استاد صباح
موجوديت قواي خارجي وتوانمندي قواي مسلح کشور
« رويداد هاوحوادث سياسي ونظامي افغانستان »
(استاد صباح) (6)
امنيت وآرامش امروزدروطن به يک رويايی دستنيافتنی وامنيت به يک کابوس وحشتناک تبديل شده است. امنيت به دست کسانی هست که ديروزبه منظورحرفه ی شدن نشانهزنی، عابرين را به گلوله میبستند. به دست کسانی هست که افتخار خرابی اين شهر را به گردن آويختهاند. آنانيکه سالهاي سال است که درمقابل ملت ستم ديده ومردم رنج کشيده زورگفتند ، کشتند ، بستند وبردند وازاموال بيت المال وازخون ملت قصرها، بلدنگها وآسمانخراشها ساختند ودرمقابل ديد جامعه بين المللي وقواي ناتوثروت ملي را به تاراج ميبرند ودستان شان بيشترازگذشته وبه خون بي گناهان آلوده شده است .
بهـــــار نو و آزادی و مردي
طراوت گرنبخشــــــــد این چمن را
سرود خوانان روند درکنج خلوت
که صبحی نیست دیگراین وطن را .
جنگ افغانستان، طولانیترین جنگ خارجی درتاریخ امریکا، حدود یک تریلیون
دالربرای مالیات دهندگان امریکایی هزینه داشته و پس از پایان رسمی آن در ماه
جاری نیاز به صدها میلیارد دالر سرمایه دیگر دارد
.
روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی درباره هزینههای جنگ افغانستان برای
امریکاییها با استناد به تحقیقات مستقل آورده است - حدود
۸۰
درصد مصارفات جنگ افغانستان در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما تامین شده است.
اوباما اززمان آغازریاست جمهوریاش در سال
۲۰۰۹
حضور نظامی درافغانستان را شدیدا افزایش داد. هزینههای گسترده برای این جنگ
۱۳
ساله که دولت هرگزجزئیات آن را منتشر نکرد موجب گسترش تردیدها درباره جنگ در
امریکا شده است. نظرسنجیها نشان میدهند که اکثرامریکاییها معتقدند که جنگ
افغانستان ایده بدی بوده است.
در حالی که جنگ عراق تاکنون حدود یک تریلیون دالر برای امریکاییها هزینه
داشته، هزینههای جنگ افغانستان عامل مهمی در بیزاری گسترده مردم امریکا و دولت
اوباما جهت دخالت نظامی در سایر نقاط دنیا از جمله اعزام دوباره نیرو به عراق
بوده است.
جان ساپکو، بازرس ویژه دولت امریکا برای افغانستان کسی که سازمان تحت
سرپرستیاش پروژههای بازسازی افغانستان به ارزش بیش از
۱۰۰
میلیارد دالر نظارت دارد، میگوید: میلیاردها دالر از سرمایههای این پروژهها
به هدر رفته و یا دزدیده شده است. آن هم طی پروژههایی که معمولا تاثیر بسیار
کمی بر شرایط افغانستان دارند.
او در این باره اظهار میکند: مطمئنا ما دوباره نمیتوانیم چنین پولی را از دست
بدهیم. مردم امریکا با این موضوع کنار نمیآیند
.
ساپکو با اشاره به تورم میافزاید، مبلغی که امریکا صرف بازسازی افغانستان کرده
بیش از هزینهای است که طی طرح مارشال برای بازسازی غرب اروپا صرف شد.
من
درسازمان کمک رسانی، امریکا دولت و پنتاگون به افرادی برخورد میکنم که گمان
میکنند در کانزاس هستند نه افغانستان. بازرسان من اطلاعاتی درباره برنامههای
هزینهها ارائه میدهند که من فقط میتوانم بگویم شما اینها را از خود
ساختهاید.
عملیات نظامی ناتو در افغانستان که مدت کوتاهی پس ازحمله
۱۱
سپتمبر در سال
۲۰۰۱
آغاز شد متاسفانه در حالی تا پایان دسمبر پایان مییابد که شورشیان طالبان با
وجود اینکه کنترول هیچ شهر بزرگی را در دست ندارند ولی همچنان قدرتمند هستند
.
