عبدالاحمد فیض

 

ایا ګرجستان دراستانه تکرارسناریوی اکرایین قراردارد؟

نګاه فشرده به ګذشته قفقاز:

بافروپاشی اتحاد شوروی دراویل دهه نود سده ګذشته ، سه کشورمستقل یعنی اذربایجان ، ګرجستان وارمنستان درحوزه قفقاز اعلام موجودیت نمود ، که با ظهورانها معا دلات سیاسی وامنیتی درین منطقه که ازاهمیت فوق العاده مهم ژیوپولتیک برخوردار است ، دستخوش تغیرات وتحولات چشمګیری ګردید.

این کشورها ،درفرایند پرفرازونشیب دولت وملت سازی وګذارازیک ساختارسیاسی متمرکزبسوی ایجاد میکانیزمهای دموکراتیک ،شرایط شکننده وپرمخاطره را درسطوح مختلف اعم ازسیاسی ، اجتماعی واقتصادی تجربه نموده اند . مجموع تحولات دردودهه اخیردرحوزه قفقا زبیانګرانست که این حوزه به لحاظ حاکمیت ساختا رهای دموکراتیک، واجد برخی مولفه های زندګی دموکراتیک هستند، ولی هنوزازرکوددموکراتیک که شامل ایفای نقش ضعیف ازسوی شهروندان ، سطح پاین مشارکت سیاسی ،سواستفاده وفساد ګسترده مالی واداری ازقدرت توسط مقامات حاکم،برګزاری انتخا بات با مشروعیت مبهم ،سطح نازل اعتماد همګانی نسبت به دولت وحاکمیت سیاسی رنج میبرند. بدین لحاظ ،فساد اقتصادی ، فقرعمومی، تفاوتهای ګسترده طبقاتی ،عدم دسترسی عملی توده ها به ابزارهای دموکراتیک ، سطح نهایت نازل تعاملات اقتصادی وتجاری با بازارهای جهانی منجربدان ګردیده است تا این کشورها ازبی ثباتی مستمر، ګسترش جرایم سازمان یافته منجمله قاچاق انسان ومواد مخدر،رادیکالزیم مذهبی ومنازعات قومی شدیداء وبطور متداوم متاثرګردد.

انچکه بعنوان فکتورسازند ، در بی ثباتی وتعمیق تضادها فی مابین بازیګران منطقوی وفرامنطقوی درحوزه قفقا ز وبویژه ګرجستان نقش دارد ، وضعیت جغرافیائی واهمیت ژیوپولیتک این کشورها ازورای داشتن مرزهای طولانی ونزدیکی جغرافیا ئی با فدراسیون روسیه بمثابه عمده ترین قدرت اثرګذارمنطقوی ازیکطرف وداشتن منابع استراتیژیک یعنی موجودیت منابع عظیم نفت وګا ز طبیعی درمنطقه قفقا زوحوزه دریای خزرازسوی دیګراست . لذا این عوامل باعث ګردیده است که منطقه خزروبخصوص ګرجستان به میدان تنازع قدرتهای بزرګ یعنی ایالات متحده وروسیه مبدل واین قدرتها ازبدوی ایجا د دولتها ی مستقل درقفقازتلاش نمودند تا پالیسی های منطقوی تهاجمی خویش را بربنیا د منافع متعارض خویش تدوین نمایند.

بنابران بتاسی ازین سیاست راهبردی حا وی کرکترتهاجمی بود که ایالات متحده مخصوصاء دردوران قدرت نومحا فظه کاران که توسل به ابزارفشا ر، مداخلات ګسترده درامورکشورهای جداشده ازپیکراتحا دشوروی که اقما رنفوذی فدراسیون روسیه مخصوصاء درمنطقه قفقا زجنوبی واسیای میانه محسوب میګردد، سیا ست ضدروسی تغیرنظام سیاسی درګرجستا ن را درالویت کاری سیا ست خا رجی خویش قرارداده وبه سا زماندهی مستدام وپیګیرقیام رنګی درسال (۲۰۰۳) میلادی بعزم سرنګونګی رژیم شوارد نادزه که سیا ست نزدیکی به مسکو را تعقیب مینمود ، مبادرت ورزید. فلهذاء انتخابات که درجنوری (۲۰۰۴) درزیر سایه بحران ګسترده سیا سی واجتماعی ناشی ازمنازعات داخلی ومداخلات خارجی درتفلیس برګزارګردید ، سرانجام به شکست دولت تحت حمایت روسیه وپیروزی میخایل کاشویلی بعنوان نخستین ریس جمهور طرفدارغرب انجامید وباعث شد که روند ایجاد ساختارهای غربی واتلانتیک ګرائی درګرجستا ن تسریع وزمینه های مسا عدی ورود ایالات متحده به منطقه بمثابه بزګترین ابزار تهدید منافع روسیه فراهم ګردد ونیزسیاست رسمی روسیه به مخالفت باحضورونفوذ غرب درحیاط خلوت روسیه عمدتاء درهمان مقطع تاریخی شکل ګرفت .

