استاد صباح
چرا ديده بان حقوق بشرهمه چيزرا نگفته است؟؟؟
بخش پاياني
تا یک دل غمین بود، شادی نيست
تا یک ده ویران بود،آبادی نیست
تا درکشور ما چوروچپاولگريست
درهيچ جايي عدالت وآزادي نیست.
برگهای سراسر راست و دروغ تاریخ معاصر را که ورق میزنیم، سرشاراست ازدروغ و تبلیغ علیه همهی کسانی که دموکراسی وعدالت را فریاد کردهاند ومیکنند. راه صلح ازعدالت اگربگذرد که چنین هم هست، باید برای احیای عدالت تلاش کرد و فریاد عدالتخواهان را هم نگذاشت که درگلو خفه شود. نه تنها درگلوخفه شدن آوای بلند عدالت را باید مانع شد، که هرنوع دروغپردازی درمورد عدالتجویان را هم باید افشا کرد تا باردیگرنسلهای آینده مجبورنباشند، تاریخ دروغ و تزویر را بخوانند وحقیقت درمحاق بماند. برای افشای چنین دروغپردازیهایی که درلباس و زرورقهای رنگین و راستنما هم پیچیده میشوند تا چشم هربیننده و خوانندهای بیش ازمحتوا به ظاهرآراسته و زیبای کتاب یا نوشته، جذب شود، باید بی هیچ تردید و ترسی به راستگویی پرداخت وآنچه هست را حتا اگر گوشههایی ازاین پردهبرداری به زیان باورخودمان هست، برای روشن شدن وافشای دروغهای مخالفان عدالت، برای نسلهای آینده به یادگار گذاشت. دراین راه، تخیل جای چندانی ندارد که سخن از تاریخ واقعی است و نه تاریخ زورپسندانه و حاکمپسندانه.
ازچهارسال بدینسو، پروژه قیرریزی سرک فیضآباد - بهارک ولایت بدخشان تحت کار میباشد، ولی کارهای ابتدایی آن هنوز تکمیل نشدهاست. شرکت ساختمانی (MCC) کار اعمار این پروژه را که ۴۴ کیلومتر است، در بدل ۶۶ میلیون دالر با وزارت فواید عامه قرارداد نمودهاست. طبق قرارداد، شرکت متذکره مکلف است تا کار اعمار پروژه را طی دو سال تکمیل نماید، اما چهار سال از آغاز کار آن میگذرد و پیشرفت کار هنوز درمراحل ابتداییاش قرار دارد.
گفته میشود که شرکت قراردادی از شرکتهای ساختمانی وابسته به عطا، والی بلخ، است و به همکاری وی شرکت مذکور برنده پروژه اعلان شدهاست. رییس این شرکت به نام بسمالله وباشنده مزارشریف، دو ماه قبل درمسیر راه کندز- بغلان مورد تهاجم افراد مسلح قرارگرفت و با چندین تن همراهانش به قتل رسید که یکی از اعضای خانواده عطا هم درمیان شان بود. مردم محل حمله به بسمالله را بخشی ازعکسالعملهای انتقامجویانه جمعهخان همدرد میدانند، چون چند ماه پیش افراد منسوب به عطا برکاروان وی حمله نموده و چند محافظش را کشته بودند.
سرک زیر تعمیر، برای باشندگان بیش از ده ولسوالی بدخشان سهولت ایجاد خواهد نمود، اما آنان از چندین سال منتظر تکمیل آن اند. این مردم فعلا زحمت عبور از مسیر خامه، پر خم و پیچ و هوای آلوده به گرد و خاک این سرک تحمل میکنند، ولی مافیای حاکم مانع پیشرفت کار سرک مذکور اند.
احتمال زیاد میرود که تا چند سال دیگر کار اعمار این پروژه آغاز نشود و مردم همچون گذشته این فاصله را در کمال رنج و مشقت عبور و مرور نمایند.
با شروع کارساختمانی پروژه، کارمندان آن مورد تهدید گروههای مسلح مفتخوار قرار گرفتند و تضادهای درون دستههای مافیا باعث گردید که مردم ضربه دیده، پروژه عملی نشود. شرکت سرکسازی بهخاطر ادامه بیتلفات کار خود، مجبور به پرداخت یک مقدار سهم به آنان شد. هرچند، ادامه و افزایش پرداخت این سهم به باندهای مسلح جنگسالاران را نمیشود یکی ازعوامل توقف کار پروژه به حساب نیاورد، ولی از مجموعه عواملی که در پسمانی پروژه فیضآباد-بهارک دخیل است، یکی آن به رقابتهای جنایتکارانه دو سردسته مافیا درشمال (عطامحمد و جمعهخان همدرد) برمیگردد که در نتیجه به عدم تکمیل پروژه یا شکستن پای مردم تمام شدهاست.
اما در تعطیلی پروژه مذکور، در کنار علل متذکره، عوامل دیگری نیز سهیم اند. گفته میشود که مجری این پروژه یک سلسله اضافهکاریها را به دولت پیشکش کرده و در بدل آن از دولت پول خواستهاست، ولی ازاین که مافیای حاکم بر وزارت فواید عامه هنوز در قسمت حق و سهم خود از«اضافهکاری»های پیشنهادشده به توافق نرسیدهاند، چانهزنیها برای دریافت سهم ادامه دارد که مانع پیشرفت کار گردیدهاست. مسوولان وزارت فواید عامه اگر با این مافیا همدست نمیبودند، باید مدتها قبل این قضیه را رسانهای ساخته، تخلفکارانی را که مانع کار پروژه اند، مورد بازخواست قرار میٔدادند. اما آنان دراین مورد دست به اقدامی نزدند.
سران مافیای حاکم بر ولایت بدخشان مثل شاه ولیالله ادیب ( والی بدخشان)، جنرال نذیرمحمد (شاروال بدخشان) وسایر قومندانان محلی انگلهایی هستند که بربدن پروژه سرک فیضآباد- بهارک چسبیدهاند تا خویش را از نعمت بستههای ده هزار دالری فربهترنمایند. اینان علاقمند اند عمر پروژه طولانی شود تا طولانیتراز درک آن دالر به جیبهای شان سرازیرگردد. در پس تمام پسمانیها، ناامنسازیها و مشکلتراشیها، دست قومندانهای تنظیمی متذکره دخیل است که مردم از فرط فساد و جنایات شان به فغان رسیدهاند.
جنرال نذیرمحمد بابت اعطای اجازه استفاده از ریگ و جغل اطراف سرک که شامل دامنه دریای کوکچه میشود، شصت هزار دالر امریکایی از شرکت اخذ نمودهاست. بسمالله، رییس این شرکت، هر وقتی به بدخشان میآمد تحایف خوب به جنرال نذیر محمد تقدیم میکرد. براساس حکایات بیشماری که یکی از خدمتگاران حاجی بسمالله از زد و بندهای مافیایی بین نذیر محمد و حاجی بسمالله میکند، یکی آن از این قرار است: روزی وقتی بسمالله با جنرال نذیر محمد روبرو شد، یک کاپی ده هزار دالری را مثل سابق برایش داد. اما یکبار شاهد بودم که در کنار دههزار دالر، کلید یک عراده موتر لندکروزر کروزین جدید خویش را نیز بهعنوان تحفه برایش تقدیم کرد.
نذیرمحمد بهخاطر تخریب بازار شهر کهنه فیضآباد و خانههای مردم که در مسیر سرک قرار گرفته بود، پولهای کلان را از شرکت به دست آورد. او مردم را غیرمستقیم تحریک میکرد که جمع شوند و نگذارند تا دکانها و حویلیهای شان را تخریب نمایند، ولی از طرف دیگر جهت قناعت و متفرقساختن مردم که متحد شده و نمیگذاشتند، اماکن شان زیر بلدوزر شرکت سرکسازی تخریب شود، داخل معامله میشد و پولهای درشت را از این ناحیه به جیب میزد.
یک کیلومتر سرک کشم الی فیضآباد که با مدیریت شرکتهای خارجی با مجهزترین وسایل و به زودترین وقت تکمیل گردید، یک میلیون دالر امریکایی هزینه برداشت. لیکن برای قیرریزی پروژه سرک فیضآباد-بهارک که به لحاظ آمادهسازی سرک جهت اسفالت تفاوت زیادی با پروژه کشم-فیضآباد ندارد، هزینه تقریبا دوچند در نظر گرفته شدهاست. این خود بیانگر فساد گسترده است. در عقب این فساد گسترده، عمدتا دست شبکه مافیایی عطا دخیل است.
طی سالهای گذشته، از سوی پارلمان تاکید زیادی صورت گرفت که پروژهها به شرکتهای داخلی واگذار گردند. اگرچه، اجرای پروژهها توسط شرکتهای داخلی امری است که به منافع ملی کمک میکند، ولی از پارلمانی که اکثریت شان وابسته به باندهای مافیایی عطا، لالی، ظاهر قدیر، برادران کرزی، فهیم وغیره باشند، انتظار این که آنان بهخاطر منافع ملت این را به تصویب رسانیده باشند، محال است. واگذاری پروژهها به باندها مافیایی باعث بلند رفتن نرخ آن، فساد لجامگسیخته و تاخیر طولانی در عملیشدن آن گردیدهاست و کیفیت کار بیحد پایین میباشد.