طبق برنامه فعلی حدود
۱۰
هزار نیروی امریکایی تا پایان سال
۲۰۱۶
در افغانستان باقی میمانند با این وجود دولت امریکا باز هم برای افزایش نیروها
در این کشور به دلیل نگرانیها درباره تجدید فعالیت طالبان با خروج امریکاییها
تحت فشار رو به افزایشی است
.
ازسال
۲۰۰۱،
دولت امریکا حدود
۷۶۵
میلیارد دالر برای جنگ در افغانستان اختصاص داده است.
بیشتر این هزینهها مربوط به مخارج وزارت دفاع و بخش دیگری نیز مربوط به وزارت
خارجه بوده است
.
نکته جالب اما این است که هزینه مالی هر دو جنگ عراق و افغانستان قرض گرفته شده
بود و براساس مدارک دانشگاه سیتی در نیویارک امریکا تاکنون
۲۶۰
میلیارد دالر ازبدهیهای این جنگها را پرداخت کرده است
.
در راس این هزینهها، تامین منابع مالی برای درمان و دواهای سربازان زخمی و
آسیب دیدهای است که اردو را ترک کردهاند. لیندا بیلمز، اقتصاددانی که تحقیقات
گستردهای در زمنیه هزینههای جنگ انجام داده، برآورد کرده است که هزینههای
صحی ودرمانی سربازان هردو جنگ عراق و افغانستان تاکنون به
۱۳۴
میلیارد دالر رسیده است.
با این حال بیلمز معتقد است دسترسی به هزینههای درمانی تنها برای سربازان جنگ
افغانستان غیرممکن است چرا که یک سوم این سربازان در هر دو جنگ عراق وافغانستان
شرکت داشتند.
جنگ افغانستان باعث افزایش هزینههای عمومی دیگری نیز شده است مانند بودجه
جداگانه جنگ که از سال
۲۰۰۱
به بعد مطرح شده، بودجه اولیه پنتاگون که تمام هزینههای این نهاد را پوشش
میدهد و جنگ درعراق و افغانسان یکی از مهمترین عوامل افزایش این هزینهها بوده
است.
همچنین
براثر فشارهای سیاسی ناشی ازجنگ حق بیمه سلامت اردو که توسط پرسنل این نهاد
پرداخت میشود تا حد ممکن ارزان نگه داشته شده است. همزمان حقوقها به دلیل
افزایش تورم افزایش یافته است. به علاوه از سال
۲۰۰۱،
بودجه اولیه وزارت دفاع به
۱.۳
تریلیون دالر افزایش یافته است.
هزینههای آتی جنگ افغانستان احتمالا به بیش از صدها میلیارد دالر دیگر میرسد.
پنتاگون پیش بینی کرده است که این نهاد برای سالهای
۲۰۱۶
تا
۲۰۱۹
نیاز به بودجهای بالغ بر
۱۲۰
میلیارد دالر دارد.
با این حال هزینههای دیگری بستگی به عملیاتهای آتی ی دارد که کاخ سفید
درباره آنها تصمیم گیری میکند.
درهمین حال پرداخت بدهیهای ناشی از هزینههای جنگ، هزینههای درمانی نیز به
شدت درحال بالا رفتن هستند چرا که برخی از سربازان این جنگها اکنون وارد دهه
۶۰
زندگی خود شده و نیازشان به سرویسهای درمانی نیز افزایش یافته است
.
طبق برآوردهای پروفیسور بیلمز، هزینههای ناتوانی و درمانی سربازان جنگهای
عراق وافغانستان طی دهههای آتی به
۸۳۶
میلیارد دالر خواهد رسید. این دوجنگ همچنین هزینههای بازنشستگی را برای
پنتاگون افزایش دادهاند
.