حاکمیت جدید تفلیس که زیر چترحمایتی ایالات متحده عرض وجود نمود ، تلاش ورزید تاباګسترش مناسبات سیاسی ، فرهنګی،تجارتی وغیره باغرب ، ازنفوذ روسیه درمنطقه قفقا زکاسته وان کشورتحت رهبری زعامت سیاسی جدید وبه اشاره مستقیم ایالات متحده ترغیب ګردید تاسیاست همسوی با اتحادیه اروپا ونیزپیوستن به عضویت ناتو(پیمان نظامی اتلانتک شمالی) را درراستای سیاست پیشروی غرب به مرزهای روسیه مطرح نماید ،که این امرموجبات تشدید اختلافات میان روسیه وګرجستان را ازیکطرف ونیزتعمیق اختلافات مسکورا با واشنګتن فراهم نمود. ایالات متحده که بعداز فروپاشی شوروی خودرا تنها یګانه قدرت درنظام بین المللی میدا ند ، با نګریش ویژه به قفقازضمن سازماندهی انقلاب مخملی ګرجستان ، به طیف ګسترده ازاقدامات تحریک امیزبمنظورتهدید قاطع منافع ونفوذ منطقوی روسها مبتنی برتیوری تقرب به سرحدات روسیه ومحاصره ان کشوربه وهله اجراء ګذاشت ،که ازجمله میتوان ازانقلاب نارنجی (۲۰۰۴) میلادی اکراین ، امضای موافقتنا مه دوجانبه با جمهوری چک وپولند بخاطراستقرا رسامانه دفاع موشکی درمجاورت مرزهای روسیه،الحاق اکرایین به ترتیبات نیروی عکس العمل سریع ناتووراه اندازی شورشهای مردمی دربرخی کشورهای اسیامیانه نامبرد.

هکذاء کاخ سفید درتداوم سیاست مهار کرملین ازپیمان (ګوام) که مشمول کشورهای اذربایجان وګرجستان بود ، حمایت نموده وسعی ورزید تا درقالب یک مشارکت نظامی وامنیتی فی مابین پیمان ګوام وناتو ، حق دخالت نظامی ناتورا درتحولات قفقا زکسب ونیزدست ایالات متحده  به ایجاد پایګاههای نظامی درکشورهای قفقا زجنوبی بازګردید. بنا بران کامپلکس این تحرکات سیاسی ونظامی امریکا وناتو باعث تیره ګی بیش ازپیش روابط میان غرب وروسیه ، ونیز تفلیس ومسکوګردیده وباعث شد تا کرملین درصدد مقابله با توافقات نظامی وخطرحضورنظامی غرب درتفلیس برامده وعکس العمل خویش را درقالب حمایت های همه جانبه ازجنبش های جدای طلبانه دردوجمهوریت خودمختار دراوستیای جنوبی وابخازیا متبارزسازد. ګرجستان که بحران جدائی طلبی درین دومنطقه را به روسیه نسبت میداد، سعی نمود که با توسل بزورواستعمال نیروی نظامی که مسلماء پشتبانی های مالی وتسلیحاتی غرب را باخود داشت ، کنترول اوضاع را دردست ګرفته وبه اقدامات تجزیه طلبانه درین دومنطقه پایان بخشد، که باحمله متقابل مسکو تحت پوشش دفاع ازاقلیتهای قومی مواجه ونیروهای نظامی ګرجستان باقبول تلفات سنګین وخسارات هنګفت به شکست مواجه ګردیدند. فدراسیون روسیه در سال (۲۰۰۸) که درحمایت ازمردم اوستیای جنوبی وابخازیا وارد جنګ ګردید،بوضوح نشان داد که روسیه قدرت بلا منازعه درقفقازجنوبی بمثابه منطقه حیاتی ان کشوربوده وبمنظورحراست ازمنافع راهبردی اش وکنترول اوضاع امنیتی منطقه به سود خود ، حاضربه انجام هرګونه عکس العمل خواهند بود. قابل یاددهانی است که جنګ مذکورمنجربه تغیرات چشمګیری درساختارهای استراتژیک درمنطقه ګردیده وروسها بلا فاصله بعدازشکشست نیروهای مسلح ګرجی ، استقلال جمهوری های فوق را برسمیت شناخته ونیزنخبګان سیاسی وسران نظامی اوستیای جنوبی وابخازیا تمایل شانرا درایجاد پایګاه های نظامی روسیه درقلمرو این دوجمهوریت متبارزوخواهان دفاع مضاعف ازحاکمیت انها درمشارکت راهبردی با کرملین ګردید .

