مهرالدین مشید
حکومت تنبل و مجلس پاگریز و معامله گر و مردم افغانستان درمانده
مردم افغانستان پس از تحمل رنج های بیکران حکومت فاسد کرزی امیدوارانه به پای صندوق های رای رفتند تا درآینده شاهد یک حکومت مردم سالار، قانونمدار و عادل در کشور باشند که حاکمانش به قانون احترام داشته و تن دادن به قانون را در اولویت های کاری و زنده گی شخصی شان قرار بدهند؛ اما با تاسف که آرزو های مردم افغانستان را توفان تقلب به قربانی گرفت و نتیجۀ آن منجر به حکومت خیلی ناتوان و ضعیف زیر نام "حکومت وحدت ملی" گردید. حکومتی که اکنون درمانده تر از حکومت کرزی به نظر می رسد و سخت درگیر نزاع جناحی و درونی است. حکومتی که می شود، از آن به عنوان تنبل ترین حکومت جهان یادآور شد. اکنون کار این حکومت بجایی رسیده است که در نهایت تنبلی با مجلس پای گریز و معامله گر دست و گریبان است. هر دو در یک سناریوی عجیب سرنوشت مردم افغانستان را به بازی گرفته اند.
مردم افغانستان سیزده سال تمام در گروفاسد ترین حکومت جهان بودند که آقای کرزی از آن به گونۀ خیلی ضعیف و بی پروا مدیریت کرد؛ مدیریت ناقص و ناتمامی که می توان از آن به مدیریت کاذب یادآور شد. مدیریتی که دارایی های عامل مردم افغانستان را به تاراج برد و بازی با سرنوشت مردم افغانستان را به گونۀ بیرحمانه یی در قمار حکومت فاسد خود به قربانی گرفت. وی برای شماری افراد انگشت نشان و معلوم الحال فرصت داد تا با در تبانی و مساعی مشترک با یکدیگر به گونۀ بیرحمانه یی زیر لطف حاکمیت آقای کرزی برای تاراج و دارایی های مردم افغانستان به رقابت پرداختند و با استفاده از مصؤونیت قانونی جفا های بزرگی را در حق مردم افغانستان روا داشتند و سرنوشت شان را به گونۀ بیرحمانه و ظالمانه به بازی گرفتند. این تیم فاسد و غارتگر تحت رهبری آقای کرزی چه بلایی را نبود که بر سر مردم افغانستان آورد، کمک های جهانی برای مردم افغانستان را به نسبت نبود یک تیم کاری متخصص، آگاه و صادق حیف و میل گردید. تمامی کمک های جهانی بویژه آن بخش درصدی که به حکومت افغانستان سپرد شد، بنا بر بی توجهی تیم آقای کرزی به گونۀ درست مصرف نشد و بخش عظیم آن قربانی زد و بند ادارههای مختلف با قرار دادی ها گردید که حاصل آن کار بدون کیفیت و تخریب شدن زودهنگام پروژههای مذکور گردید.
مردم افغانستان با یک صدا و متحد به حکومت فاسد آقای کرزی نه گفتند و اما دربرابر این نه تاوان و خساری های زیادی را متحمل شدند که اکنون در برابر این نه بهایی را می پردازند که سرانجامش ناپیدا است. به بهای این نه نه تنها ضعیف ترین و ناتوان ترین حکومت درگیر در نزاع جناحی و درون گروهی را؛ بلکه بدتر از آن تنبل ترین و بیکاره ترین حکومت را شاهد اند که در تنبلی و غفلت نزدیک است، نام آور و سرآمد روزگارش شود. از کارنامه های این حکومت معلوم است که رهبرانش از اول به آیندۀ ناکارایی های شان آگاه بودند و خواستند تا این ضعف شان را با وعدههای میان خالی و دروغین پنهان کنند. این حکومت در روز اول صد وعده برای مردم افغانستان داد که گویا در صدروز آنان را عملی می سازد. صد روز گذشت و از صدوعده صرف چهار وعده اش بعد عملی پیدا کرد که آنهم ناقص و ناتمام باقی ماند. این حکومت خواست با عنوان کردن از سرگیری پروندۀ کابل بانک قاطعیت و کارایی خود را برای مبارزه با فساد نشان بدهد و اما با تاسف که دراین وعده هم ناکام از آب بیرون شد و در نتیجه چند تا آدم بندی شد و سایر متهمان و دزدان کلان میلیون ها دالری ها محاکمه نشدند و چنگال قانون به یخن آنان نرسید و حکومت صرف با عنوان کردن پروندۀ کابل بانک فقط به اجرای مانور برای جلوگیری از فساد پرداخت، نه یک گام قطعی و کامل برای تهدید جدی ومیخکوب نمودن