سنجر غفاری
منفجرشدن حکومت وحدت ملی دورازتصورنیست
طوفان در راه است !
بدون شک مردم افغانستان انتظارتشکیل چنین نظامی را بعدازرفتن به پای صندوقهای رای دهی بادر نظرداشت احکام قانون اساسی کشوردرشرایط کنونی را نداشتند . افشای اهداف و رنگ بازیهای امریکا و پاکستان در بوجود آوردن حکومت وحدت ملی پیامی است که مردم افغانستان را ازحالت شکاکیت بسوی قبول واقعیتهامی کشاند ،که دوراز تصورشان بود.افشای اسراروتحمیل فشارو دکتی رهبران امریکا وپاکستان بالای جناب حامد کرزی رئیس جمهور پیشین کشوربیان واقعیتی بودکه محترم حامد کرزی دربرنامه ای سیا وسفید تلویزیون طلوع به ملت ارائه نمودند. بنآحضور نظامی امریکا درافغانستان نمادی ازاهداف پشت پرده مناسبات واستراتیژی خونین حکومت و استخبارات نظامی پاکستان را درقبال کشورمامشخص مینماید که تشخیص ملت از جنگ وتروریزم درافغانستان واقعیتی است که تروریزم پدرومادری دارد وطالب فرزندش است.
با آغازهفته ای شهید درافغانستان رهبران جهادی وحلقات معین سیاسی افغانی تحت حمایت امریکا – پاکستان که از نام ، نان و نمک هردو کشورزمانی به نجات دهندگان افغانستان والگوی منافع ملی و اسلامی ملت به اوج شهرت و قدرت رسیدند از سینه های تنگ و گرفته ای شان ترانه ای نجات و اتحاد ملی مردم شان را سرودند و سخن به جائی رسید که فریادمقاومت ومقابله را علیه متجاوزین بشکلی ازاشکال ،به گوش همسایه ها،جهانیان و ملت افغانستان بیان کردند.
حکایت تاریخ از دلتنگی های شاهان اسیروغلام شده دست بیگانه را چون امیرعبدالرحمن، شاه شجاع همانند امروزکه جناب کرزی بیان میدارند درحافظه خویش دارد.اما تفاوتهای دراین باب موجود است. اما قربانیهای را نیز رهبران ملی مردم ما چون غازی امان الله افغان ، شهید سردار محمد داود ،و شهید دوکتور نجیب الله دربرابرخواست واهداف بیگانه ها در دل تاریخ باخویش دارد و ملت افغان مقاومت قهرمان ملی شهید احمد شاه مسعود را درقبال اهداف ضد ملی که، پاکستان و امریکا پیش گرفته بودند در حافظه ای خویش دارد و اکنون ثابت گردید که ترور احمد شاه مسعود و داکتر نجیب الله درحالت دشوار و بحرانی ای کشورما که نخستین گامها جهت استحکام و رشد پروژه طالبان ورسیدن به اهداف بعدی، حضور نظامی امریکا ، ایجاد پایگاه نظامی ،حضوردرازمدت امریکا درمنطقه ،گسترش جنگ وتروریزم در تمامی نقاط کشور، منطقه و جهان بنام القاعده ، طالبان و داعش به خصوص مبدل شدن پاکستان به پایگاه مطمین تروریزم وافغانستان به تخته ای خیز بسوی آسیای میانه ،قفقازو چین دلیل ثابت ترورداکتر نجیب الله و احمد شاه مسعود را که مهره های قوی و مبتکرین بزرگ اتحاد و تقویت کننده اهداف ضد تروریزم در منطقه بودند در مرحله نهخست و بعدآ نوبت به استاد ربانی نیز رسید و اکنون چه دیر یازود استاد عبدالرب رسول سیاف ، جنرال عبدالرشید دوستم ،عطامحمد نور، نورالحق علومی وحتآ رهبران تحت حمایت شان درحکومت وحدت ملی جناب اشرف غنی وداکتر عبدالله عبدالله رانیز در لیست خویش شامل دارند. شکست امریکا در استراتیژی اش با استخبارات نظامی پاکستان در شرایط دشوارکنونی که جنگ وتروریزم افغانستان وآسیای میانه را زیرسایه سیاه خویش درحمایت مستقیم نظامیان واستخبارات پاکستان ، مداخلات اطلاعاتی ایران ،چین ، روسیه و هند قرار داده است باعث آن گردیده است که حکومت وحدت ملی درحالت بحران و خطر انفجار قرارگرفته است . چهارجناح جهادی و درتضاد علیه همدیگرشامل حزب اسلامی حکمتیار، جمعیت اسلامی ، حزب وحدت شامل برادران اهل تشیع در چندین شاخه ، جنبش اسلامی ،تکنوکرات ها و کادرهای معتصب و ملیتگرای افغان ملت تحت رهبری جناب اشرف غنی طرفداران مرحوم محمد ظاهر شاه اسبق که در میان همه ای شان نفوذ و شبکه گذاری سازمان ای .اس .