تا وقتی دست مافیای جنگسالاران از سرنوشت ملت کوتاه نشود، بازسازی و بهبود زندگی مردم رویای بیش نیست. اشرف غنی که در حرف علیه فساد شعار میدهد و با پنداندن گلویش از مبارزه علیه آن سخن میراند، اما عملا به راه پرخیانت کرزی روان است و با سرکردگان مافیایی ساخت و پاخت نموده، پیاپی مهمترین سران مافیا را به کرسیهای مهم نصب میکند. این سیاست ضدملی باعث گردیده که افغانستان بهمثل دور کرزی و حتا بدتر در لجن فساد و زورمداری و مافیا غوطهور گردد.
گل آغا شیرزی که به گزارش يکی از رسانه های کانادایی، بصورت گسترده درتوليد و قاچاق مواد مخدر دست دارد، زمانی که والی قندهار بود، هفته ی يک ميليون دالرآمريکايی از راه قاچاق مواد مخدر و دزدی از عوايد گمرکی بدست می آورد. اين رسانه ی کانادایی نوشته است که بسياری از مشکلات اختلاس و فساد به زمانی برمی گردد که در جنگ عليه طالبان درسال دوهزاريک ميليون ها دالرازطرف اردوي ويژه ی آمريکا و سازمان استخباراتی آن به عاملانی مانند گل آغا شيرزی داده شد و پس از بيرون راندن طالبان ازقدرت، اين عاملان دوباره در حکومت افغانستان سهيم شدند. درکنار توليد و قاچاق مواد مخدرو دزدی ازعوايد گمرکی، گل آغا شيرزی يکی از عوامل سرکوب رسانه ها و چهره های معترض در ولايات جنوبی و شرقی می باشد. خبرنگاران منتقد در قندهار و ننگرهار کوچکترين انتقادی از عملکرد گل آغا شيرزی نمی توانند انجام دهند و حتا به ظاهر فرهنگيانی مانند صفيه صديقی که از خوان مردم در پارلمان صاحب مال و منال شده است و مردم فقط خواب کردن او را در پارلمان ديدند...
درننگرهار و درمحدوده ی حکومت گل آغا شيرزی يک رضایت ظاهری ازعملکرد او بر زبان رسانه ها و به ظاهر کارشناسان است که به سادگی دروغ را نشان می دهد.
عبداالله سخنگوی يکی ازطرف های درگيردرجنگ های داخلی کابل، وزيرامورخارجه قبلي و رييس اجرايي کنوني کسی ست که گفته می شود درقتل احمد شاه مسعود دست داشته است.
ازچندی به این
سو گفته ميشود که عبدالله وزیرخارجه سابق حکومت کرزی یکی ازکسانی است که در قتل
احمدشاه مسعود دست داشته است. این خبراز زبان یکی از نزدیکان معتمد عبدالحمید
محتاط سابق معاون ریاست جمهوری داوود خان درز کرده است. محتاط کتابی نوشته که
تا کنون نشر نشده اما نویسنده سعی دارد تا در باره نشر و یا عدم نشر این کتاب
با سران جمیعت و خانواده مسعود مشورت کند. معلوم نیست که این موضوع مورد مشورت
قرار گرفته يا نه ، اما این نکته ثابت است که درکتاب محتاط ازعبدالله به عنوان
یکی ازکسانی که درپلان قتل مسعود دست داشته، نام برده شده است. محتاط نویسنده
کتاب تاریخ تحلیلی افغانستان است که با انتشار آن بسیاری از اهالی قدرت را به
خشم آورده است. اداره ی عبدالله، وزارت امورخارجه، يکی ازفاسد ترين اداره ها
بود. تاهنوزخيلي ها دروزارت خارجه نتوانسته است تمام عوامل بی سواد و بی لياقت
عبدالله را از وزارت امورخارجه اخراج کند. عوامل عبدالله مانند محراب الدين
مستان در اختلاس های ميليونی درافغانستان دست داشتند که هنوز مانند سایر
جنايتکاران و دزدان در افغانستان به پنجه ی قانون سپرده نشده اند. دراداره ی
اوهربی سوادی که با اويا باند او ارتباط داشت به مقام های مختلف مانند سفير و
ديپلمات رسید و يکشبه راه صدساله را طی کرده از دارايی مردم افغانستان کاخ ها
ساختند و به نان و نوا رسیدند.
مرتجع و
واپسگرایی مانند عبدالله اکنون به عنوان ريس اجرايي برمردم فخرمي
فروشدوازهيچگونه پيش آمد وبي عزتي هراس ندارد وگمان مي کند که باعطر، پودر،
لبسرين ، ريمل ، دريشي ونيکتايي ميتوان شخصيت شد وياسياست کرد وديده شود تاچه
مدتي ميتواند يک گروپ نادان ونافهم رابه کج راه ببرد.
اکثرقوماندانان وسران به اصطلاح جهادی درراس مافیای زمین درکشورقراردارند واینان این زمین ها را ثمره جهاد خوانده برای خود حلال میدانند. زمانی یوسف پشتون وزیرشهرسازی گفته بودکه در سراسر کشور بیش ازچهار میلیون جریب زمین غصب شده و ازقسیم فهیم منحیث رئیس مافیای زمین نام برد.
عبدالرب رسول سیاف و قوماندانهایش بیشترین زمین دزدی را درکابل و اطراف آن راه انداخته اند. گفته میشود که سیاف وزيردستان ونزدیکانش چون قوماندان ممتاز، حاجى شيرعلم، آمرعبدالستار، اکیی، قوماندان عبدالله وغیره هرکدام هزاران جریب زمین غصب شده دراختیار دارند.
ازچندین سال بدینسو اعتراضات مردم «شش گذر» ولسوالی پغمان علیه سیاف بلند است که میگویند باند سیاف حدود ده هزار جریب زمین را که ملکیت آنان میباشد به قبضهاش درآورده است. تظاهرات مردم پغمان علیه سیاف تا حال چندین بار به خونریزی وکشته شدن مردم بیچاره منجرگردیده است. بخشی ازاین زمین های دعوایی درساحه چانغر در کنارشاهراه کابل ـ کندهارموقعيت دارند. قابل یادآوریست که سیاف و حواریونش قبلا هزاران جریب زمین دشت چمتله را به زور تصاحب شده به قیمت هنگفت بالای مردم به فروش رسانیدند.
قضیه دیگر زمین دزدی درولسوالی کلکان کابل که جنجالهای شدیدی را دامن زد. درین قضیه نیزسیاف و طرفدارانش دست دارد. حاجی داوود کلکانی عضو پارلمان که از طرفداران سیاف بوده درهمدستی با قوماندان ممتاز(برادرزاده سیاف) حدود یکهزارجریب زمین ساحه آقاسرای وشیخوی این ولسوالی را تصاحب نموده اند.
اینان کانتینری با اوباشان مسلح را دراین ساحه جابجا نموده و به زور تفنگ این زمین را درچنگ شان نگهداشته اند. حتی اینها بین خود دراثراختلافاتی درگیر شده اند.
داوود کلکانی وامان الله گذردرولسوالی شکردره کابل نیز درراس مافیای زمین وبه غصب زمین های مردم مظلوم پرداخته اند که تظاهرات وسیع ساکنان این ولسوالی را در بر داشت. فهیم و برادرانش، اسماعیل خان، عطامحمد، خانواده کرزی و دیگران هم از جمله دزدان درجه اول زمین اند که ازاین درک میلیونها دالر به جیب زده اند.
درکابل ، گفته ميشد که حزب وحدت، اعضای خانواده و نزدیکان کسانی که توسط امرمستقیم آیت الله شیخ آصف محسنی به قتل رسیدهاند علیه او به دادگاه شکایت کنند. گفته می شود، محسنی متهم به قتل سران و فرماندهان حزب وحدت و حتی سران حزب حرکت دردوران جهاد و جنگهای داخلی میباشد. مشتاق، یکی ازآن میان هست ، قتل مرموز مشتاق و ازدواج اجباری خواهرش با آصف محسنی درسن سيزده سالگی، زبان زدعام است. هزاره نيتورک مينويسد: ... سيد حيسن انوري با به شهادت رساندن فرمانده مشتاق ،صادقي نيلي ، كاشفي ، سيد ابراهيم شاه حسيني، ترور نافرجام مرد انديشه وتفكرهزاره سلطانعلي كشتمند وده هاشخصيت روشن فكر وجوانان نخبه هزاره ،قتل عام هزاره ها درافشار اخفال كردن قومندانان هزاره به نفع مسعود و... بسند نكرده. امروز براي نابود كردن يكي ديگرازفرزندان غيورهزاره اقدام به ربودن ايشان كرده. تا شايد بتواند چهره هاي بيدارگرهزاره را كنارزده و خودشان همانند سالهاي تاريك گذشته از وجود اين مردم سوءاستفاده نمايند تا ازين طريق به حيات اش ادامه دهند .
مسلم فهيمي مديرمسئول هفته نامه پيك ديده بان هنگام خروج ازمنزلش توسط افراد
شيخ آصف محسني (به سركردگي سيد انوري) ربوده شد. قضيه ازآنجا آغازشد كه فهيمي
قبلآ درمصاحبه اي با( تلويزيون امروز)كه خوديكي ازخبرنگارانش بود براي اولين با
ازجنايات زنجيره ي شيخ آصف محسني دريك رسانه جمعي پرده برداشت شهامت فهيمي
تمام صاحب نظران را در پايتخت وخارج از كشور كه از جنايات شيخ آگاه بود شوكه
كرد وبه خصوص اطرافيان شيخ را به شدد عصباني كرد
.
