سنجر غفاری
مصلحت یا « مصیبت »
تحمیل اهداف بیگانه بر ملت ما
واقعیت این است که تعریف تروریزم ازدید مقامات افغان،پاکستان وامریکا یکسان نیست؟ تکراراشتباهات رهبران قصرسفید، تحمیل رهبری وتشکیل دولت مصلحتی کنفرانس بن اول ، مصبب آن گردید تا استخبارات پاکستان برسرنوشت آینده صلح وبرگشت ثبات درکشورما خویش را موظف بداند. جنگ به اصطلاح با تروریزم بین المللی می بایست از ضربه وارد نمودن به خانه ای امن تروریزم « کشور پاکستان » آغاز میگردید و این فرصت برای استخبارات و نظامیان پاکستان مساعد نمی شد تا رهبران القاعده وطالبان به پناهگاه اجدادشان ، درآغوش محبت واطمینان مبدل به اژدهای امروزی میگردیدند ،تحمیل مصلحت ها و جنگ برملت ما امر حتمی و شرط اساسی حضور نظامی امریکا در افغانستان و منطقه نمیگردید و دست آورد لشکر کشی علیه باندتیزم و تروریزم بین المللی این قدر دشوارنمی بود ، به اصطلاح مردمی ما «عبور دادن اشتران از دفعه سوزن » ؟؟؟ اما مشاهده شدکه واقعیت چیزی دیگریست ، گویا نقشه ای مبارزه با تروریزم و طرح پلان آن زیر نظر و هدایت رهبران اداره استخبارات نظامی پاکستان قراردارد وبدین منظورهفته ای قبل سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا چنین ابراز نمودند:« دولت امریکا از حکومت های افغانستان و پاکستان خواست که بطور مشترک کار کرده، جلو تندروان را در منطقه بگیرند. جان کربی سخنگوی وزارت خارجۀ امریکا می گوید: کشورهای منطقه از جانب تروریستان و افراطیان خیلی صدمه دیده اند. به گفتۀ جان کربی، دولت امریکا بر تعهداتش در قبال افغانستان متعهد بوده و برای تأمین ثبات دراین منطقه با افغانستان، پاکستان و سایرمتحدان منطقوی اش بطورنزدیک همکاری می کند» ؟؟؟ وای برحال ما ملت که هرچیزرا دیرترمی دانیم و بدون تشخیص قضاوت هم داریم ، پرسشی مطرح است، که امریکا چه گفته به افغانستان و منطقه هجوم نظامی نمودید و حال الله و بلا را به گردن کشورهای پاکستان و افغانستان حواله میدارید ؟ ثانیآ خموشی مقامات امریکا دربرابرانجام اعمال نظامیان و استخبارات پاکستان که تروریستان بین المللی را گمان همگان بود که امریکابرای دستگیری و نابودی شان دست به اسلحه و توان نظامی برد، حال دیده شدتروریستان همانند حشرات از درزها وشگافهای استخبارات نظامی پاکستان درروز روشن بیرون میشوند و جنایت وحشت را انجام میدهند ،و این چه رازی است که باید ملت افغان فرزندانش را قربانی مصلحت ها و خموشی امریکا نمایند تانظامیان و استخبارات پاکستان ازانها فاصله نگیرند ، پس می شوددانست تا تروریستان با امریکا و پاکستان چه دوستی ورقابت دارند ؟ بدون شک مبدل شدن پاکستان به یگانه پایگاه امن برای تروریستان حمایتگری را درقبال دارد که نباید دیگر خاموش نشست و تن بر مصلحت های خونین داد.
خوشیختانه درهفته ای گذشته جناب اشرف غنی رئیس جمهورکشور اگاه شدند که طالبان را پاکستان پناه داده وبرپاکستان توانستند تا انتقاد نمایند. جناب شان فرمودند وقت اش است که پاکستان ثابت کند دوست افغانستان است . این حرف اش خنده آوروبی نهایت مآیوس کننده بود . چونکه جناب اشرف غنی به اصطلاح مردمی ما پیش گرگ رفته وقرض پدرطلب دارد، بهتر این بود تا طی اعلامیه رسمی از نام ملت و حکومت افغانستان به مقامات قصر سفید انتقاد میکردند تا در مقابل پدرو لانه ای تروریستان بین المللی برای نابود انها تعهد دارند چرا خموش هستند و اقدام نم کنند وهنوزهم تماشاگرخونین ترین جنایات در کشور ما باموجودیت تعهدات وپایگاه ایش میباشد . ثانیآ جناب اشرف غنی خود میدانند که پاکستان به حمایت و هدایت انگلیس و امریکا ، با پول شیخ های سعودی تروریزم را بارورشده و متولد نمود، چگونه میشود تا پاکستان خود اقدام به قتل فرزندش را نماید وفرزندی که امروز سرنوشت بود و نبود پاکستان در جغرافیای منطقه بوسیله اش حتمی شده و پاکستان هیچگاهی حاضر نخواهد بود تا به خواست جناب شما پناه گاه های طالبان را ببندند و فعالیت های شان را درخاک خود وعلیه کشورما متوقف نمایند و اقدام به دستگیری فرزندان شان کنند این خواست شما وقتی عملی میگردد که مقامات امریکا واقعآ دست ازحمایت استخبارات نظامی پاکستان بردارد وعملیات نظامی مشترک بامتحدان اش را برای نابودی کلی و حتمی پناه گاه های تروریزم مطرح وعملی بدارد درغیرآن گرگ زاده گرگ است و حرامی حلالی نمیشود . . .
