمندی می نویسم که گفته بود:پیشرفت بدون تغیرناممکن است.کسانی که نمیتوانند دیدگاه وافکارخودرا،تغیردهند،نمیتوانند،چیزی را تغیردهند.
نسل گذشتۀ انقلابیون نا ملاشده سرمنبربرآمده بودند.بعدازسقوط نه اینکه روبه مطالعه نیاورده اند.بلکه مقدارکمی آموزش ابتدایی هم که داشتند به فراموشی سپرده شده است.عدۀ انگشت شمارکه وظیفۀ اصلی خودرا شناخته اند.قلم میزنند. وروشن گری مینمایند.خانۀ شان آباد.ماکیا والستها((من زنده جهان زنده))برای منافع خودشان وبرتری خواهی خودشان،ازهرگونه وسایل وذرایع،به خصوص درافغانستان،توسط نوکران، زرخرید،قتل وکشتار،سنگسار،فاجعه رواج ساختن بی ناموسی نگه داشتن فرهنگ ماقبل التاریخ دریغ نورزیدند ونمی ورزند.
نسل جدید عیاران انقلابی،صداهای خودرا بیشتراز اسلاف خود بلند می سازند.
کاردوام دارومبارزۀ فعال وپی گیر،درطی بیش ازبیست سال بعد ازسقوت حاکمیت سیاسی،عرق به جبین پا های پراز آبله مارا به نفس گرفتن مجبورکرد.بالآخره مجبورشدیم بگوییم این که،اینان هکت آنان را می کنند ((آنانی که))قدرت بسیج گری وسازمان دهی نیروهارا داشتند. آهنگشان،صدای شان بیان دردهای بی کران خلقهای کشور بود،دیگرنیستند،اگریکی دونفرهست کبرسن برای شان اجازه نمی دهد.وآن صداهای که،دلهارانوازش میداد.دیگرآن صداها ازبالای بلند گوها شنیده نمیشوند.چشمها به این چهره های موجود درمیدان سیاست چندان چسپش ندارد. بخاطریکه ازنام جنبش مترقی((شمال وجنوب ساختند))دشمنی راتابه عمق استخوان جامعه ایجاد کردند.درمعاملات ومعادلات سیاسی بدترازنو کران دشمنان وطن،به خطارفته اندوشنونده هابه شنیدن آوازهای اینان،چندان علاقه نمیگیرند. چرا؟به عوض یک پارچه شدن دورارمان مشترک((آزادی)) جنبش انقلابی را به بیراه وجزایرتقسیم نمودند.عیاران معاصرافغانستان کنون خودرا،ازگله وگذاریهای خلقی گری وپرچمی گری،بعضی افراد غیرمسؤل هردوطرف که دیگر به تاریخ سپرده شده است.دورنگه میدارند. بخاطریکه وقت زیادی را برای پنهان کردن عیب های ناشی ازاشتباهات خطاها ی مکرردرمکرر،درعرصۀ سیاسی وخودخواهیهای بیجا وبی مورد بعضاً افراد تلف ساختند.عیاران معاصرافغانستان خودرا ازماجراهای تنظیم های جهادی هفت گانه وهشت گانه کنارمی کشند. بخاطریکه خلاف تمامی معیارهای ارزشهای اسلامی کارهای رابعضی ازشخصیتها انجام داده اندکه بشریت ازبیان آن شرمنده گشته وراه را برای حضورفعال ظالم ترین حلقات بعدی یعنی طالب،القاعده وداعش هموارنمودند ((یعنی که نیوگلوبالیزم خالق وداعش مخلوق)).
عیاران معاصرافغانستان،انگشت انتقاد خودرا بالای فیصلۀ بن اول گرفته که سرنخ تمام بدبختیهای کنونی افغانستان ((طالب&القاعده))خلاف تمامی موازین حقوقی وشرعی درافغانستان بوده،دروغها جای حقیقت راگرفته است.فرهنگ دروغ،بد حجابی،بی عفتی،درجامعۀ ما جای،وجدان شرافت،صداقت پاس آب ونمک را گرفته است.
پروتست علیه این نا به سامانیها((ازفیلسوف ریاضی آقای صدیق افغان گرفته الی گریۀ مادربه خاطرجسد بی جان طفلش هنگام مهاجرت)) صدای ملت است. درصداهای افغان ازآسیا تا به اروپا،آسترلیا، درد های فراوان وجود دارد که باید مورد تحلیل وارزیابی قرار گیرد.عیاران معاصرافغانستان با بهره گیری ازگفته ها ونظریات پیشگامان انقلابی:
خانۀ رحمت الله مقبل
درخانۀ مقبـــل دیدم همــــه اش ((یــــاران))
آئینـــه دلان،نکــته دانان تشنۀ((همدیگران))
ازنوبذرداشتند!تخـــم ازخرمـن خــــوشه هـــا
اندرز،میدادند خــردمنــــدان،صاحـب نظــــران
پشتون،تاجـــــک،قــــــــــزل باش((هـــر،آت))
یکی ازپغمان،دیگرش چنداول سومش ازپروان
جملات ازارنستوچگوارا:
زنده می کنم...حتی اگربهترین هایم را ازدست بدهم!!!چون این زنده گی است که بهترینهای دیگررا برایم میسازد.بگذارهرچه ازدست میرود برود؛من آن را میخواهم که به التماس آلوده نباشد.حتی زنده گی را.
جملات ازارنستوچگوارا:
هر چند وقت یک بار خوب است آدم به مردم خوش اقبال جهان درس بدهد، حتی اگر برای این باشد که غرورشان را لحظه ای مبدل به شرم کند؛ چرا که خوشبختی هایی متعالی تراز خوشبختی آنها وجود دارد؛ خوشبختیهایی عظیم تر و عزیزتر.