فهيمي موضوع مرموزشهيد مشتاق وازدواج اجباري باخواهر مشتاق توسط شيخ درسن سيزده
سالگي وبه شهادت رساندن صادقي نيلي وده ها جنايت شيخ را به بحث كشاند ودرنقطه
هاي تاريك اين جنايت سياه روشني انداشت كه بعد ازين قضيه تلويزيون تمدن دستپاچه
شدند ودنبال راه فرار به فحاشي ومنحرف كردن اذهان عامه پرداخت .شيخ كه هميشه
وارد شدن ازراه مذهب را درجامعه هزاره تجربه كرده است.
وازين طريق مردم صادق هزاره را به هرطرف كه خواست كشاند وازبازوان شان چه
كارهاي را كه نكشيد وچه اخاذي هاي كه نكرد وهمچنين سواربرذهن مردم ساده هزاره
چه امتيازهاي سياسي ازكشورهاي همسايه براي بقاي خويش گرفت . ..
سید ابراهیم شاه حسینی، صادقی نیلی وکاشفی با دستور مستقیم شیخ آصف محسنی به
شهادت رسیدهاند. تمام این اسناد در نزد حزب وحدت موجود میباشد. صادقی نیلی،
بنیانگزار حزب وحدت با دستور نامه مستقیم محسنی در خانهاش به قتل رسیده است که
گفته میشود دستورنامه واسناد در نزد حزب وحدت موجود است.
سید ابراهیم شاه حسینی نیزاسناد کتبی وجود دارد. کاشفی یکی از فرماندهان حزب حرک اسلامی در شمال بود. او زمانی توسط محسنی کشته شد که گفتگوومذاکره را با محمد محقق درشمال آغاز کرده بود. حاصل این مذاکره و گفتگوها این بود که هزاره ها در آن زمان متحد شود. این گفتگوهای به صورت سری پیش رفت چون ترس از این وجود داشت که آیت الله محسنی از قضیه آگاه نشود. اما از آنجایی که محسنی مخالف این حرکت بود که هزارهها متحد شوند، دیری نپاید که آیت الله محسنی از این قضیه باخبر شده و امر قتل کاشفی را برای سید محمد علی جاوید راصادر کرد. سید محمد علی جاوید بعد ازآنیکه دستورنامه مستقیم و رسمی قتل کاشفی را از آیت الله محسنی دریافت کرد بلافاصله کاشفی را به قتل رساند. گفته میشود گفتگوهای کاشفی ومحمد محقق به مرحلهء رسیده بود که حزب وحدت قرار بود تمام امکانات را برای کاشفی و پیوستن به حزب وحدت فراهم کنند.
حصین فهیم برادرفهیم یکی ازقاچاقبران مواد مخدر، جنایتکار و دزد تمام دارایی های ملت میباشد. حصین فهیم به کمک مارشال فهیم و بعضی اشخاص وادارات فاسد دیگردولتی تمام کارهای خلاف وغیرقانونی چون قاچاق مواد مخدر از افغانستان به کشور های آسیای میانه، روسیه وکشورهای آروپایی، اختلاص و یا به سرقت بردن تمام دارایی های مردم عام چون میلیون ها دالرپول نقد ازکابل بانک وبه زورغصب نمودن زمین های مردم و دولتی میباشد. مارشال فهیم دردوران جهاد ومقاومت همرا با همراهانش میلیون ها افغان بی گناه را شهید و بی سرپناه ساختند، خانه های مردم بی گناه را ویران نمودند و تمام دارایی های مردم را چوروچپاول نمودند. و به نوبه خود حالا برادرش(حصین فهیم) توسط حمل ونقل مواد مخدراکثر خانواده های مردم را ویران و تمام جوانان را به استفاده ونشه مواد مخدر آغشته ساختند و خانه های مردم، زمین های مردم و دولتی را به زورغصب نمودند، و هیچکسی وجود ندارد که برای ایشان بگوید که چرا! بخاطریکه تمام دولت دردست ایشان هستند.
به اساس گفته های فهیم درکنفرانس والیان که ایشان ملیارد ها دالر را به مجاهدین توزیع نموده و حالا اگردرافغانستان صلح وامنیت تآمین نشود ایشان دوباره اسلحه خود را گرفته و به کوه بالا میشود ودوباره چوروچپاول و مردم کشی را شروع و گد ودی را به میان میآورد. بزرگان گفته انداگرپدرت دزد نبود وتو دزد نبودی ومال یتیم نخوردی این دارایی را از کجا کرده ای؟ خانواده فهيم طي چند سال آنقدر رشد اقتصادی داشتند که نه تنها پول افغانی بلکه پوند ،دالر،کلدار،ریال وایرودرکوچه های کابل ودبی ودیگر ممالک به شاخی باد می کنند .
آنها پول سیاه را سفید و قدرت مندان فاسددولت استعماری کرزی را سرمایه دار وصاحب فابریکه وتاجر وارداتی وصادراتی میسازند. واین سرمایه های تقلبی را بنام این وآن سرمایه گذاری ، دربازار بین المللی اسعاروسرمایه بدون اینکه از آنها کسی درمورد این سر مایه های غیر قانونی بپرسد ، ازافغانستان خارج می شود .
بسم الله محمدي چهارقرارداد بزرگ را با بهره گیری ناجایز از صلاحیت دولتی دراختیار پسرش قرار داده و اکنون پسرش عامل اصلی درانجام پروژه ی ساختمان «پنتاگون» درکابل به شمار می رود.
همچنان درهمکاری با فرزند محمد یونس قانونی به دلیل بسته گی خانواده گی، شش قرار داد بزرگ دیگر را نیز از آن خود کرده است. بسم الله ده ها تُن از بهترین تجهیزات شفاخانه ی سردار داوود خان را که قوای بین المللی به آن جا انتقال داده بودند؛ ازطریق فروشگاه دوافروشی برادر رئیس صحیه سابق وزارت دفاع، (یفتلی) به فروش رسانیده است. براساس اسناد موجود در اداره ی ناظرخارجی، «حق» بسم الله ازشفاخانه سردار داوود، بيست هشت میلیون دالر مشخص شده است. برخی منابع بین المللی به بسم الله محمدی پیام داده اند که اعضای خانواده ی وی به طور منظم کاروان های قاچاق مواد مخدر ازافغانستان به خارج را رهبری می کنند.
علاوه برآن، مجموعه مدارک و اسناد مربوط به فروش ذخیره گاه های مهمات ولایت پنجشیر به امریکایی ها و اردوی ملی از دوسیه های کلان و مشترک مارشال فهیم و بسم الله خان است که می تواند سرنوشت سرمایه های آن ها را با سوالات وبازخواست های ملی و بین المللی رو به رو بسازد. ذخایر اسلحه و مهمات پنجشیر تحت مدیریت و اداره مارشال فهیم و بسم الله خان از ابتدای سقوط طالبان به بعد، تحت پوشش کمپنی های قراردادی اکمال کننده ی مهمات و سلاح برای اردوی ملی از کشورهای روسیه، اکرائین و جمهوری چک به فروش رفته است. آن ها به همین منظور، یک دفتر جعلی در دوبی وکابل تأسیس کرده بودند؛ و منابع تحقیق، دوسیه های کامل آن را در اختیار دارند.درگزارش ذکر شده است که علی رغم دنباله سنگینی ازاتهامات وجرائم، بسم الله خان برای بسیج مردم علیه حکومت دکترغنی کارزار سراسری به راه انداخته و برای سامان دهی پروژه ی مجاهدین و «مقاومت» با حامد کرزی رئیس جمهور پیشین به طور منظم دیدار و مشورت هایی داشته است.
قضیه اختلاس
یک میلیارد و پنجصد و بیست افغانی ازقرارداد سي نو قلم البسه در معینیت محافظت
عامه وزارت داخله
قضیه اختلاس
یک صدو سي دومیلبیون افغانی ازقرار داد البسه دروزارت دفاع ملی
قضیه اختلاس
سه صدپنجاه دومیلیون افغانی ازقرارداد سه صدپنجاه دو قلم دوا درمعینیت محافظت
عامه وزارت داخله
قضیه اختلاس
بيست هفت میلیون دالر از قرارداد دوقلم بوت و البسه در وزارت دفاع ملی
قضیه اختلاس
بيست هشت میلیون افغانی از قرارداد کیک وکلچه ماموران پولیس در وزارت داخله
قضیه اختلاس
ششصدوبيست هفت میلیون افغانی ازقرارداد شصت سه قلم ظروف وزارت داخله
قضیه اختلاس
چهارصدنوددو میلیون افغانی ازچندین قراردادهای وزارت داخله
زورگيري پنهاني ٢٥ میلیون دالری یونس قانونی دروزارت معارف،
رشوت ٣٠ میلیون دالری ابراهیم عادل وزیرسابق معادن،
خریداری بلدنگ های چندین میلیون دالری توسط وزارت خارجه درنیویارک و دوبی،
چپاول ده هزارجریب زمین دولتی توسط خانواده کرزی درقندهار،
سرقت هفتاد میلیون دالری توسط اسماعیل خان،
غارت تجهیزات وادویه به ارزش ١٥٣ میلیون دالر و ٢٠ میلیون دالرپول نقد
درشفاخانه سردار محمد داوود که درآن بسم الله خان وجنرال احمد ضیا یفتلی مظنون
درجه یک اند،
چورکان زمین های دشت چمتله، چونغر، قرغه وغیره توسط سیاف، ملاعزت، ممتاز وغیره
همباندی هایش،
دزدی حدود نیم میلیون دالرتوسط صدیق چکری ازوزارت حج و اوقاف،
اختلاس هشتصد میلیون دالری عمر زاخیلوال درگمرک های جلال آباد و حیرتان،
دریافت بوجی های دالرازایران توسط عمر داوودزی،
اختلاس بیست میلیون دالری امین فرهنگ دروزارت اقتصاد،
دزدی صد میلیون دالری نادرآتش ازشرکت هوایی آریانا،
فساد قدیر فطرت درارتباط به قضیه کابل بانک وموارد دیگر،
فساد چندین میلیون دالری ودیگر نابکاری های ظاهر اغبردرکمیته ملی المپیک،
زمین دزدی وچپاولگري هاي عطامحمد دربلخ،
دزدی زلمی حقانی ازسفارت افغانستان درپاریس،
چپاول وتاراج معادن طلايي قره زغن ولسوالي دوشي طي بيش ازدودهه توسط سيد منصورنادري،
قرارداد سه میلیارد دالری برای استخراج ١٦٠ میلیون بیرل نفت خام ازسه حوزه دریای آمو برای ٢٥ سال آینده است که به کمپنی «وطن» که بوسیله پسران کاکای کرزی (راتب پوپل و راشد) گردانندگی میشود مدتی قبل سروصدا های زیادی را به دنبال داشت.
