احمد سعیدی
تغییر جغرافیای جنگ از جنوب به شمال افغانستان
فاز جدیدی استراتیژی غرب در منطقه.
طی سال های اخیر جنگ به صورت تدیریجی از جنوب و شرق کشورها، اهسته آهسته وارد شمال کشور شد و در سال ۱۳۹۴ خورشیدی این جغرافیای جنگی یکدم تغییر مکانی داد به شمال کشور منتقل شد.
شمال افغانستان که از لحاظ پذیرش و نفوذ تندروان و تروریستان طالب، القاعده و سایر گروه های کوچک افراط گر در آسیای میانه، به دلایل بافت ها و ساختاری های قبیله وی و زبانی چندان پتانسیل مناسبی ندارد و هزینه جنگ را بر تندروان چند برابر خواهد ساخت، چرا در فاز جدید میدان جنگ انتخاب شد؟ چرا جنگ در جنوب و شرق افغانستان که هم به لحاظ بافت های اجتماعی وهم به دلیل نزدیکی جغرافیایی با پاکستان هزینه های کمتری مالی و انسانی برای افراط گرایان بدنبال دارد ادامه نیافت وچرا فشار جنگ به طور بی سابقه بر شمال افزایش یافت؟ ودها پرسش های دیگری که نزد مردم افغانستان مطرح است.
احمد سعیدی کارشناس سیاسی افغانستان انتقال جنگ در شمال کشور را مرحله جدید از استراتیژی غرب وامریکا در منطقه تعریف کرده میگوید که غرب به رهبری امریکا میخواهد به هر قیمتی در این مرحله از بحران منطقه ای دست شان را به آسای میانه برسانند.
قندوز ترمینال جنگ غرب در منطقه.
به باور سعیدی تقابل جدید غرب با روسیه در منطقه در انتقال جغرافیای جنگ از جنوب به شمال افغانستان عامل اساسی پنداشته شده غرب میخواهد روس ها را در مرز های آسیای میانه مصروف بسازند.
سعیدی به خاورمیانه گفت « غرب در منطقه به یک ترمینال گسترش جنگ نیاز داشت که به باور من این ترمینال ولایت قندوز انتخاب شده است. بخاطریکه قندوز از نگاه سوق الجیشی و ترکیب اقوام برای جنگ اهمیت دارد. و از طرف دیگر به تاجکستان و ازبکستان نزدیکی دارد. بنابراین من باور دارم که بلای جنگ آهسته آهسته دامن آسیای میانه را هم میگیرد.»
در همین حال مطیع الله دهاتی روزنامه نگار در شمال افغانستان نیز جنگ اوکراین را در انتقال جنگ از جنوب به شمال افغانستان بی تاثیر ندانسته، باور دارد که غرب در یک برنامه سامان داده شده جنگ را از جنوب افغانستان به شمال افغانستان منتقل کرده واز این رهگذر میخواهند خود را به مرز های فدراتیف روسیه برسانند.
به گفته دهاتی در جنگ های قبلی در گورتپه قندوز معلوم شد که نیروهای تندرو از کشور های مختلف به شمول پاکستان، ازبکستان، تاجکستان، چیچن وعرب های وابسته القاعده در جنگ های شمال کشور به همکاری افراط گرایان طالب از داخل افغانستان دخیل هستند.
خارومیانه و منافع اقتصادی امریکا.
به عقیده سعیدی امریکا و همکاران منطقه وی غربی اش در خارومیانه منافع اقتصادی کلانی دارند که بیش از این نمیخواهند جنگ در خاورمیانه ادامه داشته باشد و یا ازکنترول بیرون شود، بنابراین آنها در نظر دارند که پس از این جنگ در آسیای میانه منتقل شود واز طرف دیگر امریکا که منافع زیادی اقتصادی در افغانستان ندارد میخواهد افغانستان را قربانی منافع کلان اش در خارومیانه وتقابل با روسیه نماید. براین اساس افغانستان واسیای میانه میدان دوم جنگ منطقه ای در جهت منافع اقتصادی وسیاسی غرب وامریکا تعریف شده است.
آقای سعیدی جنگ شمال افغانستان را جنگ منطقه وی تحمیل شده توسط غرب و همکاران منطقه ای اش بخصوص پاکستان ارزیابی میکند.
به عقیده وی پاکستان در طول تاریخ سیاسی اش همیشه بعنوان ابزاری دست غرب عمل کرده و این بار نیز در جنگ شمال افغانستان و کشاندن دامنه جنگ به آسیای میانه نقش اساسی بازی کرده است.
به باور دهاتی پاکستان در طول تاریخ سیاسی اش با افغانستان سرمخالفت داشته و از آنجاییکه قوت های تروریستی در شمال بخصوص در قندوز از تجهیزات بالایی برخوردار اند مشخص میشود که کسی در عقب آن ها قرار دارد که این حمایت کننده قوی جز پاکستان و کشورهای خلیج کسی دیگری بوده نمیتواند.