مفسدان. این حکومت تنبل وعده نمود که در ظرف 45 روز کابینه را به مجلس نماینده گان معرفی می کند و اما 45 روز سپری شد و از کابینه خبری نشد؛ اما حکومت برای آرامش مردم و فریب افکار عامه از مانور پردازی عقب نشینی نکرد و دلیل به تعویق افتادن نامزدوزرا را پیدا کردن نامزدان شایسته و متخصص عنوان می کرد و مردم هم چشم بر راه بودند تا از دیگ تشکیلاتی حکومت چه الگو های شایسته سالار و متخصص بیرون خواهد شد. مردم خود را به این نکته دلخوش کردند که خیر است و هرچند دیر آید و درست آید، بهتر است از آن که زود آید و نادرست از آب بیرون شود تا آنکه سه ماه گذشت و بالاخره 105 پنج روز ار کار حکومت سپری شد. از کندکاری ها و تنبلی های حکومت معلوم شد که رهبرانش نه تنها سخت درگیر نزاع جناحی و گروهی بر سر تشکیل کابینه اند؛ بلکه بدتر از آن سخت درگیر مشکل تفسیری از جامعۀ افغانستان و عدم شناخت دقیق از آن هستند. چنین اشتباهات هر از گاهی سیاستمداران و روشنفکران را دجار گمراهی نموده است؛ بیشترین سیاستمداران و روشنفکران جهان سومی ها به این گونه دشواری رو به رو اند. علت آن عدم آگاهی از واقعیت های موجود در جوامع شان و اتکای آنان به کتاب هایی بوده که شاید بیشتر متاثر از تجارب جوامع دیگر بوده اند. نه تنها این که دیدن جامعه در متن کتاب و یافتن دربست جامعه در متن کتاب نوعی ذهنی گری بوده است که از سال های زیادی بدین سو به گونۀ کابوسی بر روان سیاستمداران و روشنفکران جهان سوم سایه افگنده است و از همین رو است که سیاستمداران و روشنفکران جهان سوم را بیشتر رونوشت (کاپی) تجارب دیگران خوانده اند. این سبب ناکامی سیاستمداران و روشنفکران راست و چپ و لیبرال و دموکرات در جهان سوم شده است. علت اصلی شکست های حرکت های چپ و راست و اعم از مارکسیزم، مائوئیزم، سوسیالیزم ، لیبرالیزم و اسلامی در جهان سوم همین متن نگری ها بوده است که خواسته اند ، آنچه در کتاب ها خوانده اند، بدون توجه به واقعیت های عینی و ویژه گی های فرهنگ و تاریخی جوامع شان سازگاری نداشته است . از سویی هم کتاب نگری ها سبب شده تا بجای گزینش اشخاص با تجربه و شایسته به گزینه های حزبی، گروهی و قومی در دستگاۀ حکومت ارج گذاشته شود. مثال آشکار آن رهبران حکومت کنونی حکومت افغانستان اند که در گزینش نامزدوزیران بیشتر به رابطه های خانواده گی، شخصی ، جناحی و گروهی به مجلس بسنده کردند. در حالی که همچو گزینه ها هیچگاهی نمی توانند حلال مشکلات کشوری مانند افغانستان باشد که با یک عالم دشواری ها رو به رو است؛ بلکه در هر عرصه چالش آفرین نیز است. چنانکه مجلس در برابر معرفی نامزدوزرا به نحوی واکنش قومی و گروهی از خود نشان داد و از میان نوزده نامزدوزیر تنها هشت آن رای اعتماد بدست آورد و بس. هرچند مجلس نماینده گان افغانستان بحیث یک مجلس معامله گر و غیرحاضر شهرت منطقه یی دارد، فساد در مجلس کمتر از موجودیت فساد در حکومت نبود و از همین رو بیشتر اعضای آن به کمیشن کاران مشهور شده اند؛ اما این بار پای اعضای زن مجلس نیز به اخذ رشوت کشانده شد و گفته شد که شماری زنان با گرفتن دوهزار دالر در صدد اند تا مصوبۀ مجلس مبنی بر رد دوتابعیته ها را تغییر بدهند که با افشا شدن موضوع همچو تلاش به نتیجه نرسید. معامله گری ها و پاگریزی های دوامدار اعضای مجلس نماینده گان ضربۀ سنگینی بر حیثیت این مجلس وارد کرده است. معامله گری ها در مجلس نماینده گان کارکرد های خوب این مجلس را نیز زیر سوال برده و حتا شخصیت آن عده از اعضای مجلس را جریحه دار کرده است که دارای شایستگی های پارلمانی اند و نزد مردم افغانستان محترم هستند