اردو متعهد شده تا
۱.۲۷
میلیارد دالربه سیستم بازنشستگی خود اختصاص دهد. انتظار میرود این هزینه تا
سال
۲۰۳۴
به
۲.۷۲
تریلیون دالربرسد. با این حال منابع این هزینهها هنوز تامین نشده است.
به گفته یکی از مقامات دولتی
حقیقت تلخ درباره جنگ افغانستان این است که پنتاگون یا هرکس دیگری در دولت
نمیتواند بگوید این جنگ چه قدر برای ما هزینه داشته است.
همچنان گزارشها ازسوء استفاده چندین میلیارد دالری ازبودجه بازسازی افغانستان ازسوي محافل و مقامات امريکايي حکايت دارند. نتایج یک بررسی جدید دراردوي آمریکا نشان می دهد که میزان سوءاستفاده ازبودجه بازسازی وحیف ومیل آن به چندین میلیارد دالر رسیده است. آرنولد فیلدزبازرس ویژه بازسازی افغانستان با تایید این مطلب گفت ، میزان سوءاستفاده از بودجه بازسازی افغانستان همچنان درحال افزايش است . وی با انتقاد از سیاستهای آمریکا درامربازسازی افزود ، هیچ واحد کنترولی مناسبی برای بررسی اینکه پول مالیات دهندگان آمریکایی درکجا هزینه می شود وجود ندارد. مقامات امريکايي ادعا مي کنند که ازسال دوهزارودو تا کنون پنجاه وشش میلیارد دالربرای بازسازی افغانستان هزینه شده، اما به گواه واقعيتهاي اين کشور، نتیجه اي نداشته است . ازاين مبلغ بيست ونومیلیارد دالرصرف بازسازی نیروهای امنیتی وشانزده میلیارد دالرصرف توسعه این کشورشده است. اين درحالي است که با گذشت حدود يک دهه نه تنها وضعيت نيروهاي امنيتي ونظامي افغانستان بهبود نيافته بلکه مردم وبخصوص زنان و کودکان با مشکلات عديده روبروهستند . به گونه اي که به گزارس صندوق کودکان سازمان ملل ،یونیسف بيش ازیک چهارم کودکان هفت تا چهارده ساله همچون یک فرد بزرگسال کارمی کنند، به طوریکه وضعیت کودکان کار به عنوان یکی از معضلات اصلی دولت اين کشور به حساب می آید. براساس گزارش وزارت صحت عامه کشورنيز، ازسي میلیون افغان دوازده میلیون نفرزیرخط فقر زندگی می کنند که ازاین دوازده میلیون فقیر، سه میلیون نفرکودک زیرپنج سال هستند که ازسوء تغذیه رنج می برند. البته بازرس ويژه بازسازي افغانستان به بقيه هزينه هاي بازسازي که امريکا ادعا مي کند ازسال دوهزارودو دراين کشورهزينه کرده ،اشاره نکرده است . ازاينروگزارش تفتيش ويژه بازسازي ازفسادهاي گسترده نهادهاي غربي فعال بخصوص امريکايي درافغانستان حکايت دارد .
حملات انفجاری و درگیریهای مسلحانه طی روزها و هفته های اخیر درافغانستان به شدت افزایش یافته است. با توجه به این که اهداف این حملات بیشتر مقامات دولتی و نظامیان خارجی درافغانستان بوده است اما تعداد زیادی ازمردم مخصوصا زنان و اطفال هم در این حوادث جان خود را از دست دادند . شدت حملات اخیرطالبان به حدی بوده است که شماری ازتحليلگران ازوضعیت امنیتی موجود درافغانستان ابراز نگرانی کردند .
طبق گزارش هیئت کمک رسانی سازمان ملل متحد درافغانستان طی سال گذشته درمجموع ده
هزاروپنجصد نفرازافراد نظامی در افغانستان کشته وزخمی شدند و این در حال است که
این رقم درسال دوهزاروسيزده هشت هزاروسه صد نفر بود. ازجمله تعداد کشته شدگان
با بيست وپنج درصد
افزایش به سه هزاروهفتصد نفروتعداد زخمی ها با بيست ويک درصد افزایش به
هشتهزاروششصد نفر رسیده است. این بالاترین تعداد کشته ها و زخمی ها ازسال
دوهزارونوبه اينطرف است.
