احمد سعیدی
پویایی مفهومی تروریزم
در میز های مدور در رسانه ها و روزنامه ها روزی نیست که ده ها بار نام از تروریزم و حملات تروریستی به گوشم نرسد اما هیچ کس تعریف و تفسیر مشخص از این پدیده ندارند هرکس این نام را طبق منافع خویش تعریف میکند اما آنچه که من باور دارم تروریزم ریشه در عمق تاریخ دارد و توسل به خشونت برای پیشبرد اهداف سیاسی، مذهبی و ایدئولوژیک همواره به عنوان یک مفکوره از دیر زمانی بدینسو مطرح بوده و گروههای مختلف از آن استفاده بردهاند. تروریزم به عنوان یک ابزار یا شیوه عمل با این سخن معروف ماکیاولی ابزاری است برای رسیدن به هدف در حقیقت وسیله ای که هدف را توجیه می کند تروریزم مورد استفاده بسیاری از گروهها با مفکوره های مختلف و دولتها قرار گرفته است. تاریخ تروریزم پروری در پاکستان نسبت به کشور های دیگر سابقه بیشتری دارد . اما در تاریخ معاصر، افغانستان بعد از سقوط حکومت نام نهاد طالبان و روی کار آمدن دولت آقای حامد کرزی و سر کوب نظام طالبانی در اوایل توسط قوت های خارجی نسبت به گذشته ها زیاد تر نمودهای عینی آن قابل مشاهده و خیلی مشکل زا گردیده. دوام جنگ در عراق و سوریه لبیا در مجموع تحرکات بهار عربی زمینه ساز بهتر برای رشد تروریزم شد هر روز که از این جنگ ها می گذرد مجددا گروههای تروریستی جدیدی البته با تفکر و مشی متفاوتی در سطح بین المللی ظهور پیدا میکنند. بنام های داعش النصر ، حرکت المجاهدین لشکر اسلام ، لشکر توحید ، لشکر طیبه ، و ده ها نام و نصب دیگر در ظاهر این همه گروهها بیشتر مذهبی اند و متاثر از گروههای تروریستی نظیر القاعده و طالبان افغانی گروههای تروریستی فعال در افغانستان و پاکستان و کشور های خاور میانه هر چند از حمایتهای مادی و غیرمادی دیگر گروههای تروریستی فعال در منطقه و جهان بشمول ابر قدرت های جهانی لوجستیکی و اطلاعاتی دریافت میکنند، اما اخیرا پیوندهای قوی، گسترده و نامبارکی با سایر گروه های تروریزم فعال در منطقه و همچنین سرویسهای اطلاعاتی برخی کشورهای منطقه و حتی فرامنطقهای یافته است. حمله به پارلمان افغانستان نمونه خطرناک از حرکت های تروریستی در افغانستان است پاکستان که بدون طراحی اداره ISI امکان عملی آن هرگز موثر شده نمیتوانست در حال حاضر زیاد تر این افراد و گروه های تروریستی را بشکل مرموز ابر قدرت های جهانی تسلح و پشتیبانیهای مالی و اطلاعاتی میکنند. اگر پرسیده شود که چرا پارلمان افغانستان نشانه گرفته شد میتوان گفت بخشی از دلایل این حملات کور، ناشی از نگرانیهای است که نماینده گان مردم در مخالفت با امضای قرار داد امنیتی که نوع از وطن فروشی با پاکستان است قرار دارند دشمنان مردم افغانستان فکر میکنند در برابر شکستهایی که از مردم افغانستان بخاطر سر پیچی از قرار داد امنیتی با پاکستان خوردهاند باید واکنشی از خود نشان دهند. لذا ریشههای این حملات تروریسی را باید در دفاتر ISI در اسلام آباد جستجو کرد. البته این موضوع نافی مسئولیت و پاسخگویی زمامداران دولت ملکی پاکستان نیست. پاکستانی ها به این باور اند که باید افغانستان را در سطح بین المللی به موضوعات حاشیهای مشغول نگه داشت مانند مذاکره با طالبان به گفته سر تاج عزیز در کشور چین یا امارات متحده تا افغانستان منحیث کشور منزوی و آقا بلی از معادلات حیاتی منطقه و جهان که اهمیت خاص خود را دارند. بدور نگه داشته شود تروریستان به کمک باداران خویش روزی نیست که در افغانستان مرتکب عمل نا بخشودنی نشود در حال حاضر با در نظرداشت همه مشکلات که دامنگیر مردم افغانستان است. عملیات تروریستی به نزد بعضی ها در افغانستان بسیار بی ارزش از لحاظ نظامی و بی فایده به لحاظ سیاسی این پیام را دربردارد که آمران، حامیان و عاملان این عملیات از هرگونه اقدام دیگر در این خصوص ناکام گردیده اند جز کشتن و بستن مردمان ملکی دیگر عملی را انجام داده نمی توانند .