ضعف دولت مرکزی افغانستان و رخنه تروریستان در حکومت محلی قندوز.
به باور دهاتی دولت مرکزی از روی ضعف و یا از روی عمد در گسترش جنگ در شمال کشور نقش ایفا کرده است.
او به خارومیانه گفت« دولت مرکزی به دلیل عدم تجهیز و هم آهنگی میان قوای مسلح کشور، عدم همکاری با نیروهای مردمی در برابر تروریستان و مخالفت با قمندان در میدان جنگ به تعبیر نسل کشی؛ نشان داد که در انتقال جنگ از جنوب به شمال نقش داشته است.»
وی احتمال میدهد که حلقاتی در رهبری حکومت محلی در قندوز نیز در گسترش در شمال افغانستان نقش دارند.
به عقیده دهاتی جنگ افغانستان که در محور منافع کشورهای بزرگ جهان ومنطقه میچرخد، استخبارات منطقه ای به این جنگ ها برچسب تباری زده واز این برچسب استفاده اعظمی میکند به این دلیل است که همیشه جنگ از مناطق پشتون نشین آغاز میشود.
سعیدی نیز جنگ فعلی در افغانستان را نوعی جنگ استخباراتی تعریف کرده میگوید که در جنگ های استخباراتی استفاده از هر حربه جواز دارد و پاکستان هم میخواهد از حربه های تباری، زبانی و مذهبی در این جنگ سود ببرد.
وی تصریح میکند« جنگ در افغانستان، افغانی است، منطقه ای است و فرامنطقه ای است. بنابراین پاکستان به عنوان مجری آتش جنگ از هر حربه ای در این جنگ استفاده میکند و این جنگ توسط امریکا وانگلیس تمویل میشود.»
به گفته او تاکنون نیز پاکستان در اکثر مواقع از حساسیت های تباری ومذهبی قبایل افغانستان استفاده کرده وجنگ را در افغانستان نگهداشته است.
شکور نجفی زاده فعال مدنی در بلخ نیز تعبیری از دست های بیرونی در نا امنی های شمال دارد. به باور او نا کامی های حکومت وحدت ملی در مدت بیش از ۹ ماه گذشته نیز موجب شد که شمال را آتش جنگ بگیرد. به عقیده وی خواسته یا ناخواسته اگر حکومت وحدت ملی در فکر کنترول جنگ در شمال افغانستان نباشد به یک معضل بزرگ به مردم افغانستان ودولت مرکزی افغانستان مبدل خواهد شد.
واکنش حکومت مرکزی در تقویت جنگ در شمال.
احمد سعیدی میگوید که هیج باوری نسبت به توان حکومت وحدت ملی در کنترول جنگ در کشور را ندارد، فرق نمیکند این جنگ در شمال باشد و یا جنوب ولی آنچه مهم است این است که حکومت وحدت ملی افغانستان به مراتب ضعیف تر از کنترول این جنگ است.
برخی ها نسبت به حکومت مرکزی آنچنان بد بین شده اند که گویا حکومت مرکزی نه تنها در فکر کنترول جنگ در شمال نیست که خود در بحران شمال دست دارد.
مطیع الله دهاتی میگوید« من باور دارم که حتا ترویستان در قندوز از امکانات دولتی توسط افرادی در حکومت محلی قندوز حمایت میگردند، بدیهی است که این حمایت توسط کسانی صورت میگیرد که از حکومت مرکزی در قندوز حمایت میشوند.»
نقش قدرت های منطقه ای در کنترول جنگ های منطقه ای.
به عقیده سعیدی امریکا این روزها ایران را به شدت در مذاکرات هسته ای مصروف ساخته و از جانبی هم بطور موقت میخواهد با ایران نزدیک شود تا از قطبی شدن جنگ در منطقه جلوگیری نماید؛ هر چند در خاورمیانه مستقیما با ایران طرف جنگ است ولی نمیخواهد در آسیای میانه هم ایران را دخیل بسازد تا قطب جدیدی علیه منافع غرب در منطقه تقویت گردد.
اما وی علاوه میدارد« جنگ جنگی منطقه ای است، در عقب این جنگ مستقیما امریکا، انگلیس و پاکستان قرار دارند، روسها این روز از گسترش جنگ در آسیای میانه تشویش دارند، هندوستان هم مشکل بنادر چا بهار وگوادر را دارد. من باور دارم که به زودی میان روسیه و هندوستان یک نوع تعامل و یا یک نوع اتحاد ایجاد خواهد شد که بخواهند از رشد تروریزم در آسیای میانه جلوگیری کنند.»
او هشدار میدهد که امریکا تا زمانیکه قضیه آسیای میانه را فیصله نتواند با ایران ملاحظه خواهد کرد زیرا نمیخواهد در دو جبهه بجنگد، کما اینکه هم اکنون در خاورمیانه با ایران در جنگ است.