شيرپورکابل : منطقه تاريخی شيرپوردرمرکزشهرکابل ويران شد، خانه های آن با بولدوزر هموار شد و ميان اعضای کابينه وافراد بانفوذ از جمله فرماندهان جهادی، به شکل مخفيانه تقسيم شد. افرادی که اين زمين ها را تصاحب کرده بودند استدلال می کردند که آنها در شهر کابل سرپناه ديگری ندارند و حق دارند خانه ای در اين کشور داشته باشند. اما اکنون خانه های بيشتر اين افراد در منطقه شيرپور، به فروش و يا کرايه گذاشته شده است. دراين منطقه، نزديک به 350 خانه آباد شده که از نظر مخارج و نوع معماری، در شهر کابل کم نظير است، ولی آنگونه که ديده می شود شماری زيادی از اين خانه ها برای موسسات غيردولتی و شرکت ها به کرايه ماهانه تا ده هزار دالر داده شده است. به اساس حكم ملا فهيم ساحه متذ كره از وجود نظامیها پاك و امر تخريب آن داده شد. در جوار اين پوسته ها تقريباً سه صد خانهای غيرنظامی از دهها سال بد ين سو موقعيت داشتند كه در دوران جنگ طالبان در شمالی و سرازير شد ن مهاجرين از آن مناطق، به آنهاافزوده شد.
سه صدوپنجاه نمره زمين چهار بسوه يی كه مساحت مجموعی آن به يکصد بيست هزارمتر مربع ( شصت جريب) میرسيد برای اراكين بلند رتبه دولتی شامل وزرا، قومندانان، جنرالها، معاونان وزرا، واليان، روسای دواير امنيت، تجار وابسته به فهيم، قانونی و بسم الله وزيردفاع فعلی و همچنان خانوادههای فهيم، قانونی، عطا، جنرال داوود و د يگران توزيع گرديد واكثريت خانههای مهاجرين زير نقشه آمد. به تاريخ سيزده سنبله هشتاددو قوماندانی امنيه كابل تحت قوما ندهی عبدالبصير سالنگی كه درآن ساحه زمين گرفته بود، به منطقه هجوم برده و به تعداد سي منزل را توسط بلدوزر به زور ويران كردند. آنان برای مردم فرصت جمعآوری اموال شان را هم ندادند و چندين كودك درين جريان زخمی شد.
يست تعدادی از كسانی كه اين زمينها برای شان داده شده:
بيست جنرالان جهادی و غيرجهادی بلندرتبه.
چهل هشت قوماند ا نان مسلح بر حال جهادی.
هشت معاون وزير
پنج معاون والی
بيست دو تاجروابسته به فهيم، قانونی، عتيق اله بريالی قبلآ معاون وزير د فاع پسرخاله قانونی و بسم اله فعلآ وزير دفاع. جنرال عارف قبلآ رييس عمومی امنيت ملی وفعلآ وکيل درشورای ملی ازپنجشيرو پنج تن از اقاربش.
روسای امنيت دولتی و داخله.
اميرالد ين سالك معاون شاروالی
انجنيرعبدالطيف رييس اسكان
ملا تاج محمد والی قبلی كابل وفعلآ وکيل شورای ملی.
احمد مسعود پسر احمد شاه مسعود.
مفتاح الد ين كارمند عالی رتبه امنيت دولتی.
انجنيرمحمداسحق رييس قبلی راديو و تلويزيون.
بابه جلندر قوماندان شورای نظارازپنجشير.
نوريه زينب انوری رييسه كودكستانها، خانم انوری قبلآ وزير زراعت وفعلآ والی هرات.
بسم الله وزيردفاع برای پسرانش عنايتا لله و هدايت الله ازپنجشير. و…
افرادی كه در شيرپور زمين گرفته اند و خانه های قبلی شان افشا شده است.
قانونی وزير قبلی داخله ومعارف وفعلآ عضو ولسی جرگه كه در حصه اول خيرخانه، وزيراكبرخان، هند، لندن ودوبی وجاها ی ديگرقصر.
برادران احمد شاه مسعود مالک چندين قصروبلدينگ درداخل وخارج. -
ميرحيدرمطهرازپنجشيرمديرروزنامه آرمان درکابل ... -
حاجی محمد محقق که چندين خانه درکابل وولايات کشوردارند. -
فهيم ده هاخانه ی مجلل در پروان دوم، كارته پروان و وزيراكبرخان و چندين منزل ديگر در تايمنی، خيرخانه و پل باغ عمومی، دوبی و…دارد.
عبدالله (مشوربه دبل عبدالله) منازلی درپنجشير، کابل و…
دامادهای فهيم هر كدام در كارته پروان، مقابل ليسه نادريه وخيرخانه خانه دارند. –
عبدالحسين، حاجی مقيم، عبدلامين و عبدالقديم برادران فهيم زمينهای شيرپور توزيع گرديد كه هر كدام برعلاوه درپروان دوم، پروان سوم مقابل باغ بالا و كارته پروان خانه ها داشته و مصروف تجارت سنگهای قيمتی پنجشيرو تيكه داری تعميرات آيساف در ساحات پلچرخی و دارالامان میباشند.
حاجی محمدعثمان كاكای فهيم در شيرپور زمين غصب نمود كه قبلاً هم مالك دو خانه در بهارستان كارته پروان و پروان سوم بود.
عتيق الله، نجيب الله، حاجی فريد پسران كاكای فهيم و ثريا دختر كاكايش كه همه دارای دو سه حويلی در شهر كابل بودند، زمينهای شيرپور داده شده.
قره بيگ قبلآ رييس سره مياشت ازپنجشيركه دارای سه خانه میباشد.
نظری رييس اداری وزارت حج و اوقاف دو خانه دارد.
تورن اسماعيل وزيرآب وبرق، درکابل، هرات، دوبی، مشهد و… -
عطا والی بلخ چندين درجن قصروبلدنگ درمزار، کابل، دوشنبه، تاشکند ودوبی و,,. دارد.
عبدالبصيرسالنگی سابق قوماندان امنيه كابل وفعلا والی پروان كه سه خانه و30 باب د كان قبلاً در شهر كابل داشت.
غصب قسمت ازپارک وزيراکبرخان وسيله جبار ثابت لوی ثارنوال وديگران. -
جنرال ظاهراغبر (مشهوربه ظابط ظاهر) ازپنجشيروبرادرانش طاهروصديق شباب فعلآ درجرمنی در ساحه گولائی سينمای خيرخانه قصر شاهی درپرژه جديدوجای ديگرخانه ها دارند وشيرپوررا نيزچورپورکرده اند.
محمد شريف شريفی برادر قانونی كه در خيرخانه وخارج کشور…خانه دارد.
عتيق الله بريالی ازپنجشيرقبلآ معاون وزارت دفاع چندين خانه رهايشی دارد. -
جنرال داود قبلآ معين مبارزه باموادمخدروزارت داخله ازپنجشيرچندين خانه درکابل وولايات کشوردارد. -
ثارنوال کرام الدين قبلآ ثارنوال شورای نظار، ريس اداره سوم امنيت ملی، ريس دفترمارشال فهيم دروزارت دفاع، -
ريس فدراسيون فتبال ووالی پنجشيرخانه های متعددی خريداری وغضب نموده است.
جنرال محمدعارف رييس امنيت دولتی ازپنجشيركه سه خانه را در كارته پروان تصاحب كرده و سرك عمومی را مسدود ساخته است.
عبدالمحمود قبلآ لوی ثارنوال ازپنجشيرچندين خانه درشهرکابل دارد.
حاجی شيرعلم قوماندان سياف كه در تايمنی، کمپنی وپغمان خانه دارد.
قوماندان ملاعزت كه در كارته پروان، خوشحال خان وپغمان خانه دارد.
در پی کنفرانس خبری کميسيون مستقل حقوق بشر و گزارشگر ويژه ملل متحد در مورد تخريب منازل مسکونی اهالی شيرپورواتهام تعدادی از مقامات دولتی به غصب املاک رهايشی و نقض حقوق بشر در مقر آن کميسيون برگزارشد، عکس العمل های مختلفی ازسوی مقامات و اشخاص ذيربط صورت گرفت. سخنگوی کميسيون مستقل حقوق بشر درمورد گزارش اين کميسيون توضيح داده گفت؛ که بين دو گزارش، يکی ليست افرادی که مستحق نمره شده اند و ديگری تخريب خانه های مردم در شيرپور خلط صورت گرفته است.
