غلام سخی ارزگانی
افغانستان بازهم در محور تداوم قربانی ها
تاریخ به اثبات رسانیده که نیاکان ما در اعصار آریانای کبیر، خراسان اسلامی و افغانستان تازه تولده شده، سلسلتآ دمی آسایش را از مهاجمان اجنبی و خودکامگان بومی منطقه و جهان کشایان خون آشام نداشتند. هر نسلی به نسلی دیگری روزگاران نهایت تلخی را از اثر جنایات دشمنان خارجی و طبقات حاکمه داخلی پشت سر نموده و حتا بازماندگان شان تا این قرن 21 نیز از سوی ستمگران متحجر، عصری و حامیان خارجی آنان آرام نیستند.
از تجاوزات داریوش، کوریوش، سکندر مقدونی، عرب ها، چینایی ها، هندی ها، چنگیز، صفوی ها، انگلیسی ها، روس ها و دیگران را بالای مردمان خویش در تاریخ افغانستان شاهد هستیم که فقط جوی خون را در کشور ما جاری کردند.
باید گفت که حد اقل از اعصار سلطنت های میراثی تک قبیلوی، مردم مظلوم ما به شکل سنتی در دام های قدرتمندان مطلقه نظام های غیر دموکراتیک، قبیله گرا و طبقات حاکمه طفیلی جامعه و حامیان خارجی آنان تا حال خرد و خمیر شده که یک مرحله طولانی قربانی تمام اقوام و مردم ستمکش کشور ما را به اثبات می رسانند.
در دوران جنگ سرد، کشور ما مورد تجاوز و اشغال نظامیان ارتش سرخ قرار گرفت. در جریان 14 سال جنگ مقاومت و آزادی بخش ملی بود که عساکر دولتی، مجاهدین و سایر اهالی کشور در مقابل یک دیگر کشته شدند؛ ولی ثمره ی آنان را کشورهای همسایه، منطقه، اشغالگران شوروی و سایرعوامل خارجی بردند. به کلام روشن تر، از هر سه طرف هموطن ما به نفع بیگانگان کشته شدند.
در زمان دولت اسلامی مجاهدین و امارات اسلامی طالبان با رقابت های مستقیم استخبارات کشورهای خارجی نیز مرحله دیگری از تباهی و قربانی مردم کشور ما آغاز شدند که در هردو مرحله بیش از هشتاد هزار تن از هموطنان مصیبت رسیده ی ما به کام مرگ برده شدند. همچنان خسارات مادی و معنوی بی حسابی را به مردم داغدیده و کشور بی دفاع افغانستان وارد آوردند. بازهم وطن داران ما طمعه دم توپ دشمنان داخلی و خارجی به خصوص کشورهای همسایه، منطقه و جهانی شدند.
خاصتآ تجاوز و جنگ تحمیلی استخبارات پاکستان از طریق حلقات مختلف مجاهدین و به ویژه توسط تروریستان داخلی بالای خاک مقدس افغانستان در این مدت شدید ترین ضربات خردکننده ی را بر پیکیر ناتوان و بی دفاع مردم افغانستان وارد نموده است که همه شاهد اند. استخبارات پاکستان در جریان چهار دهه آخیر از یک طرف تا حال در زیر پوشش اسلام، مراکز مختلف آموزش و تربیت تروریستی را در مدارس دینی با حمایت مادی عربستان و سایر وهابی ها و حامیان آن ایجاد و فعال نموده است. از طرف دیگر بزرگ ترین ضربه را به اسلام وارد کرده که در مراحل گوناگون جنگ ها، ویرانی ها و کشتارها را در افغانستان ادامه داده اند.
پس از سقوط امارت اسلامی طالبان و آغاز فصل نوین با حمایت و کمک های بی دریغ جامعه جهانی و خاصتآ مساعدت سرشار امریکا تحولات فراوان مدنی در کشور صورت گرفته که نباید دست کم گرفت؛ ولی از جمله: مسأله تروریسم، مواد مخدر، قاچاق، ناامنی، خشونت، جنگ و کشتارهای دسته جمعی مردمان غمبار و نیروهای امینتی افغانستان در عصر حاکمیت مصلحت گرای جناب حامد کرزی حتا کاهش هم نیافت؛ بلکه در زمان جناب داکتر غنی نیز افزایش یافته است. باید نوشت که مردم ما در این زمینه ضربات نهایت بزرگی را متحمل شده اند که جبران آن به آسانی مسیر نخواهد بود.
در 13 سال حاکمیت قبیله گرا و مصلحت گرای حامد کرزی نه تنها اقتصاد تریاک، قاچاق، ناامنی، فساد اداری، خشونت، جنگ، عملیات انتحاری و کشتار نیروهای امینتی و عامه مردم تقلیل نیافتند؛ بلکه به طور هدفمند و آگاهانه افزایش داده شدند و حتا یک تروریست پاکستانی، داخلی وغیره به صورت قانونی محاکمه، اعدام یا حد اقل حبس دایمی هم نشد. به سخن دیگری، سرنوشت مردم مظلوم ما توسط جناب کرزی و سایر همکاران شان به معامله و قربانی قرار گرفته شدند که این میراث ضد بشری اکنون نیز تشدید شده است.