عوامل یاد شده دست به دست هم داده و مردم افغانستان را به گونۀ بیرحمانه یی در زندان حکومت تنبل و پارلمان پاگریز و معامله گر افگنده است. تنبلی حکومت و پاگریزی مجلس کمیشن کار دست به دست هم داده و سرنوشت مردم افغانستان را در چنبرۀ آهنین خود به گروگان گرفته است. حکومت به وعدههای خود توجه ندارد و احساسات مردم افغانستان را به بازی گرفته است و وعده خلافی در برابر خواست های مردم را به رویکرد کاری خود مبدل کرده است. حکومت با این رویکرد می خواهد افکار مردم افغانستان را به گروگان و سرنوشت آنان را به بازی بگیرد. مجلس نماینده گان که در معامله گری ها دست بالاتراز حکومت دارد و در هر گامی که حکومت می گذارد، مجلس سایه وار به دنبال آن می رود نه بخاطر منافع مردم؛ بل بخاطر منافع شخصی خود. مجلس گویی در کمین حکومت افتاده است تا در بدل دادن رای اعتماد نامزدوزیران را بیشتر بدوشد و رای شان را برای نامزدوزیران بفروشند. گفته می توان که تنبلی و بیکاره گی حکومت سبب شده تا مجلس نماینده گان هرچه بیشتر از آن باجگیری نماید، فرق نمی کند که این باجگیری ها مستقیم باشد و یا غیرمستقیم؛ اما در این میان آنچه مسلم است، نوعی پاسدهی حکومت به نماینده گان که این حقیقت در روز معرفی نامزدوزیزان به گونۀ آشکار واضح شد و رییس جمهور غنی با نوعی فراافگنی حتا یک حرف هم در مجلس نگفت که حاکی از دلگرمی او به نامزدان و ترغیب نماینده گان برای رای دهی به نامزدوزیران باشد. این بی تفاوتی رییس جمهور غنی در پارلمان، این گمانه زنی ها را تقویت نمود که شماری ها نامزدوزیران را پیش مرگان و قربانیان خوانده بودند و نتیجۀ پروسۀ دادن رای اعتماد هم بر آن مهر تایید نهاد که از میان نوزده نامزدوزیران تنها هشت تن آنان رای اعتماد گرفتند. تنبلی و ناتوانی حکومت برای عدم معرفی نامزدوزیران شایسته و با پیشینۀ کاری خوب، بویژه معرفی نامزدان دو تابعیته باوجود مثوبۀ مجلس زمینه را برای ماجراجویی های اعضای مجلس نماینده گان فراهم کرد که دراصل ماجرا را حکومت آفرید و به مصوبۀ مجلس احترام نگذاشت. در آخرین تحلیل بی توجهی حکومت و به سرنوشت مردم و تعلل آن برای معرفی نامزدوزیران و کم بها دادن مجلس نماینده گان به خواست مردم افغانستان و رفتن آنان به رخصتی یک و نیم ماهه ار این حقیقت به گونۀ آشکار پرده بر می دارد که نه حکومت پروای مردم را دارد و نه هم مجلس نماینده گان و هر دو نهاد با اجرای مانور بر یکد یگر سرنوشت مردم افغانستان تخته مشق اهداف گروهی و شخصی خود نموده اند.
هرچند در این بازی در کوتاه مدت حکومت و مجلس برنده است و تنها مردم افغانستان بازندۀ تمامی بازی ها هستند که بدون تردید بحران آن دردراز مدت دامنگیر حکومت و مجلس نماینده گان خواهد شد. هرگاه وضعیت به همین گونه پیش برود، بدون تردید تنبلی و ناتوانی حکومت فراگیر خواهد شد و اوضاع کلی کشور را به بحران غیر قابل مهار خواهد برد. ممکن ادعای حکومت مبنی بر گسترش روابط با همسایگان و شماری کشورهای دیگر نتواند دستاورد خوبی در برابر تنبلی ها و ناتوانی هایش به حساب رود. بی تفاوتی های حکومت و ساده انگاری های مجلس گواۀ روشن بر بی تفاوتی هردو بر سرنوشت مردم افغانستان است. این گمانه زنی ها را در افکار برانگیخته است که حکومت برنامه های پنهانی در پیش دارد و با این بازی ها می خواهد مردم را مصروف نگاه دارد؛ اما حکومت باید بداند که هرگونه معاملۀ پشت پرده با مخالفان مسلح و یا نظامیان پاکستان نه تنها سرانجام خوبی در قبال نخواهد داشت و برندۀ بازی مانند گذشته اسلام آباد خواهد بود؛ بلکه حکومت پشتیبانی قسمی خود را نیز در میان مردم از دست خواهد داد و صبر مردم لبریز خواهد شد. نباید حکومت بیش از این صبر مردم افغانستان را به آزمون بگیرد و بالاخره کار بجایی برسد که دیگر تمامی فرصت ها از دست رفته باشد. یاهو