سنجر غفاری
روسیه و داعش دشمنی با دوست دشمنش
روسیه به کارزاربحران بین المللی ، به کشت خونین دشمنانش لگد زد و در تلک افتید. روسیه قدرت بزرگ اتومی ، سیاسی ، نظامی ،استخباراتی ، اقتصادی واستراتیژیکی ،درادامه بازی بزرگ وحضور نظامی شوروی وقت در افغانستان ، که منجربه فروپاشی اتحاد شوروی وقت و اتحاد مشترک کشورهای شرقی تحت قیادت اتحاد شوروی وقت شامل پکت نظامی « سنتو» اتحاد ضد پکت ناتو بود عرض وجودنموده و درواقعیت امروارث اتحادشوروی وقت درمیان قدرتهای بزرگ و دائمی عضوشورای امنیت سازمان ملل متحد گردیدو ازهمه حقوق وامتیازات بین المللی وسایر قوانین جهانی منحیث یک قدرت بزرک و نیروی جهانی دارای اسلحه وطاقت زروی جهانی برسمیت شناخته شد. پس ازسال۱۹۹۱ روسیه زمانیکه افغانستان دربازی استراتیژیکی میان قدرت های جهانی وقت ،بنآبر اشتباه بزرگ و جبران ناپذیر مقامات تصمیم گیرنده کریملن فروپاشی اتحادشوروی و بلاک شرق حتمی گردید وپانزده جمهوریت مشترک شوروی خود مختارگردید هسته ای بزرگ و استراتیژیکی و جیوپولتیکی شوروی وقت « مسکو» توانمندیش را حفظ و فدراسیون روسیه رابه خویش حفظ داشت . روسیه دروجود رهبران نخست اش که درگیرچالش های سیاسی و بازی های استخباراتی چهره های جدیدوپرتاب شده اهداف ضد منافع و اقلیت های روسی زبان و یگانه ملیت بزرگ جهانی بودند درگیر بحران سیاسی ، اقتصادی و نظام کشوری گردید. سقوط ماشین پرقدرت و اداره سالم نظام سوسیالستی که با شعارازهرکس به اندازه توان وقدرتش، برای کادرهای جدیدقدرت که با شعار دموکراسی و ایده های غرب وآزادی بیان و مطبوعات ، سیستم بازار آزاد واقتصاد متکی برسرمایه داری وخصوصی کردن دارائی های دولتی همه وهمه باعث آن گردید تا انارشیزم اداره واقتصاد مشروعیت خویش رادر دشوارترین مرحله ای بحران اقتصادی روسیه جدید و مردمش را به خود بکشاند.
انفلاسیون، پائین آمدن سطح تولید، خصوصی شدن فابریکات تولیدی بزرگ ، بیکاری کارگران مسلکی ، خریدو فروش دارائی های عامه بوسیله مهره های ثابت و دستورگیرنده اهداف بیگانه درآن زمان روسیه رابسوی بحران بزرگ و انارشیزم اداره و اقتصادکشانید و روسیه مجبورگردید تا دست به سوی جهان سرمایه درازنمایدو وام بزرگ بگیرد که این یکی از بزرگترین اهداف دیرینه ای رقبایاستراتیژیکی روس ها در جهان بود تا اقلیت بزرگ و قدرتمند اقتصادی جهانی راکه توانمندی عالی اقتصادی ، نظامی و استخباراتی در جهان دارد باید به زانودربیاورند که چنان شد. درعرصه نظامی روسیه جدید چون توان ضعیف اقتصادی و مدیریت قوی خویش رادر حفظ دیتانت وصلح جهانی ازدست داده بود در برابرحملات واتحادمشترک نظامی ناتو در خلیج فارس به خصوص در حملات متحدین برعراق و یوگوسلاویا چون تفنگ خالی دربرابررقبایش قرارداشت .
بحران سیاسی و انارشیزم اداره باعث گردید تا نفوذ دشمنان استراتیژیکی و کهن این سرزمین برای رسیدن به اهداف والاتری علیه روسیه ، گسترش بنیادگرایان مذهبی را برمناطق نفت خیزوآسیب پذیر،استراتیژی ساز روسیه سازوبرگ بخشند وازجانبی جمهوریت های آسیای میانه به تخته ای خیز بنیلدگرایان علیه مسکودرنظر گرفته شدو ایجاد وحمایت ازسازمانها واحزاب بنیادگرایی در جمهوریت های مسلمان نشین وساحات تحت کنترول روسیه زنگ خطری بود که روسیه را میخواستند در دام آتش و نفاق ملی ،ملیتی ، مذهبی و اقتصادی فرو ببرندو بعدآ به تصفیه حساب بپردازند.