درگزارش کميسيون فقط تخريب اجباری خانه های مسکونی مردم و شيوه برخورد با آنها، نقض حقوق بشر تلقی شده است. به دنبال اين مشاجرات، سخنگوی دولت اعلام کرد؛ کرزی دستور داده است که کميسيون مستقلی به منظور پيگيری قضيه اهالی شيرپور و خلاف کاريهايی که در قسمت توزيع زمين صورت گرفته، تشکيل گردد. اما اين کميسيون مانند کميسيون های ديگرهزگزتشکيل نگرديد وهمه سخنان کرزی چون بادهوا به فضاميپيچد. براهيمی نماينده خاص قبلی ملل متحد درامورافغانستان از گزارش گزارشگر ويژه ملل متحد دفاع کرد و گفت با اين گزارش اصولاً موافق است و تخريب - خانه ها را بالای مردم نقض حقوق بشر تلقی می کند.
وی تأکيد کرد که تخريب خانه ها اشتباه بوده، حتی اگر آنها دستوررسمی را اجرا می کردند. . . شاروالى، تحليلگران و کميسيون بررسى غصب ملکيت هاى وزارت دفاع، مقصر اصلى در غصب اين املاک را، احکام غير قانونى اراکين بلند رتبه زمان ربانى، به شمول خودش، ميدانند. ساحات آتى که مشتمل بر صدها جريب زمين مربوط تاسيسات وزارت دفاع سابق بوده، در چهار طرف شهر کابل توسطه وابسته گان مقامات ارشد تنظيمى و دولتى، براساس احکام غير قانونى کرزی وربانى و اراکين دولتى اش، غصب شده اند. ساحه اول در جنوب شهرکابل، موازى اراضى ايکه محاط است از طرف شرق به تپۀ تاج بيک، ازطرف جنوب به کوه کُرغ، از طرف شمال به افشار دارالامان و ازطرف غرب به آخر دشت برچى. اين ساحه، توسط شخصى بنام حاجى نبى که به گفتۀ مردم محل، برادر کريم خليلى معاون رييس جمهور قبلي ، غصب شده که قبلاً قطعه سکاد و غند توپچى در آن جابجا بوده. اين شهرک مانند حيات آباد پشاور به چهار فيزتقسيم شده بوددر بين آن يک پارک، در وسط سرک عمومى، دوطرفه طورى نقشه کشى شده که از شرق به غرب امتداد يافته و هر نمرۀ آن، از ده الى بيست هزار دالر امريکايى به فروش ميرسد.
ساحه دوم، جنوب غرب شهر کابل، ساحه بالاتر از دشت برچى، نزديک ارغندى( اخلاص مينه )که مربوط به حاجى شيرعلم ابراهيمى (قوماندان شيرعلم )، قبلآ والى غزنى و يکى از قوماندانان ارشد سياف ميباشد. دراين ساحه هم پوسته هاى قبلى فرقه ده ، مستقر بوده است. ساحه غرب شهر کابل ساحه غند بيست چهار وغند تانک فرقه ده که محاط است، ازطرف جنوب به چهلتن، از طرف شرق به خواجه جم، از طرف شمال به بند قرغه و از طرف غرب به زيارت خواجه مسافر. دراين محل شهرکى تحت پروژه ی بنام شهرک ملاعزت ( قوماندان ملاعزت ) اعمارگرديده است.
ازهر نمرۀ سه بسوه يى آن که مبلغ هشت هزار دالر بفروش رسيده، تا کنون هشتصد نمره آن توزيع شده است. ملاعزت يکى از ارکين برجسته جمعيت اسلامى و قوماندان اسبق فرقه ده بوده است. ساحه سوم درشمال شهرکابل، عقب قطعه بابه جان( فرقه ٥٥ ) مربوط وزارت دفاع که از طرف شخصى بنام دگرجنرال عبدالرحمن، مولاناى سيد خيلى توزيع شده وهرنمرۀ آن، ازپانزده الى بيست پنج هزاردالر بفروش رسيده است.
ساحه چهارم ساحه گُلباغ و فاميلى هاى ريشخور در جنوب کابل که تاسيسات ديسانت هجومى و فرقه ۱٤ ريشخور وزارت دفاع در آن مستقر بود. اين ساحه که ازطرف غرب محاط است به کوه کُرغ، از طرف جنوب به چهل دختران چهار آسياب، ازطرف شمال به قلعه فتح چهاردهى و از طرف شرق به خير آباد چهار آسياب، هر نمرۀ آن، مبلغ نُه هزار دالر بفروش رسيده است. همچنان تاسيسات تپۀ نادرخان وشانزده جريب زمين لواى راکت قرغه هم، مورد چپاول قرار گرفته است.« بيشترين بهره ازمنابع خبري وتبصره پيرامون آن بخاطراستناد به حقيقت نويسي وحوادث نگاري ».
++++++++++
بخش نخست
امروزعطا نوردرمتحول ساختن خود ازیک قوماندان جنگجوبه یک شخص نرمخوتغيرشکل داده است. اودرسیزده سال گذشته به عنوان والی بلخ ازرقبای سیاسی خود پیشی گرفته است. امروز، او بهترین دریشی ونکتایی را می پوشد وازپکول به شدت تنفردارد ونمي خواهد ديگرکسي حتانامي ازين کلايي نورستاني ببرد . دارايي عطامحمد نورتنها درولایت بلخ نزدیک به بيش ازیک میلیارد دالر( هزارمیلیون دالر) می رسد. این دارایی که نه ازپدرش برای میراث مانده ونه هم ازمجرای تجارت بدست آورده است بلکه درده سال گذشته با استفاده ازپست دولتی بدست آورده است.
پدرعطا محمد نوردرشهرمزارشریف یک دوکاندارعادی بود که تمام مفاد سالانه اش به بیش ازهزار دالر امریکایی نمی رسید، اما امروزپسرش منحیث یک سرمایه دارجهانی یاد می شود. این آشکار است که والی بلخ درمزارشریف جایداد و یا دارایی هنگفتی دارد اما از دارایی های که درکشور های منطقه وجهان دارد، خدا می داند.
بازی
تقدیر ودل بستن به هرخاروخسی
خنده را ازقلب پاک وساده ام دزدیده است
تااينان برسکوي قدرت خود لميده اند
ازدل من
شاخه
امید
را برچیده است
مانده درمن بغض یک دنیا پرازفریاد ودرد
ناله هایم را هيچ دل درد
آشنا
نشنیده است
گریه ها می کردم زهجران وطن من بارها
روبروبراشکهای چشم من خندیده است
گرنکرد ند اعتنا ء برناله هاي زارمن
بلکه خدا هردوچشمان ترم را دیده است.
بحران وبد امنی عوامل فساد اداری وحرکت کُند بازسازی ونوسازی ودلیل غیرموثربودن مساعدتهای جامعه جهانی به کشورکه باعث بوجود آمدن روحیه مخالفت علیه نظام وسرانجام منتج به بروزمخالفتهای نظامی می گردد، دولت درزمینه رفع این عوامل کوچکترین اقدام عملی انجام نداده است که با گذشت زمان ساحه فعالیتهی تخریبی تروريستان درولایات جنوب، جنوبغرب ، شرق وشمال کشورتوسعه یافته، زمینه ها وانگیزه هی نارضیتی ومخالفت درسایر ولایات محسوس است، فساد اداری به اوجش رسیده، بازسازی ونوسازی بطورلازم آن با توجه به مبالغ هنگفت به مصرف رسیده انجام نیافته است.
اينان همه زاده ائتلاف هاي مصلحتي وزود گذراست که به اساس ضرورت ومنافع شخصي وگروپي انجلم ميگيرد وهيچکدام نسبت به کشورومردم کشوردلسوزي وپابندي ندارند .
اينان که همين اکنون درکرسي قدرت لميده اند ، طي اين سالهاوقبل ازاين جنايات فراواني را انجام داده اند. مشت نمونه خروار- خونین نمودن تضاد های ملیتی، مذهبی، سمتی، لسانی و تخم نفاق کاشتن بین ملیت های برادر افغانستان؛ مهاجرت بیش از یک میلیون نفر دیگر و بیجا کردن ده ها هزار فامیل درداخل کشور، غصب زمین، املاک و دارایی های اقلیت هایی که درساحه نفوذ قوماندانان حاکم قرار داشتند، ویران نمودن کامل پایتخت با قتل شصت وپنج تا هشتاد هزارنفروچپاول تمام دارایی های مردم و دستبرد به ناموس مردم، پاتک اندازی راه های عمومی واخذ جریمه، زور پولی، عشروذکات وغیره، ازبین بردن هشتاد درصد مراکز صحی و تعلیماتی وکتاب سوزی های بی نظیر تاریخ؛ پیدایش صد ها هزار بیوه، یتیم و گدا، زرع و قاچاق بیش ازنود درصد ازمواد مخدر جهان، مساعد نمودن زمینه به قدرت رسیدن سیاه ترین نیروی تاریخ یعنی طالبان و...درین بخش چند مورد را با محاسبات تقریبی ای که صورت گرفته است بطور نمونه ،چپاول ترانسفارمرها، ستشن ها، سب استیشن ها، کیبل ها، ماشین های مونتاژ وغیره ملحقات آن به ارزش پنجاه وهفت میلیون دالرامریکایی که بازسازی آن بيست برابرارزش مصرفی بیشتری را تقاضا می نماید.چپاول و تاراج لین ها، سویچبوردها، چینل ها، ماشین های اتومات، جنراتورها، رادیو ریلی ها، تیلکس ها، عراده جات، ستلایت ها، امکانات مرکز تربیوی، تعمیر های پستی وغیره به ارزش دوصدوپنجاه وپنج میلون دالرامریکایی که بازهم اعمارمجدد شان حداقل بيست برابرمصرف بر می دارد.