قوماندان جدید نیروهای آیساف گفته است که امسال نیروهای امنیتی افغانستان تلفات
جنگی بیشتری را متحمل شده اند. به گفته او، درسال جاری نزدیک به نوهزارعضو
نیروهای امنیتی درجنگ با شورشیان کشته و زخمی شده اند.
پس از آنکه نیروهای ناتوزیرقوماندانی ایالات متحده امریکا حضورشان را کاهش داده
و رهبری اکثر وظایف جنگی را به عهده حکومت و اردوی افغانستان سپردند، تلفات
نیروهای داخلي دردو سال گذشته افزایش یافته است.
جنرال جان کمبل قوماندان نیروهای بین المللی کمک به امنیت در افغانستان گفت که
تلفات عمومي نیروهای داخلي- اعم ازکشته ها و زخمی ها - درسال دوهزاروچهار نزدیک
به نوهزار نفرمی باشد.
او گفت پس از آنکه نیروهای افغانستان مسئولیت را از ناتو به دوش گرفتند، تلفات نیروهای افغانستان آشکارا افزایش یافته است. اما این چیزی بود که انتظار می رفت زیرا آن ها در رهبری جنگ قرار دارند. کمبل گفت که مخصوصاً تلفات نیروهای پولیس افغانستان زیاد است، زیرا آن ها تجهیزات کمتری دارند و بیشتر آسیبپذیر می باشند. درصدی بسیاربزرگتر (این تلفات) متعلق به نیروهای پولیس است، زیرا آن ها واقعاً درخط اول دفاعی قرار دارند.
آنها با عین برابربا اردوی ملی و نیروهای خاص عملیاتی مجهزنیستند. بنابراین، احتمالاً آن ها بخش بزرگ این تلفات را متحمل می شوند. جنگ های شدید اخیردر ولایت جنوبی هلمند که قطعات بزرگ تفنگداران دریایی ایالات متحده امریکا آنجا را ترک کرده اند، شمار تلفات را بیشتر ساخته است.
درشش هفته اخیردرهلمند جنگ تقریباً تمام عیارجریان داشته است.
درجریان سيزده سال جنگ افغانستان بیش از دوهزاروسه صد سرباز امریکایی کشته و
بیش ازنوزده
هزار تن دیگر زخمی گردیده اند. اما تلفات نیروهای امریکایی وناتو دردو سال
گذشته شروع زیاد کاهش یافته است.
قطع نظر ازنیروهای خاص عملیاتی ایالات متحده امریکا، اکثر سربازان امریکایی
دیگر درعملیات جنگی در افغانستان شرکت نمی کنند. هنوزحدود چهل هزار سرباز
ایالات متحده امریکا درکشورحضور دارند .
همچنان درگزارش سالانهی
یوناما در رابطه با محافظت غیرنظامیان درجنگهای مسلحانه نشان میدهد که در سال
۲۰۱۴
تلفات غیرنظامیان
۲۲درصد
افزایش یافته است.
گزارشی که منتشر کرده است، افزایش جنگهای زمینی بین طرفهای درگیر یکی از
دلایل اصلی افزایش تلفات غیرنظامیان گفته شده است. در سال
۲۰۱۴
تعداد تلفات غیرنظامیان۱۰هزار
و۵۴۸
تن گزارش داده شده است که بلندترین آمار ازسال
۲۰۰۹
تا به حال گفته میشود.