جنگ در چچین ورسیدن پای بنیادگرایان عرب و شبکه استخباراتی انگلیس در قفقازروسیه که بوی کینه، انتقام و جدائی طلبی را میداد تحت شعار آزادی مسلمانان در این مناطق به کمک و مصلحت ای.اس.ای. پاکستان که ازایام جنگ سرد تا امروزبه ژاندارم منطقه و پایگاه تروریزم بین المللی مبدل گردیده است رهنمایی و عملی گردید. روسیه درگیر جنگ داخلی با جدائی طلبان تحت امر وفرمان اعراب و پاکستانیها و متحدین شان قرارگرفت . همچنان بحران اقتصادی ،شکل گیری احزاب مختلف سیاسی وایده های کاملآ ناساز وغیر قابل قبول برای اکثریت مردم روسیه بحران افرین گردید.
تا اینکه فرصت برای اهداف و منابع بزرگ استراتیژی ناتو درمنطقه و جهان مساعدگردیدتا قدرت یک قطبی بوجود آمده توازن سیاسی نظامی ازبین رفت و ضرورت احساس گردیدتا قدرت دومی ای که جهان سیاست ، اقتصاد و قدرت رادر توازن بین المللی استوار نگهدارد حتمی باشد که شد . دسامبر۱۹۹۹کریملن تعویض قدرت را پذیرفت و فرزندان مردم روسیه بعداز این که در هردوسه مایک کابینه وصدراعظم جدید ازطرف باریس یلسن معرفی وآغاز بکار می نمود بازهم دست شکسته درگردن کریملن وی آفتید تا اینکه ولادیمیرپوتین کادراستخباراتی و تجربه دیده ازمکتب نیاکانش درب کریملن رابرویش گشود،درنجات وتوانمندی روسیه ازهرلحاظ کوشید وموافقانه همانند یک وطنپرست ملیبه مشکلات پیش افتاده منجمله جنگ داخلی ، پرداخت قرضه های بین المللی ، ایجاد ثبات اداره و قانون ،استحکام قدرت وتوانائی های سیاست داخلی ، خارجی، اقتصادی، استخباراتی، نظامی ودفاعی روسیه را ارتقاع بخشید و درمناسبات بین المللی وحفظ توازن قدرت جهانی کوشید و تا اینکه درجهان سیاست و قدرت بین المللی شعاروعملکردهای استراتیژیکی بوسیله رقبای بین المللی روسیه تحت نام جنگ ومقابله جهت نابودی تروریزم بین المللی در وجود سازمان تروریستی القاعده وطالبان که عامل رخدادخونین و سناریوی زودرس وفریبنده جهانی که حیات هزاران انسان رادر۱۱ سپتامبر۲۰۰۱ درامریکا باخود بلعید روسیه به شمول سایر اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد با درنظر داشت ابعاد این فاجعه متحد شدند وپذیرفتند که تروریزم بین المللی یعنی القاعده وطالبان است و جهان وقدرتهای بزرگ میتوانندبااتحادمشترک افغانستان ،منطقه وجهان راازشر این یگانه دشمن بشریت نجات بدهند وبرتولید وترافیک موادمخدرجهانی کنترول حاصل میگردد وازگسترش بنیادگرائی و تروریزم در سراسرجهان جلوگیری بعمل می آید که چنان نشد . این که بازی بزرگ ادامه اش راعلیه روسیه دنبال مینماید ، روس ها میدانند که آغازش نیزعلیه روسها در موجودیت شوروی وقت با انواع تاکتیکها واکاذیب به همراه بوده ،اکنون شکل بازی چنان شد، پس ازگذشت حدود چهارده سال حضور نظامی امریکادرمنطقه ، گسترش بنیادگرایان و پرتاب رهبران تروریزم درجنگ عراق ، سوریه و لبیا ،آغاز بازی خونین بهارعرب ،که شیخ های عرب تظمین منافع عمده واساسی امریکا ومتحدین راعلیه منافع روسیه دراین سرزمین هارا عهده دارهستند ، از جانبی جنگ سوریه ، حمایت روسیه، ایران ، لبنان علیه تروریزم منطقه ودفاع ازحاکمیت سوریه تحت رهبری بشاراسد برای انگلیس و متحدان و اتحادیه اروپاوامریکا ، شیخ های عرب در حمایت و ضد یت علیه داعش و القاعده و سایر سازمانهای تروریستی فعال و تحت مراقبت شبکه های اطلاعاتی اسرائیل و ناتو ، انگریزو امریکا ، سعودی وروسیه ، ایران و عراق و همه کشورهای عرب که شاخه و ریشه های خوردو بزرگ شان از شبکه های استخبارا تی قدرت های بزرگ تمویل میگردند با داعش تماس و همکاری و ضدیت دارند و در واقعیت امر سازمان داعش