چپاول وغارت سیلوی کابل، پشیمنه بافی، پولي تخنيک ، پوهنتون کابل ، اکادمي پوليس ، انستيتوت علوم اجتماعي ،ترانسپورتهاي باربري کاماز،افسوتر، تصدي هاي باربري مواد نفتي ، ترانسورتهاي انتقالاتي اردو، پوليس وامنيت دولتي وهواي، کارخانجات جنگلک، کابل فلز ، رنگ و مواد کیمیاوی سازی، کشمش پاکی، کارتن سازی، پلاستیک و اسفنج سازی،افغان ترکاني ، بس هاي شهري و بس هاي برقي،الکول سازی، یخ سازی، گوگرد سازی، جراب بافی، جاکت بافی، بوت آهو، مسلخ و ده ها کارخانه خورد و بزرگ دیگر به ارزش بیشترازنوصد میلیون دالر که باز هم اعمارمجدد شان حداقل بيست برابر مصرف برمی دارد.چپاول وغارت دستگاه های برمه، کمپریسورها، وسایل نقلیه، لابراتوار های بزرگ، لابراتوارهای محلی وغیره که مجموع خسارات تنها درمرکز به هزاروپهارصد میلیون دالرامریکایی می رسد.
بلي ! سالها دركشور، بلندترين صداها صداي تفنگ بود، و غيرازصداي اسلحه هر صداي ديگري به خصوص صداي مظلوميت و حق خواهي اكثريت خاموش جامعه در گلوها شكسته مي شد، و طنين فريادها به گوش هيچ شنونده اي نمي رسيد. همين گونه درميان كشورهاي جهان، افغانستان تنها سرزميني بود كه با حجم زياد سوژه ها، ديدني ها، زيبايي ها و صحنه هاي رقت بار و غم انگيز جنگ و خشونت و ويراني، تصويري كه ازآن خودش باشد نداشت و تصويرگران تنها فاتحان جنگ را چهره آرائي مي كردند. راديوهاي محلي فقط اعلاميه هاي جنگ، و اخبار ملاقات هاي خسته كننده مقامات را پخش مي كردند.با اند وه و دردبا گذشت هرروزبا خيلي ازتفنگداران بي رحم وشرور، کشتن ؛ بستن؛ بردن وظلم واستبدا دد ردنا ک ترازقبل د هن مي گشا يد .
قوماندان عطا که درغارت دارایی های دولتی وملکیت های مردم طی اين سالها دراداره ملوک الطوایفی اش دربلخ، گوی سبقت را درغارت؛ ازسایراسلافش ربوده است، بیدادگرانه همچنان پا برگرده ی مردم گذاشته و رژیم مصلحت گرايي کرزي نیزبطورمسخره ی این ابتذال سیاسی را به نظاره نشسته است. عطا طبق ارقام هایی، روزانه صد ها هزاردالر امریکایی ازفروش زمینهای دولتی، قاچاق هروئین، مافیای انجوئیسم وشرکتهای تجارتی اش درآمد دارد.
اشخاصي که درشبکه ی مافیایی بلخ مصروف کاراند، با استفاده ازپست های دولتی، بطور مستقیم به فعالیتهای غیرقانونی وجنایت علیه بشریت پرداخته ودرنتیجه درصدی بالایی ازدرآمد هایشان را به حسابهای بانکی قوماندان عطا دربانکهای امارات متحده ، ايران وآسیای میانه سرازیر میکنند.
دربلخ بیشترین ساحات مرکزشهر را عطا خریداری نموده؛ مالک شفاخانه ها الفلاح ومولانا، شهرک های رهایشی مانند پروژه خالد بن ولید، مراکزتجارتی نور، تانک تیل طارق نور، مهمانسرای مزار، اپارتمان زرگری ها، رحمان مارکیت، بازار باختر، انستیتوت علوم صحی مولانا واپارتمان شبکه مخابراتی MTN واقع درشهرنوکابل میباشد وقرارمعلوم حدود ۲۵۰ قباله رسمی ثبت شده درمحاکم بنام خود ووابستگان نزدیکش دارد. درسایر بلند منزلها، تجارت خانه ها، مارکیت های لباس فروشی، انجو ها، شهرک ها، شفاخانه ها و کلینیک های شخصی با فیصدی معین یا شریک است و یا از آنان حق میستاند. گندگی باج خواهیش به جایی رسیده که درماه حوت سال (۱۳۸۸) نزدیک به نوروزسال نوکسی درتاشکند ازکمال نبی زاده رییس شرکت نبی زاده وتلویزیون «آرزو» که دوست نهایت صمیمی کاروبارعطا است میپرسد، چرا با وجود «امنیت» درمزارسرمایه گذاری نمیکنید؟ درجواب میگوید «نمیخواهم برای زنم شریک بگیرم»! مختصرترین جواب ازیک بورژوا کمپرادورچی معنی دارد غیرازینکه درتمامی امور با استاد شریک است.
اخیرا خریداری کشتی باربری، سرمایه گذاری و انتقال پول به خارج کشورمخصوصا به بانک های امارات و اروپا او را به یکی ازغول های سرمایه درافغانستان بدل کرده است.
سازمان «دیدهبان حقوق بشر» به تاریخ ۳ مارچ ۲۰۱۵ تحت عنوان «امروز تمام ما خواهیم مرد: زورمندان افغانستان و میراث فرهنگ معافیت» گزارشی درمورد افغانستان به نشر رسانید. در این سند گوشهای از تخطیهای جنگسالارانی که در حکومت کرزی و حکومت ع و غ پستهای مهم را در چنگ داشته بر مردم ستم و جنایت روا میدارند براساس مصاحبه با بازماندگان قربانیان مستندسازی شدهاند.
این سازمان بهطور مشخص کارنامه چند تن از «زورمندان جنایتکار» هریک عبدالحکیم شجاعی (قومندان پولیس محلی در ارزگان)، خیرمحمد تیمور مشهور به چریک (سابق قوماندان امنیه تخار)، قوماندان عزیزالله (قوماندان اربکی در پکتیا)، عطامحمد (والی بلخ)، حاجی نجیبالله کاپیسا (رییس امنیت ملی تخار)، میرعلم (سابق قوماندان امنیه بغلان و فعلا قوماندان اربکی در قندوز)، اسدالله خالد (سابق رییس امنیت ملی) و عبدالرازق (قوماندان امنیه قندهار) را به بررسی گرفته که با استفاده از پستهای دولتی شان به گروههای اوباش مسلح دسترسی داشته در برابر مردم و مخالفان شان از زور و وحشت کار میگیرند. این گزارش براساس ۱۲۵ مصاحبهای که «دیدهبان حقوق بشر» از ماه اگست ۲۰۱۲ بدینسو با متضررین، اعضای فامیل آنان و همچنین شهود، مقامات دولتی، بزرگان محلی، خبرنگاران، فعالان حقوق بشر، مقامات سازمان ملل متحد و اعضای نیروهای امنیتی افغان و بینالمللی انجام داده، تهیه گردیدهاست.
فیلیم کاین معاون بخش آسیایی «دیدهبان حقوق بشر» بیان داشت:
حکومت پیشین افغانستان و ایالات متحده امریکا به افراد زورمند و جنایتکار توانایی داد تا برای مدت مدیدی دست به جنایت بزنند بدون اینکه در قبال عملکردهای شان پاسخگو قرار گیرند.... امریکا که پس از سقوط طالبان در به قدرت رسانیدن تعداد زیادی از جنگسالاران و زورمندان کمک کرد، حالا باید تلاش های بینالمللی در راستای کمک به حکومت افغانستان در برکناری ناقضین جدی حقوق بشر از پست های دولتی را، رهبری کند.
هرچند جنایات، وحشیگریها، زورگیری و چپاول جنایتکاران در سراسر کشور و معافیت آنان از قانون برای مردم افغانستان مثل آفتاب روشن است، اما انتشار یکچنین گزارش موثق از سوی یک سازمان معتبر جهانی برای تعدادی آگاهیبخش و تکاندهنده خواهد بود. به همین دلیل من بخشی از گزارش را که حاکی از دستداشتن عطامحمد والی بلخ در جنایتهای سازمانیافته است، ترجمه نموده برای انتشار در سایت «حزب همبستگی افغانستان» میفرستم. قابل ذکر است که هرچند مطابق گزارش «رادیو آزادی» (۱۵ حوت ۱۳۹۳)، عطا ادعا نموده که علیه «دیدهبان حقوق بشر» در محکمه بینالمللی اقامه دعوا میکند، ولی آنچه روشن است، این جنگسالاران ابدا جرئت ندارند دربرابر یک چنین افشاگریهای باداران شان اقدامی کنند، چون میدانند که در این صورت با انتشار اسناد فراوان دیگری از چپاول و جنایت و مزدوریهای شان مواجه شده، بیش از پیش بیآب و رسوا میشوند. از همینرو عطا نیز برای تبلیغات حرف از « اقامه دعوا» میزند اما مثل گذشته دربرابر شمه ی از حقایق که توسط « دیدهبان حقوق بشر» بیرون داده شده خاموشی را به حالش مفیدتر تشخیص داده سکوت پیشه خواهد کرد.