ای ،اطلاعات ایران ،استخبارات وحمایت مالی شیخ های سعودی ، شبکه های اطلاعاتی روسیه ، هند و چین ، امریکا وناتو اهداف و برنامه های خاص شان را دروجود رهبری نظام موجوده در افغانستان دنبال مینمایند ، که بربنیاد این اصل وضرورت تضادهای بوجود آمده روی منافع کشورهای مختلف و خواست های شان ازحکومت وحدت ملی تظمین خواست ها و منافع ملی و مردمی را درخویش حفظ نداشته و حکومت برای مردم و به منظور انجام خدمات بنیادی و عمده مطابق به ارمانهای ملت نبوده و تضادهای را تولید و باعث بروز بی اعتمادی و چند دستگی هادر سیستم اجرائیوی حکومت گردیده نارضایتی ها بیشتر بمشاهده میرسد و ازجانبی فشارموجودیت جنگ و فشاراپوزسیون مسلح که منبع تولید ،حمایت ، هدف و استراتیژیث بعدی آن درسیستم اداره مستقیمآ نفوذ دارد عامل آن گردیده است که حکومت و حلقه رهبری نظام قادر نیست تا تصمیم مشترک داشته باشند وطرح برناموی مشخص خویش را ترتیب، تنظیم وعملی نمایند، رهبری نظام خود دستور گیرنده ومطیع است ، حکومت مصلحت پذیرو درچوکات برنامه ای بیرونی ها اعیارو فعالیت می نماید. بنآ تضاد وچند دستگی هم در بخش های سیاسی، حکومت داری ، سیاست داخلی، خارجی ،اقتصادی وامنیتی بوجود آمده است که سیاست کادری وتشکیلاتی اداره ونظام وابسته به خواست واهداف بیگانه شکل گرفته و منابع مالی و اکمالاتی و تمویلی ساختار نظام در اختیاربیگانه بوده تصمیم نخست از دیگران بوده و برحلقه ای رهبری نظام تحمیل میگردد و وزرای دفاع ، داخلی و سیستم قضآ و استخبارات نیز تحت تآثیر پرابلم های اقتصادی و دکتی بیرونی قرار دارد ونیروهای عمده اجتماعی و سیاسی که رنگ و ساز حکومت هستند نیز در چند دستگی و تصمیمگیری های که به اصل ملی و خواست مردمی ما مطابقت داشته باشد فعال نیست چونکه به اصطلاح مردمی ما آب از بالا خت است ، بدون شک تضاد های ملی ، لسانی و قومی باعث گردیده است تا مسولین حکومت درهرتصمیم شان مصلحت پذیر وآسیب پذیر گردیده واینجاست که قانون اساسی کشور درهمه عرصه های نظام واداره پایمال گردیده ناباوری ،فساد اداری، نبودحاکمیت قانونی که لایحه کاری و صلاحیت های اداری را معین ومشخص نموده ، زمینه ای بوجود آوردن حکومت های فاقداراده و صلاحیت ملی« ملوک الطوایفی» را در سرتاسر کشور بوجود آورده و دشمنان نظام نیزفرصت این را به خود دیده اندتا مردم و حاکمیت را در معاصره اهداف و خواست های اجانب قرار بدهند و نیروهای امنیتی کشور قربانی های را متحمل گردند که اشتباهات و عامل بحران کشوری را خود رهبران کشورایجاد و گسترش داده ومیدهند .جنگ های خونی در شمال کشور ، حضور معاون اول رئیس جمهور در صف مقدم جنگ ، موج تبلیغات برضد یک قوم و ملیت ، کشتار بی رحمانه ای یک اقلیت قومی در کشوربوسیله افراد و اهداف مشخص پاکستان « کشتار برادران هزاره ما» تضاهرات سازمان یافته و دستوری یکعده بنام پشتونها که خواستاردرج کلمه افغان در تذکره ملی میباشد ،نمایش قوههای اوباش و هیله گرد درپایتخت کشور به نام قهرمان ملی وسوی استفاده و بدنام سازی یک ملیت ویاقوم دیگریبدین گونه چند دستگی های بالاتر و سازمان یافته ای بیشتر و خونین دیگری در نقاط مختلف کشور که یکی بنام دیگری از اراده و قوت بیگانه نمایش قدرت و تمثیل اراده و حاکمیت مینمایند و حکومت مرکزی و مسولین تصمیم گیرنده دست اول و موظف موجونیست ، دیده میشود که وحدت عمل و نظر میان رئیس جمهور و معاونان ، رئیس اجرائیوی و معاونان ، رئیس جمهور ومسولین شورای امنیت ، رئیس اجرائیوی و شخص رئیس جمهور، پارلمان و قضآ وجود نداشته همه روزه مطبوعات و نشرات زنده و تبلیغاتی در برنامه های شان که نظم اداره و سیاست دولت را مدنظر ندارند به شکلی به زبان عمده و گویای دشمنان مردم افغانستان مبدل گردیده اند ونفوذ شبکه های بیگانه آنقدر در بخش های عمده و کلیدی نظام ریشه دارد که از تمامی اهداف و تصامیم گرفته شده و محرم دولتی قبل از رسیدن به منابع مسول آن افشا و در مطبوعات بنشر میرسد. این است عوامل عمده و اساسی ای که حکومت وحدت ملی در آینده های نه چندان دوری از داخل منفجر میگردد و حتآ امکانات برخورد فزیکی میان حلقات بلند و مسول در حکومت وحدت ملی دور از تصور نیست فساداداری وانارشیزم ،خلای قانون ونبودوحدت ملی به طوفان درحال وقوع مبدل شده است .
سنجر غفاری