توردیقل میمنگی
هفت ثور وهشت ثوردو آزمون ودو شکست بزرگ تاریخی برای داعیان گمراه انترناسیونالیسم کارگری
وسوداگران سیاه انترناسیونالیسم اسلامی
هفت ثور آن زخم کهنۀچرکین ومتعفن تاریخ ، درپیکربیماروبربادرفتۀ میهن ماست که، با سلاح تروراندیشه وباورهای انسانی، وکشتار بهترین فرزندان این آب وخاک به جرم دگراندیشی وداشتن اعتقادات متفاوت با عاملین کودتا شکل گیری، وزمینه سازپیدایش هزاران جراحت التیام ناپذیردگر، درهستی مادی ومعنوی باشندگان مظلوم این کشور گردید که، با گذشت اینهمه سالیان مذلت باروسیاه، وتجارب خونین از تحمل اجباری حاکمیت های وحشیانۀ دژخیمان هشت ثوری وطالبان که اکنون تقلای تعویض نام به داعش راتجربه مینمایند، سرنوشت جهنمی دوزخیان اسیردراین جغرافیای سوخته وخاکستر شده، نه تنها که التیامی را درخود پذیرا نیست ، بلکه با گذشت هر روزعمیق وعمیق تر هم میشود.
هرسال با فرا رسی این روز شوم، انبوهی از خاطرات تلخ وکشنده درروح وروانم قامت راست میکنند، وتمامی لحظه های زندگی ام رابه ضیافت یاد آنهمه قربانیان مظلوم وبیگناهی که، بزرگترین جرم ایشان بیگناهی وآگاهی با داشتن اندیشه های نجات جامعه، ازمواریث شوم تاریخ و اسارت درباتلاق مناسبات ظالمانه ومتعفن حاکم درین کشور بود، به عقب دیوارهای پوسیده ومخوف دهمزنگ، که هرنقطۀ از آن امانت داریادخونهای پاک هزاران انسان آزاده وپاک اندیش این سرزمین است، وکشتارگاه باستیل پلچرخی که نامش با نام هزاران قربانی، ازشخصیت های نامداروگمنام وطن پرست، انسان دوست وعدالتخواه تحول طلب جامعۀ ماگره خورده، افتخارحضور میبخشد، ونهیب یاد آن رفتگان نجیب و با وقار را، برروح وروانم مستولی میسازد،تا بایاد فجایع وجنایات اعمال شده، برعلیه مردم بی دفاع ومظلوم ما، ازجانب مجریان وعاملین کودتا وحاکمیتهای برخاسته از آن، ازیک طرف، یاد تمامی آن قربانیان بیگناه وپاک باختگان راه عدالت را گرامی بدارم، ازجانب دیگرسهم خویش رادرجاویدانه ساختن یادوخاطرۀ آن شهیدان و نفرین ابدی به عاملین آنهمه قساوت وبی رحمی انسان بر علیه انسان، باپیآمد های خونین آن که هنوزهم ، هستی باشندگان این سرزمین را در اسارت خود دارد، تا حدی که در توانم باشد سهم خویش را بجا آرم.
هفت ثور وهشت ثورمعرف ونماد بر پایی دو حاکمیت سیاه وخانمانسوزآیدآلوژیکی واعتقادی درتاریخ افغانستان اند که، یکی با شعارهای آزادی، عدالت، نجات طبقات زحمتکش، محو نابرابری، دفع ظلم وبیعدالتی، پیشرفت وترقی، تأمین شرایط بهتر کار وفراهم سازی زمینه های رفع احتیاجات باشندگان این سرزمین در رابطه با خانه، لباس ونان و هزاران دروغ بی شرمانۀ دیگر، از طریق یک کودتای خونین در هفتم ثور1357 پا برعرصۀ قدرت گذاشته، با پذیرایی از اشغالگران شوروی در ششم جدی وتسلیم دهی بیقید وشرط افغانستان به سردمداران کرملین، چهارده سال تمام سرنوشت هم میهنان مارا گروگان وهمه هستی مادی ومعنوی کشور را به ورطۀ نابودی سوق، ودیگری هم با سقوط حاکمیت چهارده سالۀ متولیان کودتای هفت ثور، به روز هشتم ثور1371خورشدی با شعارهای اسلام ، اخوت اسلامی، عدالت اسلامی وهزاران داعیۀ بی شرمانۀ دیگر از نام اسلام، قدرت دولتی را از واپسین نمایندگان کودتای ثور، تسلیم گیری ودر مطابقت با معیار غنیمت بر پایۀ زور و حمایت کشور های خارجی تقسیم وترکه نمود.
جنایاتی که ازنام آیدآلوژی طبقۀ کارگرو انترناسیونالیسم پرولتری ، بعداز کودتای بد فرجام هفت ثور 1357 خورشیدی ، وفجایعی که از نام اسلام وشریعت بعداز هشت ثور 1371 ورویکار آمدن حاکمیت غارت وچپاول جهادی، ثبت اوراق تاریخ افغانستان گردید، چنان وحشتناک ودور ازتصور میباشدکه، زبان ازبیان و قلم ازتحریر آن واقعییت ها ناتوان است.
نتایج حاصله از این دو فاجعهۀ خونین چنان آتشفشان غیر قابل مهاری را ازجنگ، خونریزی، جنگ های نیابتی،مداخلات بیگانگان ، اختلافات قومی، قبیلوی، مذهبی وغیره، در زندگی مردم مابر پا داشته است که راه های خاموش سازی آن تافردا های نا معلوم، همچنان نا پیدا وتاریک است.
مگر اینکه مردم ما خود با تکیه برخرد وآگاهی بپا خیزند وراهی راکه منجر به نجات همیشگی ایشان از بند اوهام ستم وبیداد گری ها، یکجا با با رهایی از اسارت اجانب شود، با همه دشواری های آن، همه باهم با یک اتحاد آگاهانه بر خویشتن هموار، وسرنوشت خویش رابرای همیش دگر گون سازند
یاد شهدای مظلوم هفت ثور گرامی باد