عطامحمد نور: در ۲۰۰۱، در هنگام حمله بر طالبان، عطامحمد نور از قوماندانان عمده جمعیت درشمال بود. وی ملیت مختلط دارد ولی بیشتر بهحیث تاجیک شناخته میشود. پس از ۲۰۰۱، او قوماندان نیروهای نظامی در ولایت بلخ بود و خودش در مزارشریف موقعیت داشت. پس ازسلسله جنگهایی با رقیبش، دوستم رهبر جنبش، در ۲۰۰۳ عطا والی بلخ شد، مقامی که تا فبروری ۲۰۱۵ در اختیار او قرار داشته است. او یکی از افراد مقتدر سیاسی سمت شمال شدهاست. بعضی از رسانههای افغان و بینالمللی برقراری ثبات در این ولایت را به او نسبت میدهند.
سوالی وجود ندارد که امروز مرد مقتدر شمال، عطا است. وی تشکیلات جمعیت را در شمال نسبت به دیگر رهبران جمعیت در تمام کشور برقرار نگهداشتهاست... عطا شبکه پشتیبان از دوستان مسلح اسبق را در دست دارد که از میان آنان، ۱۵۰۰ تن شان قطعات متعدد زمین رهایشی را از نزد والی به دست آوردهاند. بسیاری شان صاحب مقام نه تنها در پولیس بلکه در ادارات دولتی، شرکتهای خصوصی عطا و همدستانش شدند.
سازمان «دیدهبان حقوق بشر» نگهداری شبکهای از شبهنظامیان توسط عطا تحت رهبری موثر وی که دلالت بر نقض جدی حقوق بشر میکند را مستند نمودهاست. براساس گزارشی، در ۲۰۰۱ عطا حداقل دو گروه شبهنظامی را تحت کنترول داشت که تعداد مجموعی شان به ۴۵۲ مرد مسلح میرسید. گزارش دیگر دریافته که عطا در ولایت بلخ بیشتر از ۱۵۰۰ اربکی را مسلح نموده است. تا از این گروهها منحیث «ضمانت» قدرت درصورت تغییر وضعیت سیاسی کشور استفاده کند. یکی از مقامهای بلندرتبه دولتی به سازمان «دیدهبان حقوق بشر» گفت که در اوایل ۲۰۰۱، عطا در حدود ۳۰۰۰۰ دالر امریکایی بهطور ماهوار در اختیار قوماندانی به نام ودود (قوماندان امنیه ولسوالی بلخ) قرار میداد تا شبکهاش را تامین کند. از ۲۰۰۱ بدینسو، عطا شبکه بزرگتری متشکل از شبهنظامیان اسبق که تعداد شان در حدود ۱۵۰۰ تن میرسد را از طریق اهدای زمین رهایشی حمایت نمودهاست.
اغلب گروههای غیررسمی مذکور با استفاده از انضمام در پولیس محلی وضعیت رسمی حاصل نمودند، با تغییر هدف ایجاد پولیس محلی که در اصل باید نیروی استوار بر مردم محل میبود و در انتها تحت کنترول وزارت امور داخله افغانستان قرار میداشت. مقام عالیرتبه خارجی که از برنامه پولیس محلی » اطلاع کافی دارد در اپریل ۲۰۱۱ اظهار نمود که اگر شما تلاش برای تغییر گروههای مسلح شمال به پولیس محلی میکردید، آنان واجد شرایط نیستند. با اینحال، این دقیقا همان کاری بود که با ملیشههای تحت کنترول عطا صورت گرفت. یکی از افراد دولتی آگاه به سازمان «دیدهبان حقوق بشر» گفت که در ولایت بلخ، «۸۰٪ پولیس محلی افراد عطا هستند.
در گزارش امنیتی محرم یکی از مقامهای رسمی ناتو که به دست «دیدهبان حقوق بشر» رسیده است، اظهار گردیده که عطا اعمال قدرت قابل توجه بر پولیس محلی در سطح ولسوالی دارد و با تحریک شبهنظامیان مسلح تلاش نموده تا آنان را جنبه قانونی داده و در صفوف پولیس درآمیزد. در این گزارش همچنان نوشته شده که تجربه ایجاد نیروهای امنیتی در بلخ نشان داده که آنان نسبت به پولیس عادی بیشتر متمایل به نقض وسیع حقوق ابتدایی بشری بنابر عدم سواد و نظارت هستند. بساط غیررسمی شبهنظامیان مسئله را مغلق میسازد تا درک نمود که کی فرمان نهایی برای اجرای کارکردهای آنان را دارد. هرچند شواهد در دست اشاره براین میکند که آنان بدون رضایت عطا عمل کرده نمیتوانند و بهطور موثر تحت فرمان وی قرار دارند، که زمان ارتکاب بدرفتاریهای ارایهشده دراین گزارش را نیز شامل میگردد. براساس اظهارات گزارش محرم امنیتی ناتو در ۲۰۱۱: اکثریت ارکان دولتی بانفوذ [درغرب مزار شریف]، همچون ارکان دولتی در ولایت بلخ، بخصوص افرادی در جمع نیروهای امنیتی ملی افغان رابطه تنگاتنگ با والی عطا دارند. این افراد جهت نیل و دفاع از سود و مقاصد شخصی والی عطا به کار گرفته میشوند. احتمالا برای استحکام نفوذ سیاسی، ساحه در هنگام انتخابات [۲۰۰۹] بیثبات گردید. با استفاده ازشبکه حمایوی جهت قتل واذیت مخالفان سیاسیاش، عطا کوشش نموده تا موقعیت سیاسی خود را قوت بیشتر بخشد. افزون برآن، رابطه با جنایتکاران، بخصوص قاچاقبران موادمخدر، برای منابع مالی والی عطا سودآور و کارا ثابت شدهاست. افزایش رابطه شبهنظامیان با عطا زمینه خوبی برای وی بوده تا با مخالفان در حال رشد خود مقابله نماید. گفته میشود که والی عطا نفوذش را در [غرب مزار شریف] بهطور ابتدایی از طریق ساختارهای ذیل اعمال مینماید، بهطور مثال ارکان دولتی بلخ، به ویژه پولیس محلی افغان و شبهنظامیان گوناگون و اربکیها.
محمد جان (نام مستعار) به «دیدهبان حقوق بشر» گفت که شبهنظامیان تحت فرمان عطا حین تلاشی قریهاش پس از حمله بر شبهنظامیان عطا درجریان انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۰۹، او را لت و کوب و تهدید به مرگ نمودهاند. براساس گزارش امنیتی رسمی در ۲۰۱۱، بهطور عموم محلات پشتوننشین بنابر عدم دولتمداری، فاصله در میان ارکان دولتی و اربکیهای بدرفتار که در لباس پولیس محلی درآمدهاند، مناطق بیارزش شمرده میشوند.
زمانی که ناصر خان و دیگر روستاییان شخصا به والی عطا درمورد کشتار سپتامبر ۲۰۱۱ شکایت نمودند، آنان میگویند که او برای شان گفت، «لطفا [قاتلان] را ببخشید، آن مسئله یک اشتباه بود.» هیچکسی برای کشتارها مسوول قرار داده نشد. تعدادی از منابع معتبر ادعا میکنند که بعضی از اعضای شبکه مشترک نیروهای امنیتی عطا مستقیما در فعالیتهای جنایتکارانه و تخطیهای حقوق بشری دخیل بودهاند. براساس همان گزارش محرم رسمی امنیتی:
والی عطا بخشهای متعدد اجتماع بلخ را تحت کنترول دارد. ازطریق فساد اداری و قیمومت، وی قادر است که نفوذش را بر بخشهای گوناگون اعمال نماید، مانند تجارت، سیاست، رسانه، نظام قضایی و حتا دنیای جرم. مقصد والی عطا از استقرار نفوذ در غرب [مزار شریف] بیشتر بدین گونه دیده میشود که از طریق ساختارهای رسمی و غیررسمی، جاهطلبی وی برای حفظ قدرت بر تمام ولایت بلخ است. علاقمندی والی عطا در [غرب مزار شریف] بیشتر ارتباط میگیرد به آرزوی وی جهت ازدیاد قدرت سیاسی و در کنار آن دخالت احتمالیاش در فعالیتهای نامشروع بخصوص قاچاق موادمخدر. دو منبع ارکان عالیرتبه دولتی بهطور مستقل به «دیدهبان حقوق بشر» گفتند که چندین قومندان عطا در چوکات ادارات امنیتی باندهای جنایتکار را به پیش میبرند که در آدمرباییها و قتلها در کنار دیگر جنایات دخیل بودهاند. هردو منبع که نخواستند نام شان بنابرجلوگیری از انتقام فاش شود، اسمای سلطان محمد مدیر جنایی، معین اوپراتیفی «ریاست امنیت ملی» سید شاه (خسربره والی عطا)، جنرال عزیز یکی از اعضای بلندرتبه در ریاست امنیت ملی» بلخ را برعلاوه قومندانان دیگری که بیشتر در فعالیتهای جنایتکارانه دخیل بودهاند، نام بردند.
گزارش نشرناشده داخلی دولت افغانستان از سال ۲۰۱۲ که دیدهبان حقوق بشر به آن دسترسی حاصل نمودهاست، بهطور مفصل اظهار میدارد که چگونه خسربره عطا به نام سید شاه و جنرال عزیز دستههای غیررسمی «محافظان مخفی» را به پیش میبردند و در فعالیتهای جنایتکارانه و اذیت باشندگان مزار شریف دخیل بودهاند. «دیدهبان حقوق بشر» گزارش دومی نشرناشده داخلی رسمی از عین منبع را دید که آنهم در ۲۰۱۲ نوشته شده، و ادعا میکند که عطا، اختطافگر بدنام بیرحم و قوماندان اسبق جمعیت به نام حبیبالرحمان را حمایت کردهاست براساس ادعاها، قربانیان حبیبالرحمان مشمول کودکان میگردد: پدری به «دیدهبان حقوق بشر» گفت که مجبور شد خونبها بپردازد اما دریافت که باند اختطافگر (پولیس برایش گفته بود که توسط حبیبالرحمان و سید شاه و دیگران رهبری میشود) طفل کوچکش را به زودی پس از اختطافش به قتل رسانده بودند.