جناب اشرف غنی در بخش دیگری ازخواست ها و سنخان شان چنین فرمودند :- در تمام این مدت منتظربودم تا طرف پاکستانی اراده و ظرفیت خودرا در عمل نشان بدهد، اما پاکستان هنوزشاهد بر پایی اجتماعاتی است که اعیادی مذ دوراز آنجا پیام جنگ می فرستند . جناب رئیس جمهور فراموش کردند که بگویند بیش ازچند دهه است که پاکستان تروریستان را تربیت ، حمایت نموده و برای کشتارمردم و ویرانی خانه ای مشترک ما سوگند خورده اند ،لازم است تاازمصلحت و خوش باوریها درمورد نظامیان خونخوار پاکستانی باید بیرون شویم که نمی شویم. چندی قبل انفجارخونین دریکی ازمکاتب نظامیان در پشاور پاکستان طرح وعملی گردید وصد هاتن از فرزندان نظامیان پاکستان را به کام مرگ کشانید و فردای آن عالی ترین مقام نظامی و تصمیم گیرنده وهدایت دهنده تروریستان پاکستان به افغانستان سفر نمود و هدف و خواست ، علل و عوامل انفجارو ترور فرزندان شان را پیش روی شما انداخت و تا امروز تروریزم و انتحاری ها درآنکشور مهارگردید وفرصتی میسرشدتا پاکستان بتواند یکعده از تروریستان خارجی مقیم کشورش را به تاکتیک خاص به شمال کشورجابجا واهداف پنهانی واستراتیژی خونین اش را با اعلان مرگ ملا محمد عمر بوسیله بلند گوی مطبوعات افغانی به جهانیان برساند که جهان و قدرتهای ضد تروریزم خاموشی اختیار نمودند. بعدآ حادثات خونین شاه شهید کابل به ادامه جنگهای درولایات شمال کشور، کشتارمحصلین اکادمی پولیس درکابل و انفجاردروازه ورودی میدان کابل و خونبارترین حوادث دیگری درولایات مختلف کشورسبب گردید تا جناب اشرف غنی اگاه شود که پناهگاه طالبان درپاکستان است وهیات بلندپایه ای دولتی افغان را پشت نخود سیاه به پاکستان فرستاد و تعویز انتحاری بند را نیزبه ادرس رهبران و نظامیان پاکستانارسال داشت به تعقیب آن شورای علمای افغانستان نیزهمانند جناب رئیس جمهور کشوراگاه شدند که اعلان جهاد علیه دولت افغانستان جواز شرعی ندارد و گفتند که این جنگ به اشاره دیگران برافغانها ومخالفان مسلح تحمیل میشود، وای که چقدر دیربعدشورای علما هم بیدارشداما مصلحتی. اکنون که جناب وزیر خارجه افغانستان و هیات بلند پایه، مصلحت پذیرفته ای افغانستان به هدایت اهداف غیر به پاکستان رفتنداند گمان نمیرود که نظامیان پاکستان جلواعمال فرزندانش را بگیرند؟ اگربه واقعیت جنگ وایجاد شبکه تروریستی حقانی وطالبان تحت حمایت استخبارات پاکستان مراجعه صورت بگیرد تنها یک گروپ خاص ازافسران استخبارات پاکستان که دستورات محرم و مشخص شان را از رهبری سازمان سیا میگیرند از اساسات طالبان ، القاعد ، داعش و حقانی اگاه هستند ، متباقی بشمول نواز شریف و جناب اشرف غنی میگویند آنچه شنیده اند و انجام میدهند کاری را که برای شان حدود و صلاحیت، زمان ومکان مد نظر گرفته شده است . نباید فراموش نمود که درعقب هریک ازگروپ های خورد و بزرگ طالبان، داعش و شبکه ای حقانی دو الی سه تن افسرای .اس .ای موظف بوده وشبکه استخباراتی واجنتوری پاکستان درهمه نقاط کشورما فعالیت آزاد دارند وازحمایت مادی ومعنوی سازمان« سیا » درمنطقه برخوردار هستند .بنآ لازم است تا جانب باداروحمایتگرپاکستان را گرفت ، همانند این که پاکستان توقع دارد تا افغانستان از مقامات پاکستان و درمشوره و توافق با این کشوربا طالبان وارد مذاکره گردد بنآ مقامات کشوری ما نیز تمامآ خواست ها واهدافش را ازامریکا بخواهد ودیگربه پاکستان از دیدگاه یک دوست وهمسایه به مصلحت ودستورپذیری های اجانب تن درندهید. جواب زور به زاری داده نمیشود و نباید خون بهای ملیونها تن از فرزندان کشوررا به معامله و تسلیم طلبی به خواست و مصلحت امریکا در معامله با پاکستان عیوض نمود . آتش جنگ بوسیله امریکا در منطقه روشن گردید وامریکا در برابر انجام اعمال تروریستی بوسیله پاکستان تنها درپهلوی مردم ماهمچون بیننده و تماشاگردایمی ایستاده وتمثیل دوستی وهمکاری دارد ومردم افغانستان رابه مقابل پاکستان استعمال مینماید. ضرورت است تا خوددر زمینه وارد اقدامات جدی وعملی گردد.
سنجر غفاری .