در دوران حکومت وحدت ملی نه تنها شاهد تداوم قربانی های مردم خویش از ناحیه دهشت افگنان در سراسر کشور با شیوه های جنگ های تهاجمی آنان علیه نیروهای امنیتی و مردم خویش هستیم؛ بلکه با تداوم نفاق که از سوی حامیان جناب داکتر غنی و آقای داکتر عبدالله بر حکومت وحدت ملی تحمیل شده است، مردم افغانستان را باز هم در محور قربانی جدید قرار داده است. کسانی که هردو تیم انتخاباتی ریاست جمهوری را حمایت کردند، حال سلیقه های شخصی و سیاسی خویش را خلاف مصالح ملی بالای هردو رییس حکومت وحدت ملی تحمیل می نمایند. از همین جهت است که زمام داران حکومت وحدت ملی تا حال قادر به تکمیل کابینه، تقرر والیان، قوماندان، قاضیان، رؤسا، اصلاح کمیسیون انتخاباتی و تعدیل برخی از ماده های قانون اساسی کشور توفیق حاصل نکرده و دامنه بحران حاکمیت کرزی در تمام ساختارهای دولتی، خصوصی، اجتماعی و در متن جامعه نیز گسترش پیدا نموده است.
کلیه دهشت افگنان به صورت مستقیم از سوی استخبارات پاکستانی، حامیان منطقوی، بین المللی آنان و حتا از درون دولت در تداوم عملیات تروریستی، انسان کشی، ویرانی و آوارگی مردم افغانستان مورد تقویت هدفمند قرار گرفته و کشور ما را به محور جدید قربانی و تباهی انتخاب نموده اند. از همین رو، حال تقریبآ در 20 ولایت کشور ناامنی و جنگ های شدید از سوی عوامل پاکستانی ادامه دارند. در این جنگ تحمیلی از هر طرف، صرف هموطنان ما به خاک و خون یکسان می شوند.
در این جا نه حقوق بشر، نه سازمان ملل متحد، نه میثاق های بین المللی و نه سایر تعهدات حقوقی و پیمان های امنیتی کشورهای خارجی با افغانستان و به خصوص نه متعهدین پیمان امنیتی کابل- واشنگتن و کابل- ناتو به طور قاطعانه به داد مردم جنگ رسیده افغانستان رسیده؛ بلکه حتا سکوت معنا دار را نیز اختیار نموده است. و یا یک سلسله عملیات غیر کافی را به غرض اتمام حجت انجام داده و می دهند و بس.
حال سرمایه داران جهانی، منطقوی و همسایگان؛ طالبان را تحت پوشش بیرق های سیاه به نام داعش تجهیز کرده و آنان را از جنگ های پارتیزانی با جنگ های جبهه یی و تهاجمی بالای نیروهای امنیتی و مردم بی دفاع کشور ما مورد هرگونه حمایت قرار داده و هر روز سربریدن ها، اختطاف، خشونت و کشتارهای بی رحمانه مردمان اقوام تحت ستم کشور ما ادامه دارند.
آیا طالبان و سایر دهشت افگنان فریب دشمنان داخلی و خارجی افغانستان را نخورده است؟
هرچند از اعصار گذشته تا کنون شاهد شهدای بی شمار، خسارات مادی و معنوی بی حسابی توسط دشمنان خارجی و داخلی در این حیطه ی خونین هستیم؛ ولی خوشبختانه مردم ما از صحنه تاریخ و روزگار محوه نگردید و حتا سرفراز تر از گذشته ها با قامت بلند در برابر همه دشمنان خارجی، داخلی و چالش ها مبارزه کرده و می نمایند. با یقین کامل که نیروهای قهرمان امنیتی کشور و تمام اقوام نجیب افغانستان با صبغه های شجاعانه انسانی، اسلامی، مدنی، قانونی و ملی خویش در برابر همه تروریستان داخلی، خارجی و حامیان آنان پیروز خواهند و کلیه دشمنان سرافگنده و پا سوخته از کشور خارج خواهند شد.
در فرجام:
اگر زمام داران حکومت وحدت ملی با اتفاق آگاهانه و صادقانه خویش در حل معضلات و بحران های کشور وارد عمل گردند، با یقین کامل که کشورهای دوست نیز در حل بحران های کشور ما و خاصتآ در تأمین امنیت ملی افغانستان مساعدت خواهند نمود. به سخن روشن تر، اگر سیاست های داخلی کشور ما دموکراتیزه گردد، با اطمینان کامل گفته می توانیم که سیاست خارجی افغانستان نیز منعکس کننده ی خواست های عادلانه و قانونی مردم کشور خواهند گردید.
پس بایید که صادقانه و مشترکآ کاستی اساسی حکومت وحدت ملی را با زیربنای دانش، منطق و عقلانیت نوین نشانی نموده تا عناصر ضد ملی از تمامی ارگان های دولتی کاملآ پاک سازی گردند و در عوض آنان شخصیت های مسلکی صادق، مدنی، ملی و مردم سالار بر اساس قوانین نافذه ی کشور در دولت مقرر گردند تا ساختار شایسته حکومت وحدت ملی به واقعیت برسد. در این صورت است که با تحقق میکانیزم و رهبری شایسته سالار در حکومت وحدت ملی، جلو تداوم قربانی مردم و کشور افغانستان تدریجآ گرفته خواهد شد. و سایر بحران های کشور نیز در مسیر درست حل عادلانه و دموکراتیک قرار خواهند گرفت.
ومن الله التوفیق
تاریخ: یکشنبه 27 ثور 1394 خورشیدی برابر با 17 می 2015 میلادی / کابل- افغانستان