مردم افغانستان بدرستی میدانند که هدف اساسی نظامی گران پاکستان در عرصههای مختلف برای بیثباتسازی مرزها و امنیت و وحدت ملی مردم افغانستان است. اینکه عاملان این حملات پس از ارتکاب این جنایت به خارج متواری میشوند شاهدی بر این مدعا است که این گونه اقدامات جایگاهی در میان مردم افغانستان ندارند. اما متأسفانه خاک کشور پاکستان به محیط امنی برای اینگونه حملات تروریستی تبدیل شده است.این در شرایطی است که افغانستان همواره با رعایت حسن همجواری هیچگاه مأمنی برای مخالفان کشورهای همجوار و همسایه نبوده است. برخی از سیاستمداران و نظامیان پاکستانی تحت تأثیر دالرهای کشور های غربی بشمول عربستان سعودی دست به اقداماتی میزنند که نه تنها با امینت و منافع ملی افغانستان بلکه با منافع دراز مدت پاکستان نیز در تعارض است.سیاستمدارن و نظامیان پاکستانی باید بدانند که بازیچه دست کشور های که بخاطر رشد تروریزم منافع دراز مدت خود را ترسیم کرده اند قرار نگیرند. چرا که بعد از انقضای تاریخ مصرفشان، آنها را به دور خواهند انداخت. کاری که با بعضی از رهبران کشور های عربی طی یک دهه اخیر صورت گرفت . لذا این باید درس بزرگی باشد برای برخی از مقامات پاکستانی که محیط امنی برای دشمنان افغانستان مهیا نکنند.از سوی دیگر این اقدامات خیانت بزرگی به اسلام است. زیرا که این گروهها چهره خشن و غیرواقعی از اسلام به جهانیان معرفی میکنند.کاری که غرب سالها با صرف میلیاردها دلار در پی اجرای آن بوده اینها به صورت مجانی برای غرب انجام میدهند. لذا برخی سیاسیون و نظامیان پاکستانی باید با درک این حقیقت در مسیر منافع ملی دو کشور گام بردارند و در مقابل باید در راستای عملیاتهای مداخله جویانه کشور های قدرتمند ایستاده شود آنچه که در کشور ما از دست این مهمان های خوانده انجام میشود درد دیگریست که دستگاه دیپلوماسی ما آنرا باید در جامعه بین المللی آشکارا مطرح نماید گفت و شنود های مستقیم با حامیان تروریزم در پاکستان اثر مطلوبی تا کنون نگذاشته از آن جایی که خاستگاه این گروههای تروریستی خاک پاکستان است و تاکنون نیز این کشور متاسفانه در عمل اهمیت کمی به هشدارهای مقامات افغانی بشمول نامه ای هشت فقره ای رئیس جمهور داده است . و در شرایطی که سرویسهای اطلاعاتی پاکستان حتی اطلاعات را که ادارات افغانی بخاطر جلب همکاری ها به مقامات پاکستانی شریک میسازند آن اطلاعات را به تروریستها منتقل میکنند و آنها را در راه فرار و مخفی شدن آنها کمک میکنند دستگاه دیپلماسی کشور بشمول دفتر شورای امنیت افغانستان و ریاست محترم امنیت دولتی باید درباره این نوع برخورد و بی اعتنایی های مکرر آن کشور با طرف پاکستانی ها تصمیمهای جدی تری بگیرند. موضوع بعدی در مورد حمایت دایمی پاکستان از ترورستان اگر قرار باشد خاک پاکستان بهشت تروریستها با نامهای مختلف همیشه باشد و تروریستان این کشور به کمک های مالی و تسلیحاتی بشمول آموزش های مسلکی ببینند و پس از اقدام انتحار و انفجار در خاک افغانستان دوباره به پاکستان فرار کنند و نهادهای افغانی نتوانند اقدامی انجام دهند، اصولا تکلیف توافق امنیتی را که حکومت وحدت ملی بتاریخ 24 ثور 1394 با پاکستان امضا نموده و حالا منکر است چه میشود و چنین توافق هایی چه ارزشی دارد وقتیکه خونهای بیگناه در افغانستان برزمین میریزد آن هم توسط تروریست هایی که از پاکستان میآیند حکومت آقای اشرف غنی قرار داد امنیتی را با امریکایی ها امضا کردند اگر