این ارقام، شامل
۳هزارو
۶۹۹
کشته (۲۵
درصد افزایش) و
۶هزارو
۸۴۹
زخمی (۲۱
درصد افزایش) که در مجموع
۲۲درصد
افزایش در شمار کشته و زخمی در مقایسه با سال
۲۰۱۳
است. ازسال
۲۰۰۹
تاکنون؛ این بالاترین رقم تلفات و زخمیشدگان در نتیجهی جنگهای زمینی بوده
است. شمار جنگهای زمینی در مقایسه با سال گذشته تا
۵۴درصد
افزایش یافته است. ازدیاد تعداد غیرنظامیان کشته و زخمی شده در سال
۲۰۱۴
نشان دهندهی ناکامی تعهدات برای حفاظت ازغیرنظامیان میباشد. طرفهای درگیر
باید عواقب اعمالشان را بدانند؛ مسئول اعمال خود باشند و حفاظت از غیرنظامیان
را اولویتشان قرار بدهند. این گزارش نشان میدهد که
۷۲درصد
تلفات توسط گروههای مسلح مخالف دولت،
۱۴
درصد توسط گروههای دولتی (۱۲
درصد توسط قوای مسلح افغانستان و
۲
درصد توسط قوای بینالمللی) و۱۰
درصد در نتیجهی جنگهای زمینی گفته شده است.
همچنین
۳درصد
دیگر تلفات توسط بقایای جنگی و
۱درصد
دیگر توسط گلولههای مرزی کشته شدهاند. اکثر تلفات در نتیجهی جنگهای زمینی
بین قوای مسلح افغانستان و گروههای مسلح مخالف دولت افغانستان صورت گرفته است
که تلفات ناشی از راکت و نارنجک بودهاند. تعداد تلفات زنان و اطفال نیز تا
۴۰درصد
افزایش یافته است. تعداد تلفات اطفال
۲هزارو
۴۷۴
تن گفته شده است که از آن جمع
۷۱۴
کشته و یکهزارو
۷۶۰
زخمی میباشد. تعداد تلفات زنان تا
۲۱درصد
ازدیاد یافته است،
۲۹۰
زن کشته و
۶۱۱
تن دیگر زخمی شدهاند. زنانی که شوهرانشان را در این جنگها از دست دادهاند،
مسئول خانواده شدند که باعث ایجاد مشکلات اجتماعی و اقتصادی بسیاری شده است.
دراثر ناداری بعضی خانواده مجبور شدهاند تا دخترشان را در بدل قرضه به فروش
برسانند و یا اطفال مجبورشدهاند تا به جای مکتب به کارهای شاقه دست بزنند.
ازطرف ديگرحکومتی که تاشش
ماه
۵۰
درصد کابینه خود را تشکیل نتواند وسیاست های داخلی وخارجیش را حداقل به صورت
نسبی تنظیم کرده نتواند، شکست خورده است.
مردم در مجموع، به خصوص شورای ملی، مجلس سنا، شورا های ولایتی و نهادهای جامعه
مدنی، ازهم فروپاشی حکومت وحدت ملی نگران هستند.
رییس جمهورغنی ضمن اعلام پلان پنج ساله کاری حکومتش، تاکید کرد که سیاست های
داخلی را تنظیم کرده و تغییرات در برخی از نهادها به خصوص کمیسیون مستقل
انتخابات و مبارزه با فساد اداری از اولویت های کاری وی می باشد، اما تا کنون
گام های موثرعملی در این راه ها بر داشته نشده است.
این
در حالی است که به گفته او کمک های بین المللی تا اندازه زیاد وابسته به
اصلاحات درون حکومتی درافغانستان می باشد.
جامعه جهانی درحالی کمک های خود را مشروط به اصلاحات بنیادی و از بین بردن فساد
درافغانستان کرده است که تا حال اکثر وزارت خانه ها و ولایت ها توسط سرپرست ها
اداره می شود که آنان حتی صلاحیت عزل و نصب را ندارند در حالیکه تغییرات و عزل
و نصب ها درهرنهاد دولتی توسط رهبری آن نهاد یک امر ضروری است.
کسانیکه درحیطه کاری خود صلاحیت عزل و نصب و مجازات و مکافات را نداشته باشند،
چگونه می توانند مصدر خدمت واقع شوند، بنا بر این باید گفت تمام عوامل موجود
سبب می شود که دولت وحدت ملی روز بروز ضعیف تر شود.