جملات ازارنستوچگوارا:
حتی مرگم را
شکست به حساب نمی آورم ،
به جای آن،
تنها حسرت ترانه ای ناتمام را
با خود به گور خواهم برد...
جملات ازارنستوچگوارا:
نمی دانم که حکومت انقلابی باقی می ماند یا نه، اما من مسلسل به دست تا آخرین نفس می جنگم.
جملات ازارنستوچگوارا:
به عنوان یک انسان، غم انگیز است که دوستی نداشته باشی؛ ... اما به عنوان یک انقلابی غم انگیزتر است که دشمنی نداشته باشی،چون برای یک انقلابی نداشتن دشمن به معنی محافظه کار شدن و سازش است!
جملات ازارنستوچگوارا:
مرد زندانی می خندید.. شاید به زندانی بودن خویش شاید هم به آزاد بودن ما... راستی زندان کدام سوی میله هاست؟؟؟
عیاران معاصرافغانستان،با تحلیل ازوضع موجود سیاسی، نظامی واقتصادی، میروند که نسل جدید انقلابیون رابا خصوصیات زیرین بیافرینند.
خصوصیات یک
فرد انقلابی:مکتب میخواند،تاریخ کشورخودرا میشناسد،معنی ومفهوم زنده گی را،در
پیشرفت ترقی وتعالی،جامعه وکشورخود میشمارد.تیوری پیشرفت ترقی((انکشاف)) رابه
درک وآگاهی خود مبدل مینماید.
خصلت انقلابی:(درایت کفایت،اهلیت،لیاقت سیاسی، پیکارجویی)
(مدافع حقوق کارگران و زحمتکشان است).
(مدافع تساوی حقوق زن و مرد است.)
خصوصیات فوق فطری نبوده بلکه شرایط اجتماعی،تاریخی،سیاسی واقتصادی جامعه وکشورش ازاویک فرد انقلابی به بار می آورد.
وضعیت نا بسامان کشورمان،تفاوتهای زنده گی اجتماعی،فقروگر سنگی، فساد گسترده،عدم مصؤنیت درسطح ملی وبین المللی،کوچهای اجباری، ومهاجرتها درکشورهای غربی،مرگ ومیرطفلان نوجوانان،درجنگهای بیگانگان درابحارودشتهای سوزان،هنگام مهاجرت بی تفاتی های دولت متبوع، تحقیرو توهین مهاجرین افغان ازجانب میزبان،بینظمیهای فرهنگی وسقوت کلتورجامعه درسطح نازل،مطالبی اند که شخصیتهای انقلابی جدیدی((بازآفرینی انقلابی)) را برای دگرگونی ازوضع موجود.پیش آهنگ خود((عیاران معاصر))رابوجود می آورد.
عیاران انقلابی معاصر،برای جوانان،رازهای انقلابی شدن را درس میدهند. جوانان انقلابی،عیاران معاصر،نیازمندیهای عینی جامعۀ خویش رادرک وضرو رت راه حل آ ن را درذهن می پرورانند.ومی فهمانند که ضرورت مطالعۀ مبار زات سیاسی مردمی و انقلابی گذشتۀ تاریخی کشورما و جهان اشد ضروری است.مثلاً،راجع به شخصیت((هفت عضو ارشد کنگرۀ مؤسس حزب دموکراتیک افغانستان))فرازونشیب حزب دموکراتیک خلق افغانستان،ودرگیرشدن حزب ((میش میان دوقچ))حلقات انقلابی های دیگری ماوستها وعلت بوجود آمدن سویتیزم وماویزم،را خوانده واثرات خیلی ها جبران ناپذیرآن را درافغانستان مطالعه مینمایند.وحاصل ازآموزش آن، راه نزدیکی را با حلقات دوموکراتیک نوین ساده میسازد.
عیاران معاصر:مثال می آورند.اگرانقلابیون اسلاف مان این کمبودی را با خود نمی داشتند.جوانان آن زمان راچنان تربیت می دادند که،احترام به عرف وعادت وکلتورمردم ورعایت دقیق ازین اوامر شرط اساسی است.هرگاه جوانان انقلابیون را به گونۀ تربیت نمی دادند که پدرش،همراه پدرش،دریک رقابت قومی وپلوان شریکی قرار دارد.هرگزکسی را بنام اشرارویا ضدانقلاب درگیرنمی داند،درک می کردند که حیات یک انسان چقدربا ارزش است.دولت انقلابی وقت هم((باند به خصوص در درون دولت))هزاران جوان آماده به رشد ذهنی وجسمی را محاکمۀ صحرایی نمی کردند.
عیاران معاصرانقلابی:خود وظیفه میگیرند که تمرکز نیروی فکری مان،رفتن درمیان توده ها،به حیث پیش آهنگ،برای آغاز پیروزی به هدف وتداوم آن است. عیاران معاصرانقلابی،بادرک ازین مطلب که توده های ملیونی کشور،شریف هستند ونجیب هستند وصادق وراست کار هستند.هزارویک رمزوراز زنده گی را آشنا می باشند بناً رفتن درمیان آنها،آموختن ازآنها((صداقت،امانت داری،دروغ نگفتن،حجاب،حیا وشرم،مهمان داری،حق شناسی،همسایه،موسفید))سندی است که ازیونورسیتی توده ها یاد گرفته میشود یعنی رشد ترقی پیشرفت همگام بارشد ذهنی،فکری،روحی توده ها به سوی ارتقا وترقی واعتلای همگانی،ضامن پیروزی وتداوم ورشد انقلاب است.