حکومت افغانستان ظرفیت جلو گیری تروریزم را ندارد بالاخره توان امریکا در استفاده از ابزارهای تامین امنیت و رصد تحرکات تروریستها باید در این منطقه نیز ما را طبق مواد قرار داد کمک کند . امریکایی ها باید بدانند که در شرایط حاضر دولت پاکستان اکنون به یک تهدید برای امنیت منطقه و منافع ملی جمهوری اسلامی افغانستان تبدیل شده است. این تهدید تروریست پروری مقامات پاکستانی را آقایان هر یک اشرف غنی و داکتر عبدالله که دولت مردان افغانستان گفته می شوند نباید نادیده بگیرند یا از کنار آن با غفلت و بیتفاوتی عبور کنند. آنچه که در کندز و بدخشان یا بغلان می گذرد یک پدیده عادی نیست. درباره این جریان نباید فقط به این نکته که پاکستان توسط آمریکا حمایه می شود و تروریست ها به اشاره ای ابر قدرت ها و مزدوری پاکستان خلق شده و آلت دست آنهاست اکتفا کرد. نخیر جنگ در کندز غیر پلانی نیست کندز ترمینال برای اهداف استراتیژیک جنگی انتخاب شده رهبران دولت افغانستان باید بدانند جنگ در شمال این، یک جریان حساب شده با اهداف از پیش تعیین شده است که برخلاف ظاهر دیوانهواری که دارد، با برنامه به پیش میرود و برنامهریزانی دارد که نه تنها دیوانه نیستند بلکه بسیار دقیق عمل میکنند و اگر ما هم با برنامهای دقیق با آنها مقابله نکنیم پشیمان خواهیم شد. این، درست است که عوامل اجرائی حاضر در صحنه گروه های مختلف مانند داعش، حزب اسلامی ازبکستان ، القاعده و طالبان هیزم سوخت این جنگ اند که ظاهراً با عقل فاصله زیادی دارند و دین خود را نیز از کسانی میگیرند که کارشان بازی با دین ستیزی است لکن ما نباید به این ظواهر اکتفا کنیم و نباید فریب ظاهرسازیها را بخوریم. پشت پرده این جریان های تروریستی خبرها و عملکرد های وجود دارد که ما باید خود را با آن خبرها و جریانسازائی که با مهارت درحال دنبال کردن اهداف خطرناک خود هستند، طرف حساب و نشانه گرفتن ها بدانیم.درباره آمریکا و ائتلاف ضد تروریزم و عملکرد صادقانه آن ها سخنان زیادی وجود دارد که حالا جراات افشای همه را ندارد در وقت دیگری خواهم نوشت . آنچه اکنون مهم است و باید به فوریت به آن توجه شود، رفتار دولتمردان پاکستان و شخص راحیل شریف لوی درستیز آن کشور در حالیکه آقای اشرف غنی خلاف عرف دیپلوماتیک به دفتر رئیس ارتش پاکستان رفت که رضوان اختر رئیس ISI را برادر خطاب کرد علیرغم لافهای دوستی که مقامات پاکستانی با رهبری حکومت وحدت ملی در راس آقای اشرف غنی میزند، برخلاف امنیت منطقه و در جهت مخالف امنیت ملی کشور عزیز ما افغانستان عمل میکنند. روشن است که دولت پاکستان با برنامه های دراز مدت برای تضعیف دولت موجود در افغانستان کار میکند متاسفانه دولت پاکستان با نظامی گران خویش اکنون در توطئهای علیه دولت افغانستان شرکت دارد تهدیدی جدی برای امنیت ملی افغانستان و کشور های آسیای میانه محسوب میشود.مسئولان ما نباید اجازه بدهند امنیت ملی کشورمان توسط کسانی که از شرکای جرمی تروریستان هستند به خطر بیافتد. این سیاست بهیچوجه قابل قبول نیست که آقای غنی پشت در های بسته با مقامات پاکستانی مذاکره میکند اما پاکستانی ها آشکار بر سینه ای مردم ما خنجر حواله میکنند عملکرد های حکومت وحدت ملی در روابط با پاکستان مردم را نسبت به پنهان کاری های رهبری انی حکومت بسیار بدگمان و بی باور ساخته است. چطور باید انتظار داشت که مردم چشم بسته به مذاکرات پشت در های بسته با رئیس ISI دل خوش کنند و بر واقعیت زندگی چشم بپوشانند. پس جناب رئیس جمهور و طراحان دیگر امضای قرار داد امیتی با پاکستان لطفاً از گذشه عبرت بگیرید و در دالان تاریک اعتماد با پاکستان که از الف تا یا کاذب است قدم نگذارید.