دولت وحدت ملی همانگونه که در سیاست های خارجی ضعیف عمل کرده است، در سیاست های
داخلی خود نیز تا کنون شکست خورده است، زیرا اقتصاد کشور با رکود مواجه است و
تاجران ملی و بین المللی علاقه ای به سرمایه گذاری در افغانستان را ندارند و
همچنین بیکاری و فقر در حال افزایش است.
در ابتدا گمان می رفت که رییس جمهورغنی کله اقتصادی خوبی دارد و طبق گفته های
خود افغانستان را به یک کشور تولیدی تبدیل می کند، اما بلند بردن مالیات پیش
ازتغییر وتوسعه اقتصادی وهم چنین تظاهرات عده ازدکانداران و نانواییها
درشهرکابل به دلیل بلند بردن مالیات از سوی دولت، نشان داد که این روند با
اقتصاد فعلی کشورسازگار نیست و دولت درسیاست های داخلی خود ضعف دارد.
دولت همانگونه که تاکنون درسیاست های داخلی خود ناکام بوده است درسیاست های خارجی نیزبا تعاملات که دراین اواخربا برخی ازکشورها داشته است. به خصوص اعلام حمایت ازکشورعربستان سعودی درقضییه یمن ضعیف عمل کرده است. گفتنی است که هفته گذشته برخی ازنمایندگان مجلس نیزازفرو پاشی دولت وحدت ملی به دلیل ضعف های که دارد ابراز نگرانی کرده و ازعموم اعضا خواستند که دو روز کاری خود را جهت بررسی بحران های موجود درحکومت به خصوص علت تاخیر درمعرفی اعضای کابینه اختصاص دهند.
ازجانب ديگرفساد اداری بیداد میکند، امنیت رو به وخامت می گراید و دولت درراستای حل مشکلات کشوری عاجر است و برنامه عملی ندارد.شیوع فساد اداری به شکل بی سابقه آن درادارات دولتی، بروزبد امنی ها وزمینه هی گسترش آن وناکافی بودن وغیرموثربودن کمکهی جامعه جهانی و روند بازسازی درکشور. بحران وبد امنی عوامل فساد اداری وحرکت کُند بازسازی ونوسازی ودلیل غیرموثربودن مساعدتهای جامعه جهانی به کشورکه باعث بوجود آمدن روحیه مخالفت علیه نظام وسرانجام منتج به بروزمخالفتهای نظامی می گردد، دولت درزمینه رفع این عوامل کوچکترین اقدام عملی انجام نداده است که با گذشت زمان ساحه فعالیتهی تخریبی تروريستان درولایات جنوب، جنوبغرب ، شرق وشمال کشورتوسعه یافته، زمینه ها وانگیزه هی نارضیتی ومخالفت درسایر ولایات محسوس است، فساد اداری به اوجش رسیده، بازسازی ونوسازی بطورلازم آن با توجه به مبالغ هنگفت به مصرف رسیده انجام نیافته است.
اينان همه زاده ائتلاف هاي مصلحتي وزود گذراست که به اساس ضرورت ومنافع شخصي وگروپي انجلم ميگيرد وهيچکدام نسبت به کشورومردم کشوردلسوزي وپابندي ندارند .
ازطرف ديگرمتاسفانه نه تنها رقابت بین نیروهای مسلح کشور وجود دارد بلکه
خواستگاه قومی وحزبی پیشتر از ملی بودن برای اکثریت اولویت دارد. تا حدیکه برای
شمولیت درنیروهای مسلح خصوصاً اردو فیصدی اقوام مشخص شده و در ریفورم پولیس ملی
نیز معیار قومیت یکی ازاساسی ترین اصل بود، حتی کسانی بودند که برای اشغال پست
بهتر در سوانح خود دستکاری نموده خود را از اقوام که صاحب منصب کمتر دارند
معرفی کردند.
اکنون کرسی های بلند و پائین نیروی مسلح براساس قومیت و احزاب و وابستگی افراد
به اشخاص با نفوذ تنظیم شده وحتی این وابستگی به سیاست حزبی (اپوزیسیون و
پوزیشن) و نیز جهت گیری پارلمانی بطور فوری تغییر می کند.