چکیده ای از اعمال و خواست های معین و تاکتیکی این شبکه ها درجهان علیه بنیادگرایان اسلامی رادیکال و تندرواز یک جانب،علیه نفوذ ایران وشیعه ها درمنطقه وعلیه نفوذ اقتصادی ،سیاسی ،نظامی روسیه ، چین و اتحادیه اروپا درشبعه جزیره عرب و شاخه افریقا از جابت دیگر بوده و هدف اصلی آن جلوگیری از اتحاد مسلمانان علیه اسرئیل به نفع جنبش آزادی بخش فلصطین نیز میباشد. اهداف داعش سوریه وعراق ، افغانستان، جمهوریت های آسیای میانه و قفقاز روسیه بوده ،این برنامه را استخبارات انگریزو اسرائیل مشترکآ طرح و شیخ های عرب تظمین مالی داده اندواین بازی خونین و استعماری رابعدآ بنام امپریالیزم اسلامگرایان قرن ۲۱ عنوان میدهند.اکنون که استراتیژی وتاکتیک جنگ با داعش پای روسیه رانیزبه میدان محرکه کشانید ،دیده میشود که سرنخ بدست کسانی افتیده است که روسیه و قدرت نظامی اش را میخواهند از حالت منسجم آن به پراگندگی و چند پارچگی بکشانند که شوروی وقت گردیده بود . جنگ در اوکراین و تهدید بلقوه ناتو درجمهوریت های پریبالتیک علیه روسیه ، نفوذ و تهدید ناتو ،داعش و بنیادگرایان طالب درمرزبا جمهوریت های آسیای میانه و قفقاز روسیه ، پایگاه نظامی امریکا وناتو درجمهوری گرجستان ، تهدید وتحمیل تعذیرات علیه روسیه بوسیله امریکا وناتو ، تشدید بحران اقتصادی روسیه فعلی ، بحران های دیگر سیاسی و موجودیت سیل بزرگ از نفوذ اسلامگرایان در میان مسلمانان روسیه و موجودیت تعداد عظیمی از مهاجران اقتصادی جمهوریت های آسیای میانه در روسیه و بیکاری و مشکلات بزرگ اجتماعی و تعصبات ملی ، ونژادی در روسیه خود دشواری های بود که اکنون روسیه درگیر یک جنگ اعلان ناشده دیگری با موج خونین داعش و تلک مستحکم دشمنانش به نوعی به آن مواجع گردید و آینده روسیه در جنگ با داعش در پیچیدگی اوضاع بین المللی در منطق و جهان به خصوص در دفاع از رژیم سوریه و اتحادمشترک با ایران و سوریه که قرار است بحران آتش جنگ میان ایران و سعودی شعله ورتر گردد و روسیه باید در مقابل اهداف ایران و سوریه و لبنان مواضع مشترک و تعهدی که دارد باید وفادار باقی بماند ، از جانبی تظمین وجود ندارد که امریکا در اقدام نظامی علیه سوریه میدانهای هوایی و مناطق مختلف سوریه را بمباران نکند و به همین طور ترکیه و اسرائیل همچنان . پس وقوع یک درگیری های خونین و جدید در جمهوریت های آسیای میانه و گرجستان و اوکراین نیز دور از تصور نخواهد بود تابرای روسیه و نظامیانش دشواری های جدی و جنگ حتمی تحمیل نشوند و ازجانبی زمینه های انجام اعمال تروریستی داعش در شهر ها و محلات پرتجموع روسیه منجمله سیل انتحاری ها نیز دورز از تصور نخواهد بود .
بنآ تصمیم پوتین در زمینه شامل شدن در اتحاد ضد داعش عجولانه و ناوقت است . باید از آغاز ایجاد داعش روسیه با داشتن اطلاعات و اسناد بیشتری در زمینه ای ایجاد این تشکیلات با مسولان و ایجادگران چنین اربعه دروغین و خونین آرام و تماشاگر نمی بود .رهبران روسیه از جنگ و مبارزه با تروریزم بین المللی که با حضور نظامی ایالات متحده امریکا در افغانستان ومنطقه آغازیافت حتمآ چیزی در زخیره گاه آینده استراتیژیکی شان در منطقه و جهان ریزرف دارند. و از شکست اتحاد شوروی وقت که بوسیله همین قدرت ها که دیروز مجاهد ، القاعده و طالب را بوجود آوردند و امروز درعقب داعش هم شمشیرکشیده اندو هم پستان به دهن داعش داده ، پرورش و سرزنش دارند محاسبه ای خویش را دارد ،که خداکند داشته باشد . تشویش ما ویرانی کشورما است که در دامان این جنگها و استراتیژی ها به خاک و خون کشانیده شده است و آینده نامعلوم است میباشد . .