اکنون که بیش ازهفت سال ازتحولات جنګی درګرجستان میګذرد، همه طرفهای دخیل درمنا زعه قفقازجنوبی اعم ا زبازیګران منطقوی وفرامنطقوی مانند روسیه وایالات متحده با درنظرداشت حساسیت موضوع وپیچیدګیهای ګسترده اوضاع دران منطقه جهان ظاهراء به این نتیجه رسیده بودند ، که ازدامن زدن به درګیری های مجدد ازمجرای مسابقه قدرت بخاطر پیشروی بسوی حوزه قفقاز اجتنا ب ورزیده وبه نحوی به حفظ موازنه قدرت وتاکید روی ثبات وامنیت جمعی درچهارچوب همکاریهای متقابل ، ازبروز رویارویهای جدید درمنطقه دوری جویند.که نقش سازمان بین المللی همکاریهای امنیتی شانکهای که درسال (۲۰۰۱) میلادی به ابتکا رروسیه ،چین ،ازبکستان ،تاجکستان ، قزاقستان وقرغزستا ن به هدف مقابله مشترک دربرابر تروریزم ، مبارزه با جرایم سازمان یافته وهمکاریهای منطقوی درسطوح مختلف بوجود امد، ازاهمیت خاصی برخوردارمیګردد.

اما با وقوع دومین قیام رنګی دراکرایین درمارچ (۲۰۱۴) که موضوع پیشروی ناتو یکباردیګرازکریدوراوکرایین وحوزه بالتیک به صوب مرزهای روسیه توام با استقرار نیروی واکنش سریع ناتو دربالتیک وارسال تسلیحات سنګین ونظامیان ایالات متحده درمنطقه مطرح ګردید ، مسکوباحمایت ګسترده ازجدای طلبان اکرایین درصدد ایجاد منطقه حایل ومواضع قدرتمند دفاعی از رزم اوران بومی درپی مهارنفوذ غرب بوده که این رویاروی قدرتهای دخیل در بحران اکرایین منجربدان ګردید ،که حوزه بالتیک وشرق اروپا به بزرګترین کانون تشنج مبدل ګردد. بنابران مساعی همه جانبه درراستای ګشایش جبهه جدید درحوزه منافع روسیه تحت الشعاع بحران اکرایین دردستورکا رسیاست راهبردی واشنګتن قرارګرفته وان کشورمیخواهد بعدازیک مرحله کوتاه عدم رویاروی وتقابل با روسیه درحوزه قفقا ز، دریک تفاهم امنیتی واطلاعات با سران ګرجی ، به تاسیس یک مرکزبزرک تربیت واموزش نظامی درتفلیس مبادرت ورزد واین اقدام ګواه بران است که واشنګتن میخواهد با تعقیب سیاست ګذشته خود، دارای نیروی نظامی و تسلیحات ویژه درقالب پایګاههای نظامی درګرجستان باشد که قبلاء درسال (۲۰۰۸) پاسخ چنین اقدامات را رهبران ګرجستان ازجانب مسکودریا فت کرده بودند.

اقداما ت تحریک امیزجدید ایالا ت متحده مبنی برایجاد مراکزتربیت نظامی درخاک ګرجستان که اخیراء ازطریق منابع رسا نه ای بازتاب ګسترده داشته است ، بدون ابهام عکس العمل جدی مسکورا درقبال خواهد داشت که پیامدهای زیانبارتقابل وتعارض منافع با زیګران منطقوی وبین المللی درتحولات قفقاز جنوبی بیش ازهمه به زیان کشورهای منطقه وبخصوص ګرجستان خواهند انجا مید . لذاء بربناد باورهای اکثریت ازاګاهان امورمنطقه ، تفلیس بایست با پیروی ا زتجارب تلخ نبردهای ویرانګر داخلی اکراین ، سیاست داخلی وخارجی خود را برمبنای همکاری متقابل با همه طرفهای ذیمنافع درتحولات قفقا زشکل داده وان کشورمیتواند با دوری جستن ازسیاستها ی ملیتا ریستی هژمونیها ی قدرت وبا پیروی ازالګوی امنیت وهمګرائی منطقوی به ثبا ت وپیشرفت دست یابد.

  

 


بالا
 
بازگشت