کمترجنرال را می یابید که وابسته گی سیاسی نداشته باشد ممکن بطور رسمی فورم
شمولیت حزب را خانه پری نکرده باشند ولی بطور مستقم از جانب گروه ها و افرادی
سیاسی حمایت می شوند وبه اشاره آنان حتی اصول و ارزشهای مسلک و قانون را زیرپا
می گذارند.
ارزش مسلکی جایش را بطور مسالمت آمیز به ارزش سیاسی وزور سیاسی و اندیوالی خالی
کرده و کمتر برای مسلک اهمیت داده میشود، حتی روزگاری منسوبین قواه مسلح به
حالت رسیده که باید برای اخذ ترفیع قانونی خویش باید از جانبی بالای مسئولین
اعمال فشار کنند و حتی اتهامات وجود دارد که رشوه می پردازند.
شمولیت درمراکز تحصیلات عالی و یا مکاتب نظامی نیز سهمیه بندی شده که از فلان
قوم چند نفر و از فلان قوم چند نفر می تواند شامل شود. این در واقع برمیگردد به
سیاست زدگی نیروی مسلح و زیرپاه شدن ارزشهای مسلکی و قانون کشور.
جامعه جهانی با آنکه وضعیت کنونی را بطور دقیق وهمه جانبه زیرنظر دارد و میداند
وضعیت به کدام طرف پیش میرود بلادرنگ به درخواست های این سیستم بدون اینکه آنرا
اصلاح کند پاسخ مثبت میدهد، از جمله میتوان به حمایت جامعه جهانی ازتشکیل پولیس
محلی که خود یک پروژه سیاسی و یا در واقع مسلح سازی افراد زورمند محلی درعرض
نیروهای ملی کشوراست اشاره کرد، که خود بگونه مرض سرطان در بدنه نیروهای مسلح
کشور در حال فعالیت بوده و احتمال میرود اگر وضعیت حمایوی از آنان به چنین حالت
پیش برود دیگر قابل جمع نخواهند بود.
هدايت اشرفغنی،
مبنی برتعلیق قراردادهای خرید مواد سوختی وزارت دفاع ملی واعلام ممنوعالخروج
شدن مسوولان لوژستیکی این وزارت، زنگ هشداری را برای عاملان فساد دروزارت دفاع
ملی به صدا درآورد. وجود مصارف گزاف سوختی و تداوم حیف ومیلهای
گسترده در وزارت دفاع ملی، بهخصوص
خرید و مصرف مواد سوختی، حدیث کهنهای
است که هرازگاهی ازسوی رسانهها
و برخی از نهادهای بیطرف
روایت شده است. اما در برابر این روایتهای
افشاگرانه و شفافیتطلبانه
هیچ واکنشی نشان داده نشده است.
گوشهای
مسوولان امور یا چنین صداها را نشنیده و یا هم موانعی فراروی رسیدن این صداها
به گوش آنان وجود داشته است.
تخلیه تانکرهای رنجرهای اردوی ملی توسط رانندگان و حتی صاحب منصبان این نهاد،
یکی از مواردی بوده است که بارها شهروندان شاهد آن بوده و نویسنده نیز این
پدیده را بارها با چشم سر مشاهده نموده است. جدا از خورد و بردهای جزئی،
فسادهای کلانی نیزدرمصرف مواد سوختی وزارت دفاع ملی وجود داشته است.
ازسوی دیگرگزارش تحقیقی انجام شده از سوی کلیدگروپ درسال سيزده نودخورشیدی نشان
میداد
که مصارف گزاف سوخت دیزل جنراتورها درشش قول اردوی وزارت دفاع ملی برای این
ارگان نظامی کمرشکن است. مسوولان این قول اردوها درهمان زمان ازوصل شدن سیستم
برق این قول اردوها به سیستم برق شهری سخن گفته و هزینه سوخت این جنراتورها را
غیرمنطقی خوانده بودند. شش قول اردوی زمینی ویک قول اردوی هوایی ویک فرقه مستقل
به نام يکصدويازده کابل شامل تشکیلات اساسی وزارت دفاع ملی میباشد
که دیزل جنراتورهای قطعات فوق به منظور تأمین انرژی برق نزدیک به ششصدهزارلیتر
تیل را درهربيست چهارساعت مصرف میکند.