براساس گزارش، پولیس حبیبالرحمان را در جنوری ۲۰۱۲ بازداشت نمود ولی عطا شخصا در قضیه دخالت نموده از انتقال او به کابل جلوگیری نمود. در صورت انتقال به کابل، عطا نفوذ کمتری بر جریان محاکمه و حکم محکمه نسبت به مزار میداشت. ماهیت شنیع جرمهای رحمان و سروصداها درمورد قضیه، محکمه مزار را واداشت تا با اندکترین سزا، رحمان را به ۱۷ سال حبس در ۲۰۱۲ محکوم نماید. اگرچه، گزارش مذکور اظهار میدارد که باوجود محکومیت زندان، عطا دخالت نموده تا مطمئن گردد که رحمان در زندان نسبتا آرام به سر برد و او به سرپرستی فعالیتهای جنایتکارانه باندش -بهشمول آدمرباییها- از داخل زندان ادامه دهد.
همچنان نیروهای ناتو عطامحمد نور را به اتهام قاچاق مواد مخدر و کشتن رقیبانش در فهرستِ کشتار نیروهای خارجی خود جاداده بودند؛ اما تنها به جمعآوری اطلاعات دربارهی او اکتفا کردهاند. یک گزارش محرم نشان میدهد که امریکا، انگلستان و ناتو، فرماندهان طالبان وهراس افگنان را نیز بدون داشتن اطلاعات کافی، درهمین سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱میلادی در فهرست کشتار خود جا داده بودند. جنرال پترویس، فرمانده پیشین نیروهای خارجی در افغانستان از کشتار فرماندهان طالبان و هراسافگنان به نیکویی یاد کرده بود و در سه ماه سال دوهزار و ده ، ۳۶۵ تن توسط نیروهای خارجی کشته شده بودند. مجلهی اشپیگل آلمان به اطلاعاتی دست یافته که امریکا، بریتانیا و ناتو، کسانی را که برای خود تهدید میدانستند، بدون اطلاعات کافی در باره آنها در فهرست کشتار خود جا میدانند. نامهای کسانی که در فهرست آنها جا داده میشد، برای آنها یک کود مخصوص و نام مستعاردرنظر گرفته میشد. نیروهای خارجی نه تنها طالبان، بل کسانی را که اندکی با آنها پیوند میداشتند نیز در فهرست کشتار خود جا میدادند. در سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ نامهای بیش از ۷۵۰تن در این فهرست جا داده شده بود. این فهرست هنگامی تهیه شده بود که جنرال دیوید پتریوس، فرماندهی نیروهای خارجی در افغانستان را به دوش داشت.
از اهداف اصلی او کشتن رهبران طالبان بود و حتا دردیدار با دیپلوماتها، ازکشتار فرماندهان طالبان و قاچاقچیان موارد مخدر، به افتخار یاد کرده بود. بربنیاد این گزارش، پتریوس گفته بود: هنگامی طالب خوب به وجود میآید که طالب کشته شود. جنرال پتریوس حملههای بیرحمانه را به هدف آماج قرار دادن طالبان در دورهی ماموریتاش آغاز کرده بود و در سه ماه ماموریت اش ۳۶۵ تن از فرماندهان طالبان را کشت. بربنیاد اسناد اشپیگل نیروهای ناتو، در سال ۲۰۱۰میلادی حتا عطامحمد نور والی بلخ را نیز، شامل فهرست محرم خود کرده بودند. عطا محمد نور، تاجیک و جنگ سالار است که در جنگهای افغانستان دست داشته است. وی به خاطری سرمایه دارشده که در قاچاق مواد مخدر دست دارد و دشماناش را به گونهی بیرحمانه، میکشد. نام عطا محمد نور، دراین فهرست در ردهی سوم و درشماره ۱۷۲۲ قرار گرفته بود و دربارهی او تنها به جمع آوری اطلاعات اکتفا شده بود.
ازتمام جنایات های ننگین مخصوصآ جنایت های مجاهدین درافغانستان اسناد وشواهدی زیادی وجود دارد ، تنها ازجنگ های در پایتخت کشوردهها سند وشواهدی مبنی برجنایت وجود دارد ، تنهاازحادثه تجاوزدرافشارکابل دهها سند وجود دارد ، که ازسوی حکومت ربانی و مسعود وتیم جنایت کارش صورت گرفته است ، صد ها انسان بیگناه ملکی دراین منطقه درروز اول تجاوزبطور وحشیانه کشته شده اند ، وصدها انسان دیگر را اسیرگرفته باخود برده اند ، بنا به گذارش ها، بیشترازششصد تن تا اکنون مفقود الاثرهستند ، که به احتمال زیاد بصورت دسته جمعی قتل عام گردیده اند ، این جنایت که تحت هدايت ربانی ، مسعود ، سیاف ، قانونی ، عبدالله وغیره جنایت کاران صورت گرفته است .
سوال اینجا است که آیا کسی قادربه ادعا وشکایت علیه جنایت کاران خواهد بود ، متاسفانه هیچ خانواده داغدیده و بازماندگان ان جنایت ها قادر به اعتراض و شکایت نمیباشند ، هرگاه یکی ازبازماندگان وقایع وجنایت افشارتصمیم به اعتراض و شکایت بیگیرد ، متعاقبآ ازسوی همین جنایت کاران ازبین خواهد رفت ، شکایت برعلیه جنایت کاران و مجرمان جهادی به معنی شکایت برعلیه رژیم و دولت قبلي ( کرزي ) وکنوني ( ع وغ) پنداشته ميشود. بنآ شکایت علیه مقامات بلند پایه دولتی ازپارلمان گرفته تا وزیران ووالیان کاری ساده ی نیست ، زیراهمه جنگسالاران جهادی وجنایت کاران جنگی همانند گذشته جنایت کارومجرم هستند ، ازنیروی نظامی ، سلاح ومهمات وافروذخيره شده برخوردارهستند ، وحمایت کشورهای خارجي مقيم کشورو دولت را باخود دارند ، بنا به گذارش های متعدد ، این جنایت کاران دارای قدرت های نظامی محلی و زندان های خصوصی مخفی اند ، بنآ درشرایط کنونی نه اینکه دست شان از قدرت گرفته شده ،بلکه بیشتر صاحب قدرت گردیده اند ، فساد اداری ، آدم ربایی ، دزدی ، همه وهمه توسط همین جنایت کاران صورت میگیرد ، زیرا در دوران زمام داری قبلي این جنایت ها بیشترصورت میگرفته است.
طالبان نیزیکی ازجنایت کار ترین گروه قرن محسوب میگردند ، که هزارها انسان بیگناه را درمناطق مختلف به قتل رسانیده اند ،حفاظت ازملا متوکل وملا ضعیف که ازجنایت کاران بزرگ طالبی است ، خود نشانه حمایت دولت ازجنایت کاران است ، بنآ تمام خواست های بازماندگان و قربانیان ومحاکمه جنایت کاران بصورت یک خواب ویک رویا باقی خواهد ماند ، و صدا های اعتراضی قربانیان وبازماندگان درگلوی شان خفه خواهد شد ، وبه هدفی که دارند هیچ وقت نخواهد رسید ، وهیچ ارگانی به شمول اداره فعلي وکشورهای خارجي به حقوق پایمال شده قربانیان توجه نخواهد کرد ، ازسوی دیگر نیروهای خارجي نیز بارها مرتکب جنایت شده اند ، بمباردمان های هوای بالای منازل مسکونی ، عملیات های شبانه وغیره از سویآنان صورت گرفته است ، که باعث کشته شدن افراد ملکی وغیرنظامی گردیده است ، بیشترین قربانیان را زنان و کودکان تشکیل میدهد ، که درمدت سيزده سال صدها شهروند ملکی به قتل رسیده اند ،یکی ازنمونه های اين خودسري واوباشي نیروهای آلمانی درکندز است ، که به تعداد سه صد نفرقربانی به جا گذاشت ، نیروهای آمریکاي نيز بارها توسط حملات هوای و زمینی بدون هدف صد ها انسان را به کام مرگ فرستادند ، که حتا بالای مراسیم های خوشی مردم از قبیل عروسی نیز یورش برده اند ، که باعث کشته شدن صدها زن وفرزند بیگناه ما گردیده است . طوریکه همه مردم مطلع اند ، دولت قبلي کرزی وفعلي ( ع وغ ) دردست همان ناقضین حقوق بشروجنایت کاران است ، ورژیم فعلی ترکیبی ازجنگسالاران و جنایت کاران جهادی میباشد ، این جنایت کاران با همکاری خارجيها قانون عفو سرتاسری را تهیه وترتیب نمودند ، وبه ولسي جرگه که اکثرشان همان جنگ سالاران اند، ارسال وبا تصویب اکثریت آرا از پارلمانی بي کفايت خود را معاف ازهرگونه تعقیب ومحکومیت کرده اند ، بنآ طرح ریزی قانون عفوعمومی ازسوی جنگسالاران وجنایت کاران تهیه وترتیب وبوسیله جنایت کاران ازپارلمان تصویب گردید .