همین امر نیز باعث شده است تا رییسجمهوردرهماهنگی
با نهادهای داخلی و خارجی و حضورداشت اداره سیگار(سازمان بازرسی ویژه ایالات
متحده امریکا برای بازسازی افغانستان) دست به اقدام قاطعی مبنی بر تعلیق
قراردادهای خرید تیل وزارت دفاع ملی بزند. اداره سیگار نیز که بارها از وجود
فساد گسترده در وزارت دفاع ملی گزارش نموده بود و سخن از حیف و میل هزاران دالر
در ساخت و سازهای این وزارت به میان آورده بود، با اقدام ریاستجمهوری
هماهنگ شده و در صدد است با آوردن شفافیت در خریدهای این وزارت، جلو مصارف گزاف
موجود در این نهاد گرفته شود.
حقیقت این است که هرگاه حرکت اصلاحی ریاستجمهوری
در زمینه تحقق اهداف آن که همانا کاهش هزینههای
سرسامآور
است به فرجام رسیده و محقق شود، کار بزرگی در راستای شفافیتزایی
صورت گرفته و بخشی از وابستگیهای
شدید مالی دولت در عرصه تأمین نیازهای مالی برای نهادهای امنیتی و نظامی کاهش
خواهد یافت. زیرا بیشترین مصرف دولت افغانستان در بخشهای
نظامی و امنیتی است و هرچه این ارگانها
به کمکهای
خارجی نیاز بیشتری داشته باشند، به همان اندازه آسیبپذیری
و ضربهپذیری
دولت و حکومت افزایش یافته و این مسأله، حکومت را بیش از پیش ضعیف و متزلزل
خواهد ساخت.
توانمند شدن نهادهای امنیتی و کاهش هزینههای
بیجا
وهنگفت از روی دوش این نهادها به استقلال امنیتی و ثبات سیاسی کشورنیزکمک خواهد
کرد، زیرا هرچه نظامهای
امنیتی به لحاظ اقتصادی ومنابع تمویلی دارای مصارف گزاف باشند، شدت وابستگی
آنان به کمکهای
خارجی بیشترشده و نظام سیاسی را وابستهترخواهد
ساخت. این مسأله به ضرر ثبات سراسری و امنیت پایدار نیز میباشد.
زیرا تا هنوز هم دولت افغانستان نتوانسته است منابع مالیاش
را در بخشهای
انکشافی وامنیتی ازعواید داخلی خویش تأمین نماید واین مصارف به مساعدتهای
بیرونی وابسته است.
اما اصل سخن دراین است که آیا رییسجمهور
و تیم اصلاحاتی وی که ازمرکزقدرت (ریاستجمهوری)
رهبری وهدایت میشود،
درآوردن اصلاحات موفق خواهد شد؟ این پرسش ازآن رو اهمیت دارد که باندهای فاسد
درادارات مختلف دولتی ریشهدارتراز
آن است که بتوان با یک حرکت اصلاحی ریشه آنان را خشکانده واز دوام عمرزیانبارشان
جلوگیری کرد. باندهای فساد درادارات دولتی همواره یک گام جلوترازدولت بوده و به
محض آغاز هرگونه تکتیک مبارزه با فساد، شگردهای قویتری
را اختیار نموده و جلو اقدامات اصلاحی را میگیرند.
لذا ضروری است تا حکومت متوجه هرگونه نیرنگ باندهای فاسد بوده و نگذارد تا
اقدامات انجام شده خنثی شده وعدم تأثیرگذاری آن، ابهت و هیبت حکومت را شکسته
واقتدار آن را برای باردیگر برزمین